سفارش تبلیغ
صبا ویژن
این آگهی ارتباطی با نویسنده وبلاگ ندارد!
   

خداوند متعال، هرگاه بنده ای را دوست بدارد، روزی اش را به اندازه قرار می دهد . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]

تازه‌نوشته‌هاآخرین فعالیت‌هامجموعه‌نوشته‌هافرزندانم

[بیشتر]

[بیشتر]

[بیشتر]

[بیشتر]

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
مسأله شناخت 3 + یکشنبه 99 شهریور 2 - 4:0 صبح

حالا اگر از شهید مطهری ره بپرسیم
چطور مطمئن می‌شوی و یقین می‌کنی
به این علم‌ها
این‌که خطا نکرده‌ای
آیا آزمون می‌کنی؟
پاسخ می‌دهد:
حس خطا نمی‌کند
پس نیاز به آزمون نیست
خطا در نسبت دادن موضوعات به احکام است
مثلاً
سیاهی از دور می‌بینی
حس فقط همین را می‌گوید:
یک سیاهی از دور نزدیک می‌شود
حالا
فکر خطا می‌کند
در نسبت دادن موضوع:
برادرم دارد می‌آید
وقتی نزدیک می‌شود
می‌بینی پسر همسایه است!
خطا بود
حالا خطا آیا مال حس بود؟

شهید مطهری حس را جبری می‌داند
پس خطا ندارد
خطا مربوط به اختیار بشر است
جایی در مقام تفکر
جایی در نفس انسان

پس در نظریه اصالت وجود و اصالت ماهیت
نیازی اصلاً به آزمون نیست
آزمون هم اصلاً ربطی به علم ندارد
تو یک‌بار هم ببینی علم پیدا می‌کنی
تکرار که نمی‌خواهد!

اما اگر بپرسی
پس چطور یقین داری که این ماهیت که در ذهن توست
عین ماهیت خارجی‌ست
پاسخ شهید مطهری این است
در پاورقی اصول فلسفه می‌فرماید:
اگر علم ما حتی اندکی با واقعیت تفاوت می‌داشت
ماهیت ذهنی
با ماهیت خارجی
اگر عین هم و منطبق بر هم نبودند
شک حاکم می‌شد
نه فقط بر یک علم
بر تمام علوم ما
یعنی دیگر هیچ علمی در ما پیدا نمی‌شد
زیرا
ما در تمام علوم خود شک می‌کردیم
شک مطلق می‌شد
اما
ما
می‌دانیم که علم‌هایی داریم
می‌دانیم و یقین داریم که این سفید است
آن سیاه است
خودمان هستیم و زنده‌ایم
این علم‌هایی که می‌دانیم وجود دارند
نشان می‌دهند که شک مطلق نیست
پس
همه علم‌ها منطبق بر واقع هستند

این برهان خلف است
یک روش در منطق صوری
که در منطق ریاضی هم کاربرد دارد
اگر و فقط اگر پ آن‌گاه کیو
پس: اگر کیو پریم آن‌گاه پ پریم
حالا اگر دانستیم که کیو نیست
نتیجه می‌گیریم که پ هم نیست

خب تکلیف آزمایش چه شد؟
آزمون مال اصالت وجود و ماهیت که نیست
مربوط به شناخت‌شناسی‌های تجربه‌گراست
آن‌هایی که
معتقد به خطای حس هستند
و معتقد به استقراء
منطق ارسطویی
استقراء را علم‌آور نمی‌داند
فقط قیاس
قیاس برهانی
با همان چهار شکلی که در منطق دارد
شکل اول معروف است
باقی شکل‌ها هم به همان باز می‌گردد:
الف ب است
ب  جیم است
پس: الف جیم است

این قیاس است
ولی این استقراء:
این الف ب است
این‌یکی الف هم ب است
آن‌یکی الف هم ب است
...
پس: هر الف ب است

[ادامه دارد...]


