ممنون در مورد سئوال اول، چون شما فرمودید: مدلی برای تلاش جمعی در مسیر اجتهاد. منظورم این بود که توانستید که با مدل پژوهشی استاد کاری را انجام دهید؟ اگر پاسخ همان کلان بودن است، به نظرتان چگونه میتواند یک نظام به یک فکر اعتماد کند؟ با توجه به همان نکته که فرمودید: عمل کردن به نظریه همان ازمون است. اما در مورد مباحثات خودتان: سئوالم این است که متن محور است ویا ....؟ ممکن است کمی فضولی باشد اما:چه سرفصلی هایی را مورد بحث قرار میدهید؟ حال سئوال سوم: بنده چگونه با اندیشه های استاد بیشتر و منظم تر آشنا شوم؟ مرسوم است،سیر مطالعه ارائه میشود. البته نکته ای که فرموید یادم هست که: در اثار استاد تفکیک موضوعات ممکن و صحیح نیست. سؤال سوم را پیش از این اشارهای کردم به سرفصلهای اصلی مباحث و شاید هم یک سیر اجمالی در آن قابل مشاهده باشد
طبیعتاً وقتی همه مباحث مبتنی بر فلسفه تحوّل یافته باشد ابتدا نمیشود فلسفه را ندید فلسفه اصالت فاعلیّت را به نظر میرسد باید مقدّم داشت بر مباحث اصول و اقتصاد و سایر اما اصالت فاعلیت نیز از نقد اصالت ذات، اصالت ربط و البته اصلاحاتی در اصالت تعلّق حاصل میشود به نظر میرسد بدون دیدن آن بحثها دستیابی به حاقّ اصالت فاعلیّت ممکن نباشد
و بعد از این فلسفه، روش زاییده میشود روش تکثیر اصطلاحات، روش تعریف، روش تولید معادلات
و در انتها سه مدل اجرایی برای مدیریت تحقیقات در حوزه در دانشگاه و برای پیادهسازی در محیط اجرا یعنی نظام
اگر طراحی سیر مطالعاتی مباحث استاد حسینی(ره) را به خود ایشان واگذاریم ایشان چنین روندی را پیشنهاد کردهاند در جدولی که دقیقاً به همین دلیل تولید نمودند: جدول طبقهبندی آموزشی مهندسی نظام اجتماعی
[تصویر در اندازه بزرگ] کل آموزش را به سه مقطع اصلی تقسیم مینمایند آشنایی فرد با «روند دستیابی فرهنگستان به تئوری جدید در مهندسی نظام اجتماعی» آشنایی با «ارکان مدل نظری» این تئوری و آشنایی با «مدل تحقق آن»
در مقطع اول فرد باید اصول انکارناپذیر را بفهمد که زیربنای اندیشه فلسفی آسیدمنیر هستند تغایر، تغییر، هماهنگی سپس با مسائل اغماضناپذیری آشنا شود که مبنای نقد فلسفی و تولید فلسفی قرار خواهند گرفت نسبت میان وحدت و کثرت نسبت میان زمان و مکان و نسبت میان اختیار و آگاهی اینها چالشهای هر فلسفهایست فلاسفه به دنبال پاسخ به این پرسشهای بنیادین بودند که به ورطههای عمیق حق و باطل درغلطیدند در مرحله بعد که از مراحل اجتنابناپذیر اصالت ربط، تعلّق و فاعلیت گذر میکند هر بار باید همین مسائل غیرقابل اغماض را تحلیل نماید هر بار با یک مبنای فلسفی جدید هر مبنای فلسفی که بتواند تئوری واحدی ارائه نماید که همه این نسبتها را توصیف نماید و تلائم نظری داشته باشد تئوری مقبول خواهد بود که اصالت فاعلیت ظاهراً میتواند اینجاست که روند پایان مییابد
جدول فوق از آخرین تولیدات استاد حسینی (ره) است ظاهراً پانزده جلسه هم آموزش دارد که خود استاد آن را تشریح کردهاند جزواتش موجود است یک بروشور کوچک هم هست به رنگ زرد تمام این جدول را به صورت خلاصه توضیح میدهد ایشان این جدول را شاید بتوان گفت به عنوان یک سیر مطالعاتی ترسیم نمودهاند.
