سفارش تبلیغ
صبا ویژن
   

کوتاهى در کار را پشیمانى بار است و دور اندیشى را سلامت در کنار . [نهج البلاغه]

تازه‌نوشته‌هاآخرین فعالیت‌هامجموعه‌نوشته‌هافرزندانم

[بیشتر]

[بیشتر]

[بیشتر]

[بیشتر]

در صفحه نخست می‌خوانید:  سه دشمن - حاکم فقط فقیه است - مهاجرت معکوس - فارسی نویسی در فوکاسکی - چرا لباس متفاوت؟ - 
کم‏فروشی ِ فرهنگی + چهارشنبه 89 بهمن 6 - 5:39 عصر

وای بر کم‌فروشان
این را خدا گفت
و ما فکر کردیم منظورش فقط پرتقال و خیار است
کم‌فروشی در هر معامله‌ای
به حسب همان معامله است
اگر کم‌فروشی در موزون* سبک گرفتن سنگ ترازوست
و اگر کم‌فروشی در مکیل** کوچک گرفتن پیمانه
کم‌فروشی در «مشاوره فرهنگی» هم کم فکر کردن است
بله، کم فکر کردن
کارگر به زور بازو نان می‌خورد
و فکور به قوه مُفکره‌اش
او اگر کم کار کند، زود لو می‌رود
تابلو می‌شود و از اجرتش می‌کاهند
اما مشاور فرهنگی و کارشناس علمی
چه کسی می‌فهمد چقدر فکر کرده است؟

ما معمولاً خیلی کم‌فروشی می‌کنیم
ما، منظورم کسانی است که برای مشاوره به آن‌ها رجوع می‌شود
به ما اعتماد می‌کنند
و از ما می‌خواهند که بر روی یک موضوع مشخص مطالعه و فکر کنیم
و در نهایت نظر کارشناسی خود را ارائه نماییم
اما...
آیا به اندازه کافی فکر می‌کنیم؟!
اصلاً اندازه کافی چقدر است؟!
ما خودمان می‌دانیم چقدر است
ولی چون دیگران نمی‌دانند
چون بر کار ما نمی‌توانند نظارت کنند
ما فکر نمی‌کنیم
ما کم فکر می‌کنیم
ما مشاورها خیلی کم‌فروشی می‌کنیم!
خیلی‌هامان مصداق «ویلٌ للمطفّفین» شده‌ایم! بدجور...!

حالا چه؟!
جلسات کارشناسی است
مثلاً همه ما کارشناس فلان موضوع هستیم
چند جلسه
هر هفته یک جلسه
برای این‌که یک موضوع فرهنگی را تحلیل کنیم
کاری که تا به حال کسی نکرده، بکنیم
حالا نباید دو ساعت قبل از جلسه فکر کنیم؟!
از جلسه امروز که خارج می‌شویم
تا شروع جلسه بعد
هفته بعد
حتی یک دقیقه به موضوع فکر نکرده‌ایم
حالا در جلسه می‌خواهیم نظر کارشناسی بدهیم!

می‌خواستم بگویم: کم‌فروشی فرهنگی هم داریم!

* موزون: آن‌چه با وزن کردن به فروش می‌رسد (وزنی).
** مکیل: آن‌چه با کیل (پیمانه) کردن فروخته می‌شود (حجمی).


برچسب‌های مرتبط با این نوشته:
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  سه دشمن - حاکم فقط فقیه است - مهاجرت معکوس - فارسی نویسی در فوکاسکی - چرا لباس متفاوت؟ - 
تکنولوژی تبلیغ در حوزه + دوشنبه 89 بهمن 4 - 8:23 عصر

فیضیه رفته بودم چند روز پیش
چشمم که به این پلاکارد افتاد نفسم بند آمد!



