سفارش تبلیغ
صبا ویژن
این آگهی ارتباطی با نویسنده وبلاگ ندارد!
   

[ و به فرزند خود حسن ( ع ) فرمود : ] پسرکم چهار چیز از من بیاد دار ، و چهار دیگر به خاطر سپار که چند که بدان کار کنى از کرده خود زیان نبرى : گرانمایه‏ترین بى‏نیازى خرد است ، و بزرگترین درویشى بیخردى است و ترسناکترین تنهایى خودپسندى است و گرامیترین حسب خوى نیکوست . پسرکم از دوستى نادان بپرهیز ، چه او خواهد که تو را سود رساند لیکن دچار زیانت گرداند ، و از دوستى بخیل بپرهیز ، چه او آنچه را سخت بدان نیازمندى از تو دریغ دارد ، و از دوستى تبهکار بپرهیز که به اندک بهایت بفروشد ، و از دوستى دروغگو بپرهیز که او سراب را ماند ، دور را به تو نزدیک و نزدیک را به تو دور نمایاند . [نهج البلاغه]

تازه‌نوشته‌هاآخرین فعالیت‌هامجموعه‌نوشته‌هافرزندانم

[بیشتر]

[بیشتر]

[بیشتر]

[بیشتر]

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
محدودیت؛ اساس تنازع + پنج شنبه 91 خرداد 11 - 5:0 عصر

چرا در یک جامعه
نحوه مصرف آدم‌ها باید متفاوت باشد
عدالت اقتصادی نباشد
و بعضی بیشتر و بعضی کم‌تر از رفاه برخوردار باشند
استاد حسینی(ره) ریشه این بی‌عدالتی را
در دنیاپرستی نظام اقتصاد سرمایه‌داری می‌داند
که «بهره‌‌مندی از رفاه مادّی» را
موضوع درگیری و نزاع انسان‌ها قرار داده است
و انگیزش‌های تحرّک اجتماعی را
بر اساس نیازهای مادّی تعریف می‌نماید.

مطلب زیر بخشی از صحبت ایشان در تیرماه 1375 است
ایشان «محرومیت» را
بر اساس «اصالت مصرف» این‌گونه تحلیل می‌فرماید:

باید دید بهره‏ورى از نیروى انسانى در چه سطوحى مى‏بایست مورد توجه قرار گیرد. گاهى انسان را به گونه‏اى تعریف مى‏کنند که او را هم مانند کالا دانسته و متغیّر اصلى نمى‏دانند؛ فرضاً مى‏گویند «شرایط» در تحریک انسان، اصلى است. وقتى در نظام اصالت مصرف، تحریک به رفاه نموده و تحریک به رفاه را وسیله  ایجاد انگیزش دانستند، طبعاً انسان در رتبه‌ای پایین‌تر از اشیاء مادى تعریف مى‏شود. مانند حیوانی که خوراک او را در جلوى او قرار داده و گرسنگى را وسیله راندن او کنند. در زمان قدیم چوپان‌ها علف در دست گرفته و بدین‌وسیله گوسفندان را به دنبال خود مى‏کشاندند. مى‏گویند انسان هم همین است. ولى ما مى‏گوییم شأن انسان در انقلاب اسلامى خیلى بالاتر از این است، شأن انسان شأن «ایثار» است.

ریشه بحث در این است که «همیشه نزاع به خاطر محدودیت است». تحلیل «محرومیت» در تاریخ به «محدودیت» باز مى‏گردد. اگر مقصد مردمى در طول تاریخ و به اشکال مختلف، بهره‏ورى مادى باشد، آنگاه حتماً محدودیت در محصولات اجتماعى آن‌ها وجود خواهد داشت. این محدودیت تنها به محدودیت منابع باز نمى‏گردد، بلکه به «ساختار تولید محصولات اجتماعى» نیز بر مى‏گردد؛ یعنى شما مى‏توانید چند نفر را بگمارید که گندم بکارند و چند نفر را هم به آرد کردن گندم بگمارید، چند نفر دیگر را هم به دنبال کشت چغندر و تبدیل آن به شکر فرستاده و چند نفر دیگر را هم به دنبال روغن بفرستید، تا در نهایت این آرد و شکر و روغن را با موادّ دیگرى از جمله چاشنى‏ها مخلوط نموده و به صورت‏هاى مختلف شیرینی تبدیل نمایید و آن‌را متنوّع کنید. اگر به یک جعبه شیرینى بنگرید، میزان زحمتى که براى بدست آمدن آن کشیده شده بسیار زیاد است. در حالى که اگر بخواهید به میزان وزن همان جعبه نان لواش تهیه کنید، آن زحمات را ندارد. فرم، طعم و عطر شیرینى را بالا می‌برید، تا خواص بویایى و چشایى و بینایى آن مرتباً متنوّع شود. ولى قطعاً این تنوّع‌ها بدون خدمات اجتماعى به نتیجه نمى‏رسد.

