سفارش تبلیغ
صبا ویژن
این آگهی ارتباطی با نویسنده وبلاگ ندارد!
   

دانشمند، سلطان خدا در زمین است، پس هرکه با وی در افتد بر افتد . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]

تازه‌نوشته‌هاآخرین فعالیت‌هامجموعه‌نوشته‌هافرزندانم

[بیشتر]

[بیشتر]

[بیشتر]

[بیشتر]

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
مصونیت اقتصادی + سه شنبه 99 بهمن 7 - 3:57 صبح

اول طلاست
مثلاً سکه بهار آزادی
بعد دلار
ارزهای خارجی کلاّ
و بعد خانه
هر ساختمانی که ساخته شده باشد
و سپس زمین

همه می‌فهمند که پول ارزشش را از دست می‌دهد
در زمان
خیلی بدیهی و روشن
پس به دنبال احقاق حق خود هستند
دلیل گرانی و نوسان همین است
در سکه و دلار و مسکن

مردم حق خود را پایمال می‌بینند
وقتی از ارزش پولشان کاسته می‌شود
تورّم یعنی همین
چرا؟

بانک‌ها دزدند
بانک‌ها مقصّرند
بانک اصلاً کارش همین است
دزدی از درون جیب مردم
چطور؟
با افزایش اعتبار ریالی
با خلق پول یعنی
دادن وام‌های خیالی
از پول‌هایی که ندارد
از «طلب»هایی که دارد

یکی از مهم‌ترین روش‌های بانکداری امروز این است
با پول بدون پشتوانه
پول فیات
بانک طلب‌های خود را «نقد» فرض می‌کند
پولی که قرض داده
و منابعش چندبرابر «فرض» می‌شود
یک انگاره نادرست
حقیقی نیست
واقعاً پولی در کار نیست
این را دوباره وام می‌دهد
چندباره حتی
تعداد بارَش را بانک مرکزی باید کنترل کند
با تعیین مبلغ سپرده قانونی
باقی مبلغ را وامی‌گذارد دست بانک‌ها
که پیوسته خلق پول کنند
خلق اعتبار بانکی
و دوباره هی وام دهند
پولی را که یک‌بار وام داده بودند را

بانک باید تعطیل شود
راهی جز این نیست
بانک اساسش رباست
نباشد می‌میرد
رگ حیات بانک است
بانک‌های مبتنی بر اقتصاد نئوکلاسیک

تا بانک هست داستان همین
تغییری ممکن نیست
راه دیگری هم نیست
مردم به کجا باید پناه ببرند؟
چه ابزاری برای حفظ سرمایه خود دارند؟
محصول تولید خود؟
جز سکه و دلار و مسکن؟
و اخیراً بورس
با یک خیال واهی!

البته که حق دارند
آن‌هایی که از تعطیلی بانک‌ها می‌ترسند
اقتصاددانان
«پس تجمیع سرمایه برای توسعه صنایع بزرگ چه می‌شود؟»

آن را باید به صندوق‌های قرض‌الحسنه سپرد
جایی که مردم سرمایه خود را برای توسعه ذخیره می‌کنند
ربا هم ندارد
البته سود ربوی هم
سود مبتنی بر تولید
سود واقعی
نه سود صوری و ظاهری بورس
که فقط از خرید و فروش سهام به دست می‌آید
و ربطی به سودآوری واقعی کارخانه‌ها ندارد

خب این سود کم است
البته که کم خواهد بود
اما اگر بانکی نباشد که پول را هر روز بی‌ارزش کند
همان مقدار سود کافی‌ست
همه را راضی خواهد کرد
اگر بانک مرکزی به عهد خود وفا کند
عهدی که در «قانون پولی» به آن ملزم شده
با این عبارت:
«ماده12. قیمت یک گرم طلای خالص 85 ریال [تقریباً] است و یک ریال محتوی یک صدم گرم [تقریباً] طلای خالص می‌باشد.»*
(چون اعشار زیادی داشت و ذهن را بر هم می‌زند، اعشار اضافی را حذف کردم و تقریب زدم)
*قانون بانکی و پولی کشور، مصوّب 7 خرداد 1339

بانک مرکزی خیانت کرده است
سال‌هاست که می‌کند
این تعادل را حفظ نمی‌کند
آن را رها کرده است
هیچ دستگاهی هم مراقب آن نیست
جلوی این خلاف را نمی‌گیرد
مردم چه باید کنند؟
راهی جز پناه بردن به کالاهای سرمایه‌ای دارند؟
سکه و دلار و خانه و ماشین و زمین و بورس؟
و گاهی هم کالاهای غیرسرمایه‌ای
رب گوجه و کره و پوشک بچه و...

