سفارش تبلیغ
صبا ویژن
   

هر که خود را بزرگوار دید شهوتهایش در دیده وى خوار گردید . [نهج البلاغه]

تازه‌نوشته‌هاآخرین فعالیت‌هامجموعه‌نوشته‌هافرزندانم

[بیشتر]

[بیشتر]

[بیشتر]

[بیشتر]

در صفحه نخست می‌خوانید:  سه دشمن - حاکم فقط فقیه است - مهاجرت معکوس - فارسی نویسی در فوکاسکی - چرا لباس متفاوت؟ - 
یعنی چه نظم ما در بی نظمی ماست؟ + سه شنبه 90 خرداد 31 - 11:6 صبح

چند روز پیش خدمت قائم مقام مرکز مدیریت حوزه‌های علمیه بودم. آقای فرّخ‌فال خاطره‌ای از مرحوم آیةالله گلپایگانی(ره) بیان فرمودند که بعینه نقل می‌کنم:
«دوران بمباران صدام خیلی کار برای ما در مرکز مدیریت حوزه دشوار بود. پرونده‌های طلاب علوم دینی را پیوسته از یک زیرزمین به زیرزمینی دیگر منتقل می‌کردیم که مبادا از بین برود و آسیب ببیند. با آمدن رایانه تصمیم گرفتیم اطلاعات را در یک نرم‌افزار ثبت نماییم. با آقای طالب‌پور صحبت کردیم و طبق پیشنهاد ایشان یک رایانه گران‌قیمت تهیه کرده و اطلاعات بیست هزار طلبه آن روز را به نرم‌افزار پاراداکس تحت داس منتقل ساختیم. تمام اطلاعات در فضایی کم تقریباً برابر با سه فلاپی‌دیسک ذخیره شده. خدمت آیةالله گلپایگانی رسیدم که گزارش این مطلب را عرض کنم. امام(ره) فرموده بودند امور حوزه را با ایشان مشورت کنید. ایشان بیمار بودند و در بستر. بخشی از گزارش این انتقال اطلاعات را که به عرض رساندم اصرار کردند که بنشینند و به کمک دوستان با حالت بیماری به سختی نشستند و باقی گزارش را با دقت و توجه شنیدند. در انتها حمد خدا را کردند و ابراز خوشحالی و البته تذکر مهمی را فرمودند. مضمون  تذکر ایشان این بود که هزار و اندی سال است علمای اسلام برای حفظ دین تلاش کرده‌اند و دشمنان اسلام نتوانسته‌اند بر حوزه‌های علمیه مسلّط شوند. اگر بزرگانی از علما فرموده‌اند نظم ما در بی‌نظمی ماست، منظورشان این بوده که نظم حوزه برای دشمنان قابل درک نیست، یعنی یک نوع نظمی است که پیر استعمار یعنی انگلیس نتوانسته از آن سر در آورد. و گرنه چطور می‌شود ما که شیعه امیرالمؤمنین(ع) هستیم، توصیه ایشان به نظم را رها کنیم (اوصیکم بتقوی الله و نظم امرکم، نهج البلاغه: نامه47). یک وقت نشود این نظمی که شما به اطلاعات حوزه می‌دهید، دست دشمن را به حوزه باز کند».
آقای فرخ فال در ادامه فرمودند: «اگر دشمنان نظم ما را دریابند، قدرت پیش‌بینی نسبت به افعال ما پیدا خواهند کرد و این می‌تواند خطرناک باشد».

به نظرم آمد چند نکته‌ای درباره نظم عرض کنم، چون جمله «نظم ما در بی‌نظمی ماست» خیلی‌ها را به موضع‌گیری منفی یا مثبت کشانده در طول تمام این سال‌ها. از علامه جعفری(ره) نقل شده است:
«در زمان مرحوم آیت الله آقا سیدابوالحسن اصفهانی در نجف، مرحوم آیت الله آقا سیدعلی، مد نظرش این بود که در حوزه، از نظر تحصیل علم و دریافت حقوق تجدیدنظری بشود، ولی از این پیشنهاد استقبالی نشد و اکثریت معتقد بودند که اگر حوزه ها نظم و نظام پیدا کند، بارور نخواهد بود و آن حالت خلوص و انقطاع الی الله کم می شود و مرجع وقت معتقد بود که نظم ما در بی نظمی ماست. به گمان من نگرانی آن ها از این جهت بود، چون وقتی که نظم در حوزه پیش می آمد، هدف‌های مجازی طرح می شود و علم و اخلاص و تقوا و اخلاق تحت‌الشعاع رسیدن به آن هدف قرار می‌گیرد؛ از طرف دیگر دخالت‌های ضرربار در مجموعه‌های منظم آسان‌تر است.» (حوزه و توجه به آرمان‌ها، مجله حوزه، ش140)
ایشان تلاش کرده با بیان دو دلیل، تز مذکور را توجیه کند.
امام(ره) هم که نظر معروفی در این باب دارند:
«شاید تز نظم در بی‌نظمی است، از القائات شوم همین نقشه‌ریزان و توطئه‌گران باشد» (وصیتنامه، ص21)

مطلب این است که ما دو جور نظم داریم؛ نظم Clock time و نظم Raise event. هر دو نظم هستند، ولی تفاوت‌های فاحشی با یکدیگر دارند. اگر چه همه ما در مقام عمل هر دو نوع نظم را به کار می‌گیریم، ولی نسبت این به کارگیری متفاوت است و آدم‌ها نیز از همین رو در رفتار متفاوت می‌شوند. طبیعتاً «بی‌نظمی» که نقیض آن‌هاست نیز بالتَبَع دو معنای متفاوت پیدا می‌کند، بی‌نظمی به معنای نفی نظم Clock time و بی‌نظمی به معنای نفی نظم Raise event.

