پیرمردی سالخورده مراجعه کرد راهنمایی میخواست در دادگاه که بودم امروز غالب کسانی که میآیند واقعاً نمیدانند چه باید کنند چند کلمه که برایشان توضیح میدهی تازه میفهمند چه مسیر پیچیدهای در پیش دارند تازه با این همه اطلاعرسانی که میشود! دوستی چند روز پیش جویای همین اطلاعات بود تا گفتم چند کلمه گفت: «طوری بیان کردی که گویا فلوچارت آن را در ذهن داری!» عرض کردم: ده سال درگیری در تحلیل و طراحی دیگر نیمرو هم که میزنم ریزفعالیتهایش را در ذهن ردیف میکنم بله، میشود برای هر کاری میشود مدلسازی کرد ریزفعالیت نوشت و الگوریتمش را استخراج کرد گفت: «پس چرا این کار را با دادگاه نمیکنی؟ نمیبینی خیلیها گرفتار میشوند و بیاطلاع؟» این شد که اولین را ساختم همراه با پیشنهاداتی در نهایت:
دانلود فایل pdf از اینجا
پیشنهاد برای زوج: 1. قبل از ارائه دادخواست تمکین حساب کن آیا میتوانی لوازم منزل را بعد از بردن جهیزیه در طی یک روز و حداکثر دو روز فراهم کنی، اگر نه اقدام نکن! 2. مأمور کلانتری از قبل اطلاع نمیدهد و ناگهانی به در منزل میآیند، حداکثر ده دقیقه قبل از مراجعه از کلانتری تلفن میکنند. اگر دادخواست عدم تمکین دادهای آماده مراجعه مأمورین باش. 3. حتماً و حتماً و حتماً پس از عروسی، در همان روزهای نخست یک فهرست کامل از جهیزیه تهیه کن و به تأیید زوجه برسان. در غیر این صورت بدان که زوجه بیش از جهیزیهای که آورده است برای بردن فهرست خواهد کرد. زیرا مقصد بردن جهیزیه نیست، بلکه هدف شکستن حکم تمکین است! 4. اگر حکم صادر شد، به کلانتری مراجعه کن و برای آوردن زوجه اقدام نما. در غیر این صورت حکم الزام به تمکین هیچ خاصیتی نخواهد داشت. 5. یادت باشد زوجه همراه خانواده خود برای بردن جهیزیه مراجعه میکند، ولی قانوناً کسی میتواند جهیزیه را ببرد که شخص ثالث امین باشد. تو میتوانی نپذیری که جهیزیه را به خانواده زوجه بدهی و شخص ثالثی را در نظر داشته باش. شخص ثالث وسایل را تحویل خواهد گرفت و تأیید خواهد نمود. این شخص باید هم مورد تأیید زوج باشد و هم زوجه. هدف این است که پس از جلسه دادگاه استرداد جهیزیه هر مقدار که ملکیت آن برای زوجه ثابت شد تحویل وی شود. طبیعی است که اگر تحویل خانواده زوجه شود، اگر ملکیت ثابت نشد، به این راحتی نمیتوانی آن را پس بگیری! 6. اگر گرفتار «تله تمکین» شدی، نگران نباش. با مأمور اجرای احکام شعبه مربوطه صحبت کن. او میتواند بدون نیاز به دادخواست مجدد، یک کارشناس نامحسوس بفرستد و نبود زوجه را بررسی کند. او میتواند دوباره رأی اجرای حکم را به جریان بیاندازد. 7. اصلاً روی عشق و محبت زوجه حساب باز نکن. وقتی کار به دادگاه کشید، هر اقدامی علیه تو انجام خواهد شد. نگو: نه از او بعید است! در دادگاه هیچ چیز بعید نیست. این تجربه تمام کسانی است که در دادگاه خانواده حضور دارند.
پیشنهاد برای زوجه: 1. بدان که اگر جهیزیه را از منزل زوج خارج کردی، احتمال بازگشت تو به منزل او تقریباً صفر است، اگر نگویم کاملاً برابر با صفر. بنابراین پیشنهاد وکیل را برای بردن جهیزیه و ایجاد «تله اثاثالبیت» نپذیر، مگر اینکه واقعاً قصد جدایی و طلاق داشته باشی. 2. قبل از اینکه زحمت بردن جهیزیه را به خودت بدهی، ابتدا بررسی و محاسبه کن که آیا زوج میتواند ظرف 48 ساعت اثاثالبیت جدید فراهم کند یا خیر. هیچکس بهتر از تو نمیتواند این مطلب را بفهمد. وکیل ممکن است نداند وضعیت زندگی زوج چگونه است. 3. هنگام بردن شخص امین، کسی را همراه کن که مورد پذیرش زوج باشد. زیرا او میتواند شخص امین مورد نظر تو را نپذیرد و ناگزیر شوی یک روز دیگر دوباره مراجعه کنی و این فرصت را به زوج خواهی داد تا اثاثالبیت فراهم کند. اصل غافلگیری شکسته خواهد شد! 4. مطمئن باش وقتی تو مأمور کلانتری به در منزل زوج میبری، او هم مأمور خواهد آورد. اگر آبرو و احترام خانواده پدری در محل برایت محترم است چنین کاری را انجام نده. زیرا تو اولین نفر در بردن مأمور هستی و میتوانی از شروع این زنجیره مأمورکِشی جلوگیری کنی. 5. اگر گمان میکنی زوج اجازه ورود به منزل و بردن جهیزیه را نخواهد داد، در همان دستور موقت اول، از دادگاه مجوز فکقفل هم تقاضا کن. زیرا برای گرفتن این مجوز یک روز را از دست خواهی داد! 6. احترام به حقوق انسانی را همیشه در نظر داشته باش. اگر بعد از بردن جهیزیه منزل زوج را به هم بریزی و سبب شکستن یا به هم ریختن وسایل باقیمانده شوی، علاوه بر اینکه حقالناس به گردن خواهی داشت، زوج میتواند علیه تو شکایت نماید. 7. وقتی جهیزیه را بردی، آماده دریافت اخطاریه طلاق باش. به طور معمول جهیزیه بردن ناگوارترین توهینی است که میتوانی نسبت به زوج روا داری. وکیل به همین جهت است که وقتی زوجه بخواهد «طلاق معالمهر» بگیرد، توصیه به بردن جهیزیه مینمایند.