یاد فرمایش مقام معظم رهبری افتادم
سال 74 بود
ایشان با فضلا و نخبگان حوزه علمیه قم دیدار داشتند
عجب تمثیلی فرمودند:
«حوزه دیروز از دنیای زمان خود عقب‌تر نبود
بلکه جلوتر هم بود!
شما نگاه کنید در آن روز، علمای ما چقدر محصول علمی و فقهی و کلامی برای مردم زمان خودشان داشتند
همان عدّة کمی که در گذشته بودند
کارهای بزرگی انجام دادند
امّا امروز، این گونه نیست!
امروز حوزه علمیّه از زمان خودش خیلی عقب است!
حساب یک ذرّه و دو ذرّه نیست
مثل این است که دو نفر سوار بر اسب
یکی اسبش از دیگری تندروتر باشد
و آن که اسبش کندروتر است
بعداً به اتومبیل دست پیدا کند
طبیعی است آن که اسبش تندروتر است به گرد او هم نمی‌رسد!

الآن، وضعیّت این گونه است!»


آن موقع که مشغول مطالعه فرمایشات ایشان بودم
برای موضوع‌بندی و تنظیم کارگروه‌های جامعه
برخوردم با این جملات شگفت‌آور بود برایم
و امروز خرسندم که چنین تابلوهایی را
هر از چند گاهی در فیضیه می‌بینم
ایشان در ادامه مطالبشان فرمودند:
«در حال حاضر، امواج فقه و فلسفه و کلام و حقوق، دنیا را فرا گرفته است
ما وقتی به خودمان نگاه می‌کنیم
می‌بینیم با زمان خیلی فاصله داریم
حتّی در اخلاق هم، این گونه است!
امروز، دنیا دنیای امواج است
با امواج و کامپیوتر همه مفاهیم از این طرف به آن طرف دنیا منتقل می‌شود
الآن، دورترین کتاب‌خانه‌های دنیا می‌توانند
در ظرف مدّت پنج دقیقه مطالب کتابی را که در کتاب‌خانه کنگره آمریکاست
روی صفحه کاغذ خود چاپ کنند‍!
این گونه، مطالب منتقل می شود!
ما از این دنیا عقبیم؛ دیگر چرا این را منکر بشویم؟!
این یک عیب قطعی است که حوزه امروز ما، آن را دارد.»

(بیانات مقام معظم رهبری در جمع فضلا و نخبگان حوزه علمیه قم - 14/9/1374)

فراموش نکنید وقتی این حرف‌ها را آقا سال 1374 می‌فرمود
ما هنوز اینترنت را نمی‌دانستیم با چه نوع «ت» می‌نویسند!
من خودم اولین بار سال 1376 بود که با اینترنت آشنا شدم
دو سال دیرتر از ایشان! :)

پ.ن. خیلی متأسف شدم که نتوانستم در این نشست شرکت کنم
درست در همان ساعت
وقت امتحان شفاهی پایه 10 داشتم
از دو ماه پیش نوبت گرفته بودم
و غیبت مساوی بود با چهارماه عقب افتادن امتحان! :(


برچسب‌های مرتبط با این نوشته:
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  سه دشمن - حاکم فقط فقیه است - مهاجرت معکوس - فارسی نویسی در فوکاسکی - چرا لباس متفاوت؟ - 
المغالطات العینیّة + شنبه 89 دی 25 - 7:48 عصر

اثبات حجیت نفس بر مبنای 16 (Hex):

0. مغالطه عینی «استناد خود به استاد»
1. مغالطه عینی «استقامت دلیل حجیّت»
2. مغالطه عینی «انتقال قهری ولایت فرهنگی»
3. مغالطه عینی «گفتم، عمل نکرد»
4. مغالطه عینی «ضرورت به جای کیفیت»
5. مغالطه عینی «جواز معاصی خُرد»
6. مغالطه عینی «کپی برابر اصل»
7. مغالطه عینی «فقط من کار می‏کنم»
8. مغالطه عینی «انقیاد به جای طاعت»
9. مغالطه عینی «آغاز حرکت از تولّی»
a. مغالطه عینی «ضرورت گمانه‏زنی در رفتار من»
b. مغالطه عینی «اجمال در کلام»
c. مغالطه عینی «شروط ناممکن»
d. مغالطه عینی «فریاد در بحث»
e. مغالطه عینی «تسلط بر اندیشه استاد»
f. مغالطه عینی «در بیماری هم وقت می‌گذارم»

