سفارش تبلیغ
صبا ویژن
   

انسان خطای آموزگارش را نشناسد، تا آنکه اختلاف [و دیگر نظرات]را بشناسد . [ایّوب علیه السلام]

تازه‌نوشته‌هاآخرین فعالیت‌هامجموعه‌نوشته‌هافرزندانم

[بیشتر]

[بیشتر]

[بیشتر]

[بیشتر]

در صفحه نخست می‌خوانید:  سه دشمن - حاکم فقط فقیه است - مهاجرت معکوس - فارسی نویسی در فوکاسکی - چرا لباس متفاوت؟ - 
سامانه خانواده 8 + دوشنبه 95 آذر 8 - 7:0 عصر

ذکر وظایف ارکان خانواده: هر جزء یک سیستم بایستی ضرورتاً رفتاری متفاوت با سایر اجزا داشته باشد، تا سیستم بتواند کار کند. ولی رفتارهایی که بر اساس تعریف سیستم، هماهنگ و سازگار و هم‌جهت باشند. در این فصل باید مخاطب جوان را با وظایف هر رکن از خانواده آشنا سازیم.
پدر: همان عنصر مذکّر سرمایه‌گذار در تشکیل خانواده.
تأمین امنیت خانواده: وی حافظ امنیت سیاسی و اجتماعی خانواده است. هویّت اجتماعی خانواده و جایگاه، اعتبار و آبروی آن در نظام اجتماعی را تعیین می‌نماید.
تأمین اقتصاد خانواده: او در کنار وظایفی که نسبت به یکی از نظام‌های سیاسی یا اقتصادی جامعه دارد، نسبت به تأمین ضروریات اقتصادی خانواده مسئول می‌باشد.
مادر: همان عنصر مؤنّث یاددهنده و منتقل کننده فرهنگ که وظیفه اصلی تأمین عملگرهای آتی جامعه را برعهده دارد.
تأمین نیازهای روانی خانواده: او مرکز ثقل و ثبات روحی و روانی خانواده است و نیازهای فرهنگی تمامی اعضا را تأمین می‌نماید؛ دانش و مهارتی که برای انجام فعالیت‌های فعلی یا آتی خود نیاز دارند.
مدیریت تغذیه و بهداشت خانواده: با توجه به این‏که رکن مذکّر خانواده یکی از عملگران رسمی در نظام اجتماعی‌ست؛ سیاسی یا اقتصادی، نمی‌تواند مأموریت‌های عملیاتی داخل خانه را به صورت کامل بر عهده بگیرد. از این رو، تغذیه و بهداشت قهراً بر دوش رکن مؤنّث می‌افتد و بایستی دانش و مهارت مورد نیاز برای این دو فعالیت را داشته باشد. گذراندن دوره‌های کمک‌های اولیه و آشنایی با بیماری‌های معمول برای وی ضروری‌ست.
مدیریت پایلوت نظام اجتماعی در داخل نهاد خانواده: مادر برای انتقال عینی فرهنگ به اعضای یادگیرنده، با توجه به مدل تربیتی مبتنی بر الگوگیری، بایستی یک نسخه کوچک از جامعه واقعی را در خانه پدید آورد و خود را در تمامی نقش‌های اجتماعی به صورت پایلوت حاضر نماید. در حقیقت مادر تمامی نقش‌های موجود در جامعه را در خانه تداعی نموده و بازیگری می‌نماید، تا الگوهای فرهنگی موجود در هر نقش را به عناصر تعلیم‌گیرنده نشان دهد.
   او یک نسخه کوچک‌شده از تمامی نهادهای امنیتی و سیاسی جامعه در داخل خانواده است که حضور و غیاب اعضا را کنترل می‌نماید و حفاظت آن‌ها را برعهده می‌گیرد. یک نسخه از نظام اقتصادی جامعه است، در محیط کوچک خانواده که بایستی مولّد بوده و محوریّت تولید در نظام اقتصادی را از طریق کارهایی که انجام می‌دهد به نسل بعد بیاموزاند.
   بنابراین وی ضمن بر عهده گرفتن وظیفه اصلی انتقال فرهنگ و همچنین مدیریت تغذیه و بهداشت در داخل سیستم، باید بتواند تمامی نقش‌های سیاسی و اقتصادی را نیز بازسازی نموده و تکرار نماید. به عنوان مثال: اگر نظام اجتماعی بر اساس دموکراسی عمل می‌کند، وی باید در خانه رأی‌گیری نماید و پاره‌ای از تصمیمات را مبتنی بر جمهوریت اخذ نماید، تا نسل بعد با این مفاهیم آشنا شود و اگر نظام اجتماعی توتالیتر است، همین الگوی اطاعت‌پذیری را در مدیریت خانه مبنا قرار دهد، تا بتواند همین فرهنگ را به نسل بعد از طریق الگوسازی منتقل سازد.
   همین عنصر مؤنّث اگر تشخیص داد که نظام سیاسی مبتنی بر توتالیتر الگوی مناسبی برای اداره جامعه نیست، می‌تواند با ترویج الگوی دموکراسی در مدیریت داخل خانه و ارتقاء‌ فرهنگ مبارزه و حق‌طلبی در میان عناصر یادگیرنده، زمینه‌ساز تغییر الگوی سیاسی در نظام اجتماعی آینده شود. او نسلی را تربیت خواهد کرد که چند دهه بعد، ساختار سیاسی جامعه را متحوّل و دگرگون خواهند ساخت!

