زیبایی بردباری، نشانه فراوانی دانش است . [امام علی علیه السلام]

تازه‌نوشته‌هاآخرین فعالیت‌هامجموعه‌نوشته‌هافرزندانم

[بیشتر]

[بیشتر]

[بیشتر]

[بیشتر]

در صفحه نخست می‌خوانید:  نمودار جوشن کبیر - حشرات به عنوان غذا - فارسی نویسی در فوکاسکی - چرا لباس متفاوت؟ - مدل SWOT - 
فلسفه حجاب + چهارشنبه 03 تیر 6 - 4:27 صبح

سد می‌زنند
آب‌بند
آب انرژی دارد
خیلی هم
اما اگر سد نباشد
پخش شود
انرژی همه‌جا می‌رود
جز جایی که باید
هرز
به کار نمی‌خورد

سد باید زد
همه راه‌ها را باید بست
تمام سوراخ‌ها و حفره‌ها را
هدفمند شود
جهت‌دار
وقتی همه آب‌ها پشت سد
فقط یک مجرای باریک
یک مسیر
مسیری که به توربین ختم شود
و انرژی‌ای که جمع شده
برقی که شهرها را روشن می‌کند
صنعت را برقرار
تولید را
زندگی را رونق می‌بخشد

اگر سد نباشد
نیرو نیست
برق نیست
جریان آب
انرژی هنگفت آن
بدون سد این انرژی مفید نمی‌شود

جامعه باید بماند
انسان‌ها می‌روند
عمر محدود
خانه پُر هشتاد سال
تو بگو نود
بعد چه؟
بعد که تمام شد؟
انسان‌های بعدی از کجا بیایند؟

خداوند مقدّر فرموده
انسان از انسان زاده شود
آینده از امروز
نخواست تا هر بار از گِل بیافریند
این نیز فلسفه خود را دارد

انسان چرا بزاید؟
انگیزه‌لازم
همه که مسلمان و عابد و متقی نیستند
همه که به قصد رضای خدا فرزند نمی‌آورند
کافر و ملحد و بی‌دین هم داریم
شاید کم هم نه
خداوند انرژی فراوانی برای این هدف خلق کرده است

انسان شهوت دارد
شهوت همان نیروی ماندگاری بشر
نسلی بعد از نسل
اما اگر پراکنده شود
اگر مسیر نیابد
جهت نداشته
هرز می‌رود
به محصول نمی‌رسد
هدف حاصل نمی‌شود

خداوند سد ایجاد کرده
همه راه‌ها را بسته
بین جنس‌های موافق
بین خود و خود
بین موافق و مخالفی که مزدوج نباشند
تعهد و قرار نگذاشته
قصد فرزند ندارند
همه باید بسته
حتی انگیزه‌های آن
پوشش فراوان
دیدن محدود
نگاه‌ها هم حرام
حتی گفتگویی که خطر در آن
خطر انتشار انرژی
هرز رفتن
در مسیری که نباید

و خداوند ازدواج را آسان قرار داد
و به ما توصیه کرد که آسان بگیریم
و مگر نباید مسیر تولید انرژی تسهیل شود
و هدف غیر از این است؟

اسلام ازدواج را آسان می‌کند
و هر چه غیر از آن را دشوار

حجاب بخشی از سدّ است
سدی که انرژی را متمرکز می‌کند
در مسیری که باید
تا انسان بماند
تا جامعه انسانی!

قال الأمیر (ع): «فإنَّ شِدَّةَ الحِجابِ خَیرٌ لکَ و لَهُنَّ» (نهج‌البلاغه، ن31)

پ.ن.

اما این‌که کجا سد باشد
کجا بتون و سیمان و آرماتور
کجا صخره است و کوه و نیازی ندارد
کجا سست‌تر و نیاز به استحکام
و کجا محکم و بی‌نیاز
کسی می‌داند که زمین رود را می‌شناسد
بستر جریان انرژی در عالم را
از همه بهتر
او معماری می‌کند
طراحی سد باید دست کسی باشد که تخصص آن را دارد
چرا زن‌ها مو را
چرا مردها نه
چرا تفاوت در نوع پوشش
این را دیگر باید واگذاریم
به او که علمش را دارد


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: خانواده 57 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  نمودار جوشن کبیر - حشرات به عنوان غذا - فارسی نویسی در فوکاسکی - چرا لباس متفاوت؟ - مدل SWOT - 
دروغ ِ تکثّرگرایی + یکشنبه 03 اردیبهشت 23 - 4:19 صبح

