سفارش تبلیغ
صبا ویژن
این آگهی ارتباطی با نویسنده وبلاگ ندارد!
   

آن که خود را پیشواى مردم سازد پیش از تعلیم دیگرى باید به ادب کردن خویش پردازد ، و پیش از آنکه به گفتار تعلیم فرماید باید به کردار ادب نماید ، و آن که خود را تعلیم دهد و ادب اندوزد ، شایسته‏تر به تعظیم است از آن که دیگرى را تعلیم دهد و ادب آموزد . [نهج البلاغه]

تازه‌نوشته‌هاآخرین فعالیت‌هامجموعه‌نوشته‌هافرزندانم

[بیشتر]

[بیشتر]

[بیشتر]

[بیشتر]

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
بدون ِ علاقه + شنبه 99 مرداد 18 - 5:0 صبح

دوست ندارد دیگر
زور که نیست
هنر را اساساً دوست ندارد
بیگانه است
با تمام روح و روانش
گوشت و پوست و خونش

تلاش که کردم
نه این‌که نکرده باشم
شاید حتی بیشتر از باقی فرزندانم
آن‌ها دوست داشتند
خودشان می‌رفتند
نقاشی بکشند
خیاطی کنند
گلدوزی حتی
شماره‌دوزی و گوبلن‌دوزی
خطاطی و خوش‌نویسی
ماکت‌سازی و کاردستی‌های مقوایی
سیداحمد اما
همیشه فقط تحت فشار عمل کرده
خودش میل و اشتیاق نداشته



معلم که خواست
گریز نداشت
درس و مشق است
راه فرار ندارد
جامدادی ساخت
اما چطور؟
با چه دقتی؟
با چه شیوه و مهارتی؟

علاقه که نباشد این می‌شود
رفع تکلیف فقط
رهایی از وظیفه
به «هنر» نمی‌کشد
نمی‌رسد یعنی
هنر به روح و روان بسته است
بدون علاقه میسر نیست

چه ضرورتی؟
اصلاً چه ضرورتی دارد؟
مگر همه باید مثل هم باشند؟
همه انسان‌ها؟
همه باید «هنر» را دوست بدارند؟
بدون هنر نمی‌شود؟
باید دید میل خودش به چیست
اشتیاق و علاقه‌اش
چه می‌خواهد بشود

سیداحمد می‌خواهد پلیس شود
جدی این را می‌خواهد
خیلی اساسی
محکم و استوار

چرا باید کودکان را به چیزی که نمی‌خواهند وابداریم؟!
به ریاضی و فیزیک و پزشکی و رایانه و دانشگاه کلاً
وقتی طالب دیگری‌اند؟!

کتب ابوالعترة (ع): «مَا نِلْتَ مِنْ دُنْیَاکَ فَلَا تُکْثِرْ بِهِ فَرَحاً، وَ مَا فَاتَکَ مِنْهَا فَلَا تَأْسَ عَلَیْهِ جَزَعاً، وَ لْیَکُنْ هَمُّکَ فِیمَا بَعْدَ الْمَوْت.» (نهج‌البلاغه، ن22)
به خاطر آنچه از دنیا به دست آورده اى زیاد خوشحال نباش و آنچه را از دنیا از دست داده اى بر آن تأسف نخور و جزع نکن; تمام همّت خود را به آنچه بعد از مرگ و پایان زندگى است متوجه ساز. (ترجمه مکارم)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: فرزند 535 - هنر 24 - سید احمد 274 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
شیشه های رنگارنگ + شنبه 99 مرداد 11 - 7:0 صبح

یهو علاقه پیدا کرد
از کسی شنید
خوشش آمد
رفت و رنگ ویترای خرید
رنگ‌هایی شفاف
مختص رنگ‌آمیزی شیشه



شیشه‌ای دیگر در خانه نمانده
شیشه‌ای که جان سالم به در برده باشد
از رنگ‌های مریم
از رنگ‌آمیزی مریم! :)



حالا هر کدام بشقابی مختص به خود دارند
لیوانی اختصاصی
نشان‌دار شده ظروف‌شان
دیگر معلوم است هر کدام در چه ظرفی غذا می‌خورد