[ادامه دارد]


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: خانواده 57 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

در صفحه نخست می‌خوانید:  سه دشمن - حاکم فقط فقیه است - مهاجرت معکوس - فارسی نویسی در فوکاسکی - چرا لباس متفاوت؟ - 
سامانه خانواده 7 + یکشنبه 95 آذر 7 - 4:0 عصر

مادر: یک انسان از جنس مؤنث که عنصر اصلی در سامانه فرهنگی‌ست. اوست که در گام اول از سوی پدر به عنوان نیروی اصلی تشکیل خانواده انتخاب می‌گردد. پدر تأمین مایحتاج امنیتی و اقتصادی وی را تضمین می‌دهد تا بتواند موافقت او را برای به خدمت خانواده در آمدن جلب کند.
عملگر فرهنگی: همان‌طور که پدر عملگر یکی از نظام‌های سیاسی یا اقتصادی در جامعه است، مادر عنصر اصلی عملگر در نظام فرهنگی‌ست. او باید توانایی‌هایی هنگام حضور در ساختار خانواده داشته باشد، تا بتواند انتقال فرهنگ را رقم بزند:
   شناخت کامل از فرهنگ جامعه
   عدم تعصّب بر فرهنگ گذشته و آمادگی برای پذیرش تغییرات فرهنگی
   قدرت بر یاددهندگی و تعلیم فرهنگ به ارکان یادگیرنده خانواده
   صبر و حوصله مورد نیاز برای آموزش و تربیت

   و ترجیحاً باید قدرت و توانایی بر تأمین سایر نیروهای انسانی مورد نیاز خانواده را نیز داشته باشد، از طریق زایش و اضافه نمودن افرادی با دانش و تجربه صفر که مناسب‌ترین نیرو برای انتقال فرهنگی می‌باشند.
   اگر خانواده قادر نبود تعلیم‌گیرندگان فرهنگی مورد نیاز را به صورت مستقل و خوداتکا تأمین نماید، بایستی از طریق مراکز رسمی، ایتامی را که جامانده از خانواده‌هایی متلاشی‌شده می‌باشند؛ به مرگ یا به طلاق، جذب نماید تا بتواند برای تحقق اهداف خود سهم خویش را به انجام رساند.
فرزند پسر: عضو یادگیرنده مذکر در سامانه خانواده که قرار است مقصد انتقال فرهنگ قرار گیرد.
عملگر سیاسی یا اقتصادی آینده:  هر عنصر یادگیرنده مذکّری که در خانواده عضو می‌گردد، بناست در آینده وظیفه حضور در نظام سیاسی یا اقتصادی جامعه را بر عهده بگیرد تا به عنوان یک کنشگر اجتماعی، امور روزمره و عادی جامعه را به انجام برساند. او مخاطب و دریافت‌کننده بخشی از داده‌های فرهنگی‌ست؛ دانشی یا تجربی، نظری، عملی یا مهارتی که برای حفظ وضعیت جاری نظام اجتماعی بدان‌ها نیاز دارد.
   ضمناً باید اطلاعات مورد نیاز برای تشکیل خانواده بعدی را نیز به دست آورد. خانواده‌ای که یک جوانه از خانواده فعلی محسوب می‌گردد و الگوهای فرهنگی منتقل شده در این خانواده را تکثیر و ترویج می‌نماید.
فرزند دختر: عنصر مؤنث یادگیرنده در سامانه خانواده.
عملگر فرهنگی آینده: او پس از پایان دوره انتقال فرهنگ، بنا نیست در امور جاری و روزمره اجتماعی در قالب نظامات سیاسی و اقتصادی مشارکت جوید. بلکه قرار است تأمین‌کننده نیروهای یک نسل بعدتر باشد. او باید داده‌های فرهنگی مورد نیاز برای انتقال فرهنگ و ارتقاء آن را دریافت نماید. از این رو، مخاطب اطلاعاتی‌ست که می‌تواند دانش و مهارت‌های ضروری وی را برای عملیات انتقال فرهنگی تأمین نماید.
   دختر نقشی سرنوشت‌ساز در تشکیل سلول‌های آتی فرهنگی نظام اجتماعی را خواهد داشت و اگر نتواند تربیت مورد نیاز را دریافت دارد و به نسل بعد منتقل سازد، سبب انقطاع نسل‌ها و سقوط و رکود نظام اجتماعی می‌گردد و ارتباط تاریخی جوامع را بر هم می‌زند.

[ادامه دارد]


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: خانواده 57 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

در صفحه نخست می‌خوانید:  سه دشمن - حاکم فقط فقیه است - مهاجرت معکوس - فارسی نویسی در فوکاسکی - چرا لباس متفاوت؟ - 
سامانه خانواده 6 + شنبه 95 آذر 6 - 6:0 صبح