می‌گوید:
ما که همه سوار یک کشتی هستیم
چرا جنگ و دعوا
چرا نظم را به هم بزنیم
دوست باشیم
با هم مهربان باشیم
با هر عقیده و باوری که داریم
با هر مکتب و اندیشه‌ای


می‌گویم:
به برشی از واقعیت اکتفا کرده‌ای
قبل و بعد را فراموش؟
یادت رفته
ماجرا که این نبود

ما همه سوار این کشتی شدیم
تا به مقصدی برسیم
مقصد الف
قرارمان بر این بود
هدف مشخص
چند نفر دروغگو دعوا راه انداختند
ادعا کردند که نه
باید به مقصد ب برویم
بزرگان ما مخالفت کردند
توضیح دادند و راهنمایی
نقشه‌ها را نشان‌شان
آن‌ها چه؟
بزرگان کشتی را کشتند
تا طرفداران‌شان آگاه نشوند
تا طرفداران خود را غافل نگه دارند

حالا که خودشان سکان را به دست گرفته
تمام سرعت
مقصد ب را هدف گرفته
هر چه می‌گوییم آن‌جا مقصد نیست
نابود می‌شویم
مطلوب ما الف بود
ب که نبود
اصرار که نه
همین است که ما می‌گوییم

این وسط چه
یک عده نا آگاه پیدا می‌شوند
شاید هم با نیّت سوء
این حرف‌ها را می‌زنند:
چرا دعوا
بیایید با هم مهربان باشیم
بگذارید کشتی مسیر خودش را برود
اخلال در حرکت نکنیم!

پلورالیزم این است
تکثّرگرایی یعنی این
کشتند و بردند و نابود کردند
مسیر را تغییر داده‌اند
کشتی رو به نابودی
سکان به دست کسانی که قصد جان همه‌مان را کرده‌اند
حتی خودشان
این‌ها می‌گویند بنشین و آرام باش
کاری به کارشان نداشته

این نمی‌شود
عاقل ساکت نمی‌شود
پلورالیست هم نمی‌شود
عاقل بلند می‌شود و سکان را می‌گیرد
از دست جاهلان
کسانی که همه را به کام نابودی و فلاکت می‌کشند
حتی خودشان
عاقل مردم را آگاه می‌کند
نقشه که دست‌مان است
نشان همه می‌دهد
راه درست را
راه درست یکی بیشتر نیست
مقصد همان الف است
نادرستی ب را نشان همه می‌دهد
چطور می‌شود تا دیروز که انبیا مردم را آگاه می‌کردند پلورالیزم نبود؟
می‌زدند و می‌کشتند
اره می‌کردند و زنده‌زنده می‌سوزاندند
تحمل‌شان نمی‌کردند
همین دگراندیشان
حالا که سکان افتاده دست‌شان دعوت به همگرایی؟
دعوت به صلح و آرامش؟
دعوت به سازش؟

این‌ها فرد را می‌بینند
جامعه را نه
کشتی همان جامعه است
جامعه هدف و مقصد دارد
همه را به کام نابودی می‌کشد
اگر اشتباه حرکت کند
آن‌قدر فرد را اصیل دانستند
که جامعه قربانی آن شد
نمی‌دانند که نجات فرد در نجات جامعه است

حتی اگر فرد را هم اصل بدانیم
باید سکان جامعه را دست بگیریم
جامعه اگر به مقصد صحیح باز گردد
فرد هم نجات پیدا می‌کند
همه افراد با هم نجات پیدا می‌کنند
شاید حتی همان‌هایی که امروز سکان را به سمت اشتباه گرفته‌اند
همان‌هایی که اصرار بر نابودی بشر دارند
حتی همان‌ها خودشان هم

پلورالیزم فریبکاری است
وقتی قبل و بعد را حذف کنی
فقط یک بُرش از تاریخ را نشان دهی
این می‌شود دروغ
دروغ ِ پلورالیزم!