قال ازْهَدُ الزّاهِدین (ع): «الْبُخْلُ عَارٌ، وَ الْجُبْنُ مَنْقَصَةٌ، وَ الْفَقْرُ یُخْرِسُ الْفَطِنَ عَنْ [حَاجَتِهِ] حُجَّتِهِ، وَ الْمُقِلُّ غَرِیبٌ فِی بَلْدَتِهِ» (نهج‌البلاغه، ح3)
بخل ننگ است و ترس مایه نقصان، فقر شخص زیرک را از بیان دلیلش گنگ مى سازد و آن کس که فقیر و تنگدست است حتى در شهر خود غریب است. (ترجمه مکارم)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - فرزند 535 - هنر 24 - سیده مریم 281 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
بافتن ِ والیبال + چهارشنبه 97 اسفند 22 - 5:0 صبح

بافتن را دوست دارد
کمی یاد گرفته

معلّم خواست
چیزی درباره ورزش



والیبال را که دوست دارد
بافتن را نیز
تور را خودش بافته
در نمونه کوچکی که از زمین والیبال ساخته است
بدون کمک گرفتن

ترکیبی از دو علاقه!

أمیر (ع): «الْعَفَافُ زِینَةُ الْفَقْرِ، وَ الشُّکْرُ زِینَةُ الْغِنَى» (نهج‌البلاغه، ح68)
پاکدامنى زینت تهیدستى و شکر زینت توانگرى است. (ترجمه انصاریان)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: فرزند 535 - هنر 24 - سیده مریم 281 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
بگیر و بیا + دوشنبه 97 اسفند 20 - 5:0 صبح

شوخی بود
قصد بی‌ادبی که قطعاً نداشت
برای خنده
شادی

ولی
کار جالبی بود
خلاقانه به گمانم
روی تابلوی وایت‌بورد



تشویق شد
همین‌که عکس گرفتم
همین‌که لبخند زدم
توجه
کودکان دوست دارند
همین توجّه را
به کارهایشان



تابلو خوب است
چیزی که بتوان نوشت
بتوان کشید
هر لحظه
هر زمان
کاغذ همیشه در دسترس نیست
ولی
یک تابلوی وایت‌بورد
در هر خانه‌ای لازم است به نظرم
خصوصاً برای بچه‌ها
اگر می‌خواهید روی دیوار خط نکشند! :)

قال علی (ع): أَفْضَلُ الزُّهْدِ، إِخْفَاءُ الزُّهْدِ. (نهج‌البلاغه، ح28)
برترین زهد، پنهان داشتن زهد است. (ترجمه دشتی)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - فرزند 535 - هنر 24 - سید مرتضی 271 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
پکیج آبرنگ + یکشنبه 97 اسفند 12 - 5:0 صبح

می‌دونم
می‌دونم خارجی‌ست
خواستم بنویسم «بسته»
اما نشد
دیدم آن حسی را که «پکیج» می‌دهد نمی‌دهد!

سال‌هاست آبرنگ داریم
همه دارند خب
بیشتر خانواده‌های بچه‌دار
بعضی را خودت می‌خری
بیشتر را هدیه می‌آورند
گاهی جایزه می‌گیرند خودشان

اما
آبرنگ چیزی نیست که بچه‌ها زیاد از آن استفاده کنند
چرا؟!

بله
دقیقاً من هم همین سؤال را از خودم پرسیدم:
چرا بچه‌ها زیاد سراغ آبرنگ نمی‌روند؟!

فهمیدم
چون دردسر دارد
چون
من اجازه نمی‌دهم روی فرش از آن استفاده کنند
هر بار
باید سینی بیاورند و...