بالاخره پس از کلّی اصرار
نامه را داد که بخوانم
من هم از بخش سوم نامه
عناوین مغالطه‌هایی را که ذکر کرده بود برداشتم
مغالطه عینی خیلی تفاوت دارد با مغالطه نظری
بهترین مثال مغالطه عینی
همان کاری است که مسعود رجوی با نیروهای سازمان منافقین می‌کند
که قادر نیستند به اشتباهات او پی ببرند
و اگر هم پی ببرند
قادر نخواهند بود از سازمان جدا شوند!

برای هر کدام از این مغالطات توضیحات جالبی هم نوشته است
ببینم آیا امکان رسانه‌ای کردنش فراهم خواهد شد...!


برچسب‌های مرتبط با این نوشته:
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  سه دشمن - حاکم فقط فقیه است - مهاجرت معکوس - فارسی نویسی در فوکاسکی - چرا لباس متفاوت؟ - 
پیامک دیرهنگام + شنبه 89 دی 25 - 7:31 عصر

«[...] دوست داره برگردی به زندگی!» 25/10/1389 - 19:09
[اسم کوچک پدرزن حذف شد]

در تلفن می‌خندید
گفت همین الآن این پیامک را دریافت کرده است
از طرف یک شاگرد
یکی از شاگردان پدرزن
که البته الآن مدعی است کمتر با پدرزن در ارتباط است
به دلیل اشتغالات کاری و مالی

- تو چه پاسخ دادی؟
«خدا لعنتش کنه!
هر کاری دلشون خواسته کردن،
حالا من برگردم؟
به دخترش گفتم به دروغاش اعتراف کنه
تا اجازه بدم برگرده!»

گفتم: برادر!
خیلی جالب است حکایت این پیر گرفتار
پدر زنت را می‌گویم
دختر او از خانه تو رفته
دختر او شش شکایت علیه تو کرده
و بیش از هفت، هشت دادخواست علیه تو داده
و چند دستور موقت قضایی برایت گرفته
و این‌همه دروغ از خودش در کرده
حالا...
عجب رویی دارد این پدر زن!
خدا وکیلی...
یهو وسط حرفم پرید:
«خدا وکیلی رو که نیست، سنگ پای قزوین است!»

گفتم: تو هم یاد سنگ‌ پای قزوین افتادی؟! :)
خندید و خداحافظی کرد
حالش نسبت به ظهر که با هم دیدار کرده بودیم خیلی بهتر بود!

پ.ن. برادرم! چه خوش گفت یکی از بندگان خدا:
این حجتی است برای صداقت تو
مگر از ظلم و ستم ِ تو کوهی از دروغ‌ها نساخته بودند
و قصه تنفر که هرگز به زندگی باز نمی‌گردند
باید خیلی شوهر خوبی باشی
که این‌طور دنبال بازگشت به زندگی هستند
البته چون کم می‌شود از تکبّرشان
به جای این‌که بگویند: «دوست دارند برگردند به زندگی با تو»
این‌طور کلام را چرخانده‌اند
اگر ظالم بودی و شوهر بد... مطمئن باش دست و پا نمی‌زدند به این شیوه!
به بنده خدا گفتم: «راست می‌گفت آن روانشناس که پدر زن بیمار روانی است»، یادت هست؟!