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: دشمن 13 - خواص 17 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  نمودار جوشن کبیر - حشرات به عنوان غذا - فارسی نویسی در فوکاسکی - چرا لباس متفاوت؟ - مدل SWOT - 
حلقه میانی چیست؟ + شنبه 02 اسفند 26 - 11:8 صبح

در گفتگو با دانشجویان
شاید برای نخستین بار مصطلح شد
حلقه‌های میانی
در کلام مقام معظّم رهبری
و در مسیر تبیین «گام دوم انقلاب»

ابتدا چهار نکته مهم:
1. عظمت حادثه انقلاب
2. عظمت راه طی‌شده و کارکرد انقلاب تا امروز
3. عظمت چشم‌اندازی است که باید به آن برسیم
4. عظمت نقش نیروی جوان متعهّد

و حلقه‌های میانی
که در این نمودار ترسیم کردم
عبارت‌های بیان‌شده را



[نمودار کامل]

حاکمیت
مردم
برای ارتباط چیزی لازم است
میان این دو
در غرب NGOها
زمان خاتمی در ایران هم
به نام «سَمن»
سازمان مردم‌نهاد

حلقه‌های میانی واسطه هستند
مردم که نمی‌توانند در هر موضوعی به خیابان بیایند
راهبندان کنند و سر و صدا
تا حرف‌شان شنیده شود
نظریات‌شان
ایده‌هایشان
و به تصمیم تبدیل

تشکّل‌ها واسطه می‌شوند
دیدگاه‌ها را تجمیع
در هر موضوعی
تبدیل به راهکارهای اجرایی
پلی میان Nation و State
مردم و حاکمیت

گام دوم انقلاب این است
از این مسیر می‌گذرد
دست این‌هاست یعنی
همین جوانان متعهد متشکّل
همین حلقه‌های میانی!


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: سند 32 - خواص 17 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  نمودار جوشن کبیر - حشرات به عنوان غذا - فارسی نویسی در فوکاسکی - چرا لباس متفاوت؟ - مدل SWOT - 
فقه هوش مصنوعی + دوشنبه 02 بهمن 30 - 9:36 صبح

نوار جلسات را گوش می‌دهم
هر هفته برگزار می‌شود
تا این‌جا را خلاصه
یکی از درس‌های فقه مستحدثه
درس خارج



فهرست بحث در نمودار:



[نمودار کامل]


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: روحانیت 21 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  نمودار جوشن کبیر - حشرات به عنوان غذا - فارسی نویسی در فوکاسکی - چرا لباس متفاوت؟ - مدل SWOT - 
دبیرستان سرای ایرانی + شنبه 02 بهمن 28 - 10:40 صبح

رفته بودیم اندیشه اسم بنویسیم
متوسطه دوم
من و سیداحمد
همان اواسط تابستان
گفت: نمی‌شود
مدیر گفت
از اداره اجازه نداده بودند امسال دهم ثبت نام کند
ولی مدیر موافق بود
علاقه داشت امسال دهم ریاضی بگیرد
پیشنهاد داد تا از اداره بخواهیم

رفتیم اداره
من و سیداحمد
با معاون متوسطه دوم صحبت کردیم
اصلاً قبول نکرد
دلیل هم داشت:
یک مدرسه جدید در حال ساخت است
تا یک ماه دیگر تمام می‌شود
همه دهم‌ها را می‌خواهیم آن‌جا بفرستیم

رفتیم ثبت نام
اسم مدرسه ناراحتم کرد:
سرای ایرانی!
کم تبلیغش را دیده‌ایم؟
حالا مدرسه‌اش هم!
آن هم مایی که اساساً با این مظاهر نظام سرمایه‌داری مخالف
من سر خیابان بروم گران‌تر جنس بخرم
حاضر نمی‌شوم از این شرکت‌های زنجیره‌ای
این‌هایی که ذات ِ تورّم‌زا دارند
اقتصاد را می‌بلعند
مونوپولی و انحصارگرایی

مدرسه‌ها که شروع شد
پیام فرستادند که فلان مبلغ بیاورید
من کمتر فرستادم
نامه‌ای هم در کنارش
تند و محکم
انگار که مخاطبم خود آن برادرانی باشد که سرای ایرانی را تأسیس کرده‌اند

امروز برای گرفتن کارنامه نوبت اول رفتم
مدیر اصرار داشت با من صحبت کند
سر آن نامه‌ای که نوشته بودم:
- باور می‌کنید ما 20 میلیون تومان از جیب دادیم
برای ماژیک و اقلام مصرفی
هنوز حتی اداره هم یک ریال به ما پول نداده

من اما دوباره با توپ پُر
خب مگر سرای ایرانی بانی این مدرسه نیست؟!
اسم خودش را هم که گذاشته
نگفته اسم پدرش را بگذارد
حداقل به اسم آزمون
یا اسم شهیدی
مثل مدارس شهید هندوئیان
قشگ اسم مغازه و دکّانش را گذاشته که چه؟!
که تبلیغ کند دیگر
غیر از این که نیست!