بله
خیلی سخت است
برای یک کودک سخت‌تر

چند جعبه آبرنگ داشتیم
از سال‌ها پیش
فهمیدم چه کنم
مقوایی برداشتم
جعبه آبرنگ را
خیلی محکم
روی آن چسباندم
با چسب چوب
یک جالیوانی
که لیوان نیافتد
مقوا هم فضایی خالی در اطراف
تا آبرنگ نریزد

حالا:
بچه‌ها!
از این به بعد آزادید
سینی لازم نیست
هر وقت خواستید از آبرنگ استفاده کنید
همین بسته کافیست
راحت بردارید و هر جا ببرید، بگذارید و استفاده کنید



البته سیداحمد باز هم سینی گذاشت
عادت کرده است پسر گلم! :)

وظیفه دولت‌ها این است
تسهیل‌گر باشند
کارها را ساده کنند
مردم خودشان بلدند خرید و فروش را
تولید را
کشاورزی و صنعت را
دولت کارش آسان کردن است
با بسته‌هایی از قوانین
با زیرساخت‌هایی برای پیشرفت
با
چیزهایی که عموماً مردم به آن‌ها توجه ندارند
ولی
مهم هستند!

امروز این طور نیست
سخت است
تولید سخت است
زیرا مجوّز می‌خواهد
نه یکی
صدها
عوارض‌ها
مالیات‌ها
تعرفه‌ها
بیمه‌های اجباری
اماکن
زمین شهری
شهرک‌های صنعتی
هزار صف را باید بایستد
هزار امضا جمع کند
هزار تمبر باطل کند و هزینه نماید

این نمی‌شود
این درست نیست
این قوانین باید اصلاح شود تا کشور آباد شود
درست مثل صد سال پیش
«علی»نامی می‌رفت در بیایان
بدون هیچ مجوزی
بدون هیچ عوارضی
بدون هیچ امضایی
زندگی می‌کرد
آباد می‌کرد
«علی‌آباد» اختراع می‌شد

امروز هیچ علی‌ای نمی‌تواند جایی را آباد کند
زیرا قوانین سخت کرده‌اند
تسهیل‌گر نیستند یعنی!

قال الأمیر (ع): «فَاعْتَبِرُوا بِمَا کَانَ مِنْ فِعْلِ اللَّهِ بِإِبْلِیسَ إِذْ أَحْبَطَ عَمَلَهُ الطَّوِیلَ وَ جَهْدَهُ الْجَهِیدَ -وَ کَانَ قَدْ عَبَدَ اللَّهَ سِتَّةَ آلَافِ سَنَةٍ لَا یُدْرَى أَ مِنْ سِنِی الدُّنْیَا أَمْ مِنْ سِنِی الْآخِرَةِ- عَنْ کِبْرِ سَاعَةٍ وَاحِدَةٍ؛ فَمَنْ ذَا بَعْدَ إِبْلِیسَ یَسْلَمُ عَلَى اللَّهِ بِمِثْلِ مَعْصِیَتِهِ، کَلَّا مَا کَانَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ لِیُدْخِلَ الْجَنَّةَ بَشَراً بِأَمْرٍ أَخْرَجَ بِهِ مِنْهَا مَلَکاً، إِنَّ حُکْمَهُ فِی أَهْلِ السَّمَاءِ وَ أَهْلِ الْأَرْضِ لَوَاحِدٌ، وَ مَا بَیْنَ اللَّهِ وَ بَیْنَ أَحَدٍ مِنْ خَلْقِهِ هَوَادَةٌ فِی إِبَاحَةِ حِمًى حَرَّمَهُ عَلَى الْعَالَمِینَ» (نهج‌البلاعه، خ192)
از برنامه حضرت حق در رابطه با شیطان عبرت بگیرید، که اعمال طولانى، و سختکوشى او را به خاطر یک ساعت تکبر تباه کرد، در صورتى که خداوند را شش هزار سال بندگى کرد که معلوم نیست از سالهاى دنیایى است یا سالهاى آخرتى (که هر روزش هزار سال دنیایى است). چه کسى پس از ابلیس با آلوده شدن به گناهى چون گناه او از عذاب حق سالم مى ماند حاشا خداوند هرگز انسانى را به عملى وارد بهشت نمى کند که به خاطر همان عمل فرشته اى را از آنجا بیرون کرد، امر و فرمانش در حق آسمانیان و زمینیان مساوى است، و بین خداوند و احدى از بندگانش صلح خاصى وجود ندارد تا به خاطر آن آنچه را بر جهانیان حرام کرده بر او مباح کند. (ترجمه انصاریان)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - فرزند 535 - هنر 24 - سید احمد 274 - سید مرتضی 271 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
ساعت ِ ساخت ِ خانه + یکشنبه 97 شهریور 25 - 5:0 صبح

