سفارش تبلیغ
صبا ویژن
این آگهی ارتباطی با نویسنده وبلاگ ندارد!
   

هیچ بنده ای در پی دانش جویی نعلین به پا نکرد و کفش نپوشید و جامه برتن ننمود، جز آنکه خداوند گناهانش را در همان درگاه خانه اش آمرزید . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]

تازه‌نوشته‌هاآخرین فعالیت‌هامجموعه‌نوشته‌هافرزندانم

[بیشتر]

[بیشتر]

[بیشتر]

[بیشتر]

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
تأمین امام جماعت 5 + چهارشنبه 99 مرداد 1 - 5:0 صبح

تجربه لائیسیزم ترکیه
آتاترک هم وقتی پایتخت اسلام در عصر خود را مدرن کرد، سلطنت عثمانی، در راستای روند اسلام‌زدایی، لباس روحانیت را ممنوع کرد. این سبب شد فرهنگی خاصّ در ائمه جماعات ترکیه شکل بگیرد که همچنان باقی مانده است.
ائمه جماعات در ترکیه را از روی عرقچینی که بر سر دارند می‌شود شناخت. این افراد به دلیل این‌که هیچ درآمدی از مسجد و تبرّعات ندارند، ناگزیر به مشاغل دیگر می‌پردازند. من خود ساعت‌ها با امام جماعتی سخن گفتم که رئیس یک فروشگاه در کنار یک پمپ‌بنزین بود. این پمپ بنزین نمازخانه‌ای داشت که همین فرد نماز را در پنج وقت آن‌جا امامت می‌کرد. اما هر بار، پس از نماز به سر کار خود باز می‌گشت و مدیریت فروشگاه را بر عهده می‌گرفت.
ما چند ساعت درباره نحله‌های اهل سنّت صحبت کردیم و متوجه اصراری شدیم که بر نقشبندیه‌ای بودن و «ضرورت عدم قیام» داشت. روحانیت در ترکیه نه تنها از سیاست و حاکمیت دور است که حتی در انجام امور مذهبی خود نیز آزادی عمل نداشته و پیوسته در وضعیت خفا و پنهان است.

نهاد مافوق؛ نظام یا حوزه
مسجد یک نهاد مافوق می‌خواهد. هر سازمانی این‌طور است. نمی‌شود که دو کارفرما بر یک پروژه اعمال نفوذ کنند. حتی اگر در اوج هماهنگی هم باشند و هم‌جهتی، بالاخره کمی که سلیقه‌ها فرق کند، اختلاف سبب ناهنجاری در سازمان می‌شود.
مسجد تحت کدام نهاد باید فعالیت کند؟ نظام اسلامی، درست مانند صدر اسلام و سیره پیامبر (ص) و یا مانند دوران ستم و ظلم سلاطین و طواغیت که اوج هنر فقهای عظام شیعه حفظ مساجد از طریق استقلال‌دهی به آن‌ها و تحت کنف حمایت گرفتن توسط حوزه‌های علمیه بود؟
فارغ از این‌که وضعیت خود حوزه علمیه در نظام اسلامی همچنان مبهم مانده و مثل لقمه حیا هیچکس جرأت سخن گفتن آشکار درباره آن را ندارد، مسجد نیز در همین ابهام گرفتار شده است. برخی از بزرگان حوزه از ترس احتمال سقوط نظام اسلامی در آینده، به شدت حامی استقلال حوزه هستند، تا با محو شدن یک حکومت، از بین نروند. گروه دوم هم واقع‌بین بوده و می‌دانند که در صورت سقوط این نظام خاصّ، چیزی از حوزه باقی نخواهد ماند. زیرا دشمنی که فهمیده حوزه علمیه قم می‌تواند یک چنین انقلاب قدرتمندی پدید آورد، در صورت غلبه، آنچنان حوزه را درو و هرس خواهد کرد که تا صدها سال نه تنها صدایی از آن در نیاید، بلکه مدام تملّق ستمگران غالب را کند. مانند کینه آغامحمدخان که تمام مردم شهر کرمان را نابینا کرد.
مردم، روحانی را از کجا باید بخواهند، امام جماعت مسجد خود را، از نظام اسلامی یا حوزه علمیه؟ چه کسی مسئول پرداخت مخارج مسجد و دستمزد امام جماعت است؟ چه کسی حق دارد امور مسجد را بر امام جماعت تکلیف کند و دستور کار او را تعیین نماید؟

