سفارش تبلیغ
صبا ویژن
این آگهی ارتباطی با نویسنده وبلاگ ندارد!
   

با خرد است که آدمیان به ستیغ دانش می رسند . [امام علی علیه السلام]

تازه‌نوشته‌هاآخرین فعالیت‌هامجموعه‌نوشته‌هافرزندانم

[بیشتر]

[بیشتر]

[بیشتر]

[بیشتر]

در صفحه نخست می‌خوانید:  دروغ ِ تکثّرگرایی - حلقه میانی چیست؟ - دبیرستان سرای ایرانی - ایده پرتقالی - 
نان کروسان + پنج شنبه 97 اسفند 2 - 5:0 صبح

«بخریم؟»
- چرا بخریم؟ خودمون درست می‌کنیم!

تبلیغات است دیگر
بی‌اثر که نیست
وقتی مدام از شبکه پویا پخش می‌شود
بعد و قبل هر برنامه‌ای
هوس می‌آورد



پختم
با آرد نانوایی
با هزینه‌ای کم
نان خرچنگی
این نام فارسی آن است
به جای استفاده از واژگان خارجی

اثر؟!
اثرش چه شد؟!
یاد گرفتند
یاد می‌گیرند
خودکفایی را
مقاومت در اقتصاد را
چطور؟

این طور:



کیک درست کرده‌اند در حدّ تیم ملی
بدون کمک
بدون این‌که حتی وارد آشپزخانه بشوم
با همکاری هم
خودشان

ساختن حسّ موفقیت می‌دهد
حسّ موفقیت هم اعتماد به نفس
اعتماد به نفس آرامش و امنیت
آرامش که باشد
پرخاشگری نیست
دعوا و درگیری نیست
مشکلات روحی و روانی نیست

ساختن برای کودکان مهم است
این‌که بتوانند تولید کنند
تولیدی که بتوانند به آن افتخار نمایند!

قال علی (ع): «وَ الدُّنْیَا دَارٌ مُنِیَ لَهَا الْفَنَاءُ وَ لِأَهْلِهَا مِنْهَا الْجَلَاءُ وَ هِیَ حُلْوَةٌ [خَضِرَةٌ] خَضْرَاءُ وَ قَدْ عَجِلَتْ لِلطَّالِبِ وَ الْتَبَسَتْ بِقَلْبِ النَّاظِرِ؛ فَارْتَحِلُوا مِنْهَا بِأَحْسَنِ مَا بِحَضْرَتِکُمْ مِنَ الزَّادِ وَ لَا تَسْأَلُوا فِیهَا فَوْقَ الْکَفَافِ وَ لَا تَطْلُبُوا مِنْهَا أَکْثَرَ مِنَ الْبَلَاغ» (نهج‌البلاغه، خ45)
دنیا سرایى است که فنا بر پیشانیش نوشته شده و جلاى وطن براى اهل آن مقدّر گردیده است، دنیا (ظاهراً) شیرین و سرسبز (و دل انگیز و وسوسه آمیز) است، اما به سرعت در علاقه مندانش نفوذ مى کند، و با قلب و روح آن کس که به آن نظر افکند مى آمیزد; بنابراین سعى کنید با بهترین زاد و توشه اى که در اختیار شماست از آن کوچ نمایید، و بیش از نیاز و کفاف از آن نخواهید، و زائد بر آنچه حاجت دارید از آن نطلبید. (ترجمه مکارم)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - فرزند 535 - آشپزی 93 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  دروغ ِ تکثّرگرایی - حلقه میانی چیست؟ - دبیرستان سرای ایرانی - ایده پرتقالی - 
چهل سال + دوشنبه 97 بهمن 22 - 2:53 عصر

یکی کمتر
وقتی چهل سالم می‌شود
که انقلاب چهل و یک ساله شود
بهانه‌ای
تا سنّم را به خاطر آورم
وقتی با انقلاب هم‌سن‌وسال باشی این‌طور می‌شود دیگر! :)

رفتیم
وظیفه‌مان بود
مثل هر سال!

پ.ن.
یک پیشنهاد
سال بعد
روی پلاکاردهایمان
زیر شعارها
تاریخ را هم بنویسیم
درشت
تا رسانه‌های دشمن
نتوانند مدام ادعا کنند تصاویر آرشیوی هستند!
د:


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - فرزند 535 - سیده مریم 281 - سید احمد 274 - سید مرتضی 271 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  دروغ ِ تکثّرگرایی - حلقه میانی چیست؟ - دبیرستان سرای ایرانی - ایده پرتقالی - 
چه نمایشگاهی! + چهارشنبه 97 بهمن 17 - 4:53 عصر

رفتیم نمایشگاه
چه نمایشگاهی
چه عالی
چقدر جالب
چقدر جذّاب
تا به حال این‌قدر ذوق نکرده بودند
این‌قدر
دچار هیجان

