سفارش تبلیغ
صبا ویژن
این آگهی ارتباطی با نویسنده وبلاگ ندارد!
   

گرامی ترین عزّت، دانش است، زیرا با آنشناخت معاد و معاش به دست آید و خوارترین خواری، نادانی [امام علی علیه السلام]

تازه‌نوشته‌هاآخرین فعالیت‌هامجموعه‌نوشته‌هافرزندانم

[بیشتر]

[بیشتر]

[بیشتر]

[بیشتر]

در صفحه نخست می‌خوانید:  موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
ترک ِ گروهی + شنبه 99 فروردین 2 - 5:0 صبح

دنبال دُنبه می‌گشت
مریم
در کاسه آبگوشتی که جلویش بود

- نگرد دخترم! دنبه را له کردم تا نتونی درسته بخوری!

وقتش بود که خاطره بگویم
قصه و داستان
بهترین روش آموزش
بچه‌ها با خاطره بهتر یاد می‌گیرند

- بچه‌ها من عاشق دنبه بودم
وقتی دیزی سفارش می‌دادم
روبه‌روی حرم
همیشه یک دنبه وسط آبگوشتم بود
می‌گذاشتم لای نان
نمک می‌زدم
درسته می‌خوردم
غرق لذّت می‌شدم
اما
ترک کردم
وقتی فهمیدم چقدر ضرر دارد برایم
وقتی وزنم بالا رفت

سیدمرتضی کلام مرا ادامه داد:
«منم دو تا چیزو ترک کردم
دیگه نقاشی