برچسب‌های مرتبط با این نوشته:
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  سه دشمن - حاکم فقط فقیه است - مهاجرت معکوس - فارسی نویسی در فوکاسکی - چرا لباس متفاوت؟ - 
داده‏های کارگروه‏ها + شنبه 89 دی 25 - 7:9 عصر

نشست که برگزار شد
اساتید فرم‌هایی را تکمیل کردند
که به انتخاب خود در کارگروه‌ها عضو شوند
هشت کارگروه بود
هر فرد می‌توانست نسبت خود با هر کارگروه را بر اساس اولویت یک، دو و یا سه مشخص نماید
اطلاعات را وارد اکسل کردیم
و سپس انتقال به اکسس
برای هر فرد یک ماتریس درست شد؛ یک بُعدش هشت کارگروه و یک بُعد هم اولویت
بعضی هر هشت کارگروه را بر اساس سه اولویت معین کرده بودند
و بعضی نیز سه تا
حتی تک‌انتخابی هم دیده می‌شد
یک برنامه کوچک نوشتم
ابتدا تک‌انتخابی‌ها را تخصیص داد به کارگروه‌ها
سپس دوتایی‌ها و تا انتها
در نهایت هم یک نرمال‌سازی
و تمام کارگروه‌ها به صورت یکنواخت و با تعداد تقریباً برابر از اعضا تکمیل گشت
جالب این‌که اصلاً نیازی به استفاده از اولویت‌های سه نشد
در هیچ موردی، وقتی که آمار گرفتم، نیاز نشد برای تکمیل یک کارگروه از اولویت سه بهره بگیریم
خوبی استفاده از برنامه‌نویسی برای هر نوع تخصیصی همین است
اگر قرار بود با دست انجام دهیم، کار دشواری می‌شد
دویست نفر بودند
این‌که چطور افراد را توزیع کنیم که یکنواخت بوده باشد
و علائق‌شان هم مبنا قرار بگیرد

حالا می‌رسیم به مستندات کارگروه‌ها؛ دستور جلسات و برنامه‌های کاری‌شان
برای تأمین داده‌های خام کارگروه‌ها
گستره وسیعی در نظر گرفته شد:
1. سایت رهبری leader.ir (بیانات و دیدارها)
2. سخنرانی‌های اساتید در نشست
3. مصاحبه‌ها و مقالات مرتبط در اینترنت
4. مجلات مرتبط با تحوّل حوزه (تحوّل، خشت اول و...)
ناگهان اتفاق فرخنده‌ای افتاد
کتاب «حوزه و روحانیت در نگاه رهبری» که اخیراً منتشر شده به دست ما رسید
این کتاب جای منبع شماره 1 ما را گرفت
اگر چه کار زیادی روی منبع 1 انجام گرفته بود
1300 صفحه مطلب استخراج شده
و در هشت کارگروه دسته‌بندی
فقط مانده بود موضوع زده شود
ولی با توجه به منبع جدید که بسیار غنی‌تر و کامل‌تر بود
این جایگزینی انجام گرفت


کتاب خیلی خوبی تهیه شده است
سابقه آن هم به «دبیرخانه شورای پیشبرد و ارتقاء حوزه» باز می‌گردد
سال 1386 با پردازش کتاب «حوزه و روحانیت در آینه رهنمودهای مقام معظم رهبری»
و موضوع‌بندی و برگزاری نشست‌ها و جلسات و مصاحبه‌هایی
کتاب «حوزه و مدیریت تحوّل» را مهرماه 1387 تنظیم کردند
کتاب اول را سازمان تبلیغات اسلامی در دو جلد سال 1375 منتشر کرده بود
ظاهراً دوستان شورا خیلی زحمت کشیدند تا فرمایشات رهبری پس از این تاریخ
تا 1386 را اضافه کردند
اخیراً هم شورای عالی حوزه تا 1388 را اضافه کرد
ما هم که 1389 را به خاطر نشست جامعه مدرسین موضوع‌بندی کرده بودیم
اضافه کردیم به مجموعه
البته محذوفاتی هم داشتیم
با توجه به هشت موضوعی که انتخاب کرده بودیم
فهرست کتاب «حوزه و روحانیت» با «حوزه و مدیریت تحوّل» تفاوتی نمی‌کند
موضوعات اصلی همان‌هاست:
1. کلیات
2. مدیریت و تشکیلات
3. منابع انسانی و مالی
4. حوزه و نظام اسلامی
5. تهذیب و تربیت
6. تبلیغ و اطلاع‌رسانی
7. پژوهش
8. آموزش

