سفارش تبلیغ
صبا ویژن
این آگهی ارتباطی با نویسنده وبلاگ ندارد!
   

دوست از عهده دوستى برنیاید تا برادر خود را در سه چیز نپاید : هنگامى که به بلا گرفتار شود ، هنگامى که حاضر نبود هنگامى که در گذرد . [نهج البلاغه]

تازه‌نوشته‌هاآخرین فعالیت‌هامجموعه‌نوشته‌هافرزندانم

[بیشتر]

[بیشتر]

[بیشتر]

[بیشتر]

در صفحه نخست می‌خوانید:  حلقه میانی چیست؟ - فقه هوش مصنوعی - دبیرستان سرای ایرانی - ایده پرتقالی - فهرست فصوص و فتوحات - ما چند روح داریم؟ - 
سه ساعت با اساتید حوزه + شنبه 89 آذر 13 - 6:51 عصر

نشست امروز صبح
میان جامعه مدرسین بود و اساتید و فضلای حوزه
موضوع هم
پی‌گیری مطالبات رهبری از حوزه
قرار شد کمکی کنم
فرمایشات رهبری را در این مدت موضوع‌بندی کرده
کار آماده بود تقریباً
قربةً إلی الله که شد قرعه به ما افتاد
تکلیفی بود و ادا کردیم بحول الله و قوّته
نیّت کردم و گفتم‌شان این را حسب وظیفه می‌کنم
هیچ مطالبه ندارم و پولی نخواهم گرفت
(می‌گویم که فرهنگ بشود؛ چگونه می‌شود برای ادای تکلیف مطالبه دستمزد کرد؟)

دو سخنرانی رهبری
در میان عموم طلاب حوزه (29/7/1389)
و در میان نخبگان و اساتید (3/8/1389)
بنا شد محور قرار بگیرد برای کمیسیون‌ها
از موضوعاتی که کار کرده بودم
گزینشی انجام داده و نموداری تهیه کردم
برای هر کدام از مباحث.
جزوه‌ای از آن درآمد و امروز توزیع شد
استندها و تابلوهایی هم به صورت رنگی
اولین نمودار خلاصه فرمایشات ایشان در «دیدار طلاب، فضلا و اساتید حوزه علمیه قم» است:

که pdf آن اینجاست
و دومین نمودار مربوط به «دیدار جمعی از اساتید، فضلا و طلاب نخبه حوزه علمیه قم»:

و این هم pdf آن
جلسه با برکتی بود
فرمایشات آیةالله العظمی صافی خیلی توجهم را جلب کرد
خصوصاً آن‌چه درباره فراجغرافیایی و فرامرز بودن حوزه‌های علمیه...
واقعاً حوزه علمیه شیعه فراتر از آن است که به مرزهای جغرافیایی محدود شود
ایشان حوزه حلّه، نجف، لکناهو، قم و مشهد را نام برد
و همه را با یک عنوان توصیف کرد: «حوزه علمیه شیعه»
افتخار کرد به این‌که
از میان مراجع حوزه نجف، یکی‌شان ایرانی است، یکی عراقی و دیگری پاکستانی
واقعاً چه تفاوتی می‌کند در کجای زمین زاده شده باشی
و در کجا پرورش بیابی
فقیه اگر باشی به فقه شیعه
عالم دینی هستی و هیچ تفاوتی نداری با شیخ انصاری یا شیخ طوسی یا سیدمرتضی یا شیخ مفید یا...
آیةالله یزدی هم صحبت کردند به عنوان مسئول جامعه مدرسین
و آقای حسینی بوشهری به عنوان معاون جامعه و روحانیت

پس از اتمام موضوع‌بندی فرمایشات رهبری
ابتدا بنده پنج محور استخراج کرده بودم
که کارگروه‌ها و کمیته‌ها یا به قول دوستان کمیسیون‌ها در این پنج موضوع تشکیل شود
دوستان که بحث کردند
به تفاهم رسید و به هشت تا رساندیم
به این‌که مثلاً «علوم انسانی» را از دل «حوزه و نظام» در آوردیم
یا «بحث استکبار جهانی» و «ارتباط با جامعه علمی فراملّی»
هشت موضوع که شد
هشت نفر از اساتید حوزه هم آمدند و صحبت کردند
هر کدام ده الی پانزده دقیقه
درباره هر موضوع یک نفر
که امید است کارگروه‌ها تأسیس شود به زودی
و تا پایان سال نتایجی به بار آورد

طرحی تنظیم کرده بودم برای مدیریت کمیته‌ها
و تهیه مواد خام مورد نیاز آن‌ها
که البته چندان مورد استقبال قائم‌مقام جامعه مدرسین واقع نشد
و فعلاً آن را به بایگانی نوت‌بوکم منتقل کردم
موضوعات نهایی این‌هاست:
1. برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری در حوزه
2. تحوّل و مدیریت آن در حوزه
3. مسأله علم در حوزه
4. اخلاق و تهذیب در حوزه
5. تعامل حوزه و نظام
6. حوزه و ارتقاء فرهنگ جامعه و مردم
7. حوزه و علوم انسانی
8. حوزه و جهان اسلام

تمام موضوعات فوق از منویّات رهبری استخراج شده است!


برچسب‌های مرتبط با این نوشته:
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  حلقه میانی چیست؟ - فقه هوش مصنوعی - دبیرستان سرای ایرانی - ایده پرتقالی - فهرست فصوص و فتوحات - ما چند روح داریم؟ - 
فرآیند دادرسی مهریه + جمعه 89 آذر 12 - 6:28 صبح

استقبال خوبی
دوستانی که مدت‌ها نمی‌دیدم
از دیدن «الگوریتم تمکین» به وجد آمده
نوت‌های شگفت گذاشته و تفقّد و مهربانی‌شان شامل شد
تحت تأثیر قرارم دادند
و «جوگیر شدم» تا حدّی
این هم صادر شد
البته کمی پیچیده‌تر از قبلی
خُب، بحث مالی است و ...
بحث مالی گرفتاری بیشتر دارد، خُب

از اینجا pdf را بگیرید!