نظم Clock time را همه می‌شناسیم، نظمی است رایج که شاید ساده‌ترین و بی‌ارزش‌ترین نظمی باشد که با آن در زندگی روزمره مواجه هستیم. تصور کنید یک آقای دکتر هر روز 8 صبح به مطب می‌رود، برای 16 بیمار نسخه می‌نویسد و ساعت 12 ظهر به منزل باز می‌گردد. سه ساعت استراحت می‌کند و... . چنین نظمی که مبتنی بر یک رفتار روزمره است، نه رشدی در آن لحاظ شده و نه هدف و غایت قابل توجهی مترتب بر آن است. چنین نظمی را غالباً نظم ماشینی می‌نامیم، چیزی که در زندگی مدرن بشر پدید آمده و مغز انسان را تحت تأثیر قرار داده و قدرت تفکر را ضعیف می‌کند. آیا دیده‌اید کسانی که به فِرَق صوفیه تمایل می‌یابند، ساعت‌ها «هوهو» می‌کنند و از این کار لذت می‌برند؟ اساساً مغز انسان در برخورد با روندهای تکراری به حالت خلسه می‌رود، یک‌جور Stand by که قدرت تفکر را از بشر می‌گیرد و نوعی مستی پدید می‌آورد. همان‌کاری که «دوپس‌دوپس» موسیقی‌های غربی و بعضاً مداحی‌های مدرن امروزی می‌کند. این‌که در اسلام گفته شده موسیقی اراده را ضعیف می‌نماید، شاید ناظر به همین تضعیف قدرت استدلال و تفکر و تصمیم‌گیری است. زندگی ماشینی را چاپلین خوب در کمدی خود نشان داد، انسانی که به صورت منظم باید یک رفتار را تکرار نماید (سفت کردن دو عدد مهره با دو آچار)، درست مانند یک روبوت. این انسان دیگر نمی‌تواند فکر کند و قدرت قضاوت درباره افعال خود را از دست می‌دهد. تمامی فرقه‌های باطل از همین طریق پیروان خود را مسخ می‌نمایند و شستشوی مغزی می‌دهند، با درگیر کردن آن‌ها در کارهای تکراری. همین کار را مسعود رجوی نیز در سازمان خود انجام می‌داد، تمامی افرادش را مشغول کارهای سنگین ولی تکراری هر روزه می‌کرد، تا به قول خودش فرصت فکر کردن به بازگشت را نداشته باشند.

اما نظم Raise event بسیار هوشمندانه است. همین است که تمامی پلت‌فرم‌های برنامه‌نویسی نیز به سمت و سوی این نوع نگرش سوئیچ کرده‌اند. مدیریت رویداد امروزه جای رفتارهای تکراری و بیمارگونه را گرفته است. تصور کنید همان آقای دکتر را، در مطب نشسته و مشغول مطالعه است، هنگامی که بیماری نیاز به جراحی دارد، او را فرامی‌خوانند، می‌رود جراحی را انجام داده و باز می‌گردد. دوباره حالت Listening پیدا می‌کند و منتظر Event بعدی است که Raise شود. اگر چه این‌جا هم سطحی از نظم Clock time مشاهده می‌شود، ولی بسیار اندک و به طور کلی در امور بسیار Low level. مثلاً در سطوح نزدیک به سخت‌افزار نیز تمامی امور به صورت Clock time است. پردازنده یک رایانه، یا حتی یک موبایل هم با نظم Clock time کار می‌کند. اما نرم‌افزارهای قدرتمند امروزی رویکردی کاملاً مبتنی بر مدیریت رویداد دارند.

بی‌نظمی حوزه از کدام نوع است و نظم آن از کدام نوع؟ در طرف نقیض که بنگریم، شاید حوزه از نظر Clock time بی‌نظم به نظر برسد، ولی از نظر Raise event فوق‌العاده منظم است. حوزه نسبت به پاره‌ای رویدادها حساس است، علما این‌گونه بوده و هستند. تاریخ این واقعیت را نشان داده و اثبات کرده است.

اگر حوزه درگیر نظم Clock time شود چه اتفاقی خواهد افتاد؟! این مطلب را از دیدگاه سیدنا الاستاذ عرض می‌کنم. استاد حسینی الهاشمی(ره) مهم‌ترین ویژگی آموزش را «نظم» می‌داند و مهم‌ترین ویژگی پژوهش را «دقت» و البته مهم‌ترین ویژگی تبلیغ را هم «سرعت» ذکر می‌‌کند. در آموزش گاهی لازم است دقت و سرعت فدای نظم شود، ولی باید به خاطر داشته باشیم که در پژوهش، سرعت و نظم را فدای دقت کنیم. اگر این‌طور به حوزه نگاه کنیم، شأن علمای حوزه به دلیل اشتغال به فراساختارهای علمی و حرکت در مرزهای دانش، کاملاً مبتنی بر «دقت» است و Planning برای سازمان‌های پژوهش‌محور نمی‌تواند مبنی بر نظم Clock time باشد، چنین نظمی کاملاً مخل و ضررزننده است. این سامانه‌ها باید Raise event برنامه‌ریزی شوند.

یک مثال ساده‌تر و یک نتیجه‌گیری کلّی؛ اگر عضو یک سازمان تروریستی مانند CIA یا موساد هستید و قصد ترور فردی را دارید که هر روز سر ساعت مشخصی از خانه خارج می‌شود و سر ساعت مشخصی باز می‌گردد، کار شما بسیار ساده است. اصلاً هم نیاز نیست بدانید کجا می‌رود و چه می‌کند، همین که Clock time عمل می‌کند کافیست. با همین یک داده می‌توانید عمل خود را برنامه‌ریزی کنید. اما نسبت به فردی که Raise event رفتار می‌کند، شما نیاز به دو دسته از داده‌ها دارید، اگر می‌خواهید شخصی را بربایید که نسبت به رویدادهای خاصی، کارویژه‌هایی دارد، باید هم رویدادها را بشناسید و هم کارویژه متناسب با هر رویداد را. متغیرها بسیار بیشتر می‌شوند، زیرا رویدادها نیز شرایطی دارند که در تحقق کارویژه تأثیر می‌گذارد و هر فرد هم نسبت به رویدادها می‌تواند متفاوت عمل نماید. مثلاً رویداد را این قرار می‌دهید: تلفن کنید و بگویید برادرت تصادف کرده و در فلان بیمارستان است. کارویژه فرد الف ممکن است این باشد: به سرعت از خانه خارج شود، تاکسی بگیرد و به سمت بیمارستان برود. اما نسبت به فرد ب، ممکن است با تلفن همراه برادرش تماس بگیرد، سپس به دوستش زنگ بزند که بیاید دنبالش، با هم به بیمارستان بروند.

