سفارش تبلیغ
صبا ویژن
این آگهی ارتباطی با نویسنده وبلاگ ندارد!
   

آن که طمع را شعار خود گرداند خود را خرد نمایاند ، و آن که راز سختى خویش بر هر کس گشود ، خویشتن را خوار نمود . و آن که زبانش را بر خود فرمانروا ساخت خود را از بها بینداخت . [نهج البلاغه]

تازه‌نوشته‌هاآخرین فعالیت‌هامجموعه‌نوشته‌هافرزندانم

[بیشتر]

[بیشتر]

[بیشتر]

[بیشتر]

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
چه کنیم 17 + یکشنبه 95 شهریور 14 - 10:0 عصر

میخواهم کمی جسارت به خرج دهم.
‌‌‌‌آیا این سخنان و نظریات در خودفرهنگستان آزموده شده است؟ یعنی در عمل هم ‌‌‌‌توانسته است، کارآمد باشد؟
‌‌‌‌و سئوال جسورانه تر آنکه
‌‌‌‌خود شما در حال حاضر مشغول کاری در راستای اندیشه های استاد هستید؟
‌‌‌‌خیلی دو دل بودم که بپرسم یا نه.
‌‌‌‌اگر جواب بدهید، ممنون میشوم.

‌‌‌‌
سؤال‌‌‌‌های خوبی‌‌‌‌ست اتفاقاً
هر دو سؤال

در خصوص سؤال نخست ابتدا باید یک نکته را عرض نمایم
احتمالاً از آن سنخ سؤالاتی باشد
که پاسخ‌‌‌‌های متعدّدی به آن داده می‌‌‌‌شود
اگر از افراد مختلف پرسیده شود
اجازه اگر بدهید
بنده نظر خود را عرض کنم
اگر چه نظرات دیگری هم شنیده‌‌‌‌ام

در قالب یک مثال
گاهی بحث از تولید یک خودروست
می‌‌‌‌گویند یک ماکت اولیه بسازیم
بعد یک پروتوتایپ
یک نمونه کامل دست‌‌‌‌ساز
تست کنیم
اگر مشکلی نداشت ببریم توی خط تولید
اما اگر بگویند ما به یک نظریه علمی رسیده‌‌‌‌ایم
که «اگر تولید خودرو سه برابر ورود خودرو از خارج به داخل کشور باشد
آن‌‌‌‌وقت استقبال مردم از خرید خودروی خارجی به یک‌‌‌‌چهارم تقلیل خواهد یافت!»
این نظریه را نمی‌‌‌‌توانند بگویند آزمون کنید
زیرا فرض نظریه، یک کشور است
مصداقی مشخص دارد
و گستره مشخص
اگر در یک شهر عمل شود نتیجه نمی‌‌‌‌دهد
در یک استان هم حتی
حتماً باید در یک قلمرو جغرافیایی که پول واحد دارد آزمون شود
عملاً آزمون آن با اجرای آن تفاوتی نمی‌‌‌‌کند در واقع
اصلاً بگوییم «آزمون‌‌‌‌ناپذیر» است، شاید درست‌‌‌‌تر باشد

بسیاری از نظریات مرتبط با علوم انسانی از همین سنخ‌‌‌‌اند
خصوصاً آن بخشی که «کلان» محسوب می‌‌‌‌گردد
مثلاً اقتصاد کلان
نظریاتش را نمی‌‌‌‌توان تبدیل به پروتوتایپ کرد
نمی‌‌‌‌توان به صورت پایلوت
و در یک محدوده کوچک تست نمود
چرا؟!
زیرا «کلان» است
همین!

مدتی در دفتر بنا شد شیوه مدیریتی پیشنهادی فرهنگستان پیاده شود
بنده نمی‌‌‌‌توانم قضاوت کنم
که آزمون موفقی بود یا شکست خورد
ولی همین‌‌‌‌قدر می‌‌‌‌دانم که تداوم نیافت
شاید توقف آن را بتوان شاخصی دانست برای شکست!

یک دوره دکترای مدیریت تحقیقات هم تأسیس شد
با دخالت مستقیم دفتر فرهنگستان
در یکی از دانشگاه‌‌‌‌های وابسته به سپاه
دوستان فرهنگستان سیلابس‌‌‌‌های درسی را طراحی کردند
همان‌‌‌‌ها هم استاد شدند
دانشجو از مقطع ارشد گرفتند که دکترا بدهند
دوره با مشکل مواجه شد
ظاهراً همین‌‌‌‌قدر اجازه دادند که همان دانشجویان فارغ‌‌‌‌التحصیل شوند
و ادامه نیافت!