توجّهات:
1. موضوع کار شورای حل اختلاف در مسأله مهریه متفاوت است. این‌جا هدف آشتی طرفین برای بازگشت خانواده نیست، غرض مصالحه در اقساط پرداختی است، تا از سیل مردان جوان زندانی مهریه بکاهد. چند سال پیش یک سر اوین رفته بودم به ملاقات «زارعی» مدیر آن‌جا که به طول انجامید و نماز و نهار هم آن‌جا بودیم. هر چه می‌دیدم جوان مهربدهکار بود و گرفتاری به معضل مهریه‌های بالا! برای حل این معضل شد که شورا را داخل در قضیه کردند.
2. هم شورا و هم دادگاه به دلیل مشغله‌های کاری، وقت که تعیین می‌کنند زیر یک ماه غالباً نیست. یعنی هر بار از دبیرخانه شورا یا دفتر شعبه دادگاه تقاضای وقت بنمایی، نوبت تعیین‌شده حداقل یک ماه بعد است. اضافه بفرمایید 20 روزهایی که در این میانه فرصت دارید. همین فرآیند فوق می‌تواند یک‌سال به طول انجامد. البته وکلا تدابیر غنی‌تری نیز اندیشیده‌اند و راهنمایی‌های شگفت می‌کنند: «انجام هر امر عندمنقضی‌الوقت». اگر بیست روز فرصت دارید برای تقاضای اعسار، زوج می‌تواند همان روز 20 یا حداکثر 19 اقدام کند. نوبت دادرسی هم به همین مقدار عقب می‌افتد و تمام جریان دادگاه و به تبع آن... آغاز پرداخت اقساط نیز عقب خواهد افتاد. در این مدت زوج می‌تواند درآمدها را ذخیره نماید، تا با نهایی‌شدن حکم، بتواند قسط بدهد!
3. یکی از شگفتی‌های دادگاه مهریه تعریف عجیب زوجه از زوج است که در هیچ دادگاه دیگری مشاهده نمی‌شود. در تمام دادرسی‌ها با کمال تعجب می‌بینیم که زوجه تمام شخیت زوج را به لجن می‌کشد، اما وقتی هر روز مراجعان دادگاه مهریه را مشاهده می‌کنی، همان زن‌ها روز مهریه از شوهرهاشان تعریف‌های شگرف می‌کنند که بیا و ببین! یکی می‌گوید: «ایشان بهترین برنامه‌نویس در این شهر هستند»، دیگری را می‌بینی: «شوهر من بزرگ‌ترین مغازه لوستر فروشی قم را دارد»، آن یک: «این آقا تمام این ساختمان را می‌خرد و می‌فروشد، خیلی پول دارد». اما وقتی مقایسه می‌کنی با دعاوی سابقه، مثلاً دعوی «تمکین» می‌بینی همین آدم به قاضی گفته است: «این... خانه‌اش مال پدرش است، برنج آشغالی می‌خرد، گوشت گوساله چهار سال داده من خوردم، من دیگر نمی‌توانم در خانه این مرد زندگی کنم». در دادگاه تمکین مردها معمولاً فقیر، مفلس، شاید هم تا حدّی گدا به نظر می‌رسند، اما دادگاه مهریه همه را متموّل، پول‌دار و مرفّه نشان می‌دهد. این را گفتم که حواستان جمع باشد!
4. توجه کنید که با اتمام دادرسی مهریه هنوز راه برای تصرّف اموال زوج توسط زوجه باز است. به این روش که هر گاه زوجه بتواند مدارکی به دادگاه ارائه نماید که زوج اموالی دارد قابل واگذاری به زوجه، می‌تواند دادخواست داده و در صورت پذیرش مهریه اصطلاحاً «حال» می‌شود. اموال را از زوج گرفته و تحویل زوجه خواهند داد، به زور قانون!
5. غالباً تقسیط مهریه که انجام می‌شود، بین 40 تا 200 سال گاهی پرداخت مهریه طول می‌کشد. تعجب نکنید، بله پرونده‌هایی بود که به هزار سال انجامید! این نشان از حماقت و نادانی آدم‌های سرزمین ما ندارد، در این‌که چه مهریه‌های سنگینی بسته‌اند. این نشان از حُسن ظن و اعتمادی دارد که در جامعه ما شکل گرفته و سبب شده چنین چاه‌هایی گشوده شود. از همه مهم‌تر سمبل عدم تطابق قوانین حقوقی نظام با احکام شرعی اسلام است. حکم شرعی در این موارد «عدم وجوب پرداخت مهریه مازاد بر توان مالی زوج است». یعنی اعسار در اسلام به قسط‌بندی نمی‌انجامد، بلکه به عدم وجوب پرداخت می‌رسد، اما قانون‌گذار بر حسب زعم خود که احساس کرده نظامی أحسن از آن‌چه وحی شده می‌تواند خلق کند، چنین تقنین نموده و از این باب کم نیست در قوانین ما. اگر روزی وقتم قدّ داد، شاید تعارض بخشی از قوانین حقوقی با احکام شرعی را مستنداً متذکر شدم. اجالتاً فتوای آیةالله مکارم را داشته باشید تا بعد:
«بسمه تعالى. هیچ کس را به خاطر مهریه نمى‌‏توان زندانى کرد، مگر اینکه توانایى او بر اداى مهر ثابت شود و عمداً خوددارى کند و در موقع «شک در قدرت» اصل بر «عدم یسار» است، زیرا هیچ کس ثروتمند از مادر متولد نمى‌‏شود و استصحاب «عدم یسار» ثابت است و معلوم نیست چرا تا کنون جمعى از قضات محترم عده‏‌اى از جوانان را به زندان انداخته‌اند تا عدم توانایى خود را اثبات کنند ... نکته دیگر این که: تفاوت گذاردن میان تعبیر «عندالقدرة و الاستطاعة» و «عندالمطالبه» نیز صحیح به نظر نمى‌‏رسد، زیرا تعبیر «عندالمطالبه» نیز بر اساس شرایط عامه تکلیف است که یکى از آن‌ها «قدرت» مى‌‏باشد و طبعاً مقید به آن است. مگر حکمى وجود دارد که مشروط به قدرت و استطاعت نباشد؟! سزاوار است این قیود نیز از عقدنامه حذف شود. هر کس قدرت داشت باید بپردازد و اگر نداشت با مطالبه زوجه، به مقدار امکان تقسیط مى‌‏شود و با اولین قسط، زوجه باید تمکین کند. همیشه موفق باشید. والسلام علیکم ورحمة اللَّه» 8/7/1389