رادار دیدند
کاتیوشا
دوربین دیددرشب
از میان آن نگاه کردند
موشک‌های هدایت‌شونده
موشک‌انداز روی شانه
ماشین‌های هم آبی و هم خاکی
اتوبوس اورژانس؛ یک بیمارستان سیّار
پرینتر سه بعدی
سامانه سرعت‌سنج جاده‌ای
دستگاه رأی‌گیری در انتخابات ماشینی
سیستم یک‌پارچه هواشناسی
با افسر نیروی انتظامی مشورت کردند
برای پلیس شدن
با نخبگان یک هنرستان
برای در رشته مکاترونیک تحصیل کردن
تخم شترمرغ
جلیقه ضد گلوله
ماکت‌های بزرگ
و بسیاری دیگر
چیزهایی که جذب‌شان کرده بود



دو ساعت طول کشید
برای اولین بار بود
نمایشگاهی که این‌قدر وقت‌مان را بگیرد
بدون این‌که احساس خستگی کنیم

خدا خیرشان بدهد
عالی
آن‌قدر
که اصرار دارند یک‌بار دیگر هم دوباره برویم! :))

قال أمیرالمؤمنین (ع): «وَ اسْتَأْدَى اللَّهُ سُبْحَانَهُ الْمَلَائِکَةَ وَدِیعَتَهُ لَدَیهِمْ وَ عَهْدَ وَصِیتِهِ إِلَیهِمْ فِی الْإِذْعَانِ بِالسُّجُودِ لَهُ وَ الْخُنُوعِ لِتَکْرِمَتِهِ، فَقَالَ سُبْحَانَهُ [لَهُمْ] اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ [وَ قَبِیلَهُ اعْتَرَتْهُمُ] اعْتَرَتْهُ الْحَمِیةُ وَ غَلَبَتْ [عَلَیهِمُ] عَلَیهِ الشِّقْوَةُ وَ [تَعَزَّزُوا] تَعَزَّزَ بِخِلْقَةِ النَّارِ وَ [اسْتَوْهَنُوا] اسْتَوْهَنَ خَلْقَ الصَّلْصَالِ» (نهج‌البلاغه، خ1)
خداوند سبحان از فرشتگان خواست تا ودیعه اى را که نزد آنها بود ادا کنند و پیمانى را که با او درباره سجود براى آدم و خضوع براى بزرگداشت او بسته بودند عمل نمایند و فرمود: براى آدم سجده کنید همه سجده کردند جز ابلیس که خشم و غضب و کبر و نخوت او را فرا گرفت و شقاوت و بدبخى بر وى غلبه کرد، به آفرینش خود افتخار نمود و خلقت آدم را از گِل خشکیده، سبک شمرد. (ترجمه مکارم)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - فرزند 535 - سیده مریم 281 - سید احمد 274 - سید مرتضی 271 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  دروغ ِ تکثّرگرایی - حلقه میانی چیست؟ - دبیرستان سرای ایرانی - ایده پرتقالی - 
هَمدیسی! + جمعه 97 بهمن 5 - 5:0 صبح

مودّت می‌آورد
نعمت را هم افزایش می‌دهد
وقتی
انسان‌ها بر سر یک سفره طعام می‌خورند
در این شکّی نیست!

تک‌خوری خوب نیست
هیچ‌وقت
انسان را بخیل می‌کند
در این هم شکّی نیست!

اما
بالاتر
والاتر
رفاقت و صداقت بیشتر
وقتی
هم‌سفرگی
ارتقا می‌یابد

هم‌کاسه‌ای
هم‌ظرفی
هم‌بشقابی
هم‌قابلمه‌ای

در مورد ما؛
هم‌دیسی!



از کودکی‌شان این برنامه را داشتم
همیشه که نه
هفته‌ای یک یا دو بار
غذا خوردن در یک ظرف

احترام به حقوق دیگران را یاد می‌گیرند
در کنار اخوّتی که حسّ می‌کنند
وقتی
دست‌شان به غذای دیگری می‌رسد
می‌آموزند
که به حق خود قانع باشند
به سهم خود
بیشتر بر ندارند
ملاحظه یکدیگر را
اخلاق را اصلاً اصلاح می‌کند
وقتی آدم‌ها با هم غذا می‌خورند
از یک دیس!

یادم هست
بیت رهبری که می‌رفتیم
حسینیه امام خمینی (ره)
ایام محرّم
سال‌ها پیش
در دیس
شام که می‌آوردند
با دیگران
با غریبه‌ها
غریبگی اصلاً رخت بر می‌بست
آدم‌ها مهربان‌تر می‌شدند
وقتی
همه از ظرف‌های مشترک روزی می‌خوردند!