می‌گویند وقتی میرزای شیرازی(ره) در قضیه انحصاری شدن امتیاز تنباکو برای انگلیسی‌ها فتوای حرمت تنباکو برای نفی سبیل کفار بر مسلمین را داد، متأثر شد، پرسیدند و اظهار کرد: امروز دشمن به  قدرت مرجعیت شیعه پی برد. این یعنی چه؟ یعنی دشمن برای به دست آوردن قدرت پیش‌بینی و برنامه‌ریزی علیه شما اگر نظم‌تان از نوع Raise event باشد، ناگزیر به استقراء است و استقراء به دلیل ابتناء بر نظریه احتمال، محتاج آزمون‌های پیوسته و مداوم می‌باشد. هر آزمون یک گام شما را به نتیجه‌گیری نزدیک می‌سازد. پس هر بار که رویداد مورد نظر Raise شود یک فرصت برای نزدیک‌تر شدن به Planning است. مثل این است که با هر بار انداختن سکه‌ای ناهمگون و غیریکنواخت، علم شما به این‌که طرف رو بیشتر احتمال رویداد دارد یا طرف پشت، بیشتر می‌شود.

می‌خواهم فرمایش مرحوم آیةالله گلپایگانی(ره) را این‌گونه تحلیل کنم که دشمن اسلام اگر چه توانسته نوع نظم حوزه‌ها را تشخیص دهد که از نوع Raise event است، ولی همچنان در آزمون و خطای رویدادها و کارویژه‌های متناسب با آن اسیر و گرفتار است. ما تا زمانی که دشمن داریم، باید نسبت به نوع نظم خود حساس باشیم و البته هر نظمی را در جای خود به کار گیریم. قطعاً برای آموزش در سطوح پایین حوزه نیاز به زمان‌بندی Clock time داریم، ولی گمان نکنیم اگر مراجع ما و بزرگان ما Clock time عمل نمی‌کنند، پس چیزی در حوزه کم است، بلکه این یک تکنیک فراهوشمندانه بوده و سازوکاری است که قدرت انعطاف بسیار فراوانی به سازمان روحانیت در حوادث پیچیده و خطرناک سیاسی و اجتماعی داده است و سبب جلوگیری از درافتادن به انحرافاتی شده که بسیاری از سازمان‌های روحانیت غیر اسلامی و غیر شیعی به ورطه آن غلطیده‌اند. اصلاً قوه تفکر انسان یعنی: «دو روز انسان مثل هم نباشد»!

مثالی از یک درد تاریخی؛ اگر دومی جرأت کرد طناب به گردن حضرت(ع) بیاندازد و او را به مسجد بکشاند، چون کارویژه متناسب با این رویداد را می‌دانست، این‌که ایشان به جهت مصالح اسلام و حفظ کیان توحیدی اقدامی نخواهد کرد، و الا چه جرأتی؟ مگر ندیده بود دروازه قلعه خیبر را چگونه از جا برکند؟! ملاحظه همین تناسب کارویژه و رویداد بود که دلیل شد تا آن یهودی اسلام آوَرَد.

پس بدانیم این حقیقتِ عظمت قوّه درّاکه علمای شیعه در اعصار و قرون متمادی بوده که نظم (Raise event) آن‌ها در بی‌نظمی (Not Clock time) طراحی شده است! بسیار هم هوشمندانه و با درس گرفتن از کتاب و سنّت!


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: آقامنیر 118 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  سه دشمن - حاکم فقط فقیه است - مهاجرت معکوس - فارسی نویسی در فوکاسکی - چرا لباس متفاوت؟ - 
در حجره می زیَم + سه شنبه 90 خرداد 24 - 10:36 صبح

دیدمش که ندیده بودم مدتی
سؤال که کجایی؟ پردیسان نمی‌آیی؟
«رفته‌‌ام، دو هفته است»
می‌گفت:
«آن روزها که تازه ازدواج کرده بودم
در همین خیابان صفائیه
کوچه بیگدلی خانه‌ای اجاره کردم
همین کوچه سوپر بختیاری...»
ماهی 90 تومان اجاره می‌داد و پدرش ناراحت
«پدرم می‌‌گفت: خانه پردیسان را برای تو و برادرت ساختم، رفته‌ای کرایه می‌دهی؟»
از ناراحتی پدر
چند ماهی از اجاره گذشته
خانه را تحویل داد و آمد این‌جا ساکن شد
- حالا کجایی؟
«حجره گرفته‌ام، دو هفته است»
می‌گفت دیده که دیگر زن و فرزند که ندارد
این خانه فراخ دیگر ز چه رو؟
از دوریِ حرم گلایه می‌کرد
«آمده‌ام نزدیک حرم
تمام کلاس‌های درس دیگر نزدیک است
پیاده می‌روم و پیاده می‌آیم»