برشمردن کارکردهای خانواده: هدف اصلی نهاد خانواده «انتقال فرهنگ» بیان شد. اما در این سرفصل قرار است برای زن و شوهر کارکردهای جزئی‌تری تبیین شود که در نهایت به همان هدف غایی منتهی می‌گردند.
انتقال فرهنگ از نسلی به نسلی دیگر: مهم‌ترین کاری که خانواده انجام می‌دهد این است که دستاوردهای علمی، تجربی،‌ دانشی، تخصّصی، ذهنی، عملی، دستی، صنعتی، مهارتی، هنری و هر چه که بتوان آن را یک ارتقاء در توانمندی بشر به حساب آورد را به نسل بعد از خود منتقل سازد. مانند کاری که «ژن»ها در هسته سلول‌های بدن موجود زنده انجام می‌دهند.
   تمام کارکردهای دیگر خانواده حول این کارکرد محوری ترسیم می‌گردند، تا شرایطی برای تحقق این فعالیت فراهم نمایند.
ارتقاء و توسعه فرهنگ: اگر خانواده صرفاً آن‌چه از نسل پیش خود گرفته به نسل بعد منتقل سازد، نمی‌توان آن را انتقال‌دهنده «دستاوردهای بشری» دانست. خانواده باید حداقل تجربیات و دانشی را که خود به دست آورده، به فرهنگ پیشینیان اضافه نماید و سپس محصول آن را به نسل بعد منتقل سازد. پس نخستین ارتقاء و توسعه‌ای که خانواده موظف است در حین انتقال فرهنگ به آن توجه نماید، ضمیمه نمودن تجربیات خود به فرهنگ در حال انتقال است.
تأثیرپذیری از تحوّلات اجتماعی فرهنگ: هر خانواده به تنهایی مولّد تمامی رشدهای بشری نیست. از این رو، هر کدام از این نهادها، بایستی مترصّد تغییرات اجتماعی فرهنگ باشد و پیشرفت‌ها را ثبت و ضبط نماید. رسانه‌های صوتی و تصویری و ارتباطی به این امر یاری می‌رسانند. خانواده فرهنگ در حال انتقال به نسل بعد را با این پیشرفت‌های اجتماعی ترکیب می‌نماید، تا نسل بعد را جامعه‌پذیرتر بار آورد و هماهنگ‌تر با این تحوّلات فرهنگی.

   «لاتقسر اولادکم علی آدابکم فانهم مخلوقون لزمان غیر زمانکم» فرزندانتان را برآداب خود وادار و اجبار نکنید؛ چرا که آنها برای زمانی غیر از زمان شما آفریده شده اند. (شرح نهج البلاغه، ج20، ص267)

تأمین نیازهای امنیتی، اقتصادی و روانی افراد: خوداتکایی سلول نظام فرهنگی ایجاب می‌نماید تا نیازهای ضروری خود را به صورت درونی برطرف نماید. بدین منظور هر یک از اعضا می‌بایست مسئولیت بخشی از آن‌ها را بر عهده بگیرد. یکی از کارکردهای مهم خانواده این است که نیازهای موجود در تک‌تک افراد را برطرف می‌نماید. نیازهایی که در خارج از محیط خانواده قابل تأمین نمی‌باشد. هدف از این کار از یک سو تشویق افراد جامعه به تشکیل نهاد خانواده و از دیگر سو حفظ خانواده‌های تشکیل شده از تلاشی و انهدام است.
   طبیعی‌ست اگر تمامی نیازهای حیاتی و ضروری جسمی و روحی افراد، در داخل خانواده برطرف نگردد، نگاهی و توقعی که به بیرون از خانواده متوجه می‌سازد، زمینه‌ساز پایان حضور و مشارکت در این نهاد می‌گردد.

هویّت‌بخشی اجتماعی به افراد: یکی از نیازهای اجتماعی انسان‌ها، جای‌گیری در موقعیتی متناسب با انتظار خویش در جامعه است. جایگاهی که اعتبار لازم برای فعالیت اجتماعی را برای فرد پدید آورد. به طور طبیعی یکی از کارکردهای مهم خانواده این است که به اعضای خود هویّت اجتماعی می‌بخشد و جایگاهی برای آن‌ها متناسب با میزان اعتبار خود پدید می‌آورد. رادیکال‌های آزاد و افرادی از جامعه که در خانواده‌ای شکل نگرفته باشند، اعتبار اجتماعی کمتری داشته و معمولاً باید تلاش بیشتری برای اعتمادسازی انجام دهند. خانواده بخش زیادی از اعتبار و احترامی را که در جامعه دارد، به سادگی در اختیار اعضای خود قرار می‌دهد.