قال علی (ع): «أَیُّهَاالنَّاسُ، الزَّهَادَةُ قِصَرُ الاَْمَلِ، وَالشُّکْرُ عِنْدَ النِّعَمِ، وَالتَّوَرُّعُ عِنْدَ الْـمَحَارِمِ، فَإِنْ عَزَبَ ذلِکَ عَنْکُمْ فَلاَ یَغْلِبِ الْحَرَامُ صَبْرَکُمْ، وَلاَ تَنْسَوْا عِنْدَالنِّعَمِ شُکْرَکُمْ، فَقَدْ أَعْذَرَ اللهُ إِلَیْکُمْ بِحُجَج مُسْفِرَة ظَاهِرَة، وَ کُتُب بَارِزَةِ الْعُذْرِ وَاضِحَة.» (نهج‌البلاغه، خ81)
اى مردم، زهد عبارت از کوتاهى آرزو، شکر نزد نعمت، و کناره گیرى از محرمات است. اگر (جمع) این سه واقعیت از شما دور شد، حد اقل اینکه حرام بر صبر شما غلبه نکند، و به فراموشى شکر نعمت دچار نشوید، زیرا خداوند به وسیله حجت‏هاى آشکار و روشن، و کتابهایى که عذر بیّن و واضح خدا بر بندگان است جاى عذرى براى شما باقى نگذارده است. (ترجمه انصاریان)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - فرزند 535 - فرهنگ 89 - سید احمد 274 - سید مرتضی 271 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

در صفحه نخست می‌خوانید:  دروغ ِ تکثّرگرایی - حلقه میانی چیست؟ - دبیرستان سرای ایرانی - ایده پرتقالی - 
غذاهای بومی + چهارشنبه 97 بهمن 3 - 5:0 صبح

مطالعه می‌کنند
این خوب است
کتابخانه سبب شده
تشویق کرده
بهتر شده
از وقتی عضوشان کرده‌ام
در کتابخانه حضرت آیةالله خامنه‌ای
خیابان ساحلی
شهر مقدّس قم



هر هفته می‌رویم
پنجشنبه‌ها
کتاب جدید می‌گیرند
یک هفته فرصت تا بخوانند

این‌بار
سیداحمد آشپزی گرفت
بومی و ایرانی
تعجب کردم
و
پیشنهادی:
- با دقت بخون و غذاهایی رو که فکر می‌کنی خوبه انتخاب کن
اضافه کنیم به برنامه غذایی

فکر می‌کردم خوب است
برنامه غذایی‌مان را توسعه دهیم
با غذاهای بومی و ایرانی
یکی دو ساعت بعد آورد
عناوینی را که انتخاب کرده بود



دستور تهیه دو سه تایشان را خواندم
نه
امکان ندارد
سیداحمد هرگز این غذاها را نمی‌خورَد
من او را می‌شناسم
ذائقه‌اش را
اصلاً لب به ماست نمی‌زند
یا بادنجان
کشک هم کم
دوغ به سختی

این شد که خواندم
مواد اولیه
و طرز تهیه
بلند تا بشنود:
- پسرم! حالا تو این غذاها رو می‌خوری برات درست کنم؟!
«نه!»
- پس چرا نوشتی؟!
«من فقط اسم‌هاشونو خوندم و انتخاب کردم!»

غذاهای بومی تحوّل می‌خواهند
مذاق ما عوض شده است
فرهنگ تغییر کرده
این هنر آشپزان هر عصر است
در هر مصر
تا سنّت را بازسازی کنند
متناسب با نیازها و ذائقه مردم زمان‌شان
نمی‌شود گذشته را خام حفظ کرد
همان‌طور که گذشتگان نیز آثار گذشته خود را برتری بخشیدند
وظیفه ما هم هست

اگر به روز نکنیم
خوراک‌های غربی سفره مردم‌مان را پر می‌کنند
و با خود
فرهنگ غیربومی‌شان را هم می‌آورند!

