سفارش تبلیغ
صبا ویژن
این آگهی ارتباطی با نویسنده وبلاگ ندارد!
   

اندیشیدن همانند دیدن نیست ، چه بود که دیده‏ها چیزى را چنانکه نیست نشان دهد ، لیکن خرد با کسى که از آن نصیحت خواهد خیانت نکند . [نهج البلاغه]

تازه‌نوشته‌هاآخرین فعالیت‌هامجموعه‌نوشته‌هافرزندانم

[بیشتر]

[بیشتر]

[بیشتر]

[بیشتر]

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
نسبت عقل و دین 23 + سه شنبه 94 فروردین 11 - 2:0 عصر

متشکر وسپاس از توضیح و تشریح ریاضی مطلب.اما جسارتا فایل ادمه ای داشت
که اشکال از برهان آقای [...] بود که تقاضا کرده بودم نسبت به گفته ی
ایشان و علم حضوری توضیحی بفرمایید که چگونه می شود نظریه ی «مغز درون
خمره» را رد کرد و هم سوال پرسیده بودم که با یک معلوم چگونه می شود آن
نظریه(مغز درون خمره) را رد کرد که شما زحمت کشیده اید و فقط مطلب ریاضی
را به فارسی توضیح فرموده اید.
بنده مجددا فایل را ضمیمه ی ایمیل کردم و خدمتتان ارسال کردم که اگر
زحمتی نبود به این 2 سوالم هم پاسخ فرمایید.
این مطالب را برای مقاله ام برای رد این نظریه نیاز دارم.

راستی استاد فراموش کردم این مطلب رو عرض کنم که این مطلب ریاضی اصلا دال
بر رد نظریه(مغز درون خمره) نیست چراکه:
1-خودش شبهه آفرینه و شما در پایان مطلبتون هم به اون اشاره فرموده اید و
من رو من نمیدونه و اون نظریه با این مطلب ابطال نمیشه.
2-اگر از همون فضایی که در فایل عرض کردم نگاه کنیم شاید اینها(مطالب
ریاضی) هم القائات دانشمند خبیث باشد و ما یک معلوم بیشتر نداریم که نمی
تواند در آ« دخل و تصرف کند و آن وجود خود ماست که به عنوان مدرک هستیم.
با تشکر.

لازم است توجه شما را مجدّداً به این نکته جلب نمایم
که براهین فلسفی
اقسامی دارند
و یکی از شاید پرکاربردترین آن‌ها
«برهان خلف» باشد
این برهان ابتدا فرض می‌کند که «الف ب است» یک گزاره درست باشد
سپس لوازم عقلی آن را بررسی می‌نماید
تا برسد به یک «تناقض»
و چون تناقض را محال می‌داند
این تناقض بر اساس لوازم عقلی به عقب باز می‌گردد
تا به فرض برسد
یعنی از «الف ب است» برسد مثلاً به «الف الف نیست»
و چون این ممکن نیست
و یگ گزاره قطعاً نادرست است
مخاطب ناگزیر می‌شود بپذیرد که «الف ب است» نیز یک گزاره نادرست بوده
که به چنین نادرستی منتهی شده

در روشی که خدمت شما عرض شد
ابتدا فرض کردیم: «من مغزدرون‌خمره است»
سپس پاره‌ای بدیهیات را ضمیمه کرده
و لوازمات آن‌ها را بررسی نمودیم
تا رسیدیم که به یک تناقض
نتیجه این می‌شود که «من مغزدرون‌خمره است» یک گزاره ناصحیح باشد!

بنده روشی غیر از این برای ابطال شبهه فوق ندارم
منابع را هم هر چه گشتم
در توان و وسع خود
ندیدم پاسخ درخوری را
عذر تقصیر!
شاید باید بیشتر مطالعه کنم
و بیشتر تدبّر!

اما درباره علم حضوری
آن‌چنان که فرمودند
این‌که «دانشمند نمی‌تواند در حالت ترس من را بفریبد»
مستلزم تناقض نیست
بنابراین قطعی بودن آن معلوم نیست
از نظر بداهت هم
حداقل برای بنده روشن نیست
مثلاً وقتی می‌گویم «الکل أعظم من الجزء» بدیهی است
هر مجموعه مرکّبی لزوماً از تک‌تک اجزاء خود بزرگ‌تر است
از نظر اندازه
و کمّ قارّ
این کاملاً روشن است و می‌توان به آن گفت بدیهی
اما چرا دانشمند محال باشد در حالت ترس مرا بفریبد؟!
آیا این به انگیزه وی باز می‌گردد
یا به یک فرض عقلایی
که دشمن سعی در اختفای خود دارد و نه آشکارسازی!
اگر چنین باشد که به عقل عملی باز می‌گردد
و داخل در موضوع مدح و ذمّ عقلا و حُسن و قُبح می‌شود
و گزاره‌های عقل عملی مانند عقل نظری ثبوت قطعی و برهانی ندارند
و نتایج آن‌ها دائرمدار «باید و نباید» است
یعنی اصل قضیه این‌طور می‌شود که: «دانشمند نباید مرا در حال ترس بفریبد» زیرا خلاف سیره عقلاست