شکست
اتفاقی بود
اشتباه است دیگر
کاری که نمی‌شود کرد
پیش می‌آید

البته قاصر بود
گفته بودم صندلی بگذار
نخواست
خواست با کمک قدّ خودش سرجایش بگذارد
این شد که افتاد

مریم برای والیبال
توپ‌بازی با دیوار
ساعت را اجازه گرفت و از جای خود برداشت
بازی‌اش که تمام شد
خواست بگذارد
سُر خورد و افتاد و شکست
حالا سؤال این بود:
کی برویم و ساعت دیواری بخریم؟!

فکری به ذهنم رسید
مقداری فوم ماکت‌سازی از اتاق آوردم
و ابزارهای مورد نیاز را:
«بچه‌ها موتور ساعت که هنوز کار می‌کند!»



قاب ساعت شکسته بود
قاب را خودمان ساختیم
دو سه ساعتی طول کشید
ولی...

دیوانه‌کننده بود
خوشحالی بچه‌ها
لذّتی که بردند
وقتی محصول کار را دیدند
ذوق زیادی کردند
و تعریف زیادتری
از زیبایی آن
دوستش داشتند!

اما یک درس مهم هم داشت
یک تجربه مهم‌تر؛
ما ساعت دیواری خودمان را ساختیم
تصویری که هر روز مقابل چشم‌مان است
و دلگرم‌مان می‌سازد
به چی؟!
به این‌که «ما می‌توانیم»!

قال الأمیر (ع): «سُبْحانَکَ خالِقاً وَ مَعْبُوداً، بِحُسْنِ بَلائِکَ عِنْدَ خَلْقِکَ خَلَقْتَ داراً وَ جَعَلْتَ فیها مَأْدُبَةً: مَشْرَباً وَ مَطْعَماً، وَ اَزْواجاً وَ خَدَماً، وَ قُصُوراً وَ اَنْهاراً، وَ زُروعاً وَ ثِماراً; ثُمَّ اَرْسَلْتَ داعِیاً یَدْعُو اِلَیْها. فَلاَ الدّاعِىَ اَجابُوا، وَلا فیما رَغَّبْتَ اِلَیْهِ رَغِبُوا، وَلا اِلى ما شَوَّقْتَ اِلَیْهِ اشْتاقُوا. اَقْبَلُوا عَلى جیفَة قَدِ افْتَضَحُوا بِاَکْلِها، وَاصْطَلَحُوا عَلى حُبِّها، وَ مَنْ عَشِقَ شَیْئاً اَعْشى بَصَرَهُ، وَ اَمْرَضَ قَلْبَهُ، فَهُوَ یَنْظُرُ بِعَیْن غَیْرِ صَحیحَة، وَ یَسْمَعُ بِاُذُن غَیْرِ سَمیعَة، قَدْ خَرَقَتِ الشَّهَواتُ عَقْلَهُ، وَ اَماتَتِ الدُّنْیا قَلْبَهُ، وَ وَلَّهَتْ عَلَیْها نَفْسَهُ، فَهُوَ عَبْدٌ لَها وَ لِمَنْ فى یَدِهِ شَىْءٌ مِنْها. حَیْثُما زالَتْ زالَ اِلَیْها، وَ حَیْثُما اَقْبَلَتْ اَقْبَلَ عَلَیْها.» (نهج‌البلاغه،خ109)
منزّه آفریدگار و معبودى هستى، به نیکویى ِ نعمتت بر بندگان است که سرایى (چون آخرت) به وجودآورده اى، ... سپس دعوت کننده اى را فرستادى تا مردم را به آن دعوت کند. ولى نه دعوت کننده را پاسخ گفتند، و نه در آنچه ترغیب کردى رغبت نمودند، ... به سوى مُردارى رو کردند که با خوردنش رسوا شدند، و بر عشق به آن سازش نمودند، و هر که عاشق چیزى شود چشمش را کور، و دلش را بیمار مى کند، ... از این رو او برده دنیاست و بنده کسى که اندکى از دنیا در اختیار دارد. دنیا به هر طرف بگردد او هم مى گردد، و به هر سوى روى کُند او هم روى مى آورد. (ترجمه انصاریان)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: کار 38 - هنر 24 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
گربه نمدی + سه شنبه 97 مرداد 30 - 5:0 صبح

زمان می‌گذرد
لحظه‌ها پی‌درپی
کودکان همیشه مشغول نیستند
گاهی بیکار
بیکار؟!
مگر من می‌گذارم؟!