مدیر اما این‌طور گفت:
- آموزش و پرورش یک قانونی دارد
اگر یک نفر نصف هزینه‌های ساخت مدرسه را بدهد
می‌تواند اسم آن را انتخاب کند
سرای ایرانی تمام هزینه‌های این مدرسه را نداده
فقط در همان حدّ نصف
باقی را خود آموزش و پرورش هزینه کرده است!



نظام سرمایه‌داری این‌طور است
کاپیتالیسم
مبتنی بر انحصار
مونوپولی
همان بازی که در ایران به اسم ایروپولی ترجمه شد
بعد هم روپولی
و بعد هم هزار اسم دیگر
اسم واقعی آن مونوپولی است
یعنی انحصار
یعنی چرا دیگران تجارت کنند، وقتی من تجارت می‌کنم؟!
وقتی من هستم در بازار، دیگران چرا باشند؟!
من تمام نیاز بازار را تأمین می‌کنم، خب دیگران بیایند کارگر من بشوند!

اگر هزار خُرده‌فروش لوازم خانگی در کشور هست
من یک شرکت بزرگ می‌زنم
با حمایت بانک
با وام‌های هنگفت
وقتی خُرده‌فروش‌ها به مرحله فروپاشی و ورشکستگی رسیدند
مغازه را ببندند
بیایند در فروشگاه من
من همه‌شان را استخدام می‌کنم
تجربه هم که دارند
بشوند فروشنده من
این یعنی مونوپولی
از رکن‌های مهم نظام اقتصاد غربی!

با مدیر همدردی کردم
عذرخواهی هم
به خاطر بی‌اطلاعی‌ام
گفتم نام سرای ایرانی مرا برآشفت
وگرنه با شما که دشمنی ندارم
سیصد هزار تومان را پرداخت کردم
کارنامه را گرفتم و زدم بیرون
در فکر آینده
در فکر این‌که چطور دُم این‌ها را بچینیم
تازه همین امسال که چند هکتار هم در تهران دکان زده‌اند
یک سرای بی‌نظیر هم در قم راه افتاده
شهر لوازم خانگی هم
عین سه هیولا
سه هیولا که آمده‌اند تمام بازار را ببلعند
مثل والمارت آمریکا!

قال امام القَوم (ع): «لِکُلِّ مُقْبِلٍ إِدْبَارٌ، وَ مَا أَدْبَرَ کَأَنْ لَمْ یَکُنْ‏» (نهج‌البلاغه، ح152)
هر بخت‌یارى را بخت‌برگشتنى است، و آنچه برگشت، پندارى نبوده و نیست. (ترجمه شهیدی)
توضیح: هر جا که دنیا به کسی روی کند، قطعاً یک روز هم از او روی بر می‌گرداند. وقتی روی برگرداند، طوری آن بخت و اقبال محو می‌شود که گویا اصلاً از اول هیچ نبوده است!


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - فرزند 535 - مدرسه 36 - سید احمد 274 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  نمودار جوشن کبیر - حشرات به عنوان غذا - فارسی نویسی در فوکاسکی - چرا لباس متفاوت؟ - مدل SWOT - 
ایده پرتقالی + جمعه 02 بهمن 20 - 9:28 صبح

تازه پرتقال خریده
روی کابینت آشپزخانه
و سیدمرتضی ناراحت:
«معلم گفته با عکس گرفتن یک داستان درست کنید»
- خب درست کن!
«نمیشه، چند تا بازیگر لازم داره»
- بازیگر چرا؟
«حرکت کنن و عکس بگیرم»

اصلاً نیاز نبود فکر کنم
حتی بگردم
تا چشمم به پرتقال‌ها خورد:
- با همین پرتقال‌ها درس کن
براشون چشم و ابرو بکش
یکیشون رو ببر
بقیه گریه کنن
خیلی راحته که!



و همین کار را کرد
خیلی خوشحال
عکس‌ها را کنار هم پرینت
و برد مدرسه!

حرف جالبی هم در این میانه زد:
«وقتی چشم و ابرو کشیدم دلم نمی‌اومد ببرمش!»

نیازها عوض می‌شود
کودک که بزرگ می‌شود
نیازهای جسمی کمرنگ‌تر
خورد و خوراک و مراقبت‌های پزشکی و بهداشتی
نیازهای ذهنی پررنگ‌تر
هدایت نیاز دارند
امثال همین ایده‌ها

فرزندان وقتی تغییر می‌کنند
نقش والدین هم تغییر می‌کند!