- ماشین داشتی که!
«به زحمتش نمی‌ارزید
و به هزینه‌اش البته
حالا که سکه گران شده
من هم در حال پرداخت مهریه هستم
ماهی 120 تومان شهریه می‌گیرم
150 تومان در ماه برای مهریه که سه ماه یک سکه بشود
و 120 تومان نفقه فرزندان
و البته هنوز هم 100 تومان نفقه زوجه
تا عده تمام شود و این آخری حذف گردد!»
- ماشین را چه کردی؟
«همه چیز را رها کردم
خودرو هم که از اول مالِ پدر بود
به ایشان بازگرداندم
خانه و زندگی را هم
و با یک کیف و یک ساک دستی کوچک
آمدم به حجره
پس از شش سال»
خیلی خوشحال بود که فرصتش زیاد شده است
وقتش برکت پیدا کرده و بیشتر می‌تواند به درس برسد
«پس از شش سال، بازگشت به حجره خیلی زیباست
تلویزیون ندارم که وقتم را جارو کند
نه ساختمان پزشکان و نه توطئه فامیلی
هیچ فیلم یا سریالی...!
اینترنت هم ندارم
گهگداری مگر از دوستان قرض کنم، فقط برای کارهای ضروری!
تازه همه درس‌ها را که بخوانم
به کارهایم هم برسم
کلّی وقت اضافه می‌آورم...
انسان فرصت عبادت، یا حداقل تفکر در خلقت و آفرینش، هم بیشتر پیدا می‌کند اساساً»

تنها کلامی که توانستم بگویم:
«خوش به سعادت انسانی که بتواند حقیقتاً عمر خود را صرف خدمت به دین نماید
و از اتلاف‌کنندگان وقت بپرهیزد، بادا که خداوند ما را چنین قرار دهد»

امروز «دزدانِ وقت» بسیار شده‌اند!


برچسب‌های مرتبط با این نوشته:
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  سه دشمن - حاکم فقط فقیه است - مهاجرت معکوس - فارسی نویسی در فوکاسکی - چرا لباس متفاوت؟ - 
فاطمه، فاطمه است + دوشنبه 90 خرداد 2 - 2:31 عصر

چه بگویم؟
اصلاً چه می‌توانم بگویم؟
أعنی، وقتی جدّم موسی‌بن‌جعفر، از پدرش، صادق آل محمد (علیهم الصلاة و السلام جمیعاً)
چنین نقل می‌کند:

«اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکاةٍ فَاطِمَةُ ع فِیها مِصْباحٌ الْحَسَنُ الْمِصْباحُ فِی زُجاجَةٍ الْحُسَیْنُ الزُّجاجَةُ کَأَنَّها کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ فَاطِمَةُ کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ بَیْنَ نِسَاءِ أَهْلِ الدُّنْیَا یُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبارَکَةٍ إِبْرَاهِیمُ ع زَیْتُونَةٍ لا شَرْقِیَّةٍ وَ لا غَرْبِیَّةٍ لَا یَهُودِیَّةٍ وَ لَا نَصْرَانِیَّةٍ یَکادُ زَیْتُها یُضِی‏ءُ یَکَادُ الْعِلْمُ یَنْفَجِرُ بِهَا وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نارٌ نُورٌ عَلى‏ نُورٍ إِمَامٌ مِنْهَا بَعْدَ إِمَامٍ یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ یَشاءُ یَهْدِی اللَّهُ لِلْأَئِمَّةِ مَنْ یَشَاءُ وَ یَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثالَ لِلنَّاسِ»
(کافی، ج1، ص195؛ در تبیین آیه 35 سوره نور)

مرحوم کلینی برای آن پنج سند ذکر کرده است
که سه تایش قابل خدشه نیست!
یعنی تمام راوی‌های آن
بر اساس نظر متخصصین علم رجال: «إمامیُ، ثقة جلیلُ‏»
بزرگانی چون:
  علی‏ بن‏ محمد علان‏ الکلینی
  سهل‏ بن‏ زیاد الآدمی
  موسى‏ بن‏ القاسم‏ البجلی
  علی‏ بن‏ جعفر العریضی
  محمد بن‏ یحیى‏ العطار
  العمرکی‏ بن‏ علی

لذا حدیثی است «صحیح» و قابل استناد به معصوم، علیه السلام.

دیگر من چه می‌توانم بگویم
جز همان کلام دکتر را:
«فاطمه، فاطمه است»
همین و فقط همین!

پ.ن. ترجمه متن حدیث، برای کسانی که شاید آشنا نباشند:
امام صادق علیه السلام راجع به قول خداى تعالى فرمود: «خدا نور آسمانها و زمین است، حکایت نور او چون فانوسى است» آن فانوس فاطمه علیها السلام است «که در آن فانوس چراغیست» آن چراغ حسن است «چراغ در آبگینه است» آبگینه حسین است «آبگینه مانند اختر درخشانى است» آن اختر درخشان فاطمه است در میان زنان جهان، «از درخت پر برکتى برافروزد» آن درخت حضرت ابراهیم (ع) است «درخت زیتونى است نه خاورى و نه باخترى» نه یهودى و نه نصرانى «که نزدیکست روغنش برافروزد» نزدیکست علم از آن بجوشد «اگر چه آتشى باو نرسد، نوریست روى نورى» از فاطمه امامى پس از امامى آید «خدا هر که را خواهد بنور خود رهبرى کند» هر که را خدا خواهد به واسطه امامان رهبرى کند «و خدا براى مردم مثلها میزند». (ترجمه محمدباقر کمره‌ای، ج2، ص109)

متن آیه: «اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکاةٍ فیها مِصْباحٌ الْمِصْباحُ فی‏ زُجاجَةٍ الزُّجاجَةُ کَأَنَّها کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ یُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبارَکَةٍ زَیْتُونَةٍ لا شَرْقِیَّةٍ وَ لا غَرْبِیَّةٍ یَکادُ زَیْتُها یُضی‏ءُ وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نارٌ نُورٌ عَلى‏ نُورٍ یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ یَشاءُ وَ یَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثالَ لِلنَّاسِ وَ اللَّهُ بِکُلِّ شَیْ‏ءٍ عَلیمٌ» (نور:35)

ترجمه آیه: «خداوند نور آسمانها و زمین است؛ مثل نور خداوند همانند چراغدانى است که در آن چراغى(پر فروغ) باشد، آن چراغ در حبابى قرار گیرد، حبابى شفاف و درخشنده همچون یک ستاره فروزان، این چراغ با روغنى افروخته مى‏شود که از درخت پربرکت زیتونى گرفته شده که نه شرقى است و نه غربى؛ (روغنش آن چنان صاف و خالص است که) نزدیک است بدون تماس با آتش شعله‏ور شود؛ نورى است بر فراز نورى؛ و خدا هر کس را بخواهد به نور خود هدایت مى‏کند، و خداوند به هر چیزى داناست.»