پارسال نمد خریده بودم
هنگام مدرسه
کارهایی انجام داده
مثل این
نمدها تمام شد
بچه‌ها همه‌شان استفاده کردند
چند وقت پیش دوباره خریدم
جایی نگهداشته

- بیکاری؟!
«آره»
مشق را که بنویسند
روزی سه صفحه
بازی هم بکنند
گاهی کاری ندارند
تلویزیون هم برنامه خاصی ندارد

- آدم نباید بیکار باشه، تا سالم بمونه!
این را گفتم
و سریع جستجو کردم
چند طرح نمدی نشانش دادم
یکی را انتخاب کرد و ساخت



دو سه ساعتی وقتش را گرفت
وقتی که تلف نشد
بیکار نماند

من فقط الگو را پرینت گرفتم
خودش برید
خودش دوخت
خودش پر کرد
با پنبه
و در نهایت
این شد که دیدید!

وقت کودکان را ما باید مدیریت کنیم
خودشان نمی‌توانند
تا یاد بگیرند
بیکار نباشند!

قال الأمیر (ع): «اَیُّهَا النّاسُ، اِنَّما اَنْتُمْ فى هذِهِ الدُّنْیا... لاتَنالُونَ مِنْها نِعْمَةً اِلاّ بِفِراقِ اُخْرى، وَ لایُعَمَّرُ مُعَمَّرٌ مِنْکُمْ یَوْماً مِنْ عُمُرِهِ اِلاّ بِهَدْمِ آخَرَ مِنْ اَجَلِهِ، وَ لاتُجَدَّدُ لَهُ زِیادَةٌ فى اَکْلِهِ اِلاّ بِنَفادِ ما قَبْلَها مِنْ رِزْقِهِ، وَ لایَحْیى لَهُ اَثَرٌ اِلاّ ماتَ لَهُ اَثَرٌ» (نهج‌البلاغه، خ145)
اى مردم، شما در این دنیا... به نعمتى نمى رسید مگر اینکه نعمتى را از دست مى دهید، و روزى از عمر به شما داده نمى شود مگر اینکه روز دیگرى از عمر نابود مى گردد، و اضافه در روزى براى او تازه نمى شود مگر به تمام شدن آنچه قبلاً روزى او بود، و اثرى برایش به وجود نمى آید مگر آنکه اثرى دیگر از او بمیرد. (ترجمه انصاریان)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: فرزند 535 - کار 38 - هنر 24 - سیده مریم 281 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
علاقه به هنر + یکشنبه 97 تیر 17 - 5:0 صبح

فرزندان فرق می‌کنند
مثل هم نیستند
این را هر پدر و مادری حس می‌کند
اگر با آن‌ها دم‌خور باشد
اگر به رفتارشان توجه
کارهایشان را خوب نگاه کند

عاشق هنر است این یکی
چه کارش می‌شود کرد
من اگر چه خودم مفید نمی‌دانم
چنین آتیه‌ای را
ولی باید راه بروی
با کسی که می‌خواهی راهش را عوض کنی



رنگ دستش دادم
گفتم: برو حیاط
هر جا را خواستی رنگ کن
کوچک‌تر که بود



فوم‌بر را داده‌ام دستش
گفتم: اختیارش با تو
هر چه می‌خواهی بساز

اعتماد باید
باید بداند که مخالفش نیستم
مخالف علاقه‌اش
باید چند قدم ِ مهم با او بردارم
در کنارش
تا وقتش که شد
هدایتش کنم
نشانش دهم که هنر، «دنیایی»ست
و او «اخروی»
هنر، انسان را جذب دنیا می‌کند
مگر این‌که هدف داشته باشد
هدفی متعالی
هنر به خودی خود دنیاپرستی‌ست
مال ِ انسان‌هایی که آخرت را فراموش کرده
به زیبایی‌های موقتی چشم دوخته
دلبسته