در نهایت؛ مباحث مرتبط با موضوع دوم به کارگروه سیاست‌گذاری (1) منتقل شد
موضوع چهارم به کارگروه تعامل با نظام (5)
پنجم به کارگروه مسأله تهذیب (4)، هفت و هشت هم پس از ترکیب به کارگروه مسأله علم (3)
شش هم در کارگروه ارتقاء فرهنگ (6) رفت
برای دو کارگروه تحوّل حوزه (2) و جهان اسلام (8) نیز از بخش‌های مختلف کتاب مواردی یافت شد
ماند کارگروه علوم انسانی (7) که در این منابع اطلاعات مناسبی نیافتیم
برای آن از منابع دیگر استفاده شد
مهم این‌که
یک‌بار دیگر همه را موضوع زدم
تمام داده‌ها را بر یک مبنا تنظیم و موضوع‌بندی
بعضی اشتباهات در موضوعات کتاب دیده بودم
و همین‌که تغییر کاربری بعضی داده‌ها
موضوعات جدیدتری را می‌طلبید برای متن
نیاز به احراز تسلّط بر محتوا هم داشتم، یک‌بار تمام اطلاعات را خواندم، واقعاً فضای جذّابی بود.
إن‌شاءالله به زودی کارگروه‌ها تشکیل خواهد شد و این زحمات به ثمر خواهد نشست!

دعا کنید خداوند از ما قبول نماید!
هدف این است که مطالبات رهبری در تحوّل حوزه را یک قدم به تحقق نزدیک کنیم، همین!

پ.ن. راستی، اخیراً کارهای خوبی در رابطه با تجمیع و تبویب فرمایشات رهبری
انجام شده و می‌شود
یکی همین «رهیافتی به منظومه فکری...» در موضوع فرهنگ و تربیت است
زحمت دوستان دفتر فرهنگی فخرالأئمه
به سفارش جامعة المصطفی العالمیّة
این نیز همانند کتاب «حوزه و روحانیت» در حدود 700 صفحه است!


برچسب‌های مرتبط با این نوشته:
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  سه دشمن - حاکم فقط فقیه است - مهاجرت معکوس - فارسی نویسی در فوکاسکی - چرا لباس متفاوت؟ - 
ریاضیدان! + شنبه 89 دی 25 - 7:2 عصر

- نه... پس این‌ها دست از سرت برنمی‌دارن؟!
این حسّ پُر از شگفتی را وقتی ابراز کردم که باز هم دست‌نوشته برایم آورد
- برادر! تو دست بردار ِ این دست‌نوشته‌ها نیستی؟
چند تا از دیگر دست‌نوشته‌های قبلی را هنوز دارم
و هنوز هم مجال نیافته‌ام
تا به معرض عموم گذارم
و بر تعمیم بعضی چندان فایده‌ای هم مترتّب نیست!
«یه دلیلی دارم که این را آوردم...»
مطلب جالبی برایم گفت
دیدم و با گفته‌اش متعجبم ساخت
این نوشته را:

- «حسینیه اندیشه» کجاست؟ مگر مؤسسه‌ای با این اسم ثبت شده است؟
«پس خبر نداری!»
پدر زن برای خودش یک موسسه راه انداخته
می‌گوید این همان نامی است که سید برای دفتر خودش در نظر داشت
جزوات را می‌خواست تغییر نام دهد
آن‌هایی را که از دفتر گرفته
عنوان دفتر را پاک کند
و «حسینیه اندیشه» روی آن بنویسد!
می‌گفت سرقت علمی از این تمیزتر سراغ ندارد!
- تاریخ‌ها را هم که اشتباه نوشته است
«قدرت حافظه‌شان است!»
- حالا پول می‌گرفتی تو آن‌جا؟
آن مبلغی که از دفتر ریاست جمهوری گرفته بود
به آن ترفندها که می‌دانی
دادند به یکی از بچه‌های [...] که کار کند
او هم ماهانه چیزی می‌داد
تقسیم که می‌کردند ماهی 50 تومان می‌شد برای همین چند نفر!
هر ماه هم که نه... جلو و عقب داشت، قطع و وصل.
ناراحتی در چهره‌اش نمایان گشت
حالش به وخامت رفت
اندوهی عمیق و جانکاه
در تناسب اندام چهره‌اش دیده می‌شد
- تو را چه می‌شود؟
«شرم بر این پیر باد! لعنت خدا بر او»
- نشنیدی این همه توصیه را
که لعن نکنی؟!
«برادر! یک‌سال است که پس از هر نمازی لعن می‌کنم... حتی هر بار که یاد نادرستی‌هایش می‌افتم»
دیگر سخن نگفت
برایش یک‌بار دیگر انتهای دست‌نوشته را خواندم
- بیا این معادله ریاضی را حل کنیم:
صورت مسأله:
24 سکه در 4 سال
پس هر سال 6 سکه
چون هر سال 12 ماه است
پس هر دو ماه یک سکه پرداخت کرده‌ای!
86 سکه باقی مانده است
حالا چند سکه باید بدهی هر ماه؟!
نتیجه:
حالا باید تمام مهریه را یک‌جا پرداخت کنی! چون پرتقال‌فروش توقعش بالا رفته است!
دوباره خنده به لبانش بازگشت
وقتی این خزعبلات را برایش بازخوانی کردم
شاد باش انسان... شادی هم بخشی از وجود توست!


برچسب‌های مرتبط با این نوشته:
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

در صفحه نخست می‌خوانید:  سه دشمن - حاکم فقط فقیه است - مهاجرت معکوس - فارسی نویسی در فوکاسکی - چرا لباس متفاوت؟ - 
باز هم فیزیک و فلسفه + جمعه 89 دی 24 - 11:38 صبح

با استقبالی که دوستان
از خبر همایش
«ماده در فلسفه و فیزیک» کردند
گفتم خبر این یکی همایش را هم برسانم
این‌بار «زمان» موضوع قرار گرفته
پنجشنبه‌ای که می‌آید
همان ساعت قبلی:

البته بزرگان قبلی نیستند
اساتید دیگری مدعوّند!


برچسب‌های مرتبط با این نوشته:
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  سه دشمن - حاکم فقط فقیه است - مهاجرت معکوس - فارسی نویسی در فوکاسکی - چرا لباس متفاوت؟ - 
فیزیک و فلسفه + چهارشنبه 89 دی 22 - 5:35 عصر

واقعاً دنبال همین می‌گشتم
مدت‌ها بود نزدیکی فیزیک و فلسفه
بدجور ذهنم را به خود مشغول داشته بود
خصوص اخیراً که دوباره فرصتی شد
و با یکی از مهندسان فیزیک
از فعالان انرژی هسته‌ای کشورمان
تعاملی دست داد
فکر کنم دیگر آن‌قدر زمان گذشته باشد
که بتوانم واژه اَولیس را بر زبان بیاورم
برادرم آن روزها
سال‌هایی که برای غنی‌سازی اورانیوم با استفاده از لیزر
مطالعه می‌کرد
برایم چیزهایی گفته بود
یک‌بار هم فرصتی دست داد
به مرکز تحقیقات‌شان رفتم
و از نزدیک کارشان روی بلورهای [...] را دیدم
بگذریم
شاید هم نباید بگویم
و هنوز هم محرمانه باشد(!)