قال أمیرالمؤمنین (ع): «فَإِذَا تَفَکَّرْتُمْ فِی تَفَاوُتِ حَالَیْهِمْ فَالْزَمُوا کُلَّ أَمْرٍ لَزِمَتِ الْعِزَّةُ بِهِ شَأْنَهُمْ [حَالَهُمْ‏] وَ زَاحَتِ الْأَعْدَاءُ لَهُ عَنْهُمْ وَ مُدَّتِ الْعَافِیَةُ بِهِ عَلَیْهِمْ وَ انْقَادَتِ النِّعْمَةُ لَهُ مَعَهُمْ وَ وَصَلَتِ الْکَرَامَةُ عَلَیْهِ حَبْلَهُمْ، مِنَ الِاجْتِنَابِ لِلْفُرْقَةِ وَ اللُّزُومِ لِلْأُلْفَةِ وَ التَّحَاضِّ عَلَیْهَا وَ التَّوَاصِی بِهَا؛ وَ اجْتَنِبُوا کُلَّ أَمْرٍ کَسَرَ فِقْرَتَهُمْ وَ أَوْهَنَ مُنَّتَهُمْ، مِنْ تَضَاغُنِ الْقُلُوبِ وَ تَشَاحُنِ الصُّدُورِ وَ تَدَابُرِ النُّفُوسِ وَ تَخَاذُلِ الْأَیْدِی» (نهج‌البلاغه، خ192)
چون در تفاوت وضع امم گذشته در نیکى و بدى اعمالشان اندیشه کردید، آن کارى را اختیار نمایید که عزت آنان بدان سبب تأمین شد، و دشمنانشان از عرصه حیاتشان دور شدند، و زمان سلامتیشان طولانى گشت، و نعمت در اختیارشان قرار گرفت، و پیوند کرامت آنان استوار شد، به این معنى که از تفرقه اجتناب کردند، و بر الفت پایدارى نمودند، و یکدیگر را به آن تشویق و ترغیب کردند و سفارش نمودند. و از امورى که ستون فقراتشان را درهم شکست، و قدرتشان را قرین سستى کرد دورى نمایید: از کینه ورزى قلوب، و عداوت سینه ها، و ناموافق بودن نفوس، و دست از یارى یکدیگر کشیدن. (ترجمه انصاریان)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - فرزند 535 - آشپزی 93 - کتاب 9 - سید احمد 274 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  دروغ ِ تکثّرگرایی - حلقه میانی چیست؟ - دبیرستان سرای ایرانی - ایده پرتقالی - 
کنترل مردمی + دوشنبه 97 بهمن 1 - 5:0 صبح

پخت و پزمان زیاد است
شیرینی و کیک هم که مزید
هر هفته
به یک بهانه‌ای
موافقت می‌کنم تا دخترم توانمند شود
تمرین کند و یاد بگیرد
و گرنه برای سلامتی...



این‌بار شیرینی نخودچی درست کردیم فراوان
آرد نخودچی از ماه مبارک مانده
نگران از گذر زمان
گفتم تا تمام شود

خدا را شکر اما
اجازه نمی‌دهند بخورم
مریم کیک فنجانی شکلاتی پخته:
«بابا، تو نخور، برای سلامتیت خوب نیست!»

اگر چه می‌دانم از حبّ شیرینی‌ست
نه بغض بیماری
اما خوب است
خوشحالم
بچه‌ها مراقب‌اند
تا زیاد شیرینی و کیک نخورم
تا سالم‌تر بمانم! :)

جامعه هم این طور است
کنترل می‌خواهد
کنترل ِ مردمی
از کف میدان
پایین‌ترین سطح
باید باشند
آحاد ملّت
مراقب مسئولین
باید حواسشان باشد
حواسمان
همه
جلوی اشتباه را بگیریم
این به نفع خود مسئولان هم هست
به نفع همه‌مان!

چرا؟!
چون ما بهتر می‌بینیم
ما دید بهتری داریم
همیشه مستضعفین بیدارترند
آن‌هایی که با بیشترین مشکلات و مخاطرات درگیرند
آن‌ها کمتر دچار خواب غفلت می‌شوند
خواب غفلت محصول قدرت و ثروت است
نسبت مستقیم دارد!

قال أمیرنا (ع): «أَلَا فَالْحَذَرَ الْحَذَرَ مِنْ طَاعَةِ سَادَاتِکُمْ وَ کُبَرَائِکُمْ الَّذِینَ تَکَبَّرُوا عَنْ حَسَبِهِمْ وَ تَرَفَّعُوا فَوْقَ نَسَبِهِمْ وَ أَلْقَوُا الْهَجِینَةَ عَلَى رَبِّهِمْ‏ وَ جَاحَدُوا اللَّهَ عَلَى مَا صَنَعَ بِهِمْ مُکَابَرَةً لِقَضَائِهِ وَ مُغَالَبَةً لِآلَائِهِ، فَإِنَّهُمْ قَوَاعِدُ أَسَاسِ [آسَاسِ‏] الْعَصَبِیَّةِ وَ دَعَائِمُ أَرْکَانِ الْفِتْنَةِ وَ سُیُوفُ اعْتِزَاءِ الْجَاهِلِیَّةِ» (نهج‌البلاغه، خ192)
به هوش باشید، بترسید و بر حذر باشید از پیروى و اطاعت (کورکورانه) بزرگترها و رؤسایتان، همانها که به سبب موقعیت خود، تکبّر مى ورزند و خویش را بالاتر از نسب خود مى شمرند، اعمال نادرست خود را به خدا نسبت مى دهند و به انکار نعمتهاى او بر مى خیزند تا با قضایش ستیز کنند و بر نعمتهایش چیره شوند، زیرا آنها اساس و بنیان تعصب و ستون و ارکان فتنه و فساد و شمشیرهاى تکبّر جاهلیّت اند. (ترجمه مکارم)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - فرزند 535 - آشپزی 93 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

در صفحه نخست می‌خوانید:  دروغ ِ تکثّرگرایی - حلقه میانی چیست؟ - دبیرستان سرای ایرانی - ایده پرتقالی - 
نمایشگاه کتاب کودک + شنبه 97 دی 29 - 2:5 عصر

عالی بود
دل هر انسانی می‌خواهد
وقتی
آن همه کتاب را می‌بیند!