اما درباره این‌که چطور تنها و تنها با یک معلوم
«خود»
بتوان اشکال وارد کرد به شبهه «مغز درون خمره»
فراموش نکنیم که یک قضیه نمی‌تواند منتج باشد
و در طریق برهان قرار بگیرد
مگر آن‌که حداقل به یک قضیه دیگر ضمیمه شود
زیرا منطق صوری
که ابزار کنترل تفکّر در فلسفه
و شیوه و متد برای آن علم است
براهین خود را با بیش از یک قضیه تعریف می‌نماید
مگر این‌که بخواهیم ملازمات عقلی را بررسی نماییم
که مثلاً اگر «الف ب است» صحیح باشد، قطعاً «الف غیرب است» نادرست می‌شود
که این هم البته به انضمام کبرای «امتناع اجتماع نقیضین» نیازمند است

اگر می‌فرمایید چطور می‌شود تنها با یک قضیه
«من هستم»
برهان بر نفی شبهه مذکور آورد
بدون ضمیمه قضایای دیگر
خب این باید به طریق ملاحظه ملازمات عقلیه آن قضیه باشد
که بنده نتوانستم از این ملازمات نتیجه مناسبی برای شبهه مذکور بگیرم
این است که ناگزیر شدم تعدادی قضیه به آن ضمیمه کنم

خدا یارتان

[ادامه دارد...]


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: مباحثه 267 - فلسفه 73 -
<< مطلب بعدی: فلسفه حجاب
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

دوشنبه 103 آذر 5

امروز:  بازدید

دیروز:  بازدید

کل:  بازدید

برچسب‌های نوشته‌ها
فرزند عکس سیده مریم سید احمد سید مرتضی مباحثه اقتصاد آقامنیر آشپزی فرهنگ فلسفه خانواده کار مدرسه سفر سند آموزش هنر بازی روحانیت خواص فیلم فاصله طبقاتی دشمن ساخت انشا خودم خیاطی کتاب جوجه نهج‌البلاغه تاریخ فارسی ورزش طلاق
آشنایی
نسبت عقل و دین 23 - شاید سخن حق
السلام علیک
یا أباعبدالله
سید مهدی موشَّح
آینده را بسیار روشن می‌بینم. شور انقلابی عجیبی در جوانان این دوران احساس می‌کنم. دیدگاه‌های انتقادی نسل سوم را سازگار با تعالی مورد انتظار اسلام تصوّر می‌نمایم. به حضور خود در این عصر افتخار کرده و از این بابت به تمام گذشتگان خود فخر می‌فروشم!
فهرست

[خـانه]

 RSS     Atom 

[پیام‌رسان]

[شناسـنامه]

[سایت شخصی]

[نشانی الکترونیکی]

 

شناسنامه
نام: سید مهدی موشَّح
نام مستعار: موسوی
جنسیت: مرد
استان محل سکونت: قم
زبان: فارسی
سن: 44
تاریخ تولد: 14 بهمن 1358
تاریخ عضویت: 20/5/1383
وضعیت تاهل: طلاق
شغل: خانه‌کار (فریلنسر)
تحصیلات: کارشناسی ارشد
وزن: 125
قد: 182
آرشیو
بیشترین نظرات
بیشترین دانلود
طراح قالب
خودم
آری! طراح این قالب خودم هستم... زمانی که گرافیک و Html و جاوااسکریپت‌های پارسی‌بلاگ را می‌نوشتم، این قالب را طراحی کردم و پیش‌فرض تمام وبلاگ‌های پارسی‌بلاگ قرار دادم.
البته استفاده از تصویر سرستون‌های تخته‌جمشید و نمایی از مسجد امام اصفهان و مجسمه فردوسی در لوگو به سفارش مدیر بود.

در سال 1383

تعداد بازدید

Xکارت بازی ماشین پویا X