مؤمن نمی‌تواند هنرمند باشد
البته هنر به معنای امروزی آن
همین هفت شاخه معروف

مثالی برایش خواهم زد:
چند کماندو را مأمور عملیات می‌کنند
هواپیما
چتر نجات
فرود در منطقه
باید مسیری را طی‌ّ کرده
کاری را به انجام رسانده
به نقطه مشخصی برسند
برای خروج
هلیکوپتری سر وقت دنبال‌شان خواهد آمد

در این میانه
از گلزاری می‌گذرند
لاله‌زاری
دشتی زیبا
مسیر مأموریت است
باید بروند
نباید بمانند
اما
بعضی فریفته زیبایی شده
گردنبندها و دستبندها از گل می‌سازند
این‌ها جا می‌مانند
به عملیات نمی‌رسند
به کاری که برای آن آمده بودند

انسان کماندو است
تکاور یعنی
مأمور
مأموریت دارد
آمده است تا برود
نیامده است که بماند
که جمع کند
که بسازد
که هنرمند شود
هنر انسان مؤمن «انجام بهتر مأموریت» است

هنر کودکانم را جهت می‌دهم سمت هدف
باید بدهم
هنر برای هنر
هنر برای تشویق
هنر برای هنرمند بودن
قطعاً خسران مبین است
ماندگاری ندارد
وقتی که دنیا فانی می‌شود
محصولات هنری هم

هنر باید تبدیل به محصول اخروی شود
تا بماند
باید در مسیر مأموریت قرار بگیرد!


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - فرزند 535 - آموزش 28 - هنر 24 - سید مرتضی 271 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
شلختگی ِ هنر + سه شنبه 97 اردیبهشت 11 - 6:0 صبح

هنر اساساً نظم است
حتی اگر بی‌نظم به نظر برسد
پیکاسو هم در کنه تمام زشت‌کاری‌هایش
نظمی منظور داشت
که اگر نداشت
به مذاق بعضی زیبا نمی‌رسید

و در ورای این نظم
بی‌نظمی رخ می‌دهد
نمی‌شود که ندهد
مثل آشپزی
مثل نقاشی
مثل هر کارخانه‌ای

بیرون و درون متفاوت
غذا هر چه زیباتر
دلنشین و لذیذ
آشپزخانه به هم ریخته‌تر
جز این نمی‌شود اصلاً
یا داخل کارخانه
باور کردنش سخت است
کالایی به این زیبایی
در محیطی این‌قدر شلوغ و به هم ریخته و ظاهراً نامرتّب
کارگاه هر نقاشی را که ببینی
همین‌طور



مقوایی برای طرح جابر گرفته بود
یکی از هم‌کلاسی‌های مریم
خواست تا کمکش نماید
خودش نتوانسته
گروه شدند
باز هم کم‌کاری
مقوا بر جای ماند
مدتی کناری افتاده
وقتی بیکار شد
رنگ دادم تا نقاشی کند
در حیاط
پس از اتمام کارش
صحنه‌ای را دیدم که در تصویر فوق مشاهده فرمودید!

شلختگی ِ هنر را همه‌جا می‌شود دید
یک‌سو زیبایی
دیگرسو به هم ریختگی
مثل کولر گازی می‌ماند هنر
یخچال و فریزر هم همین‌طورند
گرما را از یک طرف گرفته
سمت دیگر رها می‌کند
اگر یک طرف گرم است
طرف دیگر سرد
مثل قانون بقای ماده و انرژی
نظم از جایی به جای دیگری منتقل می‌شود
از محیط
به محصول کار هنرمند!

پس نه بر نظم جهان می‌افزاید
و نه از نظم آن می‌کاهد
پس هنر واقعاً چه چیزی به جهان اضافه می‌کند؟!


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: فرزند 535 - هنر 24 - سیده مریم 281 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
هنر ِ تفاوت + دوشنبه 97 فروردین 27 - 12:0 عصر

ندارم
تجربه کافی
و البته دوربین مناسب
پس از باران اما...