یک بخش بازی هم
فوتبال‌دستی و مانند آن
پنجاه شصت غرفه‌ای داشت
با چه تنوّع شگفتی!



اما حیف
وقت کم شده است

زمان کودکی من
کتاب ِ کودک کم بود
زیاد نبود
نمایشگاه هم
اما وقت
تا دلت بخواهد
نه رایانه بود
نه کنسول بازی
نه تبلت و تلفن همراه
تلویزیون هم برنامه نداشت
فقط دو سه ساعت در روز
باقی برفک

امروز وقت نیست
کودکان وقت ندارند
فرصت اصلاً
تا کتاب بخوانند
تا مطالعه کنند

دل آدم می‌سوزد
امروز کتاب ِ کودک هست
این همه
ولی وقت نیست
وقتی وقت بود
این همه کتاب ِ کودک کجا بود؟!

قال الأمیر (ع): «لَمْ یَخْلُقِ الْأَشْیَاءَ مِنْ أُصُولٍ أَزَلِیَّةٍ وَ لَا مِنْ أَوَائِلَ أَبَدِیَّةٍ، بَلْ خَلَقَ مَا خَلَقَ فَأَقَامَ حَدَّهُ، وَ صَوَّرَ فَأَحْسَنَ صُورَتَهُ. لَیْسَ لِشَیْءٍ مِنْهُ امْتِنَاعٌ، وَ لَا لَهُ بِطَاعَةِ شَیْءٍ انْتِفَاعٌ. عِلْمُهُ بِالْأَمْوَاتِ الْمَاضِینَ کَعِلْمِهِ بِالْأَحْیَاءِ الْبَاقِینَ، وَ عِلْمُهُ بِمَا فِی السَّمَاوَاتِ الْعُلَى کَعِلْمِهِ بِمَا فِی الْأَرَضِینَ السُّفْلَى» (نهج‌البلاغه، خ163)
اشیاء را از موادّى که ازلى و داراى پیشینه باشند نیافرید، بلکه آنچه را به وجود آورد خودش حدّش را معین نمود، و آنچه را صورت داد نیکو صورت داد. چیزى از فرمانش امتناع نورزد، و او را از طاعت چیزى سودى نرسد. آگاهیش به مردگان گذشته همچون آگاهیش به زندگان باقى است، و دانش او به آنچه در آسمانهاست همچون دانش اوست به آنچه در طبقات پایین زمین است. (ترجمه انصاریان)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - فرزند 535 - کتاب 9 - سیده مریم 281 - سید احمد 274 - سید مرتضی 271 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  دروغ ِ تکثّرگرایی - حلقه میانی چیست؟ - دبیرستان سرای ایرانی - ایده پرتقالی - 
خودپیتزاسازی + دوشنبه 97 دی 24 - 11:48 صبح

هر هفته که نه
دو سه هفته یک‌بار
شاید ماهی یک‌بار حتی
در برنامه روزهای جمعه هست
پیتزا
از بیرون؟
نه
معمولاً خودمان می‌پزیم
پیتزاهای خانگی



گاهی بر عهده خودشان می‌گذارم
چینش آن را
چینش مواد پیتزا را
خیلی دوست دارند
برایشان جذّاب است
وقتی غذایشان را خودشان نظم می‌دهند
به سلیقه خود خُرد می‌کنند و مخلوط



خمیرمایه را خودم ساختم
یک فرآیند پنج روزه است
از ترکیب مساوی آب و آرد
آرد از نانوایی می‌خرم معمولاً
سبوس دارد بیشتر
خمیر آماده و پهن شده در اختیارشان گذاشتم
هر کدام هم سهمیه مساوی از مواد داخل پیتزا





زودتر از همه سیدمرتضی
بعد مریم
در نهایت سیداحمد آماده کرد
اضافه پنیر دو نفر دیگر را هم ریخت روی پیتزایش!



طاقت نداشتند
این‌پا و آن‌پا می‌کردند
جلوی فر
این‌که کی آماده می‌شود
انتظار...
لحظه به لحظه
تا نتیجه زحماتشان از فر در آید
این‌که ببینند چه کرده‌اند! :)



انسان اهل کار است
فطرتاً هست
کار کردن را دوست دارد
اگر منفعت آن مستقیم به خودش برسد
چرا؟!
زیرا انسان هَلوع است
حریص و خودخواه
اگر کار
تنها راه دستیابی به منفعت باشد
حتماً کار می‌کند
مشکل انسان‌های تنبل دقیقاً همین است
این‌که راه‌های کسب سود
بدون کار کردن
وجود دارد
اگر راه‌های میان‌بر را ببندیم
همه با جان و دل کار خواهند کرد!

