یه پیراهن برای سیدمرتضی خریدم نُه تومن ساده و بدون نوشتههای خارجی ساخت ایران ولی... یه پاپیون اشانتیون داشت
به فروشنده گفتم بردارد سیدمرتضی خودش مدرسه بود ممکن بود اگر بعداً خودش ببیند دلش بخواهد روی لباسش بماند بچهها معمولاً اینطورند خود ما هم بودیم یک چیز را کامل میخواهیم با تمام متعلّقاتی که در مغازه به آن چسبیده است و فروشنده برداشت
مریم همراهم بود گفت: «مگه پاپیون اشکال داره؟» گفتم: «نه دخترم، اشکال نداره ولی... آدمهایی که از آن استفاده میکنند در جامعه ما معمولاً نگاه خوبی نسبت به آنها وجود ندارد!»
فروشنده خندید سرم را که بلند کردم گفت: «توجیه خوبی بود حاج آقا :)»
ولی واقعاً همین است ما با لباس پوشیدن باند و گروه و دسته خود را نشان میدهیم اینکه در کدام خردهفرهنگ نفس میکشیم و با کدام بخش از جامعه ارتباط داریم متعلّق به چه فرقهای هستیم و مایل به ارتباط با چه افرادی میباشیم
تصوّر میکنم باید: دقّت کنیم لباس اشتباه تن فرزندانمان نکنیم و آنان را در گروهی قرار ندهیم که نمیخواهیم در آن باشند! برچسبهای مرتبط با این نوشته: فرزند 535 - سیده مریم 281 - سید مرتضی 271 -
|