پیشنهاد برای طرفین: 1. درست است که تمامی دعاوی خانوادگی در دادگاههای خانواده بر مبنای لج و لجبازی صورت میگیرند، ولی فکر کنید چه اشتباهی مرتکب میشوید که مسائل خانوادگی را علنی طرح میکنید. سعی کنید در منزل و با مشارکت اقوام مسأله را حل نمایید. 2. سعی کنید با تمامی مسئولین دادگاه خوشرفتار باشید، گشادهرو بوده و لبخند بر لب داشته باشید. تمامی کارمندان دادگاه میتوانند به شما کمک کنند و راهنماییتان نمایند، اگر با آنها محترمانه برخورد کنید. حتی منشی دفتر شعبه نیز فرد قدرتمندی است، زیرا اطلاعات دارد. از اطلاعات پرسنل دادگاه محترمانه استفاده کنید. 3. گاه و بیگاه قبل از رسیدن زمان دادرسی به دادگاه مراجعه کنید، مسئولین و کارمندان را ببینید و نسبت به دادگاه سؤال کنید، به بهانه این که گمان کردهاید باید مراجعه میکردید. این کار دو فایده دارد، اول اینکه از اقدامات طرف مقابل مطلع میشوید، چون ممکن است دستور موقت یا حکمی گرفته باشد که بخواهد به صورت غافلگیرانه اقدام نماید. ثانیاً آشنایی با محیط دادگاه اضطراب شما را در جلسه دادرسی خواهد کاست. 4. اگر شماره همراه خود را در دادخواست ثبت کردهاید، مراقب پیامکهای دریافتی باشید. پیامکهای دادگاه بسیار خلاصه و موجز هستند و هیچ اشارهای به موضوع پرونده ندارند. ممکن است پیامکی مانند این دریافت کنید: «رأی پرونده شماره 000 صادر شد». فوراً به دادگاه مراجعه کنید و مفاد آن را جویا شوید. ممکن است وقتی اخطاریه آمد دیر شده باشد. 5. در حضور قاضی بسیار آهسته و شمرده صحبت کنید، بهگونهای که او برای شنیدن ناگزیر به توجه بیشتر باشد. از یکسو آرامش شما را نشان میدهد که برای قاضی معنادار است و از سوی دیگر مطلب شما را واضحتر خواهد کرد. 6. تا زمانی که قاضی به شما اشاره نکرده است صحبت نکنید و در کلام طرف مقابل وارد نشوید. ولی اگر نوبت شما شد حتماً یکریز صحبت کنید و تمام مطالب را بگویید و اگر طرف مقابل در وسط کلام شما داخل شد، حرفتان را قطع نکنید و اجازه ندهید. زیرا قاضی دوباره برای شنیدن حرفهای شما وقت نخواهد گذاشت. 7. حتماً پیش از جلسه دادرسی یک لایحه تنظیم کنید. یک برگه کاغذ A4 سفید بردارید و تمام آنچه را که میخواهید شفاهی بگویید خلاصه و موجز به صورت کتبی بنویسید. اولاً قاضی در خواندن استادتر است تا شنیدن. ثانیاً در پرونده ثبت میشود و در مراحل بعدی کمک خواهد کرد. ثالثاً کمک میکند به خود شما که ذهنیت بهتری نسبت به آنچه میخواهید بگویید پیدا کنید. البته با وجود لایحه باز هم در دادگاه مطالب خود را شفاهی بفرمایید. 8. اگر وکیل داشته باشید و در دادگاه حاضر شود، نه لایحه نیاز دارید و نه حتی حرف زدن. وکیل هم حتی حرف نخواهد زد. زیرا قاضی وکیل را میشناسد و صورتجلسه را به وکیل میدهد و او اظهارات خود را مستقیم در صورتجلسه مینویسد. قاضی هم یک استراحتی به انگشتانش خواهد داد. میدانید که در دادگاه منشی برای نوشتن صورتجلسه نیست و قاضی باید خودش بنویسد. این یکی از محاسن داشتن وکیل است. اگر وکیل نداری چنین حقی هم نخواهی داشت.
در پایان عرض میکنم که همیشه خدا را حاضر و ناظر بر اعمال خود بدانید فرآیندهای دیگری نیز در راه است! برچسبهای مرتبط با این نوشته:
|