حقیقتاً اگر امروز بود چه میگفت شهید آوینی وقتی تازه ماهواره داشت میآمد چنین تعابیری درباره آن بیان نمود:
انفجار اطلاعات! نمی دانم چرا من از این تعبیر آنچنان که باید نمی ترسم و حتی چه بسا مثل کسی که دیگر صبرش تمام شده است از فکر اینکه جهان به سرنوشت محتوم این عصر نزدیک تر می شود خوشحال می شوم
نیچه خطاب به فیلسوفان می گوید: « خانه هایتان را در دامنه های کوه آتشفشان بنا کنید » و من همه کسانی را که در جست و جوی حقیقتند مخاطب این سخن می یابم «گریختن» مطلوب طبع کسانی است که فقط به عافیت می اندیشند و اگر نه مرگ یک بار زاری هم یک بار
دهکده جهانی واقعیت پیدا خواهد کرد چه بخواهیم و چه نخواهیم این حقیقت تنها ما را که شهروندان مطیعی برای این دهکده بزرگ نیستیم مضطرب نمی دارد و بلکه غرب را هم چه بسا بیش تر از ما به اضطراب می اندازد
دهکده جهانی واقعیت پیدا کرده است چه بخواهیم و چه نخواهیم و ماهواره ها مرزهای جغرافیایی را انکار کرده اند این همان دهکده ای است که در آن مردمان را به یک صورتِ واحد قالب می زنند و هیچ کس نمی تواند از قبول مقتضیات تمدن تکنولوژیک سر باز زند این همان دهکده ای است که بر سر ساکنانش آنتن هایی روییده است که یکصد و پنجاه کانال ماهواره ها را مستقیماً دریافت می کنند*
او درباره رایانه و قدرتی که در آن نهفته است در مقایسه با ویدئو که زمانی بسیار بد تلقّی میشد اینگونه سخن میگوید:
چه کسی می تواند اثبات کند که ضرر ویدئو از کامپیوتر بیش تر است؟ هیچ کس
روزگار ما روزگار اسارت در چنگ ابزاری است که هویت فرهنگی دارند محصولات تمدن غرب همگی کم و بیش صورت هایی مجسم از فرهنگ غرب هستند به اعتقاد من اگر با چشم حکمت به محصولات تکنولوژیک بنگریم کامپیوتر را بسیار خطرناک تر از ویدئو خواهیم یافت کامپیوتر " بَعل ذَنوب " است: بُت بزرگ!
و ما اگر چه درست نیست که مطلقاً مانع ورود محصولات تکنولوژیک به کشورمان بشویم اما اگر قرار شد که میان کامپیوتر و ویدئو یکی را انتخاب کنیم و مطلقاً اجازه ورود ندهیم بدون تردید باید جلوی کامپیوتر را بگیریم
کامپیوتر اگر چه به نظر می آید کارها را راحت تر می کند اما این کار را به بهای بسیار سنگینی انجام می دهد کامپیوتر برای آنکه بتواند کارها را راحت تر کند از یک سوی باید همه سیستمی را که لازمه وجود و عمل اوست به همراه بیاورد کامپیوتر را نمی توان از سیستم کامپیوتری جدا کرد و سیستم کامپیوتری یعنی همه غرب کامپیوتر فقط در سیستمی که خودش طراحی و ایجاد کرده است می تواند کار کند و به این ترتیب با ورود کامپیوتر تمامی سیستم قبلی می بایست که خود را متناسب با کامپیوتر تغییر دهد
همان طور که نتوانسته ایم از ورود کامپیوتر جلوگیری کنیم از ورود ویدئو هم نخواهیم توانست اگر چه نظارت بر ورود هر دوی این محصولات تکنولوژیک لازم است هر چیزی که ما را در حدّ کامپیوتر مقید کند به همان میزان تقیدی که به همراه دارد خطرناک است اما ما در جهانی زندگی می کنیم که در آن مرزها در حال فرو ریختن اند و در عصری به سر می بریم که محصولات تکنولوژیک لازمه حیات بشری هستند و بنابراین، اصلاً نباید درباره ورود یا عدم ورود ویدئو به کشور اندیشید چه ما بخواهیم و چه نخواهیم این کار انجام شده است**