«إِنَّ الْإِنسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا، إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا، وَإِذَا مَسَّهُ الْخَیْرُ مَنُوعًا، إِلَّا الْمُصَلِّینَ» (معارج:19-22)
همانا انسان حریص و بی تاب آفریده شده است؛ چون آسیبی به او رسد، بی تاب است، و هنگامی که خیر و خوشی [و مال و رفاهی] به او رسد، بسیار بخیل و بازدارنده است، مگر نماز گزاران. (ترجمه انصاریان)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - فرزند 535 - کار 38 - آشپزی 93 - سیده مریم 281 - سید احمد 274 - سید مرتضی 271 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  دروغ ِ تکثّرگرایی - حلقه میانی چیست؟ - دبیرستان سرای ایرانی - ایده پرتقالی - 
خیانت ِ معلّم + یکشنبه 97 دی 9 - 7:22 عصر

ناراحت از مدرسه آمد
خیلی ناراحت
شامش را که خورد
از عصبانیت و ناراحتی‌اش کاسته نشد
و هنگامی که پرسیدم
مرا پیچاند:
زنگ تفریح ِ آخر نذاشتن بریم حیاط
موندیم سر کلاس

ولی این نبود
این چیزی نبود که این قدر ناراحتش کند
آدم باید بچه خود را بشناسد
اصلاً خواهی نخواهی می‌شناسی
وقتی سال‌ها در کنار هم زندگی کرده‌اید

- مریم!
الآن حرف بزن
بعد دیر می‌شود
الآن بگو مشکل چیست
در مدرسه چه اتفاقی افتاده
بعد سخت‌تر می‌شود
الآن که هنوز ناراحت و عصبانی هستی بگو

اشکش سرازیر شد
معلوم بود در حال سرکوب خود است
تا بروز ندهد
اما اشک‌ها امانش ندادند
همراه با سکوت

- دختر عزیزم!
دختر گلم!
خواهش می‌کنم بگو چه شده
همین‌که بگویی نیمی از مشکل حل شده
حرف بزن و بگو در مدرسه چه شده

به حرف آمد
آن‌قدر اصرار کردم:
«امروز امتحان ریاضی رو خراب کردم»

- این دلیلش نیست
من تو رو می‌شناسم
هیچ‌وقت به خاطر یک امتحان گریه نمی‌کنی
بگو چی شده!

ناگهان ترکید بغضش
و حرف‌هایش فوران کرد:
«معلّم صبح کلاس تقویتی برای بچه‌ها گذاشته بود
به اون‌هایی که کلاسش رفته بودن سؤال‌های امتحان رو گفته بود
گفته بود همین سؤال‌ها تو امتحان میاد
فقط عددهاش رو عوض کرد
مثلاً الگونویسی اعشاری رو به اون‌ها یاد داده بود
به ما نداده بود
اون‌هایی که صبح تو کلاس تقویتی بودن
همون اول که امتحان شروع شد فوری برگه‌شونو دادن و رفتن!»

- برای کلاس تقویتی پول هم گرفته بود؟
«آره، چهار تومن!»



گفتگو را صادقانه ادامه دادم:
- ببین دختر گلم!
من سه تا سؤال ازت دارم:
1. آیا معلّم به شما خیانت کرده است؟ با دادن سؤال‌ها به شاگردان ویژه؟
2. آیا تو کوتاهی کردی در درس خواندن؟
3. کسی که خائن است باید ناراحت باشد یا کسی که خائن نیست؟

جواب‌هایش به ترتیب همانی بودند که می‌خواستم:
بله، خیر، خائن!

- مریم!
معلّم به شما بد کرده
این خیانت است
عین این است که سؤال‌های امتحان را بفروشی
فرقی با آن ندارد
این جرم است
آموزش و پرورش هم این کار را ممنوع کرده
این‌که معلّم کلاس تقویتی بگذارد
ما می‌توانیم با او برخورد شدیدی بکنیم
کافیست شکایت ببریم به اداره آموزش و پرورش
حسابش را می‌رسند

اما
بیا از طرف دیگر ماجرا نگاه کنیم
حالا مثلاً این امتحان را خراب کرده باشی
خب چه اتفاقی می‌افتد؟!
هیچ
اگر فکر می‌کنی
با این امتحان
در آخر سال «خیلی خوب»‌ نمی‌گیری
نگران نباش
آن‌قدر امتحان‌های خوب دیگر داری
و خواهی داشت
که مثل همه سال‌های پیش
با «خیلی خوب» تمام می‌کنی
پس چرا باید ناراحت باشی؟!