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: مباحثه 267 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
مسأله شناخت 2 + یکشنبه 99 مرداد 26 - 4:0 صبح

این ماهیت سه وعاء و سه فضا برای خود دارد
گاهی در نفس الأمر است
آن‌جایی که واقعاً هست و همیشه بوده
حتی اگر هنوز وجود خارجی پیدا نکرده باشد
افلاطون مدعی بود
مدعی این‌که ماهیت در نفس‌الأمر هست
نام آن را مثال گذاشته بود
نظریه معروف به مُثُل افلاطونی
این‌که
هر ماهیتی به صورت مستقل از وجود
جایی در جهان زندگی می‌کند

حالا اگر موجود شود
در خارج
همین ماهیت وجود خارجی پیدا می‌کند
اگر هم به ذهن بیاید
وجود ذهنی

علم چه می‌شود
علم در اصالت وجود «وحدت عالم و معلوم» بود
«حضور مجرّد لمجرّد»
در اصالت ماهیت
«وحدت دو ماهیت» است
یک ماهیت در ذهن من است
یک ماهیت در خارج از ذهن من
اگر هر دو یکی باشند
پس من علم دارم به واقعیت

حالا وقتی از روش کسب علم سؤال می‌کنیم
اصالت وجودی می‌گوید باید بروی در عالم معنا
در عالم وجود
و نفس مجرّد تو با نفس مجرّد آن واقعیت وحدت پیدا کند
اگر هم واقعیت مادّی بود
بالأخره که یک علّت و فاعل مجرّد دارد
با آن متحد می‌شوی
و چون آن علّت واجد تمام خصوصیات معلول است
پس با معلول هم متحد شده‌ای

پس
اصالت وجود
راه حل عرفانی دارد
برای دستیابی به علم

اما اصالت ماهیت
راه حل ذهنی
می‌گوید هر علمی از علمی دیگر بیرون می‌آید
باید حیوان را بشناسی
ماهیت آن را
ماهیت ناطق را هم که بشناسی
این دو ماهیت را به هم ضمیمه می‌کنی
می‌شود انسان

هر تصوّری وابسته می‌شود به تصوّراتی قبلی
تا برسد به تصوّرات و تصدیقات بدیهی
آن‌هایی که دیگر نیاز به کسب نداشته باشند
نزد هر انسانی حاضر باشند
بالفطره
یا بالغریزه
یا به واسطه شهرت
یا به واسطه مسلّم بودن
کلا می‌شود اقسام بدیهیات که در منطق ذکر شده
تفکر هم می‌شود حرکت از معلومات به سوی مجهولات

[ادامه دارد...]


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: مباحثه 267 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
مسأله شناخت 1 + یکشنبه 99 مرداد 19 - 7:0 صبح

در کتاب درسی علوم هفتم(به پیوست) در فصل اول سعی شده است که دانش آموز را با روش علمی و مراحل آن آشنا کند. در راهنمای معلم به طور خلاصه آورده شده است که:
ارسطو و پیروانش برای کشف واقعیات، استدلال قیاسی را به کار برده اند. فرانسیس بیکن، شیوه? دیگری به نام استدلال استقرایی را مطرح کرده است. دانشمندان با ترکیب مهم ترین جنبه های دو روش قیاسی و استقرایی یعنی تلفیق تفکر و تجربه، روش جدیدی را به نام روش علمی معرفی کرده اند.
روش علمی دارای مراحل زیر است:
1- احساس مشکل یا مسئله
2- تعیین یا تعریف مسئله
3-پیشنهاد راه حل برای حل مسئله(صورتبندی فرضیه)
4-آزمون فرضیه
5-نتیجه گیری

دو سوال داشتم:
نخست اینکه تا جایی که می دانم  با آزمایش کردن(در شماره ی 4) نه می توان یک فرضیه را تایید کرد و نه می توان آن را رد کرد. بنابرین چگونه می توان به صحت یک فرضیه پی برد؟ شهید مطهری در کتاب شناخت در بحث معیار شناخت می فرمایند که معیار شناخت، شناخت است.  در واقع معیار هر شناختی، شناختی دیگر است تا بدانجا که به شناختی برسیم که معیار ندارد که در واقع همان اصولی می شود که فرض می کنیم.
در این شرایط اگر معیار شناخت را شناخت فرض کنیم،‌ آنگاه نقش آزمایش در روش علمی چه خواهد بود؟

سوال دوم اینکه اگربخواهیم به عنوان یک معلم، روش علمی را به دانش آموزان کلاس هفتم بیاموزیم، چه راهکاری پیشنهاد می دهید؟