متنمحور در پاسخ به سؤال دوم عرض کردم فلسفه را بحث کرده بودیم روش را دو دوره بحث کردیم با دوستان روش تعریف را منظورم است اکنون درگیر اصول هستیم دوره اول، مبادی اصول را اینبار البته تحلیلی بحث میکنیم با دقت با توجه بر خلاف بار قبل که پنج سال پیش بحث کردیم این یکسالی که درگیر این بحث هستیم هدفمان با دوستان فهم تمامی نقطههای خلأ بحث است و یافتن حلقههای مفقوده
اما نسبت به پرسش اول اجتهاد اجتهاد از مجتهدین سر میزند باید آن بزرگواران کاری انجام دهند ظاهراً تنها مجتهدی که مباحث استاد حسینی(ره) را پذیرفته جناب آقای میرباقری باشد ایشان در درسهای خارج سنوات پیش لابهلای مباحث الفاظ بعضی نظریات استاد حسینی(ره) را هم گنجاند که جزواتش موجود است فجر ولایت مباحث ایشان را منتشر میسازد سال گذشته هم یک درس فقه حکومتی شروع کردند البته در مبانی فقه حکومتی که به سیزده جلسه منتهی شد و ادامه نیافت
بنده گمان میکنم تحوّل فرهنگی نیاز به یک بستر عام فرهنگی در جامعه دارد و این بستر از دو راه تأمین میگردد ابتدا توجه خواصّ و دوم افزایش انتظارات عوامّ از خواصّ توجه خواصّ تأمین نمیشود مگر به حوادث شدید اجتماعی فتنهها یعنی که التفات برایشان فراهم شود نسبت به ناتوانی مبانی علمیای که در دست دارند و همین فتنهها انتظارات عوامّ را نیز افزایش میدهد
انقلاب ایران را اگر مورد دقّت قرار دهیم سال 42 همه منتظر یک تغییر بودند فشار سیاسی و اجتماعی بیحدّ شده بود در نفی شرایط موجود همه گروهها متفق بودند از مسلمان مذهبی و هیئتی گرفته تا تودهای و خلقی چپ و راست تا روشنفکر غربزده و غیرغربزده تا نهضت آزادی و ملّیمذهبیها حتی ملّیغیرمذهبیها در اینکه شرایط قابل تحمّل نیست
امام (ره) وقتی در این شرایط قیام کرد علناً سخنرانی کرد و 15 خرداد را شکل داد همه این گروهها به حرکت ایشان پیوستند به تدریج و یک به یک یعنی خواصّ به تفاهم رسیدند که باید پشت امام (ره) را بگیرند خواصّ در تمامی این گروهها و نحلهها و خواصّ بودند که مردم را به میدان آوردند و حضور مردم معادلات را تغییر داد
گروهی از مؤمنین انتقاد میکردند و از امام (ره) میخواستند که مثلاً بعضی از خواص را از دور خود دور نماید در نوشتههای تاریخی هست ولی امام (ره) همه را به دور خود راه داد و نهضت را با همه گروههای خواصّ پیش برد تا به پیروزی رسید حتی آن دسته از خواصی که قطعاً با تحقق نظام اسلامی موافق نبودند ولی در اصل مخالفت با وضع موجود شاهنشاهی با امام (ره) همراهی کردند بعد از انقلاب البته این گروهها بعضیشان جدا شدند رفتند و مسیر دیگری پیمودند
باید تحلیل کرد آن اتفاق را اینکه چه فشاری به خواصّ آمد که حق و ناحق در جهت ایمان و در جهت غیرایمان همه این خواصّ به یک جمعبندی واحد رسیدند «ادامه وضع موجود در عرصه سیاسی امکان ندارد» اینکه: «باید تغییراتی در نظام سیاسی روی دهد» این جمعبندی تا شکل نگرفته بود همه تلاشهای مدرس و کاشانی به ثمر ننشست و حتی شیخ فضلالله را هم شاگرد برجسته میرزای شیرازی آن مجتهد برجسته و دانشمند بر دار کردند و اعدام نمودند
در عرصه فرهنگ هم چنین است فتنه 88 که رخ داد گروههای خودی فوراً تحلیل کردند به نظرشان آمد که ضعف جبهه خودی از دست کم گرفتن اینترنت است بودجههای شگفتآوری را به این فضا آوردند سایتهای خبری جدیدی به راه افتاد و امروز گمان میکنند فضای فرهنگی نظام را در اختیار گرفتهاند لذا به آرامش نسبی رسیدند در حالی که مشخصاً در اختیار داشتن فضای مجازی نمیتواند مانعی برای چالش فرهنگیای باشد که منشأ آن ناکارآمدی مدلهای اقتصادی اداره نظام است لذا به نظر میرسد هنوز باب فتنه سد نشده و فتنههای بعدی امتحانهای الهی ابتلائاتی که روی خواهد داد یک به یک استحکامات را از ما میگیرد و ما وقتی دانستیم پشتمان به این مفاهیم گرم نیست و مدلهای موجود ما را در وسط میدان نبرد حق و باطل تنها میگذارند خواصّمان آماده تغییر وضع فرهنگی موجود میشوند آماده پذیرش «تحوّل در حوزه» آماده پذیرش «تحوّل در علوم انسانی» آماده پذیرش «تحوّل در اقتصاد و دستیابی به اقتصاد مقاومتی» آماده برای همه مطالبات رهبری همینها را حضرت آقا پیوسته مطالبه فرمودند خواصّ اما در باورهای خود گم شدهاند این باورها به تدریج فروخواهد ریخت
آن لحظه است که ما نیازمند یک امام امت خواهیم بود دانشمندی که بتواند محکم بایستد و رسماً اعلام کند باید وضع موجود علوم انسانی تغییر یابد خواصّ تسلیم خواهند شد همراه شده و به لطف حضرت حق مسیر انقلاب فرهنگی هموار خواهد گشت امید که چنین روزی بیاید
اعتماد به یک نظریه کلان اینطور شکل میگیرد قطعاً یک نظام نمیتواند بیمحابا هر نظریه منفرد و متفرّدی را ملحوظ نظر قرار دهد و تمام منابع خود را به آن بسپارد ولی توفندگی موانع و مشکلات و استقامت در تبیین نظریه اگر هر دو هم نظام و هم صاحب نظریه در جهت واحد الهی قرار داشته باشند امداد در راه است در زمان مناسب این دو به هم خواهند رسید و اعتماد من حیث لایحتسب فراهم میگردد
نمیدانم چقدر این مطالب برای شما قابل پذیرش باشد ولی برای من که پذیرفتنی به نظر میرسد موفق باشید برچسبهای مرتبط با این نوشته: مباحثه 267 - آقامنیر 117 -
|