یکی از دوستان طلبه چند روز پیش پرسشهایی را برایم ایمیل کرد پاسخ دادن به آنها فرصتی شد که هر چه در نظر دارم به صراحت بیان کنم در حل تضاد اجتماع «طلبگی» و «برنامهنویسی» به نظرم آمد بر وبلاگ هم بگذارم شاید به کار کسی بیاید مطالبی که تا به حال مجال نبود اینطور بیپرده طرح شود و اکنون ادامه پرسشها و پاسخها.
11- آیا با صرف این زمان در مطالعات حوزوی، نتایج بهتری حاصل نمیشد؟ مگر میتوان تردید در این مطلب کرد. حتماً نتایج بهتری برای «شخص بنده» حاصل میشد و «خودم» به مقامات مادی و علمی بالاتری دست مییافتم. امّا به تکلیف که نظر کنیم، «خودم» ملاک نیست. باید دید نتایج حاصله برای کل مجموعه هستی چقدر بوده است. همان میزانی که پروردگار اعمال ما را با آن میسنجد. اگر توانسته باشم ابزاری ایجاد کنم که هزاران طلبه بهتر درس بخوانند، بهتر تحقیق کنند و بهتر تبلیغ نمایند، من نتیجه بهتری تحصیل کردهام، از اینکه خودم مجتهد شوم، مرجع تقلید شوم و عدهای را بخواهم به همت دانش خود هدایت نمایم. مهم این است که هر کدام از ما سر جای خود باشیم. آن گاه که جاهایی را خالی دیدیم و کسی در آن پست مشغول خدمت نبود و تو میتوانستی و نکردی، قطعاً معصیت خدای نمودهای و باید توبه کنی و استغفار نمایی. راه اجتهاد باز است و بسیاری مشغول تحصیل. اگر عدهای فضای خدمت نرمافزاری را پر نمیکردند، قطعاً و بیتردید خلأ آنان را امروز همگان احساس میکردند. اگر بیست سال پیش طلبهها وارد این عرصه نمیشدند، امروز کاملاً عقبماندگی حوزه از سایر نهادها در عرصه اینترنت و نرمافزار مشهود میبود که بحمدالله اینگونه نیست و ما پیشتازیم. قسم به خدایی که جانم به دست اوست، پیشتازی حوزه علمیه و طلبهها در عرصه اینترنت و نرمافزار بسیار شگفتانگیز است. روزی که ما در قم سایت اینترنتی میزدیم، جاوااسکریپت مینوشتیم، روزی که مهندس فخری اولین نرمافزار قرآنی تحت ویندوز را در همین شهر قم نوشت و به نمایشگاههای خارج از کشور رفت و شگفتی آفرید، هنوز در کشور، اینترنت فهمیده نشده بود و معدود سایتهایی به زبان فارسی راه افتاده بود که ما در قم به زبان فارسی سایت میزدیم. روزی که ما در سایت خود چَت اسکریپتی طراحی کردیم، هنوز هیچ سایتی در کشور نبود که یک چت نوشته باشد، حداکثر از ابزارهای خارجی استفاده میکردند، بسیار محدود. حقیقتاً پیشتازی طلبهها در این عرصه قابل کتمان نیست. تا چند وقت پیش بهترین شرکتهای نرمافزاری نمیتوانستند با بزرگان برنامهنویسی در قم رقابت نمایند. این را از روی اطلاع عرض میکنم، از شرکت در جلسات بسیار زیادی که در این زمینه داشتهام و حضور در همایشها و گردهمآییها. اگر دکتر مینایی به آمریکا نمیرفت و دانش دادهکاوی را به حوزه علمیه نمیآورد، من و سایر پژوهشگران حوزوی چگونه به این سادگی میتوانستیم روایات مشابهی را شناسایی کنیم که هر چقدر هم جستجو نمایی قابل ردیابی و یافتن نیستند. شگفت نیست که در جامعالاحادیث 3.5 میتوانیم روایتی را که تنها 60% شباهت دارد با روایت مورد نظر، به راحتی پیدا کنیم. من که حقیقتاً در شگفتم هنوز از این پروژهای که ایشان به انجام رسانده. ببینید چند کتاب حدیثی و روایی را بدون دخالت دست، بدون مشارکت انسان، به صورت ماشینی اعرابگذاری کردهاند. به غیر از تلاش دکتر مینایی که اولاً و بالذات طلبه بوده است؟!
12- آیا اصولاً ما به طلابی که دارای تخصصهای نظیر تخصص شما هستند نیاز داریم یا میتوان از متخصصین غیر طلبه استفاده نمود؟ نیاز داریم، زیرا در غیر طلبهها دغدغههای حوزوی نمییابیم. غیرطلبهها معمولاً دغدغه مالی دارند. طبیعی هم هست. بازار است و هر چه کشش داشته باشد، نرخ بالاتر باشد، برنامهنویسها هم به همان سمت میروند. امّا فعالیتهایی هست که درآمدزایی اخروی دارند، نه دنیوی. اگر غیر طلبهها نمیآیند، طلبهها اگر احساس نیاز کنند، میتوانند کوتاهی نمایند؟! اگر بتوانند باید دخالت کنند و تخصّص یابند.
