سفارش تبلیغ
صبا ویژن
این آگهی ارتباطی با نویسنده وبلاگ ندارد!
   

اگر بر دشمنت دست یافتى بخشیدن او را سپاس دست یافتن بر وى ساز . [نهج البلاغه]

تازه‌نوشته‌هاآخرین فعالیت‌هامجموعه‌نوشته‌هافرزندانم

[بیشتر]

[بیشتر]

[بیشتر]

[بیشتر]

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
چرا تعدّد زوجات نه 5 + یکشنبه 95 آبان 9 - 8:0 صبح

مردم دین‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شان را از کسی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گیرند که خاص باشد
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بهترین باشد
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بین خودشان
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هر چه بد می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دانند در او نیابند
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌و هر چه خوب می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بینند، او را معدن آن یابند
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌این می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود از خواصّ
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌و مردم او را اسوه قرار می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهند
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌حالا جهت ما کدام است؟
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اگر جهت را این بگیریم
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خیلی تغییرات را باید در زندگی لحاظ کنیم
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌در معاش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌مان
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود که ما هم برویم شهربازی
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌و هزینه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های سنگین، برای لحظاتی تفریح فرزندان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌مان
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود که لباس ما بدون وصله باشد
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود؟!
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌وقتی که مردم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌مان لباس با وصله پوشیده باشند
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌یا خودروی زیر پای‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌مان سر از بقیه
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌غرض این‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌که من این پاسخ را برای خود یافتم
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌این‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌که بزرگان ما از خیلی رفتارها حذر کردند
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواستند تا خاصّ باشند
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تا مردم را به فروتنی کشانند
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌در برابر اوج تواضع و پرهیزگاری خود
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌از مکروهات دوری کردند
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌و از هر خلاف عرفی که واجب نبود خود را باز داشتند
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌که مردم آن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها را بپذیرند
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تا مردم اصلاح شوند
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تا مردم دین‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شان را از آن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها بگیرند
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌به نظر می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رسد هر کسی که در این امت به مرجعیت رسید
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌چهار ویژگی عمده داشت
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سه ویژگی در او برجسته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تر بود
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تقوای بالایی داشت
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌علم و دانایی فراوان
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌مردم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دار بود و با مردم زندگی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کرد
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌مانند آن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها راه می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رفت
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌با آن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها نشست و برخواست داشت
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌در خانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اش روضه می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گرفت
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌مردم را به خانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اش راه می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌داد
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌زندگی شیخ علی صفایی را بخوانید
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌عجیب است از این آمیختگی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اش با مردم
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌مراجع هم معمولاً این‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌طورند
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌حداقل در ابتدای رسیدن به این موقعیت
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بسیار با مردم
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌البته امروز این ویژگی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها به چهار رسیده
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌مرجع باید بصیرت سیاسی و اجتماعی هم داشته باشد
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌در هر صورت یک چیز مسلّم است
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌برای برنامه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ریزی، ما باید توجه به جهت حرکت خود داشته باشیم
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌و مقاطع حرکت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌مان در این جهت
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود به سمت رشت حرکت کنیم و از قزوین رد نشویم
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ما اگر بخواهیم روحانی شویم باید از خواص باشیم
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌برای از خواص اهل حق بودن
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌باید که رفتار خود را معتبر و موجّه نماییم
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هر رفتار غیر موجهی ما را به جای قزوین به ساوه می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌برد
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌و بعید می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دانم از آن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌جا بتوان به رشت رفت!
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شرمنده از بابت زیاده عرضی
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌صفحه کلید لپ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تاپم هرز است که بسیار حرف می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌نویسد
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌این را به حساب هرزگی انگشتانم نگذارید
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اگر پا از گلیم خویش فراتر نهادم و سَروری را به کیش خویش پنداشتم.
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌یاعلی مدد

[ادامه دارد]‌‌‌‌‌‌‌


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: مباحثه 267 - خانواده 57 -
<< مطلب بعدی: فلسفه حجاب
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

دوشنبه 103 آذر 5

امروز:  بازدید

دیروز:  بازدید

کل:  بازدید

برچسب‌های نوشته‌ها
فرزند عکس سیده مریم سید احمد سید مرتضی مباحثه اقتصاد آقامنیر آشپزی فرهنگ فلسفه خانواده کار مدرسه سفر سند آموزش هنر بازی روحانیت خواص فیلم فاصله طبقاتی دشمن ساخت انشا خودم خیاطی کتاب جوجه نهج‌البلاغه تاریخ فارسی ورزش طلاق
آشنایی
چرا تعدّد زوجات نه 5 - شاید سخن حق
السلام علیک
یا أباعبدالله
سید مهدی موشَّح
آینده را بسیار روشن می‌بینم. شور انقلابی عجیبی در جوانان این دوران احساس می‌کنم. دیدگاه‌های انتقادی نسل سوم را سازگار با تعالی مورد انتظار اسلام تصوّر می‌نمایم. به حضور خود در این عصر افتخار کرده و از این بابت به تمام گذشتگان خود فخر می‌فروشم!
فهرست

[خـانه]

 RSS     Atom 

[پیام‌رسان]

[شناسـنامه]

[سایت شخصی]

[نشانی الکترونیکی]

 

شناسنامه
نام: سید مهدی موشَّح
نام مستعار: موسوی
جنسیت: مرد
استان محل سکونت: قم
زبان: فارسی
سن: 44
تاریخ تولد: 14 بهمن 1358
تاریخ عضویت: 20/5/1383
وضعیت تاهل: طلاق
شغل: خانه‌کار (فریلنسر)
تحصیلات: کارشناسی ارشد
وزن: 125
قد: 182
آرشیو
بیشترین نظرات
بیشترین دانلود
طراح قالب
خودم
آری! طراح این قالب خودم هستم... زمانی که گرافیک و Html و جاوااسکریپت‌های پارسی‌بلاگ را می‌نوشتم، این قالب را طراحی کردم و پیش‌فرض تمام وبلاگ‌های پارسی‌بلاگ قرار دادم.
البته استفاده از تصویر سرستون‌های تخته‌جمشید و نمایی از مسجد امام اصفهان و مجسمه فردوسی در لوگو به سفارش مدیر بود.

در سال 1383

تعداد بازدید

Xکارت بازی ماشین پویا X