تحلیل‌‌‌‌های متفاوتی از این بن‌‌‌‌بست‌‌‌‌ها ارائه شده
تا کنون
ولی بنده نظرم همان است که عرض کردم
«کلان‌‌‌‌» بودن موضوع کار دفتر
و ذوابعاد بودن
درگیر شدن اقتصاد و فرهنگ و سیاست
در تمام ابعاد اجتماعی
وقتی شما بخواهی جهت حرکت را تغییر دهی
نمی‌‌‌‌شود قطار پیشرفت را تکه‌‌‌‌تکه کرد
همه را با هم باید تغییر مسیر داد

مثالی هم از خارجه
مدل‌‌‌‌های مدیریت اقتصاد کلان مبتنی بر نظریه کینز
بر اساس منحنی فیلیپس معتقد بود
که «تورم» نسبت معکوس دارد با «بی‌‌‌‌کاری»
به نحوی که هر چه تورم افزایش یابد
به دلیل افزایش نقدینگی
بنگاه‌‌‌‌ها تمایل به جذب منابع انسانی بیشتری پیدا می‌‌‌‌کنند
بر عکس
اگر سیاست‌‌‌‌های انقباضی مالی سبب کاهش نقدینگی
و البته کاهش تورم شود
بی‌‌‌‌کاری افزایش خواهد یافت
یعنی درصد نیروی کاری که تمایل به کار دارد، ولی کار ندارد
این شیوه مدیریت در آمریکا اجرا می‌‌‌‌شد
تا این‌‌‌‌که در یک بحران نفتی
شوک افزایش قیمت نفت به اقتصاد آمریکا
سبب شد یک خرق عادت رخ دهد
هم بی‌‌‌‌کاری و هم تورم با هم افزایش یافت
اقتصاددانان کینزی به بن‌‌‌‌بست رسیدند
تسلیم شدند یعنی
چون هیچ راهی برای مهار طرفین بحران نداشتند
این‌‌‌‌جا بود که معتقدین به مدل‌‌‌‌های پولی و مالی کار را به دست گرفتند
و سیاست‌‌‌‌های پولی را برای مهار بحران به کار انداختند

این مثال نشان می‌‌‌‌دهد که توسعه‌‌‌‌یافته‌‌‌‌ترین کشورها نیز
قدرت آزمون نظریه‌‌‌‌های کلان خود را ندارند
مگر در عمل
در یک عمل بزرگ و کلان!

و اما سؤال دوم
من مدتی در بمباران اطلاعات نادرست بودم
داد‌‌‌‌ه‌‌‌‌هایی که گمان می‌‌‌‌کردم مربوط به نظریات استاد حسینی‌‌‌‌ (ره) است
و بعد متوجه شدم این‌‌‌‌طور نیست
در مسیری قرار گرفتم
که از قضاوت تحلیلی و دقیق و موشکافانه
نسبت به آراء استاد حسینی(ره) محروم شدم
البته و قطعاً
انگیزه‌‌‌‌ها و خواسته‌‌‌‌ها و نگرش‌‌‌‌های خودم نیز در این امر دخیل بودند
که به جای نگاهی عقلانی به موضوع
اعتقادی و باوری به آن بنگرم

اگر چه اعتقاد و باور قطعاً باید مقدّم بر جهت حرکت انسان باشد
ولی وقتی داخل در امر پژوهش شد
باید بی‌‌‌‌باکانه قضاوت کند
و عقل را در تولید گمانه‌‌‌‌ها
محدود به هیچ ضابطه‌‌‌‌ای ننماید
اصطلاح «تهوّر در گمانه‌‌‌‌زنی»‌‌‌‌ استاد حسینی(ره)‌‌‌‌ ناظر به همین معناست
جریانی که خودم را در آن انداختم
مرا به مسیری برد
که «تهوّر» تبدیل شد به فاعلیت تبعی
و پژوهش به آموزش
و بعد هم درگیری در امور اجرایی و عملیاتی
تکلیف‌‌‌‌هایی ساخته شد
که عمل به آن‌‌‌‌ها ضروری‌‌‌‌تر از پژوهش
و حتی «فهم» داده‌‌‌‌ها و تحلیل آن‌‌‌‌ها شد
و این تکلیف‌‌‌‌هایی که بعدها متوجه شدم چندان هم تکلیف نبودند
مرا از خیل تدبّرهایی که نیاز داشتم دور ساخت
مسیری که ماه‌‌‌‌های اول آشنایی با آسیدمنیرالدین در پیش گرفته بودم
بعد از فوت ایشان
تغییر جهت داد
و هفت سال رخوت و فترت و اتلاف فرصت