پول؛ واحد اندازه‌گیری در کاپیتالیسم
تا پیش از مسلّط شدن نظام سرمایه‌محور، ارزش انسان‌ها و فعالیت‌های آنان را با میزان خدماتی که ارائه می‌کردند می‌شد تعیین کرد. اما پس از کاپیتالیزم، تمام ارزش‌ها با عددی به نام «پول رایج» معیّن می‌شود. انسانی که برای خدمات او مثلاً ده میلیون تومان پرداخت شود، مولّدتر از فردی تلقّی می‌گردد که خدماتش را یک میلیون تومان می‌خرند. در حقیقت با ظهور اقتصاد سرمایه‌داری، واحد اندازه‌گیری کالا و خدمات و توانمندی انسان‌ها و حتی ارزش‌های آنها «پول» است.
وقتی معیار ارزش‌گذاری و سنجش شایستگی انسان‌ها به پول تقلیل یابد، معلّمی که حقوقش با پاکبان شهرداری مساوی است، ارزش اجتماعی چندان بالاتری از او نخواهد داشت. این سبب نارضایتی معلّمان می‌گردد و این نارضایتی پایان نخواهد یافت تا دستمزدش با پزشک برابری کند!
امروزه تمام موضوعات اجتماعی با پول ارزش‌گذاری می‌شود. حتی مسجد و امام جماعت مسجد. اصلاً الگوی مصرف شده معیاری برای شناختن توانایی افراد. در چنین جامعه‌ای، جامعه سرمایه‌محور، البته که امام جماعت تحقیر می‌شود، زیرا او در محیط اجتماعی خود ناتوان از پرداخت هزینه‌هایی‌ست که تمام همسایه‌های مسجد قادر به آن‌اند. در این شرایط، امام جماعت به جای اینکه الگوی سبک زندگی محیط مسجد شود، موضوع ترحّم هیئت امنا و نمازگزاران خواهد بود. آنها در خفا کیسه می‌گردانند تا برای رفع مشکلات روحانی پول جمع کنند.
این تأثیر کلان اجتماعی وقتی قوّت می‌یابد که درآمد امام جماعت به صورتی مشخص و معیّن از سوی نهادهای فرادست پرداخت می‌گردد. او تبدیل به یک فرد حقوق‌بگیر و کارمند می‌شود که طبیعتاً به خاطر داشتن حقوقی بسیار کمتر از پاکبان، نمی‌تواند انتظار داشته باشد مورد احترام باشد. او خود نیز از گرفتن این دستمزد احساس تحقیر می‌کند. ما با پرداخت ماهانه، ائمه جماعات را به حقوق‌بگیرانی دولتی تبدیل کرده‌ایم که به صورتی وظیفه‌گرا، باید تکلیف مشخص‌شده‌ای را انجام دهند و دستمزدی برای آن دریافت نمایند. نظام اقتصادی سرمایه‌داری تمام انگیزه‌های عالی و متعالیِ معنوی روحانیون را می‌کُشد.

[ادامه دارد...]


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: مباحثه 267 -
<< مطلب بعدی: فلسفه حجاب
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

شنبه 103 آذر 3

امروز:  بازدید

دیروز:  بازدید

کل:  بازدید

برچسب‌های نوشته‌ها
فرزند عکس سیده مریم سید احمد سید مرتضی مباحثه اقتصاد آقامنیر آشپزی فرهنگ فلسفه خانواده کار مدرسه سفر سند آموزش هنر بازی روحانیت خواص فیلم فاصله طبقاتی دشمن ساخت انشا خودم خیاطی کتاب جوجه نهج‌البلاغه تاریخ فارسی ورزش طلاق
آشنایی
تأمین امام جماعت 5 - شاید سخن حق
السلام علیک
یا أباعبدالله
سید مهدی موشَّح
آینده را بسیار روشن می‌بینم. شور انقلابی عجیبی در جوانان این دوران احساس می‌کنم. دیدگاه‌های انتقادی نسل سوم را سازگار با تعالی مورد انتظار اسلام تصوّر می‌نمایم. به حضور خود در این عصر افتخار کرده و از این بابت به تمام گذشتگان خود فخر می‌فروشم!
فهرست

[خـانه]

 RSS     Atom 

[پیام‌رسان]

[شناسـنامه]

[سایت شخصی]

[نشانی الکترونیکی]

 

شناسنامه
نام: سید مهدی موشَّح
نام مستعار: موسوی
جنسیت: مرد
استان محل سکونت: قم
زبان: فارسی
سن: 44
تاریخ تولد: 14 بهمن 1358
تاریخ عضویت: 20/5/1383
وضعیت تاهل: طلاق
شغل: خانه‌کار (فریلنسر)
تحصیلات: کارشناسی ارشد
وزن: 125
قد: 182
آرشیو
بیشترین نظرات
بیشترین دانلود
طراح قالب
خودم
آری! طراح این قالب خودم هستم... زمانی که گرافیک و Html و جاوااسکریپت‌های پارسی‌بلاگ را می‌نوشتم، این قالب را طراحی کردم و پیش‌فرض تمام وبلاگ‌های پارسی‌بلاگ قرار دادم.
البته استفاده از تصویر سرستون‌های تخته‌جمشید و نمایی از مسجد امام اصفهان و مجسمه فردوسی در لوگو به سفارش مدیر بود.

در سال 1383

تعداد بازدید

Xکارت بازی ماشین پویا X