یکی از نظریات آسیدمنیرالدین ظاهراً نزدیکی فیزیک با فلسفه بود
البته فیزیک غرب
با فلسفه به قول خودمان اسلامی
اگر این هستی‌شناسی را موضوع قرار داده است
امروز آن، فیزیک نظری، این وظیفه را برعهده گرفته
چندی پیش منبری دست داد
محلی در تهران
و فرصتی که از نزدیکی فیزیک و فلسفه بگویم
واقعاً وقتی استفان هاوکینگ از نظریه رشته‌ها (Strings) سخن می‌گوید
وقتی دنیاهای موازی را اثبات می‌کند
وقتی چهار نیروی بنیادین فیزیک را تحلیل می‌نماید
وقتی از ضعف گرانش (G) می‌نالد
و برای تحلیل این ضعف
آن را تنها ارتباط میان جهان‌های موازی تحلیل می‌کند
همین چند سال پیش بود که دومین کتاب هاوکینگ را خواندم
دیگر فیزیک یک دانش تجربی نیست
فیزیک یک فلسفه است
فیزیک تحلیل می‌کند هستی را
فیزیک است که می‌گوید چه چیزی هست و چه چیزی نیست!
کاری که قبلاً افلاطون و ارسطو (معلم اول) باید انجام می‌دادند
و بعد هم بر عهده معلم دوم (فارابی)
و پیوسته شد به ابن سینا
ملاصدرا هم آس را گذاشت
و بازی یک سره شد تا امروز
حالا وقتش نرسیده است؟!
که ما هم نظری به این فلسفه هستی‌شناسی هزاره بیاندازیم
وقتی فیزیک بگوید «هر چه هست؛ اسپین است»
ماده و انرژی هم ندارد
وقتی نور کوانتا شود و هم خاصیت موجی و هم ذره‌ای
وقتی هایزنبرگ اصل عدم قطعیت را علنی کند
وقتی دیدن در دیده‌شده تأثیر بگذارد

آیا فیزیک هنوز یک علم تجربی است
علوم پایه است؟!
حاشا که فیزیک خودش به تنهایی یک فلسفه است
بعضی‌ها البته خواستند وارد این وادی شوند
ولی نامش را «فلسفه فیزیک» گذاشتند
خدا خیرشان بدهد این مؤسسات اسلامی قم را

دیروز که به درس فقهی ولایت آیةالله مؤمن می‌رفتم این پلاکارد را دیدم
حتماً باید فردا بروم در این همایش
ساعت 9 صبح است در دارالشفاء
خوب آدم‌هایی را هم آورده‌اند
گلشنی و فیاضی
یکی فیزیک‌دان و دیگری فیلسوف
واقعاً استاد فیاضی هم خوب ملاصدرا را فهمیده
بدایه را یادم هست از نوارهای ایشان درس می‌گرفتم
و آقای اردستانی شاگرد برجسته ایشان بود
که دو سال به ما برهان شفا درس می‌داد
خدا همه‌شان را حفظ کناد!

فردا یادم باشد بروم! (مگر می‌شود فراموش کنم :)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: آقامنیر 118 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  سه دشمن - حاکم فقط فقیه است - مهاجرت معکوس - فارسی نویسی در فوکاسکی - چرا لباس متفاوت؟ - 
بفرما روضه + چهارشنبه 89 دی 22 - 5:20 عصر

از درس باز می‌گشتم
بلوار جمهوری
در یکی از کوچه‌ها
پارچه بزرگی
چه زیبانوشته‌ای
نکته‌سنجی
توجه‌ام را جلب کرد
الفاظ فقط برانگیزاننده مفاهیم در ذهن مخاطب نیستند
گاهی الفاظ ناقل کوهی از احساس‌اند
مانند این:

 


برچسب‌های مرتبط با این نوشته:
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  سه دشمن - حاکم فقط فقیه است - مهاجرت معکوس - فارسی نویسی در فوکاسکی - چرا لباس متفاوت؟ - 
کار مضاعف در دادگاه + دوشنبه 89 دی 20 - 9:14 عصر

بنده خدا 130 هزار تومان درآمد ماهانه دارد
شاهد هم برده
چهار تا
برای دادگاه هم ثابت شده
اما...
دادگاه رأی داده هر سه ماه یک سکه مهریه بدهد
120 تومان هم هر ماه نفقه فرزندان
یک میلیون تومان هم نحله بدهد
تا سه ماه بعد از طلاق هم ماهی 100 تومان نفقه زوجه
رفته اعتراض که حداقل قسط مهریه را کم کنند
دادگاه تجدیدنظر رأی داده:

حالا میرداماد (!) باید یک میلیون تومان الآن بدهد
هر ماه هم 350 تومان
و حال این‌که 130 تومان درآمد ثابت دارد فقط!
استدلال دادگاه:
«مضاعف کار کند، نشد قرض نماید، چرا؟ چون جوان است!»

خدا حفظ کند رهبر ما را
این شعارکار مضاعف
اگر برای ما آب نداشته باشد
برای دادگاه نان دارد!
و البته برای زوجه‌ی این دوست صمیمی ما... هم آبدارد و هم نان و البته همراه با بوقلمون...! :)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته:
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

<   <<   126   127   128   129   130   >>   >

شنبه 04 خرداد 17

امروز:  بازدید

دیروز:  بازدید

کل:  بازدید

برچسب‌های نوشته‌ها
فرزند عکس سیده مریم سید احمد سید مرتضی مباحثه اقتصاد آقامنیر آشپزی فرهنگ فلسفه خانواده کار مدرسه سفر سند آموزش هنر روحانیت بازی خواص فیلم فاصله طبقاتی دشمن ساخت انشا خودم خیاطی کتاب جوجه نهج‌البلاغه تاریخ فارسی ورزش طلاق
آشنایی
سید مهدی موشَّح - شاید سخن حق
السلام علیک
یا أباعبدالله
سید مهدی موشَّح
آینده را بسیار روشن می‌بینم. شور انقلابی عجیبی در جوانان این دوران احساس می‌کنم. دیدگاه‌های انتقادی نسل سوم را سازگار با تعالی مورد انتظار اسلام تصوّر می‌نمایم. به حضور خود در این عصر افتخار کرده و از این بابت به تمام گذشتگان خود فخر می‌فروشم!
فهرست

[خـانه]

 RSS     Atom 

[پیام‌رسان]

[شناسـنامه]

[سایت شخصی]

[نشانی الکترونیکی]

 

شناسنامه
نام: سید مهدی موشَّح
نام مستعار: موسوی
جنسیت: مرد
استان محل سکونت: قم
زبان: فارسی
سن: 44
تاریخ تولد: 14 بهمن 1358
تاریخ عضویت: 20/5/1383
وضعیت تاهل: طلاق
شغل: خانه‌کار (فریلنسر)
تحصیلات: کارشناسی ارشد
وزن: 125
قد: 182
آرشیو
بیشترین نظرات
بیشترین دانلود
طراح قالب
خودم
آری! طراح این قالب خودم هستم... زمانی که گرافیک و Html و جاوااسکریپت‌های پارسی‌بلاگ را می‌نوشتم، این قالب را طراحی کردم و پیش‌فرض تمام وبلاگ‌های پارسی‌بلاگ قرار دادم.
البته استفاده از تصویر سرستون‌های تخته‌جمشید و نمایی از مسجد امام اصفهان و مجسمه فردوسی در لوگو به سفارش مدیر بود.

در سال 1383

تعداد بازدید

Xکارت بازی ماشین پویا X