قطراتی روی ماشین نشسته
از بیرون برگشته
از حالت‌شان خوشم آمد
گوشی را نشانه رفتم
مریم هم جلوی شیشه ایستاده
در وضعیت ضد نور
این تصویر پدید آمد:



خودم که خوشم آمد
نه از هنر
که از شگفتی‌های آفرینش خداوند
این همه قطره
هر کدام در یک وجه
در یک صورت و حالت
متفاوت
چرا نه مثل هم؟!
پارچه را که ببینی
ساخت دست انسان
تکرار معلوم است
الگوهایی که مدام و پیوسته آمده
در کاشی
کاغذ کادو
هر جا
هر چه که انسان می‌سازد
تکرار دارد
بی‌شمار نیست
اما باران خداوند
فیزیک ِ خلقت
بی‌شمار است
هر ذرّه‌ای در وضعیتی منحصر به فرد
درست مانند خود ما
انسان‌ها
دو تا مثل هم پیدا نمی‌کنی
بی‌تکراریم
عجیب نیست؟!
قطعاً هست
قطعاً عجیب است
خیلی عجیب
آن‌قدر که بتوان غیرعادی بودن آن را درک کرد
نیاز به خالق دانا و توانا داشتنش را!

«وَمِن آیاتِهِ خَلقُ السَّماواتِ وَالأَرضِ وَاختِلَافُ أَلسِنَتِکُم وَأَلْوانِکُم إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِّلعَالِمین» (روم:22)
و از نشانه های [قدرت و ربوبیت] او آفرینش آسمان ها وزمین و اختلاف و گوناگونی زبان ها و رنگ های شماست؛ بی تردید در این [واقعیات] نشانه هایی است برای دانایان. (ترجمه انصاریان)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - هنر 24 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

<      1   2   3      >

پنج شنبه 103 آذر 22

امروز:  بازدید

دیروز:  بازدید

کل:  بازدید

برچسب‌های نوشته‌ها
فرزند عکس سیده مریم سید احمد سید مرتضی مباحثه اقتصاد آقامنیر آشپزی فرهنگ فلسفه خانواده کار مدرسه سفر سند آموزش هنر بازی روحانیت خواص فیلم فاصله طبقاتی دشمن ساخت انشا خودم خیاطی کتاب جوجه نهج‌البلاغه تاریخ فارسی ورزش طلاق
آشنایی
هنر - شاید سخن حق
السلام علیک
یا أباعبدالله
سید مهدی موشَّح
آینده را بسیار روشن می‌بینم. شور انقلابی عجیبی در جوانان این دوران احساس می‌کنم. دیدگاه‌های انتقادی نسل سوم را سازگار با تعالی مورد انتظار اسلام تصوّر می‌نمایم. به حضور خود در این عصر افتخار کرده و از این بابت به تمام گذشتگان خود فخر می‌فروشم!
فهرست

[خـانه]

 RSS     Atom 

[پیام‌رسان]

[شناسـنامه]

[سایت شخصی]

[نشانی الکترونیکی]

 

شناسنامه
نام: سید مهدی موشَّح
نام مستعار: موسوی
جنسیت: مرد
استان محل سکونت: قم
زبان: فارسی
سن: 44
تاریخ تولد: 14 بهمن 1358
تاریخ عضویت: 20/5/1383
وضعیت تاهل: طلاق
شغل: خانه‌کار (فریلنسر)
تحصیلات: کارشناسی ارشد
وزن: 125
قد: 182
آرشیو
بیشترین نظرات
بیشترین دانلود
طراح قالب
خودم
آری! طراح این قالب خودم هستم... زمانی که گرافیک و Html و جاوااسکریپت‌های پارسی‌بلاگ را می‌نوشتم، این قالب را طراحی کردم و پیش‌فرض تمام وبلاگ‌های پارسی‌بلاگ قرار دادم.
البته استفاده از تصویر سرستون‌های تخته‌جمشید و نمایی از مسجد امام اصفهان و مجسمه فردوسی در لوگو به سفارش مدیر بود.

در سال 1383

تعداد بازدید

Xکارت بازی ماشین پویا X