فوقالعاده بود بحثی بسیار کاربردی و جالب چه سرمایه عظیمی در این حوزهها مضبوط است رهبری هم حق داشته چنین تمثیل جالبی در باب حوزه بیان فرموده سرمایه حوزه را به رودخانه عظیم پرآبی تشبیه کرده که حتی مزارع اطراف آن نیز قادر به بهرهبردن از آن نیستند به جهت سطح بالای آب این رودخانه باید کانالهایی ساخت و مسیردهی کرد و آورد تا پای کشتزارهای زراعی که آب آن همه زمینها را سیراب نماید در هشتمین دیدارش با شورای عالی حوزه فرموده این مطلب را 16 بهمن 1387
تا وقتی مقدمات و سطح را میخواندم عظمت این دستگاه الهی را نیافته بودم اما امروز درس خارج هر روزش یک اعجاز است انگشت به دهان میمانی از حدّت ذهنی علمای دهر و تراوشات علمی بزرگان و فضلا سرچشمه علم نه تنها نخشکیده و راکد نشده در حوزه که فوران میکند از همه سو و به حیرت میاندازد انسان را در هر بابی که باز میشود دریایی پیداست و غواصی میخواهد شبانهروز مشغول به غوص که گهرها تمام وجودت را انباشته میکند اگر مرد این کارزار باشی و وقتت را به روزمرگی تلف نکنی امروز اما بحث کارکرد ارتکاز در تفقه مرا وادار کرد این وجیزه را بنویسم و در وبلاگ گذارم و حیرانی خود را فخر بر دیگران کنم
درس اصول بود و استاد در بیان قرائن غیرلفظیه به مبحث ارتکازات رسید و نقش آن را که بیان داشت خشکم زد مثالی گفت و عیناً ذکر میکنم تا وجه تأملی باشد مر خوانندگان گرامی را اصل بحث این است که اگر ارتکاز در جامعه شکل گرفته باشد بر مطلبی قید میشود در تمامی عقود و ایقاعات و عدم ذکر آن هم کفایت نمیکند برای عدم لحاظ آن مثال این است عقد ازدواج دائم صورت گرفته است در جامعهای که زنان وظیفه شیردهی فرزند را و انجام امور منزل و کار در خانه را عرفاً بر عهده دارند حال زوجه ادعا کند بعدالعقد که نه کار منزل میکنم و نه فرزند را شیر میدهم و مطالبه وجه کند بر هر دو آن ارتکاز شرط ضمن عقد ایجاد کرده و زوجه حق مطالبه اجرت نخواهد داشت چه که ارتکاز مانند این اثر خواهد کرد که در ضمن عقد دائم زوج شرط کرده است کار بدون اجرت و شیردهی فرزند را بدون مطالبه وجه این را نظر فقهی آیة الله العظمی تبریزی میدانست که تبحّر این مرد بزرگ در فقه جای تردید برای هیچ حوزوی ندارد خدا رحمت کند او را که تا بود درس فقه او مشتهر به أقوی دروس فقهی بود در حوزه همانگونه که درس آیةالله العظمی وحید مشتهر است به بهترین خارج اصول شاگرد تبریزی بوده است این استاد اصول ما
مطلبش آنقدر در نظر واضح میآید که از هر زوجی بپرسی اقرار دارد به این که حینالعقد حتی تصور نمیکرده زوجه قصد اجرتالمثل داشته باشد بعد از عروسی و استقرار در منزل زوج اینکه ارتکازات شرط ضمن عقد میسازد برای همه ما آشکار است که وقتی کتابی را میخریم و صفحاتی از آن نافرم جاخورده باشد و یا پارگی و تاخوردگی داشته باشد طلب میکنیم از فروشنده که تعویض نماید و اگر بگوید: «تو فلان کتاب را میخواستی و نگفتی که برگههایش تاخوردگی نداشته باشد» اعتراض میکنیم که: «مگر هر چیزی گفتنی است؟ هر کسی میداند که کتاب باید چنین باشد» و این استناد به ارتکاز عمومی جامعه در باب خرید و فروش و معاملات دادگاه هم اگر بکشد کار را قاضی اذعان میکند به همان ارتکاز که اگر چه در صیغه بیع خریدار ذکر نکرده شرایط مبیع را (کتاب) اما چون در ذهن داشته به تبع ارتکاز جامعه جزء شرایط مبیع بوده و بایستی مراعات میکرده بایع این شرط ناگفته را در ازدواج اما امروز در جامعه گرفتار ما این مقوله بابی وسیع میگشاید برای جلوگیری از بسیاری ستمها که روا داشته میشود به بهانه چیزی که در اسلام بنا داشته شده ولی به تبع ارتکاز جامعه شرط جایزی در کنار آمده ناگفته که پس از عقد شرعی ازدواج دائم به صورت شرط لازم غیرلفظی واجب میکند اموری را بر زوج و زوجه شگفتا که چه باب موسّعی است این مطلب و چه درها میگشاید برای تفقه در امور جدیده و برای حل مشکلات مظالمی که همهمان کم و بیش ظلم بودن و خلاف عدالت آن را درک میکنیم ولی به واسطه نارسائی اندیشه دینیمان کنه آن را نیافته و به احترام دین ساکت میمانیم باب این تظالمها اگر برچیده شود خیلی از نگرانیهای جوانان برطرف میشود و خیلی از تخالفها و درگیریها به حکمی ساده از فقه برچیده میشود خدا حفظ کند علمای اسلام را عجب فقه عظیمی دارد این شیعه قدرش را بدانیم! برچسبهای مرتبط با این نوشته:
|