برچسب‌های مرتبط با این نوشته:
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  حلقه میانی چیست؟ - فقه هوش مصنوعی - دبیرستان سرای ایرانی - ایده پرتقالی - فهرست فصوص و فتوحات - ما چند روح داریم؟ - 
نخبگان حوزه و توصیه رهبر + سه شنبه 89 آذر 9 - 8:59 عصر

دیدار مغتنمی است
اساتید و فضلا هستند
و طلاب نخبه
نخبه را در حوزه از روی آثار مکتوب غالباً می‌شناسند
مرکزی که از روی تعداد کتاب‌ها و مقالات
طلبه‌های نخبه را شناسایی می‌کند
رهبر در فیضیه تشریف دارند
سوم آبان 89
نمازخانه فیضیه که زیر حیاط قرار دارد
فضای وسیعی است و جمعیت مالامال
خُب فضای علمی است دیگر
همه از اساتید هستند
همه از فضلای حوزه
و رهبر کلام خود را با چه سخنی آغاز خواهد کرد؟!
حتماً مهم‌ترین خواهد بود
هر چه که مبدأ کلام واقع شود
شاید انتظار این باشد
که علم و علمیّت اولین بحث باشد
نخبگان را به نخبگی باید «ستود»
اما...
«اصل و اساس حوزه بر معنویت است»
ایشان کلامش را با این موضوع آغاز کرد
«زهد» را محور سخن قرار داد
و با چند روایت آن را تشریح فرمود

لُبّ کلام این‌که
بنا بر «ستودن» که نیست فقط
بنا بر «ارتقاء» است، بر «تکامل»
او که علم را محور زندگی قرار داده
که به نخبگی شهره شده
چه نیاز به ستایش علمی
او را باید از بال دیگر پرواز حذر داد
«علم» بدون «معنویت» بطلان محض است!
و رهبر این جمله را فرمود:
«طلبه‌ها را نصیحت کنید. طلبه‌ها را به تفکر، تأمل، ذکر موت و پرهیز از درس خواندن و تلاش کردن برای رسیدن به مقامات عالی و جلب توجه مردم به سمت خود هدایت کنید. طلبه‌ها درس بخوانند لله، فی الله و بالله؛ این آن وقت می‌شود حوزه با برکت»!


برچسب‌های مرتبط با این نوشته:
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

در صفحه نخست می‌خوانید:  حلقه میانی چیست؟ - فقه هوش مصنوعی - دبیرستان سرای ایرانی - ایده پرتقالی - فهرست فصوص و فتوحات - ما چند روح داریم؟ - 
فرآیند دادرسی تمکین + دوشنبه 89 آذر 8 - 10:8 عصر

پیرمردی سالخورده مراجعه کرد
راهنمایی می‌خواست
در دادگاه که بودم امروز
غالب کسانی که می‌آیند
واقعاً نمی‌دانند چه باید کنند
چند کلمه که برایشان توضیح می‌دهی
تازه می‌فهمند چه مسیر پیچیده‌ای در پیش دارند
تازه با این همه اطلاع‌رسانی که می‌شود!
دوستی چند روز پیش
جویای همین اطلاعات بود
تا گفتم چند کلمه
گفت: «طوری بیان کردی که گویا فلوچارت آن را در ذهن داری!»
عرض کردم: ده سال درگیری در تحلیل و طراحی
دیگر نیمرو هم که می‌زنم
ریزفعالیت‌هایش را در ذهن ردیف می‌کنم
بله، می‌شود
برای هر کاری می‌شود مدل‌سازی کرد
ریزفعالیت نوشت
و الگوریتمش را استخراج کرد
گفت: «پس چرا این کار را با دادگاه نمی‌کنی؟
نمی‌بینی خیلی‌ها گرفتار می‌شوند و بی‌اطلاع؟»
این شد که اولین را ساختم
همراه با پیشنهاداتی در نهایت:

دانلود فایل pdf از اینجا

پیشنهاد برای زوج:
1. قبل از ارائه دادخواست تمکین حساب کن آیا می‌توانی لوازم منزل را بعد از بردن جهیزیه در طی یک روز و حداکثر دو روز فراهم کنی، اگر نه اقدام نکن!
2. مأمور کلانتری از قبل اطلاع نمی‌دهد و ناگهانی به در منزل می‌آیند، حداکثر ده دقیقه قبل از مراجعه از کلانتری تلفن می‌کنند. اگر دادخواست عدم تمکین داده‌ای آماده مراجعه مأمورین باش.
3. حتماً و حتماً و حتماً پس از عروسی، در همان روزهای نخست یک فهرست کامل از جهیزیه تهیه کن و به تأیید زوجه برسان. در غیر این صورت بدان که زوجه بیش از جهیزیه‌ای که آورده است برای بردن فهرست خواهد کرد. زیرا مقصد بردن جهیزیه نیست، بلکه هدف شکستن حکم تمکین است!
4. اگر حکم صادر شد، به کلانتری مراجعه کن و برای آوردن زوجه اقدام نما. در غیر این صورت حکم الزام به تمکین هیچ خاصیتی نخواهد داشت.
5. یادت باشد زوجه همراه خانواده خود برای بردن جهیزیه مراجعه می‌کند، ولی قانوناً کسی می‌تواند جهیزیه را ببرد که شخص ثالث امین باشد. تو می‌توانی نپذیری که جهیزیه را به خانواده زوجه بدهی و شخص ثالثی را در نظر داشته باش. شخص ثالث وسایل را تحویل خواهد گرفت و تأیید خواهد نمود. این شخص باید هم مورد تأیید زوج باشد و هم زوجه. هدف این است که پس از جلسه دادگاه استرداد جهیزیه هر مقدار که ملکیت آن برای  زوجه ثابت شد تحویل وی شود. طبیعی است که اگر تحویل خانواده زوجه شود، اگر ملکیت ثابت نشد، به این راحتی نمی‌توانی آن را پس بگیری!
6. اگر گرفتار «تله تمکین» شدی، نگران نباش. با مأمور اجرای احکام شعبه مربوطه صحبت کن. او می‌تواند بدون نیاز به دادخواست مجدد، یک کارشناس نامحسوس بفرستد و نبود زوجه را بررسی کند. او می‌تواند دوباره رأی اجرای حکم را به جریان بیاندازد.
7. اصلاً روی عشق و محبت زوجه حساب باز نکن. وقتی کار به دادگاه کشید، هر اقدامی علیه تو انجام خواهد شد. نگو: نه از او بعید است! در دادگاه هیچ چیز بعید نیست. این تجربه تمام کسانی است که در دادگاه خانواده حضور دارند.