هزاران مکتبی که در شرق و غرب پدید آمده
این‌همه نظریه متفاوت
همه بحث‌ها
همه دعواها
همه سر «شناخت» است
معرفت‌شناسی
این‌که علم چیست
و
چگونه حاصل می‌شود

پوزیتویسیم
تجربه‌گرایی
عرفان
فلسفه اصالت ماهیت
اصالت وجود
همه و همه
تفاوت اصلی‌شان
در روش شناخت است
در
متدی که ارائه می‌کنند

علامه طباطبایی ره
قائل به اصالت وجود است
حکمت متعالیه
با برداشت خاصی که خود دارد
از صدرا
«واقع» را «وجود» می‌داند
هستی
پس
اگر قرار باشد من به واقع علم پیدا کنم
یعنی
من که هستی هستم
به
واقع که هستی است
تنها یک راه وجود دارد
این‌که
من و واقع با هم متحد شویم
یکی باشیم
می‌شود «اتحاد عقل و عاقل و معقول»
مرحله یازده از کتاب نهایةالحکمة

شهید مطهری اما
علی‌رغم این‌که اصالت وجودی‌ست
در مباحث نظری
روش اصالت ماهیتی‌ها را توضیح می‌دهد
در بحث شناخت
یعنی منطق صوری یا ارسطویی

اصالت ماهیت
واقع را «ماهیت» می‌داند
یعنی
آن‌چه در جواب «چیستی» پاسخ می‌دهیم
آن چیست؟
آن حیوان ناطق است
این چیست؟
این جسم ذوابعاد ثلاثه است
ماهیت را اصل می‌داند
یعنی
وجود آمده و روی ماهیت نشسته
ولی
اصل واقعیت همان ماهیت شیء است

به عبارت ابن سینا:
خدا زردآلو را که زردآلو نمی‌کند
ماهیت زردآلو بوده
خداوند به زردآلو هستی می‌بخشد
و زردآلو هست می‌شود
و تمام آثار زردآلویی خود را بروز می‌دهد!

[ادامه دارد...]


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: مباحثه 267 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

<      1   2   3   4   5      

پنج شنبه 103 آذر 22

امروز:  بازدید

دیروز:  بازدید

کل:  بازدید

برچسب‌های نوشته‌ها
فرزند عکس سیده مریم سید احمد سید مرتضی مباحثه اقتصاد آقامنیر آشپزی فرهنگ فلسفه خانواده کار مدرسه سفر سند آموزش هنر بازی روحانیت خواص فیلم فاصله طبقاتی دشمن ساخت انشا خودم خیاطی کتاب جوجه نهج‌البلاغه تاریخ فارسی ورزش طلاق
آشنایی
مسأله شناخت - شاید سخن حق
السلام علیک
یا أباعبدالله
سید مهدی موشَّح
آینده را بسیار روشن می‌بینم. شور انقلابی عجیبی در جوانان این دوران احساس می‌کنم. دیدگاه‌های انتقادی نسل سوم را سازگار با تعالی مورد انتظار اسلام تصوّر می‌نمایم. به حضور خود در این عصر افتخار کرده و از این بابت به تمام گذشتگان خود فخر می‌فروشم!
فهرست

[خـانه]

 RSS     Atom 

[پیام‌رسان]

[شناسـنامه]

[سایت شخصی]

[نشانی الکترونیکی]

 

شناسنامه
نام: سید مهدی موشَّح
نام مستعار: موسوی
جنسیت: مرد
استان محل سکونت: قم
زبان: فارسی
سن: 44
تاریخ تولد: 14 بهمن 1358
تاریخ عضویت: 20/5/1383
وضعیت تاهل: طلاق
شغل: خانه‌کار (فریلنسر)
تحصیلات: کارشناسی ارشد
وزن: 125
قد: 182
آرشیو
بیشترین نظرات
بیشترین دانلود
طراح قالب
خودم
آری! طراح این قالب خودم هستم... زمانی که گرافیک و Html و جاوااسکریپت‌های پارسی‌بلاگ را می‌نوشتم، این قالب را طراحی کردم و پیش‌فرض تمام وبلاگ‌های پارسی‌بلاگ قرار دادم.
البته استفاده از تصویر سرستون‌های تخته‌جمشید و نمایی از مسجد امام اصفهان و مجسمه فردوسی در لوگو به سفارش مدیر بود.

در سال 1383

تعداد بازدید

Xکارت بازی ماشین پویا X