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: خواص 17 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  سه دشمن - حاکم فقط فقیه است - مهاجرت معکوس - فارسی نویسی در فوکاسکی - چرا لباس متفاوت؟ - 
درج متن و ترجمه قرآن در Word + جمعه 90 اردیبهشت 30 - 10:43 صبح

برای درج قرآن در متن‌هایمان
نرم‌افزاری که قبلاً استفاده می‌کردیم
تولید شخصی به نام «محمد توفیق» بود
افزونه کوچکی داخل نرم‌افزار Word
حقّا که کارراه‌انداز هم بود

اما مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی
کامپوننت جدیدی برای Word تولید کرده است
کار همین درج قرآن و ترجمه در متن اسناد را بر عهده دارد
با این تفاوت که نرم‌افزار محمد توفیق نیاز به قلم خاصی داشت
ولی این ابزار با قلم‌های استاندارد کار می‌کند
و بسیار هم زیباست

از این‌جا می‌توانید بردارید
حتماً آن را بیازمایید و استفاده کنید.

این مرکز ابزارهایی نوشته است برای داده‌کاوی و متن‌کاوی در متون دینی
بخشی از این برنامه‌ها قابل تست و آزمایش است
در نشانی: http://textmining.noornet.net می‌توانید با آن‌ها آشنا شوید
و در نشانی:  http://labs.noorsoft.org آن‌ها را تست نمایید.
یک پروژه داده‌کاوی قرآن هم توسط «مبین» http://www.quranmining.net انجام شده است.
در مجموع آینده روشنی پیش روی نرم‌افزارهای اسلامی دیده می‌شود
و انسان از دیدن این همه پیشرفت به شگفت می‌آید.

خدا رحمت کند آقا سیدروح‌الله را، مرحوم خمینی(ره)، چه خدمتی به اسلام کرد
و چه فضای عجیب و گسترده‌ای روبه‌روی شیعه گشود.
آینده چقدر تابناک پیش می‌آید... الله اکبر :)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته:
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  سه دشمن - حاکم فقط فقیه است - مهاجرت معکوس - فارسی نویسی در فوکاسکی - چرا لباس متفاوت؟ - 
دولت ِ دشمن؛ به بهانه ادغام وزارتخانه ها + جمعه 90 اردیبهشت 23 - 3:5 عصر

گفتم نگاهی به دولت‌های رقیب بیاندازم
دشمنانی که می‌خواهند سر به تن ما نباشد
و ما می‌خواهیم سر به تن آن‌ها نباشد
سوباسا را که در فوتبالیست‌ها می‌دیدم هنوز یادم هست
برای هر مبارزه و مسابقه‌ای
دشمن را ارزیابی تام و تمامی می‌کرد همراه دوستانش
که نقاط ضعف و قوتش را بفهمد
که پیروزی را در آغوش کشد
و من نیز...

در این میانه اما
از تغییرات سریع و به نظر ناهماهنگ یکی از دولت‌های دشمن شگفت‌زده شدم
کمی بیشتر اطلاعات را کاویدم
عجبا...
32 بار دولت‌شان عوض شده در حدود 60 سال
و هر بار تعداد وزرا کم و زیاد شده
خیلی زیاد تغییر کرده‌اند
این اطلاعات را ببینید:

 1. 1948 - دو سال:              11 وزیر
 2. 1950 - یک سال:              12 وزیر
 3. 1951 - یک سال:              14 وزیر
 4. 1952 - دو سال:               14 وزیر
 5. 1954 - یک سال:              15 وزیر
 6. 1955 - کمتر از یک سال:    11 وزیر
 7. 1955 - سه سال
 8. 1958 - یک سال:              14 وزیر
 9. 1959 - دو سال:               15 وزیر
10. 1961 - دو سال:              11 وزیر
11. 1963 - کمتر از یک سال:   13 وزیر
12. 1963 - سه سال:            12 وزیر
13. 1966 - سه سال:            17 وزیر
14. 1969 - کمتر از یک سال:   19 وزیر
15. 1969 - پنج سال:           20 وزیر
16. 1974 - کمتر از یک سال:  21 وزیر
17. 1974 - سه سال:           22 وزیر
18. 1977 - چهار سال:          15 وزیر
19. 1981 - دو سال:             17 وزیر
20. 1983 - یک سال:            19 وزیر
21. 1984 - دو سال:            23 وزیر
22. 1986 - دو سال:            23 وزیر
23. 1988 - دو سال:            23 وزیر
24. 1990 - دو سال:            18 وزیر
25. 1992 - سه سال:          16 وزیر
26. 1995 - یک سال:           20 وزیر
27. 1996 - سه سال:          17 وزیر
28. 1999 - دو سال:            21 وزیر
29. 2001 - دو سال:            24 وزیر
30. 2003 - سه سال:          22 وزیر
31. 2006 - سه سال:          24 وزیر
32. 2009 - تا کنون:             29 وزیر

و تغییرات را در نمودار زیر ملاحظه کنید:

و جالب، نوع این تغییرات است
اولین دولت اشغالگر قدس چنین ساختاری داشت:

