آن روزها که تازه به شهر اهل بیت (ع)1 آمده بودم درس اخلاق را با مرحوم مشکینی درک کردم پنجشنبهها زیر زمین فیضیه، همان نمازخانه ایشان که هجرت کرد وسط هفتهها مدرس امام خمینی (ره) مرحوم اشتهاردی درس اخلاق عجیبی داشت همان زمان البته آقای مصباح هم در بیت رهبری اخلاق میگفت ولی آقای اشتهاردی جنبه عملی گفتههایش بیشتر بود و آقای مصباح که هنوز هم ادامه دارد به تحلیلهای نظری اخلاق و صفات پسندیده اخلاقی میپرداخت مرحوم اشتهاردی اما سرشان را پایین میانداختند و صحبت میکردند میفرمودند که امام (ره) هم به مخاطبینش نگاه نمیکرد هنگام درس اخلاق «گویا شرم داشت که خود را در جایگاهی بداند که اخلاق بگوید» درس اخلاق اینقدر مهم است در حوزه و برای طلبهها مهمترین!
رهبری که آمدند امسال قم تهذیب را عجیب تأکید کردند برای طلبهها خصوصاً: «معنویت، دلدادگی به عالم معنا، در حوزه اساس کار است؛ این را باید همه توجه داشته باشیم. کمبود این معنا در حوزه به ما لطمه میزند. در حوزه بحمد الله کسانی هستند که میتواند از زلال معنویاتی که از دل آنها سرازیر میشود- فقط لقلقه ی زبان هم نیست- همهی ما را سیراب کنند؛ بخصوص طلاب جوان را که بیش از همه احتیاج دارند»2
و یک مثال: «بعد از رحلت مرحوم آیة الله بروجردی، در مسجد سلماسی برای امام (ره) منبر گذاشتند، قبل از آن امام(ره) منبر نمی رفت، روی زمین می نشست درس می گفت؛ ظاهرا به احترام آقای بروجردی- ایشان رفتند روی منبر نشستند. خوب، چیز جدیدی بود. به امام یک حالت تبسمی دست داد. بعد بلافاصله ایشان تغییر حالت داد و فرمود: روز اولی که مرحوم آقای نائینی(رضوان الله علیه) روی منبر نشست ، گریه کرد؛ فرمود این همان منبری است که شیخ انصاری روی آن نشسته، حالا کار به جائی رسیده است که ما باید روی آن بنشینیم. این حرف، طلبه ها را، دلها را تکان داد.»3
این پوستر را امروز دیدم:
خوشحالم و تبریک به معاونت تهذیب حوزه؛ الف مبروک! که دعوت رهبری را لبیک گفت البته آقای خوشوقت قبلاً هم درس اخلاق معروفی داشت پنجشنبه صبحها، ته ِ خیابان آذر، حسینیه زینبیه (س) حدیث کساء هم خوانده میشد گاهی مجبور بودم کلاس صبح پنجشنبه را غیبت کنم تا به درس ایشان برسم خیلی خوب است که برای خواهران هم امکان استفاده فراهم شده است بانوان هم به درس اخلاق نیاز دارند!
متأسفانه از این درسهای اخلاق فقط خاطراتش برایم مانده! :(
1. اشاره به روایت: «عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ عَبْدِ الْعَظِیمِ الْحَسَنِیِّ عَنْ إِسْحَاقَ النَّاصِحِ مَوْلَى جَعْفَرٍ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الْأَوَّلِ ع قَالَ قُمُّ عُشُّ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَأْوَى شِیعَتِهِمْ وَ لَکِنْ سَیَهْلِکُ جَمَاعَةٌ مِنْ شَبَابِهِمْ بِمَعْصِیَةِ آبَائِهِمْ وَ الِاسْتِخْفَافِ وَ السُّخْرِیَّةِ بِکُبَرَائِهِمْ وَ مَشَایِخِهِمْ وَ مَعَ ذَلِکَ یَدْفَعُ اللَّهُ عَنْهُمْ شَرَّ الْأَعَادِی وَ کُلَّ سُوءٍ» (بحارالأنوار، ج57، ص215) چون نیت کردهام هرگز حدیث ضعیف نگویم و ننویسم، برای نوشتن این حدیث تتبع دوباره کردم. در کتب رجالی غالباً «سهل بن زیاد» ضعیف معرفی شده، ولی استاد ما (آیةالله مؤمن) نظرشان بر اعتبار اوست. زیرا مرحوم کلینی (ره) با عنوان «عدة من اصحابنا» از او یاد کرده است و کافی پر از روایاتی است که او در سلسله سند آنها قرار دارد. با توجه به اینکه کلینی مدعی است روایات معتبر را ذکر میکند، همه با هم دلیل میشود بر اعتبار سهل. لذا ایشان میفرماید: «معمولاً مورد اعتماد است». ترجمه نمیکنم، این روایت دو خبر خوب دارد و یک خبر بد! خبر بدش خیلی ناگوار است! 2و3. دیدار جمعی از اساتید، فضلا و طلاب نخبه حوزه علمیه قم (3/8/1389) برچسبهای مرتبط با این نوشته:
|