وقتی کودک بودیم نه فقط دبستان حتی در راهنمایی و دبیرستان نیز همیشه درگیر «نمره» بودیم عددی که شاخص ارزیابی وضعیت تحصیلیمان بود دو عدد «20» و «-0-» معنایی خاص در زندگی ما پیدا کرده بودند فراتر از عدد بودن مفهومی ارزشی داشتند
بعدترها وقتی دختر خودم مدرسهای شد پارسال دیدم ارزشیابی «کمّی» را به «کیفی» بدل کردهاند کارنامهای که مدرسه داد یک فهرست از «خیلی خوب» بود چیزی معادل مثلاً A یا +A در کشورهای غربی
امسال اما باز هم وضع تغییر کرد امروز رفتم و این کارنامه را گرفتم:
[بزرگنمایی] برای پسرم است ارزشیابی کیفی را هم ارتقاء داده «توصیفی» کردهاند کاملاً بیانگر وضعیت اخلاقی و دانشی و روانی دانشآموز حتی چیزی فراتر حسّ و حال و روحیّات او را نشان میدهد
این خیلی خوب است اینکه شاخصها اینطور تفصیلی باشند و اینطور دقیق وضعیت فرد را نشان دهند قطعاً بهتر میتوان برای ارتقاء وضعیت او برنامهریزی کرد اما...
وقتی کارنامه را به ما ندادند و گفتند: قرار نیست بدهیم! (من آن را در کسری از ثانیه در همان مدرسه تصویربرداری کردم!) از وزارتخانه بخشنامه کردهاند انگار که فقط به رؤیت اولیاء برسد و از مدرسه خارج نشود گفتند قرار است بایگانی شود در پرونده دانشآموز برای همیشه...
وقتی این را شنیدم به فکر فرو رفتم گذشته ما پنهان است جز یک نمره و معدّل نهایی چیزی باقی نمانده است اگر امروز این گزارشهای تفصیلی از کودکان جمع شود اگر همین رویه در دورههای بعدی آموزشی هم به کار گرفته شود بیست سال بعد سی سال بعد این فرد چه گذشته نگرانکنندهای خواهد داشت وقتی بخواهد مسئولیتی بر عهده بگیرد وقتی مسئولیتی را بر عهده گرفت چه دادههای حجیمی از گذشته وی در اختیار دوست و دشمن قرار خواهد داشت؟!
روزی خواهد رسید که مثلاً در نقد فلان حرف رئیس جمهور، رسانهها بگویند: «آقای پرزیدنت در دوره دبستان نیز سابقه چنین رفتاری داشته است و فلانطور به جهان مینگریسته است!» برچسبهای مرتبط با این نوشته: مدرسه 36 -
|