اولین دولت (1948م):
      نخست وزیر و وزیر دفاع
 1.  وزیر کار
 2.  وزیر آموزش و فرهنگ
 3.  وزیر پلیس
 4.  وزیر کشاورزی، منابع غذایی و سهمیه‌بندی
 5.  وزیر دارایی، بازرگانی و صنایع
 6.  وزیر امور خارجه
 7.  وزیر دادگستری
 8.  وزیر حمل و نقل
 9.  وزیر کشور، مهاجرت و بهداشت
10. وزیر رفاه اجتماعی
11. وزیر امور مذهبی و تلفات جنگ

در این میانه، تغییرات بسیار وسیع بوده است
تغییراتی به شرح زیر:

 2. 1950 - تفکیک وزارت «دارایی» از «بازرگانی و صنایع»
 3. 1951 - تأسیس وزارتخانه‌های «حمل و نقل» و «پست»
               ادغام وزارتخانه‌های «کشور» و «امور مذهبی»
               ادغام وزارتخانه‌های «دادگستری» و «بازرگانی و صنایع»
               استقلال وزارت «بهداشت» از «کشور»
               اضافه شدن «توسعه» به وزارت «کشاورزی»
               پیدایش وزیرهای بدون سهم
 4. 1952 - استقلال وزارت «توسعه» از «کشاورزی»
               استقلال وزارت «امور مذهبی»  از «کشور»
               استقلال وزارت «دادگستری» از «بازرگانی و صنایع»
               حذف وزارتخانه‌های «حمل و نقل» و «رفاه اجتماعی»
 5. 1954 - اضافه وزارت «حمل و نقل»
               بازگرداندن و ادغام وزارت «رفاه» در «امور مذهبی»
 6. 1955 - ادغام وزارت «رفاه و مذهب» در «کشور»
               ادغام وزارت «کشاورزی» در «بازرگانی و صنایع»
               ادغام وزارت «بهداشت» در «توسعه»
               ...

تغییرات خیلی زیاد است و بقیه را تفصیل نمی‌دهم که ملول نشوید!
هر سال تغییر، ادغام، حذف، استقلال و اضافه وزارتخانه‌ها
با روی کار آمدن هر دولت
و چقدر دولت‌ها عمر کوتاهی داشتند
در هر صورت
دولت فعلی اشغالگر و غاصب این ساختار را دارد:

سی‌ودومین دولت (2009م):
      نخست وزیر
 1.  وزیر زیرساخت‌های ملی
 2.  وزیر خانه‌سازی و ساخت و ساز
 3.  قائم‌مقام نخست وزیر و وزیر توسعه منطقه‌ای و توسعه النقب و الجلیلیه
 4.  وزیر امور اقلیت‌ها
 5.  وزیر امنیت عمومی
 6.  قائم‌مقام نخست وزیر و وزیر امور راهبردی
 7.  وزیر دادگستری
 8.  وزیر فرهنگ و ورزش
 9.  جانشین نخست وزیر و وزیر امور خارجه
10. وزیر جذب مهاجر
11. جانشین نخست وزیر و وزیر کشور
12. جانشین نخست وزیر و وزیر دفاع
13. وزیر ارتباطات
14. وزیر توریسم
15. وزیر آموزش
16. وزیر کشاورزی و توسعه روستایی
17. وزیر حمل و نقل و امنیت جاده‌ای
18. وزیر صنایع، بازرگانی و کار
19. وزیر دارایی
20. وزیر خدمات مذهبی
21. وزیر حفاظت از محیط زیست
22. وزیر رفاه و امور اجتماعی
23. وزیر علم و فناوری
24. جانشین نخست وزیر و وزیر اطلاعات و انرژی اتمی
25. وزیر اطلاعات و امور پراکندگی یهودیان
26. وزیر ارتقاء خدمات دولتی
27. وزیر (بدون سهم)
28. وزیر (بدون سهم)
29. وزیر (بدون سهم)

چند نکته در این ساختارسازی جلب توجه می‌کند:
1. اختیارات وسیع مسئول دولت در تغییر کابینه، چه این‌که کابینه ابزار کار اوست و او باید بتواند کار کند!
2. امکان بر عهده گرفتن یکی از وزارتخانه‌ها توسط مسئول دولت، خصوصاً در این مورد وزارت دفاع غالباً در اختیار شخص رئیس دولت بوده است.
3. وجود وزیرهایی بدون سهم، یعنی وزیرهایی که مسئولیت مشخصی مانند سایر وزرا ندارند. این چنین وزرایی در دولت‌های دیگر هم یافت می‌شوند، ولی در دولت مذکور و دولت چین، بیش از سایر کشورها از این نوع وزیر یافت می‌شود. این وزرا رسماً عضو کابینه می‌باشند، ولی نمی‌دانم آیا فقط جنبه مشاوره دارند و یا این‌که در حقیقت مسئول سازمان‌ها و نهادهای سرّی این دولت‌ها می‌باشند!
4. اختصاص یک وزیر به «امور مذهبی» واقعاً جای توجه دارد!
5. بعضی وزرا جانشین نخست وزیر هم هستند و این عجیب است!
6. با گذشت زمان به جای کم شدن تعداد وزرا، با یک روند رو به رشد وزارتخانه مواجه هستیم!
7. برای امور خاص، مثلاً مناطق استراتژیک، وزیر مستقل در  نظر گرفته شده است!

در مجموع گفتم با کابینه‌سازی دشمن بیشتر آشنا شویم
تا بهتر بتوانیم تغییرات اندک دولت خودمان را تحمّل کنیم و ...!

منبع:

پ.ن. فهرست کامل ساختار این دولت را می‌توانید به زبان فارسی از اینجا و به زبان انگلیسی از اینجا بردارید.
ضمناً اگر فرصت پژوهش باشد، می‌توان نسبت تغییرات دولت‌ها را با شرایط زمانی هم ملاحظه کرد، مثلاً معاهده کمپ‌دیوید در سال 1978 رخ می‌دهد و دولت بعدی دولت نوزدهم است، با ملاحظه تغییرات می‌توان دیدگاه برنامه‌ریزان دشمن را تشخیص داد. مثلاً اضافه شدن وظیفه «هماهنگ‌سازی بین وزارتخانه‌ها» به وظایف وزارت اقتصاد، یا اضافه شدن وزارت «انرژی و زیرساخت». این امر تحقیقات گسترده‌تری می‌طلبد.