معنا ندارد یک هرم در نظام اجتماعی درست کنید که بالاى این هرم هرچه باشد، محدود نبوده و عین آن در قاعده هرم یافت شود! اگر شرایط تحریک لذّت ارتقاء یابد، حتماً از طریق محصولات اجتماعى صورت می‌پذیرد تا انگیزش و تحریک مادى را بهینه کند.

اساس محدودیت در «منابع» نیست، در «الگوى مصرف» و «الگوى توزیع ثروت» است. جایی که حق مى‌دانند یک قشر در حدّ بالاى هرم مصرف کند. مصرف را طبقاتى می‌نمایند و  محرومیت شروع مى‏شود. یک هرم وارونه در کنار این هرم طبقات اجتماعی درست مى‏کنند و مى‏گویند باید به پایین قاعده حداقل محصولات اختصاص داده شود و افراد اندکى که در بالای هرم هستند باید بالاترین ثروت را دارا باشند، کفـّار اینگونه عمل مى‏کنند تا بتوانند مردم را تحریص نمایند.

هر نظامى که در همه مراحل تکامل تاریخی خود، موضوع نزاع را به آخرت، که در آن محدودیّت نیست، برنگرداند، مجبور است تنازع درونى را بپذیرد. تنازع درونى هم هیچگاه موجب حصول محبّت و ایثار نخواهد شد.
(برگرفته از دوره بحث «اسلامی‌شدن دانشگاه‌ها»، با تلخیص و ویرایش)

مخلص کلام این‌که: محرومیّت به دلیل متنوّع شدن مصرف است!


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: آقامنیر 117 -
<< مطلب بعدی: فلسفه حجاب
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

جمعه 103 آذر 2

امروز:  بازدید

دیروز:  بازدید

کل:  بازدید

برچسب‌های نوشته‌ها
فرزند عکس سیده مریم سید احمد سید مرتضی مباحثه اقتصاد آقامنیر آشپزی فرهنگ فلسفه خانواده کار مدرسه سفر سند آموزش هنر بازی روحانیت خواص فیلم فاصله طبقاتی دشمن ساخت انشا خودم خیاطی کتاب جوجه نهج‌البلاغه تاریخ فارسی ورزش طلاق
آشنایی
محدودیت؛ اساس تنازع - شاید سخن حق
السلام علیک
یا أباعبدالله
سید مهدی موشَّح
آینده را بسیار روشن می‌بینم. شور انقلابی عجیبی در جوانان این دوران احساس می‌کنم. دیدگاه‌های انتقادی نسل سوم را سازگار با تعالی مورد انتظار اسلام تصوّر می‌نمایم. به حضور خود در این عصر افتخار کرده و از این بابت به تمام گذشتگان خود فخر می‌فروشم!
فهرست

[خـانه]

 RSS     Atom 

[پیام‌رسان]

[شناسـنامه]

[سایت شخصی]

[نشانی الکترونیکی]

 

شناسنامه
نام: سید مهدی موشَّح
نام مستعار: موسوی
جنسیت: مرد
استان محل سکونت: قم
زبان: فارسی
سن: 44
تاریخ تولد: 14 بهمن 1358
تاریخ عضویت: 20/5/1383
وضعیت تاهل: طلاق
شغل: خانه‌کار (فریلنسر)
تحصیلات: کارشناسی ارشد
وزن: 125
قد: 182
آرشیو
بیشترین نظرات
بیشترین دانلود
طراح قالب
خودم
آری! طراح این قالب خودم هستم... زمانی که گرافیک و Html و جاوااسکریپت‌های پارسی‌بلاگ را می‌نوشتم، این قالب را طراحی کردم و پیش‌فرض تمام وبلاگ‌های پارسی‌بلاگ قرار دادم.
البته استفاده از تصویر سرستون‌های تخته‌جمشید و نمایی از مسجد امام اصفهان و مجسمه فردوسی در لوگو به سفارش مدیر بود.

در سال 1383

تعداد بازدید

Xکارت بازی ماشین پویا X