سفارش تبلیغ
صبا ویژن
این آگهی ارتباطی با نویسنده وبلاگ ندارد!
   

سخن در بند توست تا بر زبانش نرانى و چون گفتى‏اش تو در بند آنى ، پس زبانت را چنان نگهدار که درمت را و دینار . چه بسا سخنى که نعمتى را ربود و نقمتى را جلب نمود . [نهج البلاغه]

تازه‌نوشته‌هاآخرین فعالیت‌هامجموعه‌نوشته‌هافرزندانم

[بیشتر]

[بیشتر]

[بیشتر]

[بیشتر]

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
سارق ِ خدمتگزار + یکشنبه 102 خرداد 21 - 4:17 عصر

لطف کرد
واقعاً لطف
با ماجرایی که پدید آورد
این‌چنین:

آبان بود
سال پیش
1401
از یک شماره دوبار تماس
جواب ندادم
پیش‌شماره 98 نبود
مال ِ ایران نبود
من شماره‌های ناشناس را جواب نمی‌دهم معمولاً
چه برسد که خارجی هم باشد!
چرا؟!
معتقدم کسی که کار دارد
و ناشناس است
اول پیامک ارسال می‌کند
خود را معرفی
بعد تماس

دوستی زنگ زد:
- یکی دنبال مقاله‌نویس می‌گشت
شمارتو بهش دادم!

بنده خدا آمد در ایتا
این پیام را فرستاد:







موضوع پیشنهاد کردم
سه‌تا
اولی را برگزید
قرار شد بنویسم











آماده شد
در بیست روز
صفحه‌بندی و ارسال
با سه چکیده
فارسی و عربی و انگلیسی







ولی ناگهان حذف شد
دیگر خبری هم نشد
حساب کاربری‌اش در ایتا

تعجب نکردم زیاد
خب جمع‌آوری مقالات تمام شده
حساب را هم نیاز نداشتند دیگر!

به ایمیل موجود در پوستر همایش هم ارسال کردم
محض احتیاط
شاید بنده خدا فراموش کند مقاله را تحویل دهد
به مدیرانش



چند ماه گذشت
اردیبهشت شد
نزدیک به زمان همایش
تماس گرفت
بنده خدایی:
- مقاله شما برگزیده شده
دو هفته دیگر تشریف بیاورید کربلا
مهمان آستان مقدس امام حسین(ع)
برای ارائه مقاله
بهتر است به زبان عربی ارائه شود

از بچه‌ها پرسیدم
هر سه موافق
مصرّ که بروم

شگفت‌زده
دویدم دنبال پاسپورت
آخرین سفرم به کربلا 17 سال پیش
اولین سفرم هم
پاسپورت باطل شده
اقدام کردم
یک هفته زمان نیاز

تصویر پاسپورت را ارسال کردم
تصویر بلیط را هم آن‌ها
پنجشنبه صبح فرودگاه بودم
تنها
و کسی منتظرم نبود
حتی وقتی در نجف پیاده شدم
هنوز باور نکرده



چند طلبه دیگر هم بودند
پرسیدم
آن‌ها نیز برای همایش
مدتی انتظار
وسیله‌ای فرستادند
از طرف عتبه
همه سوار
مستقیم کربلا

در هتل که مستقر شدیم
یک روز برای خومان
کل پنجشنبه
زیارت حرمین شریفین
و مقامات
تا جمعه صبح

افتتاحیه در داخل شبستان حرم امام حسین(ع)
وزیر بود
رئیس دانشگاه بود
متولی حرم بود
و خیلی بزرگان دیگر از عراق
پخش زنده از کربلاتی‌وی
شرکت‌کنندگان هم
لبنانی
سوری
فلسطینی
الجزایر
تونس
از خیلی کشورها بودند
کسانی که مقاله ارائه کرده و انتخاب شده
بیش از صد نفر

عصر برای ارائه مقاله
سه سالن مجزّا
عربی و فارسی و انگلیسی
سالن که جدا شد
گفتند مقاله را هم به فارسی ارائه کنید
وقتی همه حاضرین ایرانی هستند

به من شنبه صبح افتاد
هر نفر 15 دقیقه
من در شش هفت دقیقه معرفی کردم
متنی که نوشته بودم
و تمام



عصر اختتامیه
ملاقات با متولی حرم
با قائم مقام ایشان
و در نهایت
یک‌شنبه آوردند نجف اشرف
زیارت
فرودگاه
پرواز
مستقیم ایران
ولی
یک اتفاق
سبب خنده همگان شد
وقتی برایشان تعریف کردم
بعد از این‌که برای خودم تعریف کردند



در جلسه با تولیت حرم امام حسین(ع)
مسئول بررسی مقالات در کنارم نشسته بود
کمی فارسی می‌دانست
رو به من کرد و پرسید:
- موشح شما هستی؟
:: بله!
- شما مقاله خود به دوستی ندادید؟
:: خیر. چطور؟
- از مقاله شما دو تا به دست ما رسید
سؤال بود که کدام نویسنده است و کدام سارق
من سایت شما دیدم
نوشته‌های زیادی داشتید
گفتم برای ایشان کاری ندارد بنویسد
نیازی ندارد سرقت کند
آن یکی را که به نام «حیدر بـ[....]ری» بود حذف کردم
:: من فایل مقاله را فقط برای شما ارسال کردم
هم در ایتا و هم در ایمیل
- ولی ما که ایتا نداریم!