مصرف بالا نمی‌رود
بلکه خرید بالا می‌رود
مردم ناگزیر به ذخیره‌سازی می‌شوند
به جای این‌که هفته‌ای یک بسته پوشک برای کودکش بخرد
مجبور است ده کارتن بخرد
ذخیره کند برای چند ماه بعد
چرا؟
چون می‌داند «نباید پول نقد نگه دارد»
چرا؟
چون یاد گرفته است که:
«پول نقد را بانک‌ها مدام از جیب او می‌دزدند»
با کاهش ارزش واقعی آن

«پول» چیست؟
قرار بود چه باشد؟
قرار بود «محک» باشد
ابزار اندازه‌گیری باشد
برای «کار»
خط‌کش یعنی
اگر خط‌کش‌ها هر روز تغییر اندازه دهند
خیاط‌ها چه کنند؟
نجارها چه؟
آهنگرها؟
هر روز مترها آب برود؟
می‌شود اصلاً؟
منطقی‌ست؟
احمقانه نیست؟

چرا هست!
البته که هست
اگر هر روز چند سانتی‌متر از تمامی مترها و خط‌کش‌ها کم شود
مردم نگران می‌شوند
اضطراب
استرس
همه چیز به هم می‌ریزد
نظم باقی نمی‌ماند
دیروز متر کردی که امروز لباس بدوزی
متر امروز تغییر اندازه داده
ناچاری چند سانتی‌متر بیشتر اندازه بزنی؟
چند سانتی‌متر؟
نمی‌دانی
ناچاری به گزارش بانک مرکزی مراجعه کنی:
«امروز مترها چقدری هستند؟»

درست امروز وضعیت همین است
هر روز پول تغییر اندازه می‌دهد
ابزاری که قرار بود ملاک اندازه‌گیری باشد
برای همه‌چیز
برای تمام معاملات
تمامی خرید و فروش‌ها
کالا و خدمات
این یک دزدی آشکار و احمقانه و بسیار زشت است
و این
دقیقاً همین
این دقیقاً کار بانک‌هاست
اول هم بانک مرکزی

اگر بانک تعطیل شود
همه بانک‌ها
جمع شوند
بالکل
پول «ثابت»‌ می‌شود
پول از گردش بانکی خارج شود
از نظام تولید و خلق پول اعتباری و بدون پشتوانه
فقط یک سازمان و نهاد برای چاپ اسکناس
فقط به اندازه «تولید»
به اندازه کالای موجود در جامعه
و کار انجام شده
دیگر ارزش پول «شناور» نخواهد بود
احمقانه نخواهد بود
ابزار آرام می‌گیرد
اندازه خود را حفظ می‌کند
اندازه که حفظ شد
آرامش برقرار
مردم به زندگی‌شان باز می‌گردند
دست از سرمایه‌گذاری روی سکه و دلار و مسکن بر می‌دارند
خانه هم ارزان می‌شود
زیرا تبدیل به کالای مصرفی می‌شود
از کالای سرمایه‌ای خارج
ازدواج هم آسان می‌شود
فساد هم کم می‌شود

زنجیره‌ای از مشکلات حل می‌شود
اگر زهری که در سرچشمه وارد نهر می‌شود را بند آوریم
دیگر لازم نیست در پایین دست رودخانه مدام دست و پا بزنیم
جلوی مسموم شدن مردم را بخواهیم این‌جا بگیریم
باید آن‌جا جلوگیری کنیم
اجازه ندهیم آب را مسموم کنند
از همان نقطه آغاز

دزدی که کیف مرا در خیابان بزند
کیف مرا فقط زده
اما
بانکی که اندازه خط‌کش‌های اقتصادی را کاهش می‌دهد
جیب همه را زده
کیف همه را
از همه ما با هم دزدی کرده
این دزدی بدتر نیست؟
دست کدام را باید قطع کرد؟


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: اقتصاد 141 - فاصله طبقاتی 16 -
<< مطلب بعدی: فلسفه حجاب
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

یکشنبه 103 آذر 4

امروز:  بازدید

دیروز:  بازدید

کل:  بازدید

برچسب‌های نوشته‌ها
فرزند عکس سیده مریم سید احمد سید مرتضی مباحثه اقتصاد آقامنیر آشپزی فرهنگ فلسفه خانواده کار مدرسه سفر سند آموزش هنر بازی روحانیت خواص فیلم فاصله طبقاتی دشمن ساخت انشا خودم خیاطی کتاب جوجه نهج‌البلاغه تاریخ فارسی ورزش طلاق
آشنایی
مصونیت اقتصادی - شاید سخن حق
السلام علیک
یا أباعبدالله
سید مهدی موشَّح
آینده را بسیار روشن می‌بینم. شور انقلابی عجیبی در جوانان این دوران احساس می‌کنم. دیدگاه‌های انتقادی نسل سوم را سازگار با تعالی مورد انتظار اسلام تصوّر می‌نمایم. به حضور خود در این عصر افتخار کرده و از این بابت به تمام گذشتگان خود فخر می‌فروشم!
فهرست

[خـانه]

 RSS     Atom 

[پیام‌رسان]

[شناسـنامه]

[سایت شخصی]

[نشانی الکترونیکی]

 

شناسنامه
نام: سید مهدی موشَّح
نام مستعار: موسوی
جنسیت: مرد
استان محل سکونت: قم
زبان: فارسی
سن: 44
تاریخ تولد: 14 بهمن 1358
تاریخ عضویت: 20/5/1383
وضعیت تاهل: طلاق
شغل: خانه‌کار (فریلنسر)
تحصیلات: کارشناسی ارشد
وزن: 125
قد: 182
آرشیو
بیشترین نظرات
بیشترین دانلود
طراح قالب
خودم
آری! طراح این قالب خودم هستم... زمانی که گرافیک و Html و جاوااسکریپت‌های پارسی‌بلاگ را می‌نوشتم، این قالب را طراحی کردم و پیش‌فرض تمام وبلاگ‌های پارسی‌بلاگ قرار دادم.
البته استفاده از تصویر سرستون‌های تخته‌جمشید و نمایی از مسجد امام اصفهان و مجسمه فردوسی در لوگو به سفارش مدیر بود.

در سال 1383

تعداد بازدید

Xکارت بازی ماشین پویا X