سفارش تبلیغ
صبا ویژن
این آگهی ارتباطی با نویسنده وبلاگ ندارد!
   

پرگویی، حکیم را می لغزاند و بردبار را ملول می کند، پس پرگویی مکن که به ستوه آوری و کوتاهی مکن که خوار گردی . [امام علی علیه السلام]

تازه‌نوشته‌هاآخرین فعالیت‌هامجموعه‌نوشته‌هافرزندانم

[بیشتر]

[بیشتر]

[بیشتر]

[بیشتر]

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
خبرچینی ِ کودکان + یکشنبه 92 اردیبهشت 22 - 10:5 عصر

انگار ذاتی است
شاید هم اکتساب از اطرافیان
بعید هم نیست برای خودشیرینی و خودنمایی باشد در ابتدا
خیلی از کودکان را دیده‌ام
که همه چیز دیگران را خبر می‌دهند
به که؟
هر کس که خریدار اطلاعات باشد
هر کس که تشویق کند
هر کس که خود را مشتاق نشان دهد

سال‌ها پیش خانه‌مان آمده بود
کودکی هفت هشت ساله با پدرش
موقع رفتن به پدر گفت: «بابا، ما که هنوز توی کمدهاشون رو ندیدیم!»
البته این «فضولی» است
ولی ارتباط نزدیکی با همان خبرچینی دارد
وقتی کودکی خبرچین شد
اگر خبر کم بیاورد
فضول هم می‌شود!

سال‌ها دغدغه‌ام همین بود
که چگونه نگذارم کودکانم خبرچین شوند
هیزم‌کش نباشند
گناهان دیگران را نشویند
شاید همین خبرچینی است که در بزرگسالی
ملکه غیبت را در فرد پدید می‌آورد
یاد حرف آن روانکاو می‌افتم که می‌گفت:
«شخصیت فرد تا ده سالگی شکل می‌گیرد، فوقش دوازده، بعد از آن تغییر مشکل، بل غیرممکن است!»

تدابیر شدیدی برای این موضوع دارم
وقتی دخترم
(نمی‌دانم چرا دخترها بیشتر در این مقوله داخل می‌شوند، مقوله خبرچینی)
خبر از برادرهایش می‌آورد
فوراً حرفش را قطع می‌کنم
مثلاً:
«بابا نبودی سیداحمد داشت...»
- صبر کن دخترم! من ندیدم سیداحمد چکار کرده،
اگر حتی اشتباهی کرده هم نمی‌خواهم بدانم
«بابا آخه...»
- نه، نگو، اگر من ندیدم و نفهمیدم بهم نگو
مگه این‌که تو رو اذیت کرده و شکایتی ازش داری!

گاهی شکایت است
مثلاً می‌گوید: «اسباب‌بازی مرا گرفت و بهم پس نداد»
فوری در این شرایط
پسر را صدا می‌کنم و تهدید می‌نمایم که پس دهد
و البته عذرخواهی هم بکند
اما اگر شکایت نباشد
می‌گویم:
«دخترم، اگر به تو ضرری نزده است، حق نداری به من خبر دهی»

تأثیر کرده این کار
مدت‌هاست که خبرچینی کم شده
از هم برایم خبر نمی‌آورند
گفته‌ام: «نمی‌خواهم آن‌چه در نبودم اتفاق افتاده را بدانم!»

پاره‌ای معترض که:
«بچه را عقده‌ای می‌کنی، بگذار حرفش را بزند، حرفش را قطع نکن!»
این اعتراض را نمی‌پذیرم
چون حرف‌های دیگرشان را با احترام گوش می‌کنم
بهشان توجه می‌کنم
نگاه می‌کنم‌شان و حرفشان را با کمال میل می‌نیوشم!
اما نسبت به خبرچینی
همچنان بسیار حساسم
و اصرار دارم که کودکانم حساس بودنم را درک کنند.

امیدوارم وقتی بزرگ شدند از خبرچینان و غیبت‌کنندگان نباشند
که آتش آن بد سوزنده است!


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - فرزند 535 - سیده مریم 281 -
<< مطلب بعدی: فلسفه حجاب
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

پنج شنبه 103 آذر 1

امروز:  بازدید

دیروز:  بازدید

کل:  بازدید

برچسب‌های نوشته‌ها
فرزند عکس سیده مریم سید احمد سید مرتضی مباحثه اقتصاد آقامنیر آشپزی فرهنگ فلسفه خانواده کار مدرسه سفر سند آموزش هنر بازی روحانیت خواص فیلم فاصله طبقاتی دشمن ساخت انشا خودم خیاطی کتاب جوجه نهج‌البلاغه تاریخ فارسی ورزش طلاق
آشنایی
خبرچینی ِ کودکان - شاید سخن حق
السلام علیک
یا أباعبدالله
سید مهدی موشَّح
آینده را بسیار روشن می‌بینم. شور انقلابی عجیبی در جوانان این دوران احساس می‌کنم. دیدگاه‌های انتقادی نسل سوم را سازگار با تعالی مورد انتظار اسلام تصوّر می‌نمایم. به حضور خود در این عصر افتخار کرده و از این بابت به تمام گذشتگان خود فخر می‌فروشم!
فهرست

[خـانه]

 RSS     Atom 

[پیام‌رسان]

[شناسـنامه]

[سایت شخصی]

[نشانی الکترونیکی]

 

شناسنامه
نام: سید مهدی موشَّح
نام مستعار: موسوی
جنسیت: مرد
استان محل سکونت: قم
زبان: فارسی
سن: 44
تاریخ تولد: 14 بهمن 1358
تاریخ عضویت: 20/5/1383
وضعیت تاهل: طلاق
شغل: خانه‌کار (فریلنسر)
تحصیلات: کارشناسی ارشد
وزن: 125
قد: 182
آرشیو
بیشترین نظرات
بیشترین دانلود
طراح قالب
خودم
آری! طراح این قالب خودم هستم... زمانی که گرافیک و Html و جاوااسکریپت‌های پارسی‌بلاگ را می‌نوشتم، این قالب را طراحی کردم و پیش‌فرض تمام وبلاگ‌های پارسی‌بلاگ قرار دادم.
البته استفاده از تصویر سرستون‌های تخته‌جمشید و نمایی از مسجد امام اصفهان و مجسمه فردوسی در لوگو به سفارش مدیر بود.

در سال 1383

تعداد بازدید

Xکارت بازی ماشین پویا X