بیا یک برنامه بچینیم
پیشنهاد من این است
یک فرصتی به معلّمت بدهیم
صبر کنیم ببینیم چه می‌کند
برگه‌ها را صحیح کند و بیاورد
برخوردش را ببین
اگر خودش متوجه اشتباهش شد، هیچ
اما اگر
سر برگه‌ها و غلط‌های آن حساسیت به خرج داد
و آن را
معیار و ملاک ارزش‌گذاری دانش‌آموزان
بعد به جنگش می‌رویم
بعد حالش را می‌گیریم
هنوز که نمی‌دانیم چه رفتاری خواهد داشت

چه بسا هنگام تصحیح برگه‌ها بفهمد
از این‌که خیلی‌ها غلط‌های مشابه داشته‌اند
بالاخره نیمی از بچه‌های کلاس که در تقویتی نبوده‌اند
پس تو تنها نیستی در این مشکل!

کودکان باید یاد بگیرند
حل مسأله را
تحلیل و پردازش چالش‌ها را
اتفاقات همیشه می‌افتند
بزرگ شوند بیشتر
امروز باید بیاموزند
که به جای گریه
به جای قهر
به جای گوشه‌گیری و انزوا و عزلت
خود را وسط مسأله بیاندازند
آن را بررسی کنند
به جمع‌بندی و تصمیم برسند
راه حلی پیدا کنند
این را باید به آن‌ها یاد بدهیم
این وظیفه والدین است!

قال أمیرالمؤمنین (ع): «أَلَا وَ إِنَّ الظُّلْمَ ثَلَاثَةٌ: فَظُلْمٌ لَا یُغْفَرُ وَ ظُلْمٌ لَا یُتْرَکُ و ظُلْمٌ مَغْفُورٌ لَا یُطْلَبُ؛ فَأَمَّا الظُّلْمُ الَّذِی لَا یُغْفَرُ فَالشِّرْکُ بِاللَّهِ، قَالَ اللَّهُ تَعَالَى: «إِنَّ اللَّهَ لا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ»، وَ أَمَّا الظُّلْمُ الَّذِی یُغْفَرُ فَظُلْمُ الْعَبْدِ نَفْسَهُ عِنْدَ بَعْضِ الْهَنَاتِ، وَ أَمَّا الظُّلْمُ الَّذِی لَا یُتْرَکُ، فَظُلْمُ الْعِبَادِ بَعْضِهِمْ بَعْضاً» (نهج‌البلاغه، خ176)
بدانید ستم سه گونه است: ستمى که بخشیده نشود، و ستمى که باز خواست شود، و ستمى که بخشیده شود و باز خواست نشود. اما ستمى که آمرزیده نشود شرک به خداوند است، خداوند سبحان فرموده: «خداوند این گناه را که به او شرک آورند نمى آمرزد.» اما ستمى که آمرزیده شود ستم عبد بر خود است در ارتکاب بعضى از گناهان کوچک. امّا ستمى که باز خواست شود ستم بعضى از مردم بر بعض دیگر است. (ترجمه انصاریان)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - فرزند 535 - سیده مریم 281 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  دروغ ِ تکثّرگرایی - حلقه میانی چیست؟ - دبیرستان سرای ایرانی - ایده پرتقالی - 
حدّ ِ صداقت + جمعه 97 دی 7 - 5:0 صبح

سیب زرد ریز و نقلی
تازه از سه‌شنبه‌بازار خریده
نفری چهارتا در کیسه کردم:
- بچه‌ها هر زنگ تفریح یک سیب!

سیداحمد پاسخ داد:
«اگر هر زنگ دو تا سیب بخوریم که به دو زنگ آخر نمی‌رسه!»
- پسرم! مگه من چی گفتم؟
«تو گفتی هر زنگ دو سیب»

وقت آموزش
همیشه این لحظات را دوست دارم
اصلاً دنبالشان می‌گردم
دلم می‌خواهد پیش بیاید
اتفاق بیافتد
تا فوری از آب گل‌آلود بگیرم
ماهی‌هایی را که وقت گرفتن‌شان رسیده است! د:

- ببین سیداحمد!
تو باید مراقب صحبت کردنت باشی
اگر بخواهی راستگو باقی بمانی

تعجب کرده بود
عمداً خواستم تعجب کند
تحیّر مهم است
حیرانی در ابتدای کلام
سؤال پیش بیاید خوب است
دقّت را زیاد می‌کند
توجه را
تعجب توجه می‌آورد
وقتی سؤال در ذهنش شکل بگیرد
دیگر من آموزش را شروع نکرده‌ام
اوست که یادگیری را آغاز کرده است
اول ارائه نیست
مطالبه است
و این مهم است
خیلی مهم



- نگاه کن!
وقتی تو صدایی را شنیده‌ای
فقط می‌توانی درباره شنیدن خودت حرف بزنی
نه فراتر از آن
تو می‌توانی بگویی: «من شنیدم که او گفت دو سیب»
نه بیشتر
تو نباید بگویی: «او گفت دو سیب»
این حدّ صداقت است!