معرفی ارکان خانواده: اگر خانواده یک سامانه و سیستم است، لاجرم عناصر و اجزایی دارد که ضمن متفاوت بودن که لازمه اجزای هر سیستمی می‌باشد، با یکدیگر هماهنگی و همسو و هم‌جهت می‌باشند، تا هدفی واحد را تأمین نمایند.
پدر:  یک انسان مذکّر که تصمیم اولیه را برای تشکیل نهاد خانواده می‌گیرد. اوست که نخستین انتخاب‌ها را برای تأمین نیروهای انسانی اولیه مورد نیاز صورت می‌دهد و سرمایه مالی و امنیتی ضروری را تهیه می‌کند. در حقیقت بازوی سیاسی و اقتصادی این سامانه می‌باشد.
عملگر سیاسی یا اقتصادی:  پدر در خانواده همان ظهور بیرونی آن است. بخشی از نظام فرهنگی که در حقیقت عملگری در نظام سیاسی و یا اقتصادی می‌باشد. در تبیین فلسفه خانواده به این نتیجه رسیدیم که جامعه علاوه بر فعالیت‌های روزمره‌ای که به انجام می‌رساند، ناگزیر است فعالیت‌های آینده خود را ساماندهی کند، تا باقی بماند؛ چه چیز باقی بماند؟ قدرت بر ادامه همین فعالیت‌های روزمره اجتماعی. و خانواده از این رو، نظام فرهنگی را سامان داد. پدر در حقیقت همان جزء عملگر اجتماعی است که در کنار وظیفه‌ای که در انجام امور روزمره سیاسی یا اقتصادی جامعه دارد، بایستی تشکیلات دیگری را نیز تحت نظام فرهنگی سرپرستی نماید، تا تداوم اجرای فعالیت‌های سیاسی و اقتصادی جامعه را با تربیت نسل بعد تضمین نماید.
   «نگاه اسلام به جنسیت، یک نگاه درجه‌ی دو است؛ نگاه اول و درجه‌ی یک، حیث انسانیت است؛ که در آن، جنسیت اصلاً نقشی ندارد. خطاب، انسان است. البته «یا ایها الّذین ءامنوا»(1) است، «یا ایها الّذین ءامنّ» نیست؛ یعنی صیغه‌ی ءامنوا، صیغه‌ی مردانه است، نه صیغه‌ی زنانه؛ اما این به هیچ وجه به معنای این نیست که در این خطاب، مرد بر زن ترجیح دارد؛ این ناشی از عوامل دیگر است؛ آن عوامل هم برای ما روشن است. حالا نمیخواهیم وارد آن بشویم که چرا ما مثلاً در زبان فارسی جمعیت را میگوئیم مردم؛ از مرد میگیریم، نمیگوئیم زنُم؛ در انگلیسی «HUMAN»، چرا «MAN»؟ این نشانه‌ی این نیست که غلبه‌ی فرهنگ مردانه این را به وجود آورده و در لغت یک چنین تصرفی کرده؛ نه، این یک عوامل دیگری دارد. بالاخره در داخل خانواده، مرد نمای بیرونی است، زن نمای داخلی است. بخواهید یک خرده ذوقی‌تر بگوئید، مرد پوست بادام است، زن مغز بادام است. از این قبیل تعبیرات میشود کرد. مرد ظاهرتر است، ساختمان او اینجوری است؛ خدای متعال او را برای این کار ساخته و پرداخته، زن را برای یک کار دیگری؛ بنابراین بروز و ظهور و نمایش و نمودداشتن در مرد بیشتر است؛ به خاطر همین خصوصیات، نه به خاطر ترجیح.» (بیانات مقام معظّم رهبری در سومین نشست اندیشه‌های راهبردی، 14/10/1390)

[ادامه دارد]


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: خانواده 57 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

در صفحه نخست می‌خوانید:  سه دشمن - حاکم فقط فقیه است - مهاجرت معکوس - فارسی نویسی در فوکاسکی - چرا لباس متفاوت؟ - 
سامانه خانواده 5 + جمعه 95 آذر 5 - 11:0 صبح

دغدغه فرهنگی در یاددهنده: ارکان تعلیم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهنده در خانواده باید نسبت به فرهنگ و سنّت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های خود تعصّب داشته باشند و حساس بوده، احساس کنند باید حتماً این فرهنگ در خانه محقق شده و پیگیری گردد. اگر فرهنگشان این است که به فرد بزرگتر «شما» بگویند و «تو» گفته نشود، بر این امر اصرار داشته باشند و تحقق آن را پیگیری نمایند.
   اگر یاددهنده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها اهل مسامحه در فرهنگ خویش باشند،‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ در حقیقت به عنوان الگو، مسامحه فرهنگی را به نسل بعد منتقل می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سازند.
   خداوند به صورت تکوینی این حسّ را در افراد قرار داده است که با بالارفتن سن، نسبت به فرهنگ تنسّک پیدا می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنند. این خصلت فطری سبب می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گردد تا در انتقال فرهنگ با دغدغه بیشتر عمل نمایند. بنابراین خانواده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایی که حداقل یک فرد مسنّ و پیر در میان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شان باشد نسبت به انتقال فرهنگ موفّق‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تر عمل می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌نمایند. در حالی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌که همین فرد پیر، زمان جوانی تعصّب کمتری داشت تا بتواند در نقش یک پذیرنده فرهنگ ظاهر گردد!
   حضرت امام صادق(ع) فرموده اند: وجود پیر سالخورده در خانواده اش همانند پیغمبر الهی است در بین امتش. (منبع: لئالی الاخبار، ص180)
تأمین نیازهای فردی ارکان: افراد خانواده، اجزایی هستند که یک سامانه واحد را شکل داده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند. همان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌طور که به تفکیک تمام قطعات یک خودرو باید متناسب با ویژگی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های شخصی خود نگهداری شوند؛ یکی روغن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کاری می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود، دیگری رنگ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کاری، دیگری تمیزکاری و…، اجزای خانواده نیز احتیاجات فردی متفاوتی دارند.
   باید تببین شود برای مخاطب که نیازهای هر فرد یک نیاز مهم برای خود اوست و نباید به دلیل مهم نبودن در نزد سایرین که مسئول برآورده نمودن آن می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌باشند نادیده گرفته شود؛‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ نیازهای روانی، تغذیه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای، پوشاک، عاطفی و جنسی و….
پذیرش تغییر و سازگاری با آن: مخاطبین باید بدانند مادامی‌‌‌‌که عضوی از خانواده هستند، با توجه به تغییر جبری و گریزناپذیر خانواده بمثابه یک کلّ متغیّر، ناگزیرند خود را با این تغییرها هماهنگ سازند.
   روندی از تغییرات را می‌‌‌‌توان به اجمال این‌‌‌‌گونه توصیف نمود:
   چند ماه نخست تشکیل نهاد خانواده، فرصتی‌‌‌‌ست که اعضا با خصائص و روحیات یکدیگر آشنا می‌‌‌‌گردند و به هم عادت می‌‌‌‌نمایند. پس نخستین تغییر پس از چند ماه شکل می‌‌‌‌گیرد: عادی شدن! تا پیش از عادی شدن، مراعات اموری را می‌‌‌‌کردند که فرهنگ یادشان داده نسبت به «دیگران» باید مراعات شود. اما پس از عادی شدن، «خانواده» می‌‌‌‌شوند و آن امور را دیگر مراعات نمی‌‌‌‌نمایند.
   چهار پنج سال پس از آغاز زندگی مشترک، اعضای خانواده تحوّل مهمی را تجربه می‌‌‌‌نمایند؛ تحوّلی در شخصیت و منش و رفتار که ناشی از تجربه مسئولیت‌‌‌‌پذیری چندساله در نهاد خانواده است. نوعی پختگی در رفتار پدید می‌‌‌‌آید که این تغییر رویه اگر از سوی طرف مقابل پذیرفته نشود و همچنان فرد مقابل را همان انسانی بداند که روز اول در پیدایش خانواده حاضر شد، معمولاً به عنوان کم‌‌‌‌محلّی تعبیر شده و به دعوا و جدایی منتهی می‌‌‌‌گردد.
   با افزایش سن و پایان یافتن دوره میانسالی، تغییر مهم دیگری در ارکان خانواده پدید می‌‌‌‌آید که مربوط به پایان یافتن دوره فرزندآوری‌‌‌‌ست. ورود به دوره پیری، ارکان اصلی خانواده را از مرحله تربیت مستقیم به مرحله رهبری خانواده به عنوان افراد مسنّ و پیر وارد می‌‌‌‌سازد. این تغییر نیز نیازمند پذیرش جایگاهی جدید در سیستم است که اگر پذیرفته نشود به چالش منتهی می‌‌‌‌گردد.

