شناخت نظامات اجتماعی: آشنا شدن اجمالی کارآموز با نظام اجتماعی و نظامات اصلی زیرمجموعه آن، به نحوی که بداند یک جامعه از چه عناصر اصلی تشکیل شده است. نظام سیاسی: آشنایی با «داریها» و «کنسولگریها» به عنوان سلولهای اصلی داخلی و خارجی نظام سیاسی؛ استانداریها، فرمانداریها، بخشداریها، دهداریها. نظام اقتصادی: آشنایی با «بنگاهها» به عنوان سلولهای اصلی نظام اقتصادی مبتنی بر کسب منفعت با تولید کالا یا خدمات و «هلدینگها» به عنوان «بنگاه ِ بنگاهها» برای مدیریت فعالیتهای اقتصادی چندین بنگاه بمثابه یک «کارتل». نظام فرهنگی: متولّی انتقال دانش و تجربه از یک نسل به نسل دیگر
نقش خانواده در نظامات اجتماعی سنّتی: تبیین اینکه حکومتهای موروثی و الیگارشی دلیلیست بر سلول بودن خانواده برای نظام سیاسی در گذشته و نیز تشکیل فعالیت اقتصادی خانوادگی در کشاورزی و دامپروری و همچنین صنایع کوچک، دلیلیست بر سلول بودن خانواده در نظام اقتصادی. فارغ شدن نظام سیاسی و اقتصادی از سیطره خانواده: توضیح این مطلب که با ورود به عصر مدرن، خانواده مقبولیت لازم برای سلول بودن در نظام سیاسی را از دست داده است. در نظام اقتصادی نیز، منافع بیشتر در تضاد با خانوادهمحوری قرار گرفته است. لذا ما نمیپذیریم که خانواده سلول نظام سیاسی و اقتصادی باشد. فارغ شدن نظام فرهنگی از سیطره خانواده در کشورهای توسعهیافته: در جوامع غربی، با تعمیم مهدکودکها و بهکارگیری پرستار کودک، عملاً خانواده از سلول بودن برای نظام فرهنگی عقبنشینی کرده و نقش خود را به نهادهای آموزشی و تربیتی سپرده است. تعارض نقش خانواده با نظام آموزشی در انتقال فرهنگ: برای اعضای خانواده تشریح میشود که در کشورهای در حال توسعه، همچنان خانواده حضور خود را در انتقال فرهنگ حفظ نموده است و از همین رو با نظام آموزشی این کشورها به چالش خورده. در کشور ما با تأسیس انجمن اولیاء و مربیّان تلاش شد تا جاییکه امکان دارد تضاد فرهنگی موجود میان تعالیم خانواده و تعالیم مدرسه یا تربیت در خانواده با تربیتی که در مدرسه صورت میپذیرد کنترل گردد. اما همچنان این تداخل وظایف وجود دارد.
[ادامه دارد] برچسبهای مرتبط با این نوشته: خانواده 57 -
|