و مهمترین راه حل مطلبی که ذهن همه ما را مشغول میکند اینکه چه باید کرد:
اکنون باید در این باره که " چگونه ویدئو را مسخّر خویش کنیم " بیندیشیم و البته این کار جز با وصول به معرفت نسبت به ماهیت ویدئو و غلبه روحی بر حقیقت آن ممکن نیست**
امروز گرفتار اینترنت هستیم شبکههای اجتماعی گسترده وقتی میبینم چگونه تمام اطرافیانم تمام آشنایان و دوستان سرشان پایین افتاده و هر لحظه هر آن حجم انبوهی از اطلاعات بیفایده را تلقّی مینمایند بر روی رایانهای کوچک به نام تلفن هوشمند smart phone و در بیهودگی آن غرق میشوند حال عجیبی پیدا میکنم نوعی دلسوزی برای نسلم برای انسانیّت جامعهام
وقتی پدرم بدون اینکه تحقیق کند یا نیازی به تحقیق اصلاً حس نماید تمام اطلاعاتی را که از طریق این شبکهها در اختیارش قرار میگیرد را وحی منزل میداند و اخباری که بیشتر به دروغ میمانند تا راست برایم میخواند و شگفتیاش را ابراز میدارد... یاد آوینی میافتم سید شهدای اهل قلم و یاد مطالبی که درباره نابودی قریبالوقوع غرب میگفت:
غرب ذاتی پارادوکسیکال دارد و این پارادوکس های پایانه ای سرنوشت محتومی هستند که تمدن امروز به سوی آن راه می سپرده است انفجار اطلاعات از همین ترمینال هایی است که تناقض نهفته در باطن تمدن امروز را آشکار خواهد کرد وقتی حصارهای اطلاعاتی فرو بریزد مردم جهان خواهند دید که این دژ ظاهراً مستحکم بنیان هایی بسیار پوسیده دارد که به تلنگری فرو خواهد ریخت قدرت غرب قدرتی بنیان گرفته بر جهل است و آگاهی های جمعی که انقلاب زا هستند به یکباره روی می آورند همچون انفجار نور*
جهل را که از بین ببریم غرب را بردهایم یعنی و آرامشی عجیب در این کلامش نهفته است:
و اما درباره خودمان نباید بترسیم حصارها تا هنگامی مفید فایده ای هستند که دزدان شب رو، بر زمین می زیند اما آن گاه که دزدان از آسمان فرود می آیند چگونه می توان به حصارها اطمینان کرد؟ پس باید از این اندیشه که حصارهایی بتوانند ما را از شرّ ماهواره ها محفوظ دارند، بیرون شد و « خانه را در دامنه آتشفشان بنا کرد. » باید در رو به رو شدن با واقعیت به اندازه کافی جرئت و شجاعت داشت
غرب از همان آغاز غایتی مگر برپایی یک حکومت جهانی نداشته است و هم اکنون نیز چه آنان که از حاکمیت ماهواره ها به وحشت افتاده اند و چه آنان که مشتاقانه چنین روزی را انتظار می برند هر دو حاکمیت ماهواره ها را با حاکمیت جهانی غرب یکسان گرفته اند و هر دو اشتباه می کنند!*
شبکههای اجتماعی کاربردشان پرمصرفشدنشان گستره حضورشان گستردگی استقبالشان دارد به اوج خود میرسد به منتهای روابطی که میتواند پدید آورد و این نقطه آغاز دوره انزجار است تنفّری پدید خواهد آورد و وازدگی ناشی از آن... دیری نخواهد پایید که سقوط خواهند کرد شاید چند سال فقط... به زودی آگاه میشوند از عمری که به پای این روابط هدر دادهاند و هر آن میدهند!
* http://old.aviny.com/article/aviny/Chapters/EnfejareEttelaat.aspx ** http://old.aviny.com/Occasion/Enghelab_Jang/Aviny/89/Goftogo.aspx
برچسبهای مرتبط با این نوشته: دشمن 13 - خواص 17 -
|