برچسب‌های مرتبط با این نوشته:
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  سه دشمن - حاکم فقط فقیه است - مهاجرت معکوس - فارسی نویسی در فوکاسکی - چرا لباس متفاوت؟ - 
یک همایش و 18 سخنران + یکشنبه 90 اردیبهشت 18 - 7:58 عصر

بله
بنده هم تعجب کردم
درست وقتی که از چهارراه شهدا می‌گذشتم
بیل‌بورد همایش را که دیدم
یعنی یک همایش
و هجده سخنران!؟
مگر می‌شود؟!

همان همایش خودمان است
دفتر فرهنگستان علوم اسلامی
همان که خیلی هم مهم است!
همین هفته برگزار می‌شود
در دانشگاه تهران

البته سخنرانان هم همگی از نوادر روزگار
از بزرگان و مهتران
نام‌داران و نام‌آوران
نیک‌گزینشی است البته
ولی تعداد یک کم...

امیدوارم تأثیرگذار باشد
در «تحول اسلامی علوم انسانی»
إن‌شاءالله!


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: آقامنیر 118 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  سه دشمن - حاکم فقط فقیه است - مهاجرت معکوس - فارسی نویسی در فوکاسکی - چرا لباس متفاوت؟ - 
بنفشه نارنجی + یکشنبه 90 اردیبهشت 18 - 7:52 عصر

گل بنفشه زیاد دیدم
ولی به رنگ نارنجی
نه تا به حال
رسم است بهار که می‌شود
باغبان‌ها گل می‌کارند
هم در شهر
و هم در خیلی مؤسسات و  مراکز شهر
در حیاط مؤسسه چند روز پیش
دیدم باغبان این گل‌ها را کاشته است
رنگ تند نارنجی آن‌ها توجهم را جلب کرد
خیلی زیبا بودند
خیلی
توقع نداشته باشید زیبایی آن‌ها را تصویری که با همراهم گرفته‌ام نشان دهد

خداوند چه آفریده‌هایی دارد!
اما برای چه؟
برای چه خداوند این زیبایی‌ها را آفریده است؟
ما که قرار نیست مدت زیادی در این دنیا بمانیم
برای همین چند روز هم
خداوند چه تدبیرها دارد
خداوند را بسیار سپاس می‌گویم
که نعمت را بر بندگانش تمام کرد
و چه سخت می‌شود تکلیف ما
تکلیف ما بندگان
وقتی خداوند چیزی فروگذار نکرده
و ما چه حجتی داریم از کوتاهی در عمل
و تنبلی در طاعت
و تساهل در تکلیف
خدا خودش به دادمان برسد از سبکی توشه
و اندکی زاد
که قیامت در پیش است و سختی‌های آن وصف‌ناپذیر!

«وَمَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا إِلاَّ لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَلَلدَّارُ الآخِرَةُ خَیْرٌ لِّلَّذِینَ یَتَّقُونَ أَفَلاَ تَعْقِلُونَ» (انعام: 32)
زندگى دنیا جز بازى و سرگرمى نیست و قطعا سراى بازپسین براى کسانى که پرهیزگارى مى‏کنند بهتر است آیا نمى‏اندیشید؟!


برچسب‌های مرتبط با این نوشته:
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  سه دشمن - حاکم فقط فقیه است - مهاجرت معکوس - فارسی نویسی در فوکاسکی - چرا لباس متفاوت؟ - 
نمودار تشکیلاتی سازمان ملل + سه شنبه 90 اردیبهشت 13 - 7:44 عصر

سال‌ها پیش چارت تشکیلاتی سازمان ملل را به فارسی ترجمه کرده بودم
چند روز پیش که مراجعه‌ای داشتم
هنوز دیدم نسخه مشابهی در اینترنت به زبان فارسی یافت نمی‌شود
گفتم بگذارم روی اینترنت شاید مفید باشد

در ترجمه سعی شده که مشابه نمونه اصلی پیاده‌سازی شود:

در این نشانی می‌یابید.
اگر هم شاخص‌های جهانی توسعه را بخواهید
قبلاً از سایت بانک جهانی گرفته و عناوین را ترجمه کرده‌ام
در این نشانی هست!


برچسب‌های مرتبط با این نوشته:
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  سه دشمن - حاکم فقط فقیه است - مهاجرت معکوس - فارسی نویسی در فوکاسکی - چرا لباس متفاوت؟ - 
پردازش هوشمند متن + یکشنبه 90 اردیبهشت 4 - 1:8 عصر

خیلی مهم است
همین عملیات پردازش هوشمند روی متن
اگر رایانه بتواند متن را تحلیل کند
چه کارهایی که نمی‌شود کرد!

سال‌ها پیش که طرحی برای یک سایت احکام به روشی مبتکرانه نوشتم
برای پژوهشکده
چنین ایده‌ای در ذهن داشتم
نه این‌که رایانه سرخود بتواند متن را تحلیل و بازنگاری نماید
بلکه به دنبال روشی بودم
که بتوان متن را به روشی منطقی در یک بانک اطلاعات تجزیه کرد
روشی که پس از آن
نرم‌افزار بتواند متن را تحلیل و به نوعی «ادراک» نماید
و از این رهگذر، قادر به سنجش متون با یکدیگر شود
با تفکیک موضوع و محمول و حکم از یکدیگر و...