13- آیا هنگام مشغولیت به این گونه فعالیتها دچار نگرانی و عذاب وجدان بخاطر صرف وقت در این مسیر به جای فعالیتهای رایج حوزوی نمیشوید؟ وقتی به سهم تأثیر خود در فعالیتهای تحقیقی، تحصیلی و تبلیغی حوزه میاندیشم، هیچ احساس نگرانی ندارم و خدای خود را به این جهت شاکرم که توفیق عطا کرده، در این عرصه خدمتگزار باشم. به شدت هم البته مشتاقم که هر عرصهای که نیاز در آن برطرف میشود را واگذارم و به قلمرو فعالیتهای حوزوی خود بیشتر نزدیک شوم.
• مواجهه دیگران 14- معمولاً این تخصص خود را از دیگران پنهان میکنید یا علاقمندید دیگران متوجه این امر شوند؟ سایت شخصی بنده روی اینترنت است و بر همگان هویدا. هیچگاه هم نه کتمان کردهام و نه پوشش دادهام. البته مثلاً فلان خویش و قوم درخواست کرد سایتی برای باشگاه ورزشی او تأسیس کنم، یا مثلاً برای بنگاه طبابت فلانی ابزاری بنویسم، البته که قبول نکردم. فعالیت خود را وقف حوزه کردهام و همه مرتبطین این را میدانند.
15- آیا برخورداری از این تخصص باعث ارتقای جایگاه طلبگی شما در میان خانواده و دوستان شده یا باعث تنزّل؟ اگر چه مایل به بیان این مطلب نیستم، ولی به شدت سبب عزّت شده است که نباید باشد. اطرافیان بسیار استقبال میکنند. نه فقط اطرافیان که حتی وقتی به تبلیغ میروم، فلان مدرسه، تا برای بچههای دبیرستانی صحبت میکنم، تا التفات برایشان حاصل میشود که فلان آخوند، اینترنت میداند که هیچ، طراح سایت است و برنامهنویس، آنچنان دورهام میکنند که انگار -نعوذبالله- رسول خدا (ص) را دیدهاند. جامعه نسبت به آخوندهایی که دانش جنبی بدانند بسیار نگاه عزتمندانهای دارد که البته بنده از این بابت بسیار ناراحت و نگرانم. این نشان از سطح پایین ادراک اجتماعی ما دارد. نشان از اینکه سالها تبلیغ نادرست و تهاجم فرهنگی غرب کار خود را کرده و مردم دانش حوزوی را بیارزش میپندارند. گمان میکنند طلبهای که فقط قال الصادق(ع) و قال الباقر(ع) میگوید تنبل است و بیسواد که چون هیچ مسیر دیگری برای حضور اجتماعی خود نیافته، به این ادبیات پناه برده است. پناه بر خدا از این غفلت. همین غفلت خطر بزرگی برای جامعه ماست که از تنگه احد، از پشت چاقو خواهد خورد و قیچی خواهد شد. همین شده که بعضی با وارد کردن چند کلمه انگلیسی در گفتار خود، یا ذکر اصطلاحات فلان و فلان علم دانشگاهی، به دنبال کسب قدرت باشند و خودبهخود وارد عرصه پلید «عوامفریبی» شوند. ما دیندزدانی که لباس آخوندی هم دزدیده باشند کم نداریم. و بنده از این بابت بسیار برای جامعه خود بیمناکم.
16- دوستان طلبه شما، در مواجهه با این تخصص شما چه نظری دارند؟ غبطه میخورند، افسوس. تشویقم میکنند و البته تنها رفیقانی که بسیار با من صادقند و امین من هستند، میگویند که ای کاش وارد این عرصه نمیشدی و اگر به تحصیل خود، آنگونه که آغاز کرده بودی ادامه میدادی، امروز تو را بر بالای فلان منبر میدیدیم و در فلان شبکه تلویزیونی نشانت میدادند. برای هر دو گروه هم تأسف میخورم و نصیحتشان میکنم، برادرانه، که یاد داشتن چند زبان مسخره که با آن چند کد بیارزش نوشته میشود که بر انسان هیچ اطلاعی نمیافزاید، هرگز ارزش نیست. نه دانستن آن فضل است و نه ندانستن آن عیب. آنچه مهم است ادای تکلیف است. اگر عرصه نرمافزار محتاج طلبه باشد، طلبه باید زندگی رها نماید. مثل انقلاب که چون محتاج طلبهها شد، همه چیزشان را دادند و برای انقلاب فعالیت کردند. حتی اگر این فعالیت تکثیر نوار باشد یا پخش اعلامیه امام(ره). مهم ادای تکلیف است و لاغیر.
[ادامه دارد] برچسبهای مرتبط با این نوشته: مباحثه 267 -
|