قبول کرد
فهمید و قانع شد

اما خودمانیم
ما خودمان چطور؟
به دور و برمان بنگریم
در شبکه‌های اجتماعی
در خبرگزاری‌ها و خبرسازی‌ها
مطلبی را که خوانده
از منبعی غیرمعتبر
چطور با قطع و یقین نقل می‌کند
تکرار می‌کند و بازنشر
راست و حسینی
چقدر از ما
در زندگی روزمره‌مان
حدّ صداقت را نگه می‌داریم؟!

قال المولی (ع): «رَحِمَ اللَّهُ امْرَأً سَمِعَ حُکْماً فَوَعَى وَ دُعِیَ إِلَى رَشَادٍ فَدَنَا وَ أَخَذَ بِحُجْزَةِ هَادٍ فَنَجَا؛ رَاقَبَ رَبَّهُ وَ خَافَ ذَنْبَهُ، قَدَّمَ خَالِصاً وَ عَمِلَ صَالِحاً، اکْتَسَبَ مَذْخُوراً وَ اجْتَنَبَ مَحْذُوراً، وَ رَمَى غَرَضاً وَ أَحْرَزَ عِوَضاً، کَابَرَ هَوَاهُ وَ کَذَّبَ مُنَاهُ، جَعَلَ الصَّبْرَ مَطِیَّةَ نَجَاتِهِ وَ التَّقْوَى عُدَّةَ وَفَاتِهِ، رَکِبَ الطَّرِیقَةَ الْغَرَّاءَ وَ لَزِمَ الْمَحَجَّةَ الْبَیْضَاءَ، اغْتَنَمَ الْمَهَلَ وَ بَادَرَ الْأَجَلَ وَ تَزَوَّدَ مِنَ الْعَمَلِ.» (نهج‌البلاغه، خ76)
خداوند رحمت کند مردى را که حکمتى بشنود و آن را حفظ نماید، دعوت به هدایت شود و به آن نزدیک گردد، و دامن هدایتگرى را بگیرد و نجات یابد. خداى را پاس دارد، و از گناه خود بترسد. تلاش خالص پیش فرستد، و عمل صالح انجام دهد. ذخیره سودمند بیندوزد، و از حرام دورى گزیند. تیر به نشانه زند، و پاداش آخرتى بیابد. بر هواى نفس غلبه کند، و آرزویش را تکذیب نماید. صبر را مرکب نجات قرار دهد، و تقوا را توشه پس از مرگ کند. در راه روشن قدم نهد، و ملتزم راه روشن شود. مهلت را غنیمت داند، با عمل خود بر اجل پیشى گیرد، و از عمل خود زاد و توشه بردارد. (ترجمه انصاریان)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - فرزند 535 - سید احمد 274 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

<   <<   16   17   18   19   20   >>   >

شنبه 103 اردیبهشت 29

امروز:  بازدید

دیروز:  بازدید

کل:  بازدید

برچسب‌های نوشته‌ها
فرزند عکس سیده مریم سید احمد سید مرتضی مباحثه اقتصاد آقامنیر آشپزی فرهنگ فلسفه خانواده کار مدرسه سفر سند آموزش هنر بازی روحانیت خواص فیلم فاصله طبقاتی دشمن ساخت انشا خودم خیاطی کتاب جوجه نهج‌البلاغه تاریخ فارسی ورزش طلاق
آشنایی
عکس - شاید سخن حق
السلام علیک
یا أباعبدالله
سید مهدی موشَّح
آینده را بسیار روشن می‌بینم. شور انقلابی عجیبی در جوانان این دوران احساس می‌کنم. دیدگاه‌های انتقادی نسل سوم را سازگار با تعالی مورد انتظار اسلام تصوّر می‌نمایم. به حضور خود در این عصر افتخار کرده و از این بابت به تمام گذشتگان خود فخر می‌فروشم!
فهرست

[خـانه]

 RSS     Atom 

[پیام‌رسان]

[شناسـنامه]

[سایت شخصی]

[نشانی الکترونیکی]

 

شناسنامه
نام: سید مهدی موشَّح
نام مستعار: موسوی
جنسیت: مرد
استان محل سکونت: قم
زبان: فارسی
سن: 44
تاریخ تولد: 14 بهمن 1358
تاریخ عضویت: 20/5/1383
وضعیت تاهل: طلاق
شغل: خانه‌کار (فریلنسر)
تحصیلات: کارشناسی ارشد
وزن: 125
قد: 182
آرشیو
بیشترین نظرات
بیشترین دانلود
طراح قالب
خودم
آری! طراح این قالب خودم هستم... زمانی که گرافیک و Html و جاوااسکریپت‌های پارسی‌بلاگ را می‌نوشتم، این قالب را طراحی کردم و پیش‌فرض تمام وبلاگ‌های پارسی‌بلاگ قرار دادم.
البته استفاده از تصویر سرستون‌های تخته‌جمشید و نمایی از مسجد امام اصفهان و مجسمه فردوسی در لوگو به سفارش مدیر بود.

در سال 1383

تعداد بازدید

Xکارت بازی ماشین پویا X