پیشنهاد برای زوجه:
1. بدان که اگر جهیزیه را از منزل زوج خارج کردی، احتمال بازگشت تو به منزل او تقریباً صفر است، اگر نگویم کاملاً برابر با صفر. بنابراین پیشنهاد وکیل را برای بردن جهیزیه و ایجاد «تله اثاث‌البیت» نپذیر، مگر این‌که واقعاً قصد جدایی و طلاق داشته باشی.
2. قبل از این‌که زحمت بردن جهیزیه را به خودت بدهی، ابتدا بررسی و محاسبه کن که آیا زوج می‌تواند ظرف 48 ساعت اثاث‌البیت جدید فراهم کند یا خیر. هیچ‌کس بهتر از تو نمی‌تواند این مطلب را بفهمد. وکیل ممکن است نداند وضعیت زندگی زوج چگونه است.
3. هنگام بردن شخص امین، کسی را همراه کن که مورد پذیرش زوج باشد. زیرا او می‌تواند شخص امین مورد نظر تو را نپذیرد و ناگزیر شوی یک روز دیگر دوباره مراجعه کنی و این فرصت را به زوج خواهی داد تا اثاث‌البیت فراهم کند. اصل غافلگیری شکسته خواهد شد!
4. مطمئن باش وقتی تو مأمور کلانتری به در منزل زوج می‌بری، او هم مأمور خواهد آورد. اگر آبرو و احترام خانواده پدری در محل برایت محترم است چنین کاری را انجام نده. زیرا تو اولین نفر در بردن مأمور هستی و می‌توانی از شروع این زنجیره مأمورکِشی جلوگیری کنی.
5. اگر گمان می‌کنی زوج اجازه ورود به منزل و بردن جهیزیه را نخواهد داد، در همان دستور موقت اول، از دادگاه مجوز فک‌قفل هم تقاضا کن. زیرا برای گرفتن این مجوز یک روز را از دست خواهی داد!
6. احترام به حقوق انسانی را همیشه در نظر داشته باش. اگر بعد از بردن جهیزیه منزل زوج را به هم بریزی و سبب شکستن یا به هم ریختن وسایل باقی‌مانده شوی، علاوه بر این‌که حق‌الناس به گردن خواهی داشت، زوج می‌تواند علیه تو شکایت نماید.
7. وقتی جهیزیه را بردی، آماده دریافت اخطاریه طلاق باش. به طور معمول جهیزیه بردن ناگوارترین توهینی است که می‌توانی نسبت به زوج روا داری. وکیل به همین جهت است که وقتی زوجه بخواهد «طلاق مع‌المهر» بگیرد، توصیه به بردن جهیزیه می‌نمایند.

پیشنهاد برای طرفین:
1. درست است که تمامی دعاوی خانوادگی در دادگاه‌های خانواده بر مبنای لج و لجبازی صورت می‌گیرند، ولی فکر کنید چه اشتباهی مرتکب می‌شوید که مسائل خانوادگی را علنی طرح می‌کنید. سعی کنید در منزل و با مشارکت اقوام مسأله را حل نمایید.
2. سعی کنید با تمامی مسئولین دادگاه خوش‌رفتار باشید، گشاده‌رو بوده و لبخند بر لب داشته باشید. تمامی کارمندان دادگاه می‌توانند به شما کمک کنند و راهنمایی‌تان نمایند، اگر با آن‌ها محترمانه برخورد کنید. حتی منشی دفتر شعبه نیز فرد قدرتمندی است، زیرا اطلاعات دارد. از اطلاعات پرسنل دادگاه محترمانه استفاده کنید.
3. گاه و بی‌گاه قبل از رسیدن زمان دادرسی به دادگاه مراجعه کنید، مسئولین و کارمندان را ببینید و نسبت به دادگاه سؤال کنید، به بهانه این که گمان کرده‌اید باید مراجعه می‌کردید. این کار دو فایده دارد، اول این‌که از اقدامات طرف مقابل مطلع می‌شوید، چون ممکن است دستور موقت یا حکمی گرفته باشد که بخواهد به صورت غافلگیرانه اقدام نماید. ثانیاً آشنایی با محیط دادگاه اضطراب شما را در جلسه دادرسی خواهد کاست.
4. اگر شماره همراه خود را در دادخواست ثبت کرده‌اید، مراقب پیامک‌های دریافتی باشید. پیامک‌های دادگاه بسیار خلاصه و موجز هستند و هیچ اشاره‌ای به موضوع پرونده ندارند. ممکن است پیامکی مانند این دریافت کنید: «رأی پرونده شماره 000 صادر شد». فوراً به دادگاه مراجعه کنید و مفاد آن را جویا شوید. ممکن است وقتی اخطاریه آمد دیر شده باشد.
5. در حضور قاضی بسیار آهسته و شمرده صحبت کنید، به‌گونه‌ای که او برای شنیدن ناگزیر به توجه بیشتر باشد. از یک‌سو آرامش شما را نشان می‌دهد که برای قاضی معنادار است و از سوی دیگر مطلب شما را واضح‌تر خواهد کرد.
6. تا زمانی که قاضی به شما اشاره نکرده است صحبت نکنید و در کلام طرف مقابل وارد نشوید. ولی اگر نوبت شما شد حتماً یک‌ریز صحبت کنید و تمام مطالب را بگویید و اگر طرف مقابل در وسط کلام شما داخل شد، حرف‌تان را قطع نکنید و اجازه ندهید. زیرا قاضی دوباره برای شنیدن حرف‌های شما وقت نخواهد گذاشت.
7. حتماً پیش از جلسه دادرسی یک لایحه تنظیم کنید. یک برگه کاغذ A4 سفید بردارید و تمام آن‌چه را که می‌خواهید شفاهی بگویید خلاصه و موجز به صورت کتبی بنویسید. اولاً قاضی در خواندن استادتر است تا شنیدن. ثانیاً در پرونده ثبت می‌شود و در مراحل بعدی کمک خواهد کرد. ثالثاً کمک می‌کند به خود شما که ذهنیت بهتری نسبت به آن‌چه می‌خواهید بگویید پیدا کنید. البته با وجود لایحه باز هم در دادگاه مطالب خود را شفاهی بفرمایید.
8. اگر وکیل داشته باشید و در دادگاه حاضر شود، نه لایحه نیاز دارید و نه حتی حرف زدن. وکیل هم حتی حرف نخواهد زد. زیرا قاضی وکیل را می‌شناسد و صورتجلسه را به وکیل می‌دهد و او اظهارات خود را مستقیم در صورتجلسه می‌نویسد. قاضی هم یک استراحتی به انگشتانش خواهد داد. می‌دانید که در دادگاه منشی برای نوشتن صورتجلسه نیست و قاضی باید خودش بنویسد. این یکی از محاسن داشتن وکیل است. اگر وکیل نداری چنین حقی هم نخواهی داشت.