قال اَشْجَعُ المَتین (ع): «فَطُوبَى لِذِی قَلْبٍ سَلِیمٍ أَطَاعَ مَنْ یَهْدِیهِ وَ تَجَنَّبَ مَنْ یُرْدِیهِ» (نهج‌البلاغه، خ214)
خوشا به حال آن کس که قلب سلیم دارد، از کسى که به هدایتش مى پردازد اطاعت مى کند و از آن کس که او را به پستى و هلاکت مى کشاند دورى مى جوید (ترجمه مکارم)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: فرزند 535 - سید مرتضی 271 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

در صفحه نخست می‌خوانید:  نمودار جوشن کبیر - حشرات به عنوان غذا - فارسی نویسی در فوکاسکی - چرا لباس متفاوت؟ - مدل SWOT - 
فهرست فصوص و فتوحات + چهارشنبه 02 بهمن 11 - 4:7 عصر

ناگهان توجهم جلب شد
مشغول مطالعه فصوص الحکم محیی الدین عربی
نوارهای استاد حسن‌زاده آملی (ره)
و نقدهای آن
استاد سیدکمال حیدری
این‌جا

فهرست آن جالب
بیست و هفت فصّ
27 بخش
شباهتی به عددی در جدول تعریف استاد حسینی (ره)
چرایش را هنوز نمی‌دانم



[تصویر بزرگ]

این شد که سراغ الفتوحات المکیه ایشان هم رفتم
فهرست آن را
سرشاخه‌های آن این:



[تصویر بزرگ]

خیلی مفصّل
و جزئی البته
فهرست آن
شش فصل اصلی
اما
باب‌ها زیاد
خیلی زیاد
560 باب یعنی!

و یاد حوالت تاریخی افتادم
استاد سیداحمد فردید (ره)
یادم آمد او نیز فلسفه تاریخی دارد
چرا؟
چون دیدم ابن عربی چنین تاریخی را رقم زده:



[تصویر بزرگ]

پس نمودار نظریه حوالت تاریخی را هم رسم کردم
خیلی محدود است به نظرم



[تصویر بزرگ]

یک فلسفه تاریخ هم استاد حسینی (ره) دارد
مبتنی بر فلسفه نظام ولایت

خداوند همه گذشتگان از علما را قرین رحمت خویش فرماید
تلاش خود را کرده
کار را پیش برده
اتفاقی را رقم زده
امروز نوبت علمای حاضر
باید گام بعد را پیش ببرند!

[فایل xmind نمودارها]


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: کتاب 10 - آقامنیر 118 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  نمودار جوشن کبیر - حشرات به عنوان غذا - فارسی نویسی در فوکاسکی - چرا لباس متفاوت؟ - مدل SWOT - 
ما چند روح داریم؟ + جمعه 02 دی 15 - 3:36 عصر

مردى خدمت امیر المؤمنین (ع) رسید
گفت گروهى را چنان عقیده است که بنده در حال ایمان زنا نمى‌کند
و نه سرقت میکند در حالى که مؤمن است
و نه شراب میخورد در حال ایمان
و نه ربا
و نه خون حرام میریزد در حالى که مؤمن است
این مطلب خیلى برایم گران است و دلم سخت ناراحتى دارد
تا آنجا که معتقد است
همین بنده‌اى که نماز بقبله میخواند
و مانند من دعا میکند
و با او ازدواج مینمایم
و باو زن میدهم
از من ارث مى برد
و من از او ارث مى‌برم
با همین گناه کوچک از ایمان خارج مى‌شود

على (ع) فرمود:
این اعتقاد صحیح است
من از پیامبر اکرم شنیدم میفرمود:
خداوند مردم را سه دسته آفریده
و در سه جایگاه ایشان را قرار داده
بهمین مطلب آیه شریفه اشاره دارد
« فَأَصْحابُ‌ اَلْمَیْمَنَةِ‌ ما أَصْحابُ‌ اَلْمَیْمَنَةِ
وَ أَصْحابُ‌ اَلْمَشْئَمَةِ‌ ما أَصْحابُ‌ اَلْمَشْئَمَةِ‌
وَ اَلسّابِقُونَ‌ اَلسّابِقُونَ‌ »

