گوشی را که برداشتم قبل از هر کلامی گفت: «چماق رسید!» منظورش را فوری فهمیدم میخواست بگوید حق با من بوده و پیشبینیام تأیید شده پرسیدم: «به اندازه کافی بزرگ هست؟» خندید: «هنوز اندازهاش مشخص نیست!» روز دوشنبه، هنگام سحر طوماری پیامک کردهاند و در بخشی آمده: «... از اونجایی که بوی بلاتکلیفی میاد، همونی که تو قرآن نهی شده، وقت دادگاه پس نمیگیرم،تاهرلحظه ای که تکلیفم روشن کنی!وگرنه نه حوصله دعواودادگاه دارم نه وقتشو! ...»
نوزدهم. چرا بلاتکلیفی؟ شب عید غدیر گفت طلاق میخواهد و رفت خانه پدرش، چند روز بعد آمد و هر چه طلا و لوازم مهم داشت برداشت و برد، چند ماه بعد با مأمور کلانتری و حکم دادگاه تمام جهیزیه و هدایای عروسی را برد و در نهایت مهریه را هم اجرا گذاشت و قسطبندی هم شد و سررسید پرداختش از همین ماه است. بچه را هم که گذاشته و نبرده که اگر خواست شوهر کند مانعی نداشته باشد! خب کجای این داستان بلاتکلیفی است؟ فقط مانده یک درخواست طلاق بدهد و خود را خلاص کند!
بیستم. در کجای قرآن نهی شده که زن اگر از خانه شوهر قهر کرد باید فوری طلاقش بدهید تا بلاتکلیف نباشد؟
بیست و یکم. اما اینکه میگوید حوصله دادگاه را ندارد که خلافش ثابت شده در این ده ماه. پنج عدد دادخواست همین الآن دست من است که همه به خط و امضاء خانم در این مدت به دادگاه تقدیم شده. مگر اینکه بگوید دیگر خسته شده از بس رفته دادگاه و حق و حقوقش را گرفته و از اینکه دیگر حق و حقوقی باقی نمانده بگیرد ناراحت است!
نه برادر...! اولاً در قرآن چنین حرفی نیامده که زنها را زود طلاق دهید که دچار زحمت نشوند! شاید از این آیه برداشت اشتباه کرده باشند: «وَ إِذَا طلَّقْتُمُ النِّساءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِکُوهُنَّ بمَعْرُوفٍ أَوْ سرِّحُوهُنَّ بمَعْرُوفٍ وَ لا تمْسِکُوهُنَّ ضِرَاراً لِّتَعْتَدُوا...» (بقره:231) «و هنگامى که زنان را طلاق دادید، و به آخرین روزهاى «عدّه» رسیدند، یا به طرز صحیحى آنها را نگاه دارید (و آشتى کنید)، و یا به طرز پسندیدهاى آنها را رها سازید! و هیچگاه به خاطر زیان رساندن و تعدّى کردن، آنها را نگاه ندارید!» نگهداشتن در این آیه به معنای رجوع در روزهای آخر عده طلاق رجعی است که از باب آزار و اذیت زوجه باشد. با استناد به روایت: «أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لا تُمْسِکُوهُنَّ ضِراراً لِتَعْتَدُوا قَالَ الرَّجُلُ یُطَلِّقُ حَتَّى إِذَا کَادَتْ أَنْ یَخْلُوَ أَجَلُهَا رَاجَعَهَا ثُمَّ طَلَّقَهَا یَفْعَلُ ذَلِکَ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ فَنَهَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَنْ ذَلِکَ» (منلایحضرهالفقیه، ج3، ص501 و وسائلالشیعه، ج22، ص171) اساساً کتاب شریف وسائلالشیعه یک باب با عنوان «بَابُ کَرَاهَةِ الرَّجْعَةِ بِغَیْرِ قَصْدِ الْإِمْسَاکِ بَلْ بِقَصْدِ الطَّلَاقِ» دارد و روایاتی را در مذمّت کسی که رجوع میکند، ولی قصد طلاق دارد! اما درباره مردی که زنش از خانه خارج شده، امر و نهی نشده که باید فوراً طلاق بدهد! البته میدانی برادر که این استدلالات از همان منجلابی متصاعد میشود که توصیفش را سابق بر این گفته بودی! اینها از بدعتهای پدر زنت است. همان که به «تحریرالوسیله» استناد میکند بر شهادت به دعوای خانوادگی شما! از زنت بخواه آن آیه قرآنی را که در پیامکش اشاره بدان داشته ذکر نماید، تا مدخوله بودن استدلال پدرزن را عیان ببینی!
و اما این روایت را ببین: «نَهَى رَسُولُ اللَّهِ ص أَنْ تَخْرُجَ الْمَرْأَةُ مِنْ بَیْتِهَا بِغَیْرِ إِذْنِ زَوْجِهَا فَإِنْ خَرَجَتْ لَعَنَهَا کُلُّ مَلَکٍ فِی السَّمَاءِ وَ کُلُّ شَیْءٍ تَمُرُّ عَلَیْهِ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ حَتَّى تَرْجِعَ إِلَى بَیْتِهَا» (منلایحضرهالفقیه، ج4، ص3 - وسائلالشیعة، ج20، ص161 و ص211 - الأمالیللصدوق، ص422 - بحارالأنوار، ج73، ص328 و ج100، ص243) «غدقن کرد از بیرون رفتن زن بىاجازه شوهر از خانه و اگر رود همه فرشتگان و هر جن و انسى که بر او گذرد لعنتش کنند تا بخانهاش برگردد.»
گفتم: حقیقت را که بنگری شما ده ماه است که بلاتکلیفی، زنت از خانه رفته است و نه معلوم است میخواهد بازگردد و نه معلوم که بخواهد طلاق بگیرد، اگر چه عندالرفتن به شما گفته که طلاق میخواهد. خاطرت باشد مشاور خانواده گفته بود که زن شما هنگام رفتن هم قصد طلاق نداشته، مشاور چه گفت؟ خاطرت هست؟ ـ بله، خوب...! گفت: «سهم بیشتری از زندگی میخواست، بیش از آنچه که حقش بود و داشت، با خود گفت دعوایی بکنم و قهری، وقتی بازگشتم شرایطی میگذارم و سهم بیشتری طلب میکنم، کما اینکه قبلاً کرده بود و در تمام موارد سابقه شما گذشت کرده بودی. اما وقتی اینبار سفت ایستادی، تعجب کردند و هوش هیجانیاشان کارهایی را به گردنشان انداخت که تا بدینجا رسیدهاند و هنوز هم متعجب هستند که چرا شما کوتاه نیامدهای! خانم شما به شدّت تسلطجو است» منظور ایشان از بلاتکلیفی نیز همین است. ایشان منتظر است که شما شرایط یازدهگانه سابق گفته را بپذیری و سهم بیشتر را بدهی، تا بازگردد و احساس نارسیسیستی و ریاستطلبیاش ارضاء شود، همین!
گفتم: روایت آخر را هم که دیدی! سند زیاد دارد، یعنی در کتب متعدده تکرار شده است. خانم شما ده ماه است که «ملعون» همه فرشتگان است، این برایش کافی نیست؟!
پس دوباره دادگاه داری! خدا به دادت برسد برادر! :) برچسبهای مرتبط با این نوشته:
|