در پایان عرض می‌کنم که همیشه خدا را حاضر و ناظر بر اعمال خود بدانید
فرآیندهای دیگری نیز در راه است!


برچسب‌های مرتبط با این نوشته:
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  حلقه میانی چیست؟ - فقه هوش مصنوعی - دبیرستان سرای ایرانی - ایده پرتقالی - فهرست فصوص و فتوحات - ما چند روح داریم؟ - 
عمق آزاداندیشی رهبر + سه شنبه 89 آذر 2 - 6:20 عصر

چندی است که به لطف اطرافیان (!)
فرصتم بیشتر شده
و مجال مطالعه و اندیشه افزون
فضایی ایجاد شد و تمامی دیدارهای رهبری با شورای عالی حوزه را
در 17 سال اخیر
موضوع زدم و طبقه‌بندی نمودم
مدتی وقت گرفت
ولی ثمرات بسیار خوبی داشت
با روح نظریات ایشان
و مذاق اندیشه‌شان
نسبت به حوزه و روحانیت
بیشتر آشنا شدم
گاهی نیز دهانم از تعجب باز ماند
و انگشت حیرت گزیدنم گرفت
از عمق آزاداندیشی و سبک‌بالی نگاه مستطاب
یک نمونه‌اش این است:

ایشان در ششمین دیدارشان با اعضای شورای عالی حوزه
مورّخ 16/3/1380 می‌فرمایند:
«جریانی را هم باز کنید برای تربیت فقیه ِ زن
بالأخره ما چاره‌ای نداریم
دماء ثلاثه را باید خود خانم‌ها فتوا بدهند!
بالأخره ما و شما
آخرش هم نمی‌توانیم موضوع دماء ثلاثه را بفهمیم
یعنی انسان حقیقتاً احساس می‌کند
که خودشان باید بفهمند
که قضیه چیست
و خودشان باید فتوا بدهند!
چاره‌ای جز این نداریم
که به این‌جا منتهی شویم
اگر هم در ذهن‌ها راجع به اِفتای زن و این‌ها شبهه‌ای هست
بالاخره این شبهه را تمام کنیم
و به گونه‌ای آن را حل نماییم
بنشینیم و مبنای محکمی برایش درست کنیم
که بشود این کار را کرد
بالاخره باید فقیه درست شود
یعنی در بین خانم‌ها
باید فقیه درست شود
باید کسانی باشند که حداقل بتوانند
در مسائل خاصی
متخصص شوند
و فتوا و نظر بدهند
بدون این نمی‌شود
لذا این هم احتیاج دارد به این‌که
میدان برای درس خواندن این‌ها باز شود
یعنی بتوانند بیایند در درس‌های خارج
و در درس‌های اساتید بزرگ شرکت کنند
جزوه بنویسند
و جزوه‌هایشان را به استاد
یا به شاگردان برگزیده بدهند
چاره‌ای هم غیر از این نیست
باید به این هم برسیم»

باز هم گوشه‌هایی از توجه دقیق ایشان به تحوّل حوزه را بیان خواهم کرد
منتظر باشید...


برچسب‌های مرتبط با این نوشته:
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  حلقه میانی چیست؟ - فقه هوش مصنوعی - دبیرستان سرای ایرانی - ایده پرتقالی - فهرست فصوص و فتوحات - ما چند روح داریم؟ - 
نقش ارتکازات اجتماعی در اجتهاد + دوشنبه 89 آذر 1 - 4:7 عصر

فوق‌العاده بود
بحثی بسیار کاربردی و جالب
چه سرمایه عظیمی در این حوزه‌ها مضبوط است
رهبری هم حق داشته چنین تمثیل جالبی در باب حوزه بیان فرموده
سرمایه حوزه را به رودخانه عظیم پرآبی تشبیه کرده
که حتی مزارع اطراف آن نیز
قادر به بهره‌بردن از آن نیستند
به جهت سطح بالای آب این رودخانه
باید کانال‌هایی ساخت
و مسیردهی کرد و آورد تا پای کشتزارهای زراعی
که آب آن همه زمین‌ها را سیراب نماید
در هشتمین دیدارش با شورای عالی حوزه فرموده این مطلب را
16 بهمن 1387

تا وقتی مقدمات و سطح را می‌خواندم
عظمت این دستگاه الهی را نیافته بودم
اما امروز
درس خارج هر روزش یک اعجاز است
انگشت به دهان می‌مانی از حدّت ذهنی علمای دهر
و تراوشات علمی بزرگان و فضلا
سرچشمه علم نه تنها نخشکیده و راکد نشده در حوزه
که فوران می‌کند از همه سو
و به حیرت می‌اندازد انسان را
در هر بابی که باز می‌شود دریایی پیداست
و غواصی می‌خواهد شبانه‌روز مشغول به غوص
که گهرها تمام وجودت را انباشته می‌کند
اگر مرد این کارزار باشی و وقتت را به روزمرگی تلف نکنی
امروز اما بحث کارکرد ارتکاز در تفقه
مرا وادار کرد این وجیزه را بنویسم
و در وبلاگ گذارم
و حیرانی خود را فخر بر دیگران کنم