اما سابقین عبارتند از انبیاء
چه مرسل و چه نامرسل
که خداوند در آنها پنج روح قرار داده:
روح القدس
و روح الایمان
و روح القوة
و روح الشهوة
و روح البدن

بوسیله روح القدس بمقام پیامبرى مبعوث شده‌اند
چه مرسل و چه نامرسل
بوسیله روح ایمان خدا را پرستش میکنند
و برایش چیزى را شریک قرار نمیدهند
و با روح قوت به پیکار دشمنان و امور زندگى خود مى‌پردازند
و با روح شهوت از غذاهاى لذیذ و زنان جوان از راه حلال بهره‌مند مى‌شوند
و با روح بدن در رفت و آمدند

اما اصحاب میمنه همان مؤمنین واقعى هستند
که در آن‌ها چهار روح قرار داده:
روح ایمان
روح القوة
و روح الشهوة
و روح البدن

و پیوسته بنده این ارواح در او رو بکمال مى‌گذارد
تا حالاتى در او پیدا شود

هنگام گناه روح ایمان از فرد مؤمن خارج می‌شود

اما اصحاب مشأمه یهود و نصارى هستند
چون انکار کردند پیامبرى را که مى‌شناختند
خداوند آنها را مبتلا باین سرزنش نمود
و روح ایمان را از آنها سلب نمود
آنها داراى سه روح هستند:
روح قوت
و روح شهوت
و روح بدن

بعد آنها را به چارپایان نسبت میدهد
فرموده است:
« إِنْ‌ هُمْ‌ إِلاّ کَالْأَنْعامِ‌ بَلْ‌ هُمْ‌ أَضَلُّ‌ سَبِیلاً »
چون چهارپا نیز با روح قوت بار مى‌برد
و با روح شهوت علوفه میخورد
و با روح بدن راه میرود.

[تصویر بزرگ]


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: نهج‌البلاغه 5 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  نمودار جوشن کبیر - حشرات به عنوان غذا - فارسی نویسی در فوکاسکی - چرا لباس متفاوت؟ - مدل SWOT - 
اگر خواننده بازگردد + دوشنبه 02 آذر 20 - 10:5 صبح

تلویزیون می‌دیدیم
بچه‌ها چیزی یادشان آمد
وقتی خواننده‌ای می‌خواند
سیده مریم: اون خواننده سیبیلو واقعاً جفتک می‌ندازه تو کنسرتش؟
- نمی‌دانم

در نقیضه‌اش که بود
همان پارودی
خنده‌بازار این‌طور نشانش می‌داد
می‌پرید و جفتکی هم می‌انداخت

در آپارات جستجو کردیم
یکی دو صحنه از کنسرت‌هایش آمد
بچه‌ها جمع شده دور لپ‌تاپ
با دقت نگاه می‌کردند
زمان زیادی نگذشت
تنها هم نه
سه نفر دیگر آمدند کنارش
از نوازندگان
و چهارنفری با هم
آری
هر چهارنفر با هم پریدند و جفتک انداختند!

بچه‌ها که مُردند از خنده
رشته کلام را دست گرفتم
کنسرت را متوقف کردم
و توجه همه را جلب:

- یه لحظه...
همین الآن
فرض کنید این خواننده همین الآن
دقیقاً همین لحظه
مُرد
خوب دقّت کنید بعد جواب بدید
همین الآن مُرد
اگر حساب و کتابش رو ببینه
از این‌کارهایی که در این دنیا کرده پشیمان میشه یا نه؟!

بالاتفاق گفتند: بله!

- خب...
حالا فرض کنید التماس میکنه که برگرده
فرض که قبول می‌کنن
حالا یه سؤال مهم‌تر
با دقت یکی یکی جواب بدید
به نظر شما
اگر برگرده
چه رشته‌ای رو انتخاب میکنه و به چه کاری مشغول میشه؟!



سیدمرتضی و سیداحمد: یا میره حوزه یا میره سپاه قدس!
سیده مریم: میره رشته الاهیات و معارف اسلامی!

- یعنی دیگه خوانندگی نمی‌کنه؟
نمی‌ره رشته موسیقی؟
تلاش نمی‌کنه در دستگاه‌های موسیقی مهارت کسب کنه؟

همه نظرشان همین بود
او دیگر هرگز هیچگاه هیچوقت دنبال موسیقی نمی‌رفت
اگر به این دنیا باز می‌گشت
چه برسد به جفتک انداختن با آن همه سیبیل!