هاهاها...
خنده‌ام گرفته بود
آقای حسینی را نمی‌شناخت
فردی که ادعا کرده از طرف آن‌هاست
مقاله می‌خواست
سارق مقاله همو بود
همان فرد نخست
هوس دلارها را داشت
جایزه نفر اول دو هزار دلار بود آخر!

شماره‌ای که تماس گرفته بود را دادم
گفت موبایل است
مربوط به داخل کربلا
پیدایش می‌کنیم
گفتم:
اگر پیدایش کردید، از طرف من تشکر کنید!
اگر ایشان نبود، از همایش خبردار نمی‌شدم
مقاله هم ارائه نمی‌کردم
توفیق این زیارت را هم

قصه را برای همراهان تعریف
جوکی شده بود
لطیفه‌ای
ایرانیانی که با هم در یک هتل بودیم
یکی از هم‌اتاقی‌ها
عضو هیئت علمی یکی از دانشگاه‌های بزرگ کشور
متخصص زبان‌شناسی
زبان‌های سامی
دکترا
با تعجب گفت:
- آقای دکتر، روز اول که گفتید سفارش مقاله به شما دادند
گفتم ایشان دیگر چقدر استاد است
ما خودمان مقاله نوشته‌ایم
ایشان مقاله سفارشی نوشته است
پس بگو سفارش از طرف دزد ِ مقاله بوده است! :)

عرض کردم دکتر نیستم؛
- این‌جا که هستید از نظر ما دکترید!



مقاله در مجموعه‌مقالات‌شان منتشر شد
گواهی شرکت در همایش هم



ولی
هیچ‌کدام به اندازه توفیق زیارتی که به دست آمد باارزش نبود
این‌طور ناگهان
این‌طور آسان
این‌طور رایگان
این‌طور با فراغت
چقدر فرصت برای حضور در زیر قبّه حضرت
چقدر در کنار ضریح مطهّر
بالای سر مرقد
باورپذیر نبود
هنوز هم گمان می‌کنم خواب بوده است!
خدا این سارق ِ عزیز را گرامی بدارد
سبب خیر شد
خدا از گناهش بگذرد و او را هدایت کند
این انسان خدمتگزار را! (;

...
[دانلود فیلم]


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: سفر 33 - خودم 11 -
<< مطلب بعدی: فلسفه حجاب
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

پنج شنبه 103 آذر 8

امروز:  بازدید

دیروز:  بازدید

کل:  بازدید

برچسب‌های نوشته‌ها
فرزند عکس سیده مریم سید احمد سید مرتضی مباحثه اقتصاد آقامنیر آشپزی فرهنگ فلسفه خانواده کار مدرسه سفر سند آموزش هنر بازی روحانیت خواص فیلم فاصله طبقاتی دشمن ساخت انشا خودم خیاطی کتاب جوجه نهج‌البلاغه تاریخ فارسی ورزش طلاق
آشنایی
سارق ِ خدمتگزار - شاید سخن حق
السلام علیک
یا أباعبدالله
سید مهدی موشَّح
آینده را بسیار روشن می‌بینم. شور انقلابی عجیبی در جوانان این دوران احساس می‌کنم. دیدگاه‌های انتقادی نسل سوم را سازگار با تعالی مورد انتظار اسلام تصوّر می‌نمایم. به حضور خود در این عصر افتخار کرده و از این بابت به تمام گذشتگان خود فخر می‌فروشم!
فهرست

[خـانه]

 RSS     Atom 

[پیام‌رسان]

[شناسـنامه]

[سایت شخصی]

[نشانی الکترونیکی]

 

شناسنامه
نام: سید مهدی موشَّح
نام مستعار: موسوی
جنسیت: مرد
استان محل سکونت: قم
زبان: فارسی
سن: 44
تاریخ تولد: 14 بهمن 1358
تاریخ عضویت: 20/5/1383
وضعیت تاهل: طلاق
شغل: خانه‌کار (فریلنسر)
تحصیلات: کارشناسی ارشد
وزن: 125
قد: 182
آرشیو
بیشترین نظرات
بیشترین دانلود
طراح قالب
خودم
آری! طراح این قالب خودم هستم... زمانی که گرافیک و Html و جاوااسکریپت‌های پارسی‌بلاگ را می‌نوشتم، این قالب را طراحی کردم و پیش‌فرض تمام وبلاگ‌های پارسی‌بلاگ قرار دادم.
البته استفاده از تصویر سرستون‌های تخته‌جمشید و نمایی از مسجد امام اصفهان و مجسمه فردوسی در لوگو به سفارش مدیر بود.

در سال 1383

تعداد بازدید

Xکارت بازی ماشین پویا X