در این چند سال اما بنا را گذاشتم بر تدبّر
با دو سه نفر از دوستان
دوره‌‌‌‌های متعدّد و متفاوتی را به بحث گذاشتیم
اگر چه بسیار کند پیش رفت
ولی پیش رفت
و زوایایی برای‌‌‌‌مان روشن شد
که سال‌‌‌‌ها روشن نبود و ما می‌‌‌‌پنداشتیم روشن است!

هنوز درگیر مباحثات هستم
هر هفته جلساتی داریم
جلساتی که از افراد «تسلیم» در آن‌‌‌‌ها خبری نیست
بنا را می‌‌‌‌گذاریم بر «فهم»
و تلاش می‌‌‌‌کنیم تا متهوّرانه نقد کنیم
شخصیت‌‌‌‌زده هم نباشیم
وضعیتی که گروهی از آدم‌‌‌‌ها دچار آن می‌‌‌‌شوند

استاد حسینی(ره) در مباحث خودشان
به شخصیت‌‌‌‌زدگی زیاد اشاره دارند
تفکیک «اندیشه» از «اندیشمند»
اگر چه ما برای اندیشمندان احترام قائل هستیم
ولی اندیشه‌‌‌‌شان که امکان خطا دارد!

موفق باشید


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: مباحثه 267 - آقامنیر 117 -
<< مطلب بعدی: فلسفه حجاب
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

جمعه 103 آذر 2

امروز:  بازدید

دیروز:  بازدید

کل:  بازدید

برچسب‌های نوشته‌ها
فرزند عکس سیده مریم سید احمد سید مرتضی مباحثه اقتصاد آقامنیر آشپزی فرهنگ فلسفه خانواده کار مدرسه سفر سند آموزش هنر بازی روحانیت خواص فیلم فاصله طبقاتی دشمن ساخت انشا خودم خیاطی کتاب جوجه نهج‌البلاغه تاریخ فارسی ورزش طلاق
آشنایی
چه کنیم 17 - شاید سخن حق
السلام علیک
یا أباعبدالله
سید مهدی موشَّح
آینده را بسیار روشن می‌بینم. شور انقلابی عجیبی در جوانان این دوران احساس می‌کنم. دیدگاه‌های انتقادی نسل سوم را سازگار با تعالی مورد انتظار اسلام تصوّر می‌نمایم. به حضور خود در این عصر افتخار کرده و از این بابت به تمام گذشتگان خود فخر می‌فروشم!
فهرست

[خـانه]

 RSS     Atom 

[پیام‌رسان]

[شناسـنامه]

[سایت شخصی]

[نشانی الکترونیکی]

 

شناسنامه
نام: سید مهدی موشَّح
نام مستعار: موسوی
جنسیت: مرد
استان محل سکونت: قم
زبان: فارسی
سن: 44
تاریخ تولد: 14 بهمن 1358
تاریخ عضویت: 20/5/1383
وضعیت تاهل: طلاق
شغل: خانه‌کار (فریلنسر)
تحصیلات: کارشناسی ارشد
وزن: 125
قد: 182
آرشیو
بیشترین نظرات
بیشترین دانلود
طراح قالب
خودم
آری! طراح این قالب خودم هستم... زمانی که گرافیک و Html و جاوااسکریپت‌های پارسی‌بلاگ را می‌نوشتم، این قالب را طراحی کردم و پیش‌فرض تمام وبلاگ‌های پارسی‌بلاگ قرار دادم.
البته استفاده از تصویر سرستون‌های تخته‌جمشید و نمایی از مسجد امام اصفهان و مجسمه فردوسی در لوگو به سفارش مدیر بود.

در سال 1383

تعداد بازدید

Xکارت بازی ماشین پویا X