درس اصول بود و استاد در بیان قرائن غیرلفظیه
به مبحث ارتکازات رسید
و نقش آن را که بیان داشت
خشکم زد
مثالی گفت و عیناً ذکر می‌کنم
تا وجه تأملی باشد مر خوانندگان گرامی را
اصل بحث این است که اگر ارتکاز در جامعه شکل گرفته باشد
بر مطلبی
قید می‌شود در تمامی عقود و ایقاعات
و عدم ذکر آن هم
کفایت نمی‌کند برای عدم لحاظ آن
مثال این است
عقد ازدواج دائم صورت گرفته است
در جامعه‌ای که زنان وظیفه شیردهی فرزند را
و انجام امور منزل و کار در خانه را
عرفاً بر عهده دارند
حال زوجه ادعا کند
بعدالعقد
که نه کار منزل می‌کنم و نه فرزند را شیر می‌دهم
و مطالبه وجه کند بر هر دو
آن ارتکاز شرط ضمن عقد ایجاد کرده
و زوجه حق مطالبه اجرت نخواهد داشت
چه که ارتکاز مانند این اثر خواهد کرد
که در ضمن عقد دائم
زوج شرط کرده است کار بدون اجرت
و شیردهی فرزند را بدون مطالبه وجه
این را نظر فقهی آیة الله العظمی تبریزی می‌دانست
که تبحّر این مرد بزرگ در فقه
جای تردید برای هیچ حوزوی ندارد
خدا رحمت کند او را که تا بود
درس فقه او مشتهر به أقوی دروس فقهی بود در حوزه
همان‌گونه که درس آیةالله العظمی وحید
مشتهر است به بهترین خارج اصول
شاگرد تبریزی بوده است این استاد اصول ما

مطلبش آن‌قدر در نظر واضح می‌آید
که از هر زوجی بپرسی
اقرار دارد به این که حین‌العقد
حتی تصور نمی‌کرده زوجه قصد اجرت‌المثل داشته باشد
بعد از عروسی و استقرار در منزل زوج
این‌که ارتکازات شرط ضمن عقد می‌سازد
برای همه ما آشکار است
که وقتی کتابی را می‌خریم
و صفحاتی از آن نافرم جاخورده باشد
و یا پارگی و تاخوردگی داشته باشد
طلب می‌کنیم از فروشنده که تعویض نماید
و اگر بگوید: «تو فلان کتاب را می‌خواستی و نگفتی که برگه‌هایش تاخوردگی نداشته باشد»
اعتراض می‌کنیم که: «مگر هر چیزی گفتنی است؟ هر کسی می‌داند که کتاب باید چنین باشد»
و این استناد به ارتکاز عمومی جامعه
در باب خرید و فروش و معاملات
دادگاه هم اگر بکشد کار را
قاضی اذعان می‌کند به همان ارتکاز
که اگر چه در صیغه بیع
خریدار ذکر نکرده شرایط مبیع را (کتاب)
اما چون در ذهن داشته به تبع ارتکاز جامعه
جزء شرایط مبیع بوده و بایستی مراعات می‌کرده بایع این شرط ناگفته را
در ازدواج اما امروز
در جامعه گرفتار ما
این مقوله بابی وسیع می‌گشاید
برای جلوگیری از بسیاری ستم‌ها
که روا داشته می‌شود
به بهانه چیزی که در اسلام بنا داشته شده
ولی به تبع ارتکاز جامعه
شرط جایزی در کنار آمده ناگفته
که پس از عقد شرعی ازدواج دائم
به صورت شرط لازم غیرلفظی
واجب می‌کند اموری را بر زوج و زوجه
شگفتا که چه باب موسّعی است این مطلب
و چه درها می‌گشاید برای تفقه در امور جدیده
و برای حل مشکلات مظالمی
که همه‌مان کم و بیش ظلم بودن و خلاف عدالت آن را درک می‌کنیم
ولی به واسطه نارسائی اندیشه دینی‌مان
کنه آن را نیافته و به احترام دین ساکت می‌مانیم
باب این تظالم‌ها اگر برچیده شود
خیلی از نگرانی‌های جوانان برطرف می‌شود
و خیلی از تخالف‌ها و درگیری‌ها
به حکمی ساده از فقه
برچیده می‌شود
خدا حفظ کند علمای اسلام را
عجب فقه عظیمی دارد این شیعه
قدرش را بدانیم!


برچسب‌های مرتبط با این نوشته:
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  حلقه میانی چیست؟ - فقه هوش مصنوعی - دبیرستان سرای ایرانی - ایده پرتقالی - فهرست فصوص و فتوحات - ما چند روح داریم؟ - 
یک ماه گذشت + سه شنبه 89 آبان 4 - 7:17 عصر

یک ‏ماه است کلاس ولایت فقیه آیةالله مؤمن برگزار می‏شود
هر روز به جز چهارشنبه‏ها و پنجشنبه‏ها
و البته جمعه‏ها

در این مدت اما
همه جلسات را فرصت حضور داشته‏ام
حتی یک جلسه را هم
به لطف خدا
نشد که غیبت نمایم!

پنج آیه در این مدت بحث شده است
با تمام روایات ناظر به شأن نزول که صحیحه باشند
و بعضاً چند روایت ضعیف یا مرفوع که به خاطر دلالت‏شان ذکر شدند
این آیات:
1. مائده: 55 و 56
2. نساء: 59
3. احزاب: 6
4. احزاب: 36
5. مائده: 67

البته ایشان یکی مانده به آخری را رد می‏کند
دلالتش بر ولایت امر رسول خدا (ص) و اهل بیت (ع) را
بیشتر بحث رجالی برایم جالب بود
و نحوه استفاده از روایت برای تفسیر آیه
و کیفیت استنباط و استدلال به مقصود به مدد آیه و روایت
80 صفحه از کتاب رفته است
و هنوز 470 صفحه از جلد اول باقیست
چه برسد به جلد دوم و سوم!