حقیقت همین است
واقعیت جز این نیست
همه‌مان غافلیم
حواسمان یعنی نیست
خیالات برمان داشته
توهّم زده‌ایم
یادمان رفته خبری هست
نبأ آمده
چیزی آن سو منتظرمان
حسابی و کتابی
و گرنه این همه شغل لاطائل درست نمی‌شد
مشاغل کاذب

- خب بچه‌ها
یه چیزی رو دقت کنید
حالا که ما می‌دونیم اگر برگردیم چیکار می‌کنیم
یعنی هر کی بره و برگرده چکار می‌کنه
خب یه چیزی
اگر عاقل باشیم
چرا بریم که دیگه نذارن برگردیم
فقط حسرتش رو بخوریم
همین الآن همون کاری رو بکنیم که اگر می‌ذاشتن برگردیم می‌کردیم
نه؟!
آدم عاقل غیر از این فکر میکنه؟!

همه این‌ها اتفاق افتاد
همه این حرف‌ها ردّ و بدل شد
اما
باز غفلت هست
شیاطین انس و جنّ هم
دوباره یادمان می‌رود
خدا کند نرود
خدا مراقبت کند ازمان!

قال اَشرفُ المَکین(ع): «فَلْتَکُنِ الدُّنْیَا فِی أَعْیُنِکُمْ أَصْغَرَ مِنْ حُثَالَةِ الْقَرَظِ وَ قُرَاضَةِ الْجَلَمِ، وَ اتَّعِظُوا بِمَنْ کَانَ قَبْلَکُمْ قَبْلَ أَنْ یَتَّعِظَ بِکُمْ مَنْ بَعْدَکُمْ، وَ ارْفُضُوهَا ذَمِیمَةً فَإِنَّهَا قَدْ رَفَضَتْ مَنْ کَانَ أَشْغَفَ بِهَا مِنْکُمْ» (نهج‌البلاغه، خ32)
باید دنیا در چشم شما کم ارزشتر از تفاله برگ هایى باشد که با آن دبّاغى مى کنند (که بسیار بدبو و متعفّن و بى ارزش است) یا (بى بهاتر از) بقایاى قیچى شده پشم حیوانات باشد (که بر زمین مى ریزد و کسى به آن اعتنا ندارد). و از کسانى که پیش از شما بودند پند گیرید، قبل از آن که آیندگان از شما پند گیرند و این دنیاى پست و نکوهیده را رها کنید زیرا کسانى را که از شما شیفته تر نسبت به آن بودند رها ساخت (و به عاشقان خود کم ترین وفایى نکرد). (ترجمه مکارم)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - فرزند 535 - خودم 11 - سیده مریم 281 - سید احمد 274 - سید مرتضی 271 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  نمودار جوشن کبیر - حشرات به عنوان غذا - فارسی نویسی در فوکاسکی - چرا لباس متفاوت؟ - مدل SWOT - 
به بهانه غزّه + شنبه 02 آذر 11 - 5:0 عصر

نگاهی متفاوت به حمله ابرهه
چند گزاره
در کنار هم
چه معنایی را [شاید] برساند؟

1. ابرهه همان ابراهیم است، در زبان حبشی.
(ابرهه لفظ حبشی ابراهیم یا ابراهام می‌باشد: دائرةالمعارف بزرگ اسلامی)

2. ابرهه یهودی بود.
(حاکم اشغالگر یهودی در یمن علیه اعراب مسیحی جنگی برپا کرد. ابرهه را بر یمن حاکم گردانید: دیکشنری آکسفورد)

3. او یک ماه و نیم قبل از تولد رسول خدا (ص) به مکه حمله کرد.
(این ماجرا [حمله به مکه] در ماه محرم، پنجاه- یا حداکثر پنجاه و پنج- روز پیش از میلاد محمد بن عبدالله روی داد. برابر اواخر فوریه یا اوائل مارس 571 میلادی)

4. او اهل حبشه (اتیوپی امروزی) بود که در گذشته یهودی بودند.
(یهودیان فلاشا به قومی یهودی گفته می‌شود که سابقاً در کشور اتیوپی زندگی می‌کردند.)

5. اسرائیل اصرار داشت تا این یهودیان را به اسرائیل بیاورد.
(یک گروه باستانی از یهودیان، اسرائیل بتا، در شمال غرب اتیوپی ساکن هستند، اگرچه تعداد زیادی در دهه‌های آخر قرن بیستم و به عنوان بخش هائی از هیئت نجات تحت نظر دولت اسرائیل به عنوان‌های عملیات موسی و عملیات سلیمان به کشور اسرائیل مهاجرت نمودند.)