مقاله‌ای که دکتر مینایی در نشریه «رهاورد نور» نوشته بودند را هنوز به خاطر دارم
ایشان تفصیلاً در باب یک سامانه هوشمند و خبره برای اجتهاد گمانه‌پردازی کردند
این مقاله ابتکاری جدید و حرف نویی در این زمینه بود

حالا هم که مرکز تحقیقات همایش جالبی برنامه‌ریزی کرده است

از دیدن این پوستر به شدت خوشحال شدم
اگر چه دانش اندکی در این خصوص دارم
ولی بسیار خرسند خواهم شد اگر بتوانم شرکت کنم
و چیزی یاد بگیرم
و شاید تجربه‌ای کسب کنم
اطلاعات بیشتر را از نشانی: http://textmining.noorsoft.org/fa/News/View/89367 دریافت نمایید.

خاطرم هست مهندس مخترع این سرویس وبلاگ هم خیلی به این موضوع توجه داشت
گاهی در این‌باره مطالبی می‌فرمودند :)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته:
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  سه دشمن - حاکم فقط فقیه است - مهاجرت معکوس - فارسی نویسی در فوکاسکی - چرا لباس متفاوت؟ - 
چشم انداز فناوری اطلاعات + جمعه 90 اردیبهشت 2 - 8:57 عصر

خیلی چیزها تا به حال نوشته بودم
اما چشم‌انداز...
تا به حال پیش نیامده
اصلاً فکر هم نمی‌کردم که پیش آید
اما آمد :)
نه...
چشم‌انداز برای نظام نه
برای یکی از نهادهای درون نظام

چند روز مطالعه
کلی سند و مستندات و چشم‌اندازهای مختلف
چند سال پیش
همان زمان که سند چشم‌انداز بیست‌ساله نظام تصویب و اعلام شد
مدتی روی اسناد آن کار کرده
آشنا بودم؛ غریبه نه

نوشتمش
از اسناد زیادی سعی کردم کمک بگیرم
حتی چشم‌اندازی که معاونت فناوری اطلاعات وزارت ارتباطات نوشته است
سال 1386
ولی این سند تفاوت زیادی با آن دارد

چشم‌انداز را تا راهبردها پیش بردم
و بیست صفحه داکیومنت شد
همه در یک سند
می‌دانم چنین کاری باید جمعی باشد
الگوهای تولید گمانه مانند توفان فکری و مدل‌های گزینشی مانند دلفی می‌طلبد
خیلی خودمانی‌اش کنیم
حداقل ماتریس و جداول روشی و ارزشی، نظام اصطلاحات و تعاریف، کیفی و کمّی
اما این فقط یک پیشنهاد است
با چنین فهرستی:

مقدمه
   اصطلاحات و تعاریف
   چشم‏انداز
   اهداف آرمانی
   اصول راهبردی
   راهکارهای برنامه‏ریزی و بودجه‌گذاری
   اهداف میان‌مدت (برنامه)
   اهداف کوتاه‌مدت (بودجه)
   محورهای کیفی برنامه
   محورهای کمّی برنامه
   پروژه‌ها
طرح‌ریزی وضع مطلوب
   باورها
   امیدها
چشم‌انداز
اهداف آرمانی
تحلیل وضع موجود

   الزام‌ها
   امتیازها و محدودیت‌ها
اصول راهبردی
   قوت‌ها و ضعف‌ها
   فرصت‌ها و تهدیدها
راهکارهای برنامه‏ریزی و بودجه‌گذاری

این پیش‌نویس است
اگر کارشناسان کارفرما
شورایی برای این کار دارند
ببینند و با کمی تصرّف تصویب نمایند
معنایش این خواهد بود که
پس از حوادث اخیر (!)
پروردگار توانایی‌هایم را افزایش داده است، حمدش می‌کنم! د:


برچسب‌های مرتبط با این نوشته:
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

<   <<   126   127   128   129   130   >>   >

شنبه 04 خرداد 17

امروز:  بازدید

دیروز:  بازدید

کل:  بازدید

برچسب‌های نوشته‌ها
فرزند عکس سیده مریم سید احمد سید مرتضی مباحثه اقتصاد آقامنیر آشپزی فرهنگ فلسفه خانواده کار مدرسه سفر سند آموزش هنر روحانیت بازی خواص فیلم فاصله طبقاتی دشمن ساخت انشا خودم خیاطی کتاب جوجه نهج‌البلاغه تاریخ فارسی ورزش طلاق
آشنایی
سید مهدی موشَّح - شاید سخن حق
السلام علیک
یا أباعبدالله
سید مهدی موشَّح
آینده را بسیار روشن می‌بینم. شور انقلابی عجیبی در جوانان این دوران احساس می‌کنم. دیدگاه‌های انتقادی نسل سوم را سازگار با تعالی مورد انتظار اسلام تصوّر می‌نمایم. به حضور خود در این عصر افتخار کرده و از این بابت به تمام گذشتگان خود فخر می‌فروشم!
فهرست

[خـانه]

 RSS     Atom 

[پیام‌رسان]

[شناسـنامه]

[سایت شخصی]

[نشانی الکترونیکی]

 

شناسنامه
نام: سید مهدی موشَّح
نام مستعار: موسوی
جنسیت: مرد
استان محل سکونت: قم
زبان: فارسی
سن: 44
تاریخ تولد: 14 بهمن 1358
تاریخ عضویت: 20/5/1383
وضعیت تاهل: طلاق
شغل: خانه‌کار (فریلنسر)
تحصیلات: کارشناسی ارشد
وزن: 125
قد: 182
آرشیو
بیشترین نظرات
بیشترین دانلود
طراح قالب
خودم
آری! طراح این قالب خودم هستم... زمانی که گرافیک و Html و جاوااسکریپت‌های پارسی‌بلاگ را می‌نوشتم، این قالب را طراحی کردم و پیش‌فرض تمام وبلاگ‌های پارسی‌بلاگ قرار دادم.
البته استفاده از تصویر سرستون‌های تخته‌جمشید و نمایی از مسجد امام اصفهان و مجسمه فردوسی در لوگو به سفارش مدیر بود.

در سال 1383

تعداد بازدید

Xکارت بازی ماشین پویا X