به لطف خدا هر روز در این کلاس شرکت خواهم کرد.
[این گزارش به توصیه دوستانی که امکان حضور ندارند، ولی قصد اطلاع، ارائه شد!]


برچسب‌های مرتبط با این نوشته:
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  حلقه میانی چیست؟ - فقه هوش مصنوعی - دبیرستان سرای ایرانی - ایده پرتقالی - فهرست فصوص و فتوحات - ما چند روح داریم؟ - 
خارج ولایت فقیه + پنج شنبه 89 مهر 8 - 6:31 صبح

آخرین باری که درس ولایت فقیه در حوزه دیدم
سال 1378 بود
آیةالله آل اسحاق (ره)
برادر همین آل اسحاقی که طب سنتی می‌داند
و از این بابت در شهر قم شهرتی به هم رسانده
کتاب حکومت اسلامی امام (ره) را
در فیضیه می‌گفت
تعداد طلبه‌های شرکت‌کننده هم
به تعداد انگشتان دست نمی‌رسید
من هم که شدیداً دنبال روشن شدن تکلیف انقلاب بودم
در این درس شرکت می‌کردم

با شهید صدر ره هم‌بحث بود
سیدمحمدباقر صدر
می‌گفت: یک روز در کنار مضجع شریف حضرت امیر ع
در نجف دیدمش که بی‌انتها اشک می‌ریخت
پرسیدم و گفت از شوق است
که آیةالله خمینی بالاخره «ولایت فقیه» را در درس خارج طرح کرده است
با هم درس امام ره می‌رفته‌اند در نجف
علامه عسگری ره نیز می‌فرمود:
وقتی سیدمحمدباقر کلام امام ره را در این باب شنید
آمد و به طلبه‌ها گفت: «ذوبوا فی الخمینی کما ذاب هو فی الاسلام»
قبل آن می‌گفت: ما با هم خیلی دنبال بحث حکومت اسلامی بودیم
خدمت مرحوم خویی ره رسیده و سؤال کردیم و ایشان به طلبه‌ها گفت:
«انهما یقولان: الحکومة قضیة، و لله فی کل قضیة حکمٌ، فما حکم الله فی هذه القضیة»
و بلند شد و رفت.
توجه به بحث حکومت اسلامی بوده
ولی جز امام ره دیگری از مراجع دخول به بحث نکرد!

پایه اول که بودم
یک طلبه سال بالایی گفت:
«مسأله اصلی حوزه بحث ولایت فقیه است
باید روی این بحث کار شود»
این در ذهنم خیلی خوب جا باز کرده بود
امسال هم وقتی خبردار شدم
که پس از سال‌ها
یک بحث درسی «درست درمون»
(این تکیه کلام آقای مؤمن است :)
در باب ولایت فقیه برگزار می‌شود
بی‌مهابا شیرجه زدم
تردید نکردم و الآن هر روز
دو هفته است
با یک دفتر و کتاب سر این جلسه حاضر می‌شوم
هر روز صبح ساعت 7 بامداد!

آیةالله مؤمن خدا خیرش بدهد
سه جلد کتاب نوشته با نام «ولایت الهیه اسلامیه»
ظاهراً سه سال پیش
و امسال برای اولین بار
همان را تدریس می‌کند

پیش از این هم البته درسی در حوزه بوده
کتاب‌های بسیاری هم هست
مثلاً آقای جوادی هم «ولایت فقیه» نوشته است
و بعضی دیگر از بزرگان
اما درس رسمی
ظاهراً آخرینش همانی است
که چهار جلد «دراسات فی ولایة الفقیه» از آن درآمد
وقتی در معصومیه س درس می‌خواندم
به این کتاب که به زبان عربی نوشته شده
مراجعه چند بار کرده بودم
ترجمه آن با نام «مبانی فقهی حکومت اسلامی» منتشر شده
و گزیده تک‌جلدی آن تحت عنوان «نظام الحکم فی الاسلام»
حیف که نویسنده
از حرف‌هایش برگشت
که پسرش می‌گوید این اواخر «المحاضرات فی الاصول» را نوشته است
درس خارج امام ره در بحث ولایت فقیه را می‌گوید نقد کرده
بله... منتظری را می‌گویم!

بعد او دیگر مطلب جدّی ندیده بودم کسی بگوید
تا این درس جدید
البته جلد سوم کتاب آیةالله مؤمن در باب دوران غیبت است
و قبل از آن
ولایت امر را در دوران معصوم ع تحلیل و اثبات کرده است
ایشان خودش می‌گفت:
«تلاش می‌کنم این بحث به شش هفت سال نکشد
در دو الی سه سال تمام شود»
به حساب یک سوم هم بگیریم
احتمالاً دو سال دیگر وارد بحث «ولایت فقیه» می‌شویم
فعلاً مقدمات است!
ای کاش از آخر آغاز می‌کرد.


برچسب‌های مرتبط با این نوشته:
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  حلقه میانی چیست؟ - فقه هوش مصنوعی - دبیرستان سرای ایرانی - ایده پرتقالی - فهرست فصوص و فتوحات - ما چند روح داریم؟ - 
خارج میروم + سه شنبه 89 شهریور 30 - 11:53 صبح

اولین سال است که رسماً درس خارج می‌روم
سال‌های قبل هم می‌رفتم
تفنّنی و از باب آشنایی
خارج فقه آقای بهجت (ره) مدتی
گاهی خارج تفسیر آقای جوادی
چند بار خارج اصول آقای وحید
کمی تقریرات اصول شهید صدر (نوشته آسیدکاظم حائری) را هم خوانده‌ام
بعضی از جزوات خارج اصول آقای میرباقری (مسئول فرهنگستان علوم اسلامی)
و آقای لاریجانی (رئیس قوه قضاییه) و آقای هادوی
خصوص که هر سه‌شان نوآوری‌هایی در اصول دارند
اولی در مباحث الفاظ
دومی در توجه به هرمنوتیک
و سومی به خاطر پرداختن به «فلسفه اصول»
اخیراً خارج فقه آقای شاهرودی (رئیس سابق قوه قضاییه) هم می‌رفتم
درس خارج آقای مکارم و آقای سبحانی را هم چشیده‌ام
جزوات دو دوره خارج اصول آسیدمنیرالدین حسینی (ره - مؤسس فرهنگستان علوم اسلامی)
که البته بحث الفاظ است و مباحث حجیت
کامل خوانده‏ام و مباحثه کرده‏ام

ولی هیچکدام حال الآن را نداشت
امروز خارج رفتنم «به حساب می‌آید» :)
سه سال اگر خوب درس بخوانی
خوب مباحثه کنی
خوب جزوه بنویسی
«دکترای فقه و اصول» می‌گیری
به شرط آن‌که یک پایان‌نامه 30 صفحه‌ای هم بنویسی
البته کاملاً به زبان عربی
و باید همه حرف‌هایش هم نو و تازه باشد و غیرتکراری!
مثل دانشگاه هم نیست که روی اینترنت باشد
بگردی و پیدا کنی و به استاد بدهی و مدرکت را بگیری!

