در پی فرمایش شما باید عرض کنم که بنده دانشمند را انسانی از جنس خودمان در نظر دارم مگر پاتنم غیر از این منظور دارد؟ اما اراده ی ما که عرض می کنم در طول اراده ی خدا و در عرض اراده ی دانشمند خبیث است. حال با پالس های الکتریکی دانشمند خبیث ما همه القاء می شویم ولی با داشتن اراده از این وضع بیرون می آییم زیرا وضع کنونی خود را دارا هستیم زیرا اگر با پالس الکتریکی دانشمند خبیث(از جنس خودمان) هم زندگی کنیم هم اراده داشته باشیم در تناقض می باشد و او مغز ما را در اختیار دارد تا القائاتش را بر ما متصور سازد ولی وقتی اراده کنیم یا فعلی را انجام دهیم مشخص می شود که ما مغز درون خمره نیستیم حتی اگر او اراده کند که ما اراده داشته باشیم زیرا اراده از سنخ افعال بلاواسطه ی انسان است که او به این نقطه دسترسی ندارد مگر خدا و احساس تشنگی یا گرسنگی داشتن یا حتی دیدن و شنیدن از سنخ ادراکات با واسطه است که او در این مقولات می تواند دخالت کند و برای همین از اراده و فعل که با علم حضوری درک می شود برای ابطال این شبهه استفاده کردم. می دانم که وقتتان را می گیرم ولی موافق این قضیه هستید یا خیر؟
بله اگر یک گزاره به این استدلال شما اضافه کنیم مشکل حل میشود:
کبری: یک انسان نمیتواند اراده خلق کند
پس اکنون اینطور استدلال میکنیم:
1. ما به اراده خود علم داریم 2. چیزی که به آن علم داریم حتماً هست 3. اراده ما وجود دارد 4. القاء اراده نیاز به خلق کردن اراده دارد 5. انسان نمیتواند اراده خلق کند 6. پس این اراده را یک انسان در ما القاء نکرده است
الان با این استدلال «مغز درون خمره» ابطال شد؟
شبهه مغز درون خمره که ابطال شده بود با همان روشی که پاتنم گفته بود و بنده عرض کردم چیزی که الآن با این استدلال ابطال شد جبر است اینکه ما اختیار و اراده داریم یا مجبوریم با این استدلال جبر نقض میشود البته دلیل دیگری نیز برای رد شبهه مغز درون خمره میتواند به حساب آید
[ادامه دارد...] برچسبهای مرتبط با این نوشته: مباحثه 267 - فلسفه 73 -
|