[ادامه دارد]


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: خانواده 57 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  سه دشمن - حاکم فقط فقیه است - مهاجرت معکوس - فارسی نویسی در فوکاسکی - چرا لباس متفاوت؟ - 
سامانه خانواده 4 + پنج شنبه 95 آذر 4 - 6:0 عصر

بیان نیازهای بنیادین خانواده: خانواده برای دستیابی به اهداف خود، باید نیازهایش را تأمین نماید. با توجه به اصل خوداتکایی، این نیازها درون خود سیستم باید راهکاری برای تأمین بیابند. در غیر این صورت با یک خانواده ناقص یا معیوب مواجه می‌شویم که ضرورتاً به ناهنجاری اجتماعی کشیده می‌شود.

سازگاری ارکان با یکدیگر: اجزایی که قرار است در کنار یکدیگر عمل نمایند باید بتوانند کنش و واکنش متناسب و سازگاری از خود بروز دهند. باید نقش خود را بشناسند و ضمن انجام کامل وظایف، تعدّی به تکالیف دیگر اجزا ننمایند تا تداخلی صورت نپذیرد.
مثلاً اگر نقش یکی از ارکان خانواده، تأمین اقتصادی در نظر گرفته شده، سایر اجزا نبایستی در این مقوله داخل شوند و باید به نقش خود منحصراً بپردازند تا چینش صحیح ساختار خانواده بر هم نخورد.
پایداری ساختار: با توجه به این‌که فلسفه خانواده به عنوان سلول نظام فرهنگی، آن را برای تأمین هدفی درازمدت تعریف کرده است، یکی از مهم‌ترین ویژگی‌هایی که باید بتواند برای این نهاد در نظر بگیرد پایداری و عمر طولانی آن است.
خانواده نیازمند عمر دراز است، مشارکتی که در زمانی کوتاه به پایان نرسد و به سادگی متزلزل نگردد. این‌جا تبیین می‌شود که چرا اسلام حق طلاق را از زن گرفته است و چرا موانع زیادی برای تحقق طلاق در نظر گرفته. می‌توان به حجاب و ممنوعیت خواستگاری صریح و غیرصریح از زن شوهردار یا در عده طلاق نیز اشاره نمود.
انتقال فرهنگ امری زمان‌بر است و باید در یک دوره حداقل ده دوازده ساله برای هر فرزند در نظر گرفته شود. حداقل این زمان را می‌توان از بدو تولد کودک تا رسیدن به سن بلوغ دانست. در این دوره زمانی، بایستی خانواده پایدار و باثبات باشد.
ارتباط مستمر: انتقال فرهنگ امری نیست که با کتابت قابل انجام باشد و ارکان تعلیم‌دهنده خانواده آن را به تعلیم‌گیرنده بدهند تا خود به تنهایی مطالعه نماید و فرا بگیرد. این انتقال بر محور الگوگیری صورت می‌پذیرد که نیازمند ارتباط تنگاتنگ و مستمر عناصر تعلیم‌دهنده و تعلیم‌گیرنده است.
در این سرفصل برای مخاطبین توضیح داده می‌شود که به چه دلیل زوجین باید در ارتباط نزدیک و مستمر با یکدیگر و با فرزند باشند و حضور زیادی در خانه به عنوان محل اصلی انتقال فرهنگ داشته باشند.
آمادگی پذیرش در یادگیرنده: یادگیرنده نیاز به آمادگی دارد. او باید ذهنی خالی و کشت نشده داشته باشد. از این روست که خداوند این‌گونه تدبیر نموده که فرد یادگیرنده بدون هیچ اطلاعات قبلی وارد خانواده شود. از نظر تکوینی پروردگار ارکان جدید را به نحوی در خانواده وارد می‌نماید که «هیچ»‌ نمی‌دانند و به شدت مستعد یادگیری می‌باشند.
«اِنَّما قَلْبُ الْحَدَثِ کالاْرْضِ الْخالِیةِ، ما اُلْقِی فیها مِنْ شَیء قَبِلَتْهُ» (نهج‌البلاغه، نامه31) قطعاً دل جوان همانند زمین خالی است، هر بذری در آن ریخته شود می پذیرد.

پس اگر قرار باشد که فرد جدیدی به غیر از طریق زاد و ولد، به عنوان یادگیرنده وارد خانواده شود، مثلاً فرد یتیم، باید که این نکته لحاظ شود، تا امر انتقال فرهنگ مختل نگردد.

[ادامه دارد]


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: خانواده 57 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  سه دشمن - حاکم فقط فقیه است - مهاجرت معکوس - فارسی نویسی در فوکاسکی - چرا لباس متفاوت؟ - 
کوچک ِ نویسنده + پنج شنبه 95 آذر 4 - 1:8 عصر

ایول به این نسل جدید
نسل چهارم انقلاب را می‌گویم
این‌ها چه میرزابنویس‌هایی دارند درمی‌آیند!

بچه که بودم
نه فقط من
که دیگر هم‌سن‌ها و هم‌کلاسی‌ها
دو خط انشاء که می‌خواستیم بنویسیم
پدرصاب‌بچه در می‌آمد:
«به نام خدایی که انسان را آفرید و دمید از روح خویشتن ... انشای خود را آغاز می‌کنم»

همین یک خط کلیشه را معمولاً فقط می‌توانستیم بنویسیم
و سر خط که می‌آمدیم
انگار اصلاً‌ جوهر خودکار خشک می‌شد
یا انگشتان ما شاید

اما این کودکان امروزی
یا به خاطر سبک آموزشی جدیدی‌ست که پیش گرفته‌اند
کتاب‌هایی که در زیر هر صفحه
کودک را مجبور می‌کنند چند خط بنویسد
یا شاید هم تأثیر رسانه
بالاخره تلویزیون سیاه و سفید ما فقط یک ساعت در روز برنامه کودک داشت
یا شاید...
هوای IT و عصر اینترنت و فناوری
بالاخره این‌ها از این سرب‌های آلوده‌کننده هوا نفس کشیده‌اند
نفس تنفّس از آلودگی‌های محصول فناوری نیز شاید بی‌تأثیر نبوده

حالا هر چه که بوده
قدرت زیادی در نگارش برایشان به ارمغان آورده



کودک دوم دبستانی من
اصرار که: «روزنامه دیواری بسازم»
تصاویر را سفارش داد
برایش کشیدم
و جای متن‌ها را خط‌کشی کردم
پرسیدم: «برایت مطلب پیدا کنم بنویسی؟»
جسورانه پاسخ داد:
«نه، دو کیلو مطلب تو فکرم دارم که بنویسم!»

برد و آورد
وزن نکردم که چند کیلو شد
ولی از این که این طور نوشت شگفت‌زده شدم
از این سادگی در کلام
و بی‌پیرایگی در بیان
خدا بر توانش بیافزاید و روزافزون نماید









آن‌قدر موجز و خلاصه نوشته است این پسر
که آدم را یاد این توصیه حضرت امیر (ع) می‌اندازد:
«وَ احْذِفُوا عَنِّی فُضُولَکُمْ وَ اقْصِدُوا قَصْدَ الْمَعَانِی وَ إِیَّاکُمْ وَ الْإِکْثَارَ» (خصال صدوق، ج‏1، ص‏310)
جمله ‏هاى زیادى را حذف کنید و اصل موضوع را به نظر آورید و از پُرنویسى پرهیز کنید.

خدایی، این‌ها بزرگ شوند چه می‌شوند؟! :)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: فرزند 535 - انشا 12 - سید مرتضی 271 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  سه دشمن - حاکم فقط فقیه است - مهاجرت معکوس - فارسی نویسی در فوکاسکی - چرا لباس متفاوت؟ - 
سامانه خانواده 3 + چهارشنبه 95 آذر 3 - 10:0 عصر

توصیف سامانه، نظام یا سیستم خانواده: در این بخش قصد داریم برای زن و شوهر توضیح دهیم که چگونه آن‌ها با قرار گرفتن در خانواده یک سیستم و نظام واحد تأسیس کرده‌اند و صرفاً دو فرد انسانی نیستند که در کنار یکدیگر زندگی می‌نمایند.
گزینش و تأمین افراد جامعه بمثابه ارکان و اجزا: خانواده یک سیستم است که ویژگی‌های اصلی تمام سیستم‌ها را دارد. اجزایی دارد که با هم  تفاوت دارند و این اجزا در کنش با یکدیگر محصولی واحد را تولید می‌کنند. بنابراین خواستگاری رفتن مرد، در حکم تصمیم برای تشکیل یک نهاد جدید است و نوعی گزینش پیمانکار و نیروی انسانی همکار برای فعالیت در این نهاد می‌باشد و باید متضمّن شرایط و دقت‌های خاصّی باشد. نیروهای بعدی عضو در این سیستم از طریق توالد و تناسل و اگر ممکن نبود، از طریق پذیرش فرزندان یتیم جذب می‌گردند.
شیوه هماهنگ شدن اجزا در مسیر هدفی واحد: در این سرفصل بیان می‌شود که برای هماهنگ شدن اجزایی که کاملاً با هم متفاوت می‌باشند، ضرورتاً باید فرآیندی طراحی گردد. این فرآیند در مکاتب مختلف و فرهنگ‌های گوناگون شیوه‌های مختلفی را در پیش گرفته است. در فرهنگ اسلام نیز تبیین خاصّی برای هماهنگی میان اجزای خانواده صورت پذیرفته و در متون دینی ما ذکر شده است.
تأمین نیازمندی‌های سامانه به صورت خوداتکا: هنگامی‌که خانواده «سلول» نظام فرهنگی باشد، لاجرم نمی‌تواند در معماری نیازهای خود وابسته به بیرون از خود گردد. زیرا بیرون از هر خانواده، خانواده‌ای دیگر قرار گرفته که او نیز باید بتواند نیازمندی‌های خود را مستقلاً تأمین نماید. این خوداتکایی ایجاب می‌کند تا در معماری خانواده، برای تمام نیازهای درونی آن منبعی داخلی در نظر گرفته شود.
جوانه‌زایی خانواده در مسیر تکثیر و تکرار الگوی خود: خانواده مانند گیاهان رشدیافته، پس از دستیابی به موفقیت،‌ جوانه می‌زنند و تکثیر می‌شوند. همچون یک ساختار زنده که با رشد خود، پیوسته می‌زاید و الگوی خود را گسترش می‌دهد. وقتی فرزند خود را پرورش دادند و عروس کردند، یا داماد، در حقیقت نسخه‌ای جدید از خود پدید آورده‌اند، جوانه‌ای که در حمایت تنه اصلی درخت، می‌تواند به سمت اهداف خود پیش رود.
از طریق مثال می‌توان نشان داد که در گذشته که توسعه فرهنگی کندتر بود، چندین نسل از این جوانه‌ها در کنار هم به تنه اصلی متصل می‌ماندند. اما امروزه که شتاب توسعه فرهنگی افزایش یافته، جوانه‌ها خیلی زودتر از تنه اصلی خانواده جدا می‌شوند و خوداتکا می‌گردند. زیرا زودتر به الگوهای منحصر به فرد خود دست می‌یابند. بنابراین نباید این جداشدن‌های زود را نکوهش نمود و باید پذیرفت که ریشه‌ای منطقی و علمی دارد.
تغییر جبری و غیرقابل اغماض: توجه دادن خانواده‌ها به این‌که یک سیستم پیوسته در حال تغییر است، متناسب با شرایط محیط و دوره‌هایی که در آن قرار دارد. طبیعتاً نهاد خانواده نیز همانند یک شرکت اقتصادی یا یک نظام سیاسی، دوران پیدایش دارد، دوره رشد و دوره اوج. تغییر یک ویژگی غیرقابل حذف از هر سیستم و نظامی‌ست.

[ادامه دارد]


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: خانواده 57 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

در صفحه نخست می‌خوانید:  سه دشمن - حاکم فقط فقیه است - مهاجرت معکوس - فارسی نویسی در فوکاسکی - چرا لباس متفاوت؟ - 
دیوار ِ قدّ + چهارشنبه 95 آذر 3 - 4:30 عصر

دوباره امروز به خط‌شان کردم
در کنار دیوار
همان دیوار قدیمی
دیواری که سال‌هاست رشد قدّی‌شان را ذخیره کرده است
یک رکوردر گچی ِ آنالوگ دیواری!

به گذشته نگاه کردم
خودشان هم نگاه کردند
از آن پایین
تا این بالا
هر شش ماه تقریباً
خودشان هم دیدند
تغییر را
جایی که بودند
و جایی که هستند

نمودارم را آپدیت کردم
با آخرین داده‌ها
نموداری که قد کودکانم را با آن پایش می‌کنم



داشتم به همین مطلب فکر می‌کردم
ما معمولاً تغییر را نمی‌بینیم
و ندیدن تغییر
یعنی فراموش کردن
غفلت از آن‌چه در آن هستیم
و آن‌چه در آن خواهیم بود
به زودی...

دیدن گذشته فرصتی‌ست برای درک موقعیت
جایگاه
تشخیص وضعیت
وضعیتی که در آن به سر می‌بریم
از تفاوت امروز با با گذشته است که می‌توانیم
مختصّات فعلی خود را بیابیم

کودکان از دیدن چنین نموداری
به تغییر جسمی خود که توجه می‌کنند
درمی‌یابند که باید رفتار خود را نیز به تناسب آن تغییر دهند
بلکه فراتر از آن
هویّت و ریشه خود را نیز بازمی‌یابند
احساس غرور می‌کنند
از احساس وابستگی به یک زمان و مکان خاص
تشخّص، شخصیّت می‌دهد به آن‌ها.

«یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِن کُنتُمْ فِی رَیْبٍ مِّنَ الْبَعْثِ فَإِنَّا خَلَقْنَاکُم مِّن تُرَابٍ ثُمَّ مِن نُّطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ مِن مُّضْغَةٍ مُّخَلَّقَةٍ وَغَیْرِ مُخَلَّقَةٍ لِّنُبَیِّنَ لَکُمْ وَنُقِرُّ فِی الْأَرْحَامِ مَا نَشَاءُ إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى ثُمَّ نُخْرِجُکُمْ طِفْلًا ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّکُمْ  وَمِنکُم مَّن یُتَوَفَّى وَمِنکُم مَّن یُرَدُّ إِلَى أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِکَیْلَا یَعْلَمَ مِن بَعْدِ عِلْمٍ شَیْئًا» (حج:5)
ای مردم! اگر درباره برانگیخته شدن [پس از مرگ] در تردید هستید، پس [به این واقعیت توجه کنید که] ما شما را از خاک آفریدیم، سپس از نطفه، سپس از علقه، سپس از پاره گوشتی با آفرینشی کامل یا غیر کامل آفریدیم تا برای شما روشن کنیم [که ما به برانگیختن مردگان تواناییم]؛ و آنچه را می خواهیم تا مدتی معین در رحم ها مستقر می کنیم؛ آن گاه شما را به صورت کودک [از رحم مادر] بیرون می آوریم تا آنکه به قدرت فکری و نیرومندی جسمی خود برسید. و برخی از شما [پیش از فرتوتی] قبض روح می شود، و برخی از شما را به پست ترین دوره عمر [که ایام پیری است] برمی گردانند تا در نتیجه از دانشی که داشتند چیزی ندانند.


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: فرزند 535 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  سه دشمن - حاکم فقط فقیه است - مهاجرت معکوس - فارسی نویسی در فوکاسکی - چرا لباس متفاوت؟ - 
فهرست چه کنیم + چهارشنبه 95 آذر 3 - 6:24 صبح


چه کنیم 1
چه کنیم 2
چه کنیم 3
چه کنیم 4
چه کنیم 5
چه کنیم 6
چه کنیم 7
چه کنیم 8
چه کنیم 9
چه کنیم 10
چه کنیم 11
چه کنیم 12
چه کنیم 13
چه کنیم 14
چه کنیم 15
چه کنیم 16
چه کنیم 17
چه کنیم 18
چه کنیم 19
چه کنیم 20
چه کنیم 21
چه کنیم 22
چه کنیم 23
چه کنیم 24
چه کنیم 25
چه کنیم 26
چه کنیم 27
چه کنیم 28
چه کنیم 29
چه کنیم 30


برچسب‌های مرتبط با این نوشته:
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

در صفحه نخست می‌خوانید:  سه دشمن - حاکم فقط فقیه است - مهاجرت معکوس - فارسی نویسی در فوکاسکی - چرا لباس متفاوت؟ - 
فهرست تعدد زوجات نه + چهارشنبه 95 آذر 3 - 6:14 صبح

چرا تعدّد زوجات نه 1
چرا تعدّد زوجات نه 2
چرا تعدّد زوجات نه 3
چرا تعدّد زوجات نه 4
چرا تعدّد زوجات نه 5
چرا تعدّد زوجات نه 6
چرا تعدّد زوجات نه 7
چرا تعدّد زوجات نه 8
چرا تعدّد زوجات نه 9
چرا تعدّد زوجات نه 10
چرا تعدّد زوجات نه 11
چرا تعدّد زوجات نه 12


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: خانواده 57 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

<   <<   91   92   93   94   95   >>   >

یکشنبه 04 خرداد 18

امروز:  بازدید

دیروز:  بازدید

کل:  بازدید

برچسب‌های نوشته‌ها
فرزند عکس سیده مریم سید احمد سید مرتضی مباحثه اقتصاد آقامنیر آشپزی فرهنگ فلسفه خانواده کار مدرسه سفر سند آموزش هنر روحانیت بازی خواص فیلم فاصله طبقاتی دشمن ساخت انشا خودم خیاطی کتاب جوجه نهج‌البلاغه تاریخ فارسی ورزش طلاق
آشنایی
سید مهدی موشَّح - شاید سخن حق
السلام علیک
یا أباعبدالله
سید مهدی موشَّح
آینده را بسیار روشن می‌بینم. شور انقلابی عجیبی در جوانان این دوران احساس می‌کنم. دیدگاه‌های انتقادی نسل سوم را سازگار با تعالی مورد انتظار اسلام تصوّر می‌نمایم. به حضور خود در این عصر افتخار کرده و از این بابت به تمام گذشتگان خود فخر می‌فروشم!
فهرست

[خـانه]

 RSS     Atom 

[پیام‌رسان]

[شناسـنامه]

[سایت شخصی]

[نشانی الکترونیکی]

 

شناسنامه
نام: سید مهدی موشَّح
نام مستعار: موسوی
جنسیت: مرد
استان محل سکونت: قم
زبان: فارسی
سن: 44
تاریخ تولد: 14 بهمن 1358
تاریخ عضویت: 20/5/1383
وضعیت تاهل: طلاق
شغل: خانه‌کار (فریلنسر)
تحصیلات: کارشناسی ارشد
وزن: 125
قد: 182
آرشیو
بیشترین نظرات
بیشترین دانلود
طراح قالب
خودم
آری! طراح این قالب خودم هستم... زمانی که گرافیک و Html و جاوااسکریپت‌های پارسی‌بلاگ را می‌نوشتم، این قالب را طراحی کردم و پیش‌فرض تمام وبلاگ‌های پارسی‌بلاگ قرار دادم.
البته استفاده از تصویر سرستون‌های تخته‌جمشید و نمایی از مسجد امام اصفهان و مجسمه فردوسی در لوگو به سفارش مدیر بود.

در سال 1383

تعداد بازدید

Xکارت بازی ماشین پویا X