ده سال اگر همّت کنی
خصوص اگر مضاعف باشد
52 باب فقهی را کامل بخوانی
چند صد راوی را هم خوب بشناسی
با اسم و فامیل و وثاقت‌شان
مجتهد می‌شوی
به شرط این‌که مضاعف کار کنی و وقت تلف نکنی!

اراده کرده‌ام که بشوم
به حول و قوّه خداوند متعال

این‌که تقلید نکنی
و تمام تکالیف شرعی‌ات را خودت استنباط کنی
و به قول علمای اعلام:
«تقلید برایت حرام شود»!


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: آقامنیر 105 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  حلقه میانی چیست؟ - فقه هوش مصنوعی - دبیرستان سرای ایرانی - ایده پرتقالی - فهرست فصوص و فتوحات - ما چند روح داریم؟ - 
دریافت حجره اینترنتی + سه شنبه 89 شهریور 30 - 6:33 صبح

«امسال طلبه‏ها اینترنتی حجره دریافت می‏کنند»

شنیدن این خبر برای همه شگفت‏انگیز است
این‏که طلبه‏های شهر مقدس قم
به این نشانی اینترنتی بروند
و با حساب طلبگی‏شان
مدرسه مورد نظر را انتخاب
و درخواست حجره نمایند
هر طلبه حق انتخاب سه مدرسه دارد
مدیران هر مدرسه نیز به حسب اولویت درخواست‏ها را تأیید یا رد می‏کنند
و البته با لحاظ ظرفیت مدارس
اولین بار است حوزه علمیه را این‏قدر مکانیزه می‏بینیم!

این خبر برای همه شگفت‏انگیز است
ولی برای حقیر
بسیار خرسندکننده و دلپذیر
زیرا سامانه آن را در یک هفته طراحی کردم :)
البته با کار شبانه‏روزی!
مهندس مدیر فن‏آوری اطلاعات مرکز مدیریت حوزه‏های علمیه سراسر کشور
هفت گردش کار پیشنهادی داشت
این اولی بود
قول دادم هفته‏ای یکی تحویل‏شان دهم
بدون این‏که هیچ قراردادی بسته باشیم
و بدون این‏که هیچ مبلغی عهد کرده باشیم
و بدون این‏که قصد داشته باشم هزینه‏ای دریافت کنم
عجیب احساس لذت می‏کنم
از این‏که کاری را برای سربازان امام زمان(عج) انجام می‏دهم
دستمزدش را خواسته‏ام از خودش
که در بهشت
«حوری» بدهند
هر چند تا که کَرَم‏شان بود!

«کَرَم» آقا کم نیست... هست؟! نه... نیست!

پ.ن. اگر با گفتن این خبر «ریا» می‏شود، بگذار بشود، می‏خواهم لذت خود را با دیگران شریک شوم و کمی هم فرهنگ‏سازی نمایم! آدم گاهی دوست دارد چیزی را «فریاد» بزند، این هم فریادِ من!


برچسب‌های مرتبط با این نوشته:
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

   1   2      >

سه شنبه 102 اسفند 29

امروز:  بازدید

دیروز:  بازدید

کل:  بازدید

برچسب‌های نوشته‌ها
فرزند عکس سیده مریم سید احمد سید مرتضی مباحثه اقتصاد آقامنیر آشپزی فرهنگ فلسفه خانواده کار مدرسه سفر سند آموزش هنر بازی روحانیت خواص فیلم فاصله طبقاتی دشمن ساخت انشا خودم خیاطی کتاب جوجه نهج‌البلاغه تاریخ فارسی ورزش طلاق
آشنایی
فعالیت‏‌ها 1 - شاید سخن حق
السلام علیک
یا أباعبدالله
سید مهدی موشَّح
آینده را بسیار روشن می‌بینم. شور انقلابی عجیبی در جوانان این دوران احساس می‌کنم. دیدگاه‌های انتقادی نسل سوم را سازگار با تعالی مورد انتظار اسلام تصوّر می‌نمایم. به حضور خود در این عصر افتخار کرده و از این بابت به تمام گذشتگان خود فخر می‌فروشم!
فهرست

[خـانه]

 RSS     Atom 

[پیام‌رسان]

[شناسـنامه]

[سایت شخصی]

[نشانی الکترونیکی]

 

شناسنامه
نام: سید مهدی موشَّح
نام مستعار: موسوی
جنسیت: مرد
استان محل سکونت: قم
زبان: فارسی
سن: 44
تاریخ تولد: 14 بهمن 1358
تاریخ عضویت: 20/5/1383
وضعیت تاهل: طلاق
شغل: خانه‌کار (فریلنسر)
تحصیلات: کارشناسی ارشد
وزن: 125
قد: 182
آرشیو
بیشترین نظرات
بیشترین دانلود
طراح قالب
خودم
آری! طراح این قالب خودم هستم... زمانی که گرافیک و Html و جاوااسکریپت‌های پارسی‌بلاگ را می‌نوشتم، این قالب را طراحی کردم و پیش‌فرض تمام وبلاگ‌های پارسی‌بلاگ قرار دادم.
البته استفاده از تصویر سرستون‌های تخته‌جمشید و نمایی از مسجد امام اصفهان و مجسمه فردوسی در لوگو به سفارش مدیر بود.

در سال 1383

تعداد بازدید

X