6. پدربزرگ پیامبر به جای جنگ دستور به فرار کردن داد.
(شاید چون می‌دانست هدف آن‌ها «کعبه» نیست، بلکه رسول خداست.)

7. یهودیان پیامبر را مانند فرزند خود می‌شناختند.
(آیه قرآن: اهل کتاب، پیامبر اسلام را [بر اساس اوصافش که در تورات و انجیل خوانده اند] می شناسند، به گونه ای که پسران خود را می شناسند؛ و مسلماً گروهی از آنان حق را در حالی که می دانند، پنهان می دارند: بقره-146)
(عبدالله بن سلام، یکى از علماى بزرگ یهود، گفت: ما او را با صفاتى که خدا بیان کرده مى شناسیم و هنگامى که او را در میان شما ببینیم، او را تشخیص مى دهیم همان گونه که یکى از ما پسرش را هنگامى که در میان بچه ها ببیند مى شناسد: تفسیر مجمع البیان، ج3، ص282)

8. یهودیان حتی با جبرئیل هم دشمن بودند که چرا وحی را در غیر بنی‌اسرائیل برد.
(آیه قرآن: [آنان می گویند: چون جبرئیل، وحی را برای تو می آورد ما با او دشمنیم؛ بنابراین به تو ایمان نمی آوریم] بگو: هر که دشمن جیرئیل است [دشمن خداست] زیرا او قرآن را به فرمان خدا بر قلب تو نازل کرده است: بقره-97)

نتیجه:
شاید و فقط شاید
آیا لشکر ابرهه برای جلوگیری از تولد
یا به شهادت رساندن پیامبر در موقع تولد
به این هدف لشکر بر پا نکرده بودند؟
تا مبادا آخرین پیامبر از نسل اسماعیل باشد
نه از نسل اسحاق؟!
دشمنی تاریخی یهود؟!
این‌ها این‌قدر متعصب و کینه‌توزند!


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: دشمن 13 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

<      1   2   3   4   5   >>   >

پنج شنبه 04 فروردین 14

امروز:  بازدید

دیروز:  بازدید

کل:  بازدید

برچسب‌های نوشته‌ها
فرزند عکس سیده مریم سید احمد سید مرتضی مباحثه اقتصاد آقامنیر آشپزی فرهنگ فلسفه خانواده کار مدرسه سفر سند آموزش هنر بازی روحانیت خواص فیلم فاصله طبقاتی دشمن ساخت انشا خودم خیاطی کتاب جوجه نهج‌البلاغه تاریخ فارسی ورزش طلاق
آشنایی
سید مهدی موشَّح - شاید سخن حق
السلام علیک
یا أباعبدالله
سید مهدی موشَّح
آینده را بسیار روشن می‌بینم. شور انقلابی عجیبی در جوانان این دوران احساس می‌کنم. دیدگاه‌های انتقادی نسل سوم را سازگار با تعالی مورد انتظار اسلام تصوّر می‌نمایم. به حضور خود در این عصر افتخار کرده و از این بابت به تمام گذشتگان خود فخر می‌فروشم!
فهرست

[خـانه]

 RSS     Atom 

[پیام‌رسان]

[شناسـنامه]

[سایت شخصی]

[نشانی الکترونیکی]

 

شناسنامه
نام: سید مهدی موشَّح
نام مستعار: موسوی
جنسیت: مرد
استان محل سکونت: قم
زبان: فارسی
سن: 44
تاریخ تولد: 14 بهمن 1358
تاریخ عضویت: 20/5/1383
وضعیت تاهل: طلاق
شغل: خانه‌کار (فریلنسر)
تحصیلات: کارشناسی ارشد
وزن: 125
قد: 182
آرشیو
بیشترین نظرات
بیشترین دانلود
طراح قالب
خودم
آری! طراح این قالب خودم هستم... زمانی که گرافیک و Html و جاوااسکریپت‌های پارسی‌بلاگ را می‌نوشتم، این قالب را طراحی کردم و پیش‌فرض تمام وبلاگ‌های پارسی‌بلاگ قرار دادم.
البته استفاده از تصویر سرستون‌های تخته‌جمشید و نمایی از مسجد امام اصفهان و مجسمه فردوسی در لوگو به سفارش مدیر بود.

در سال 1383

تعداد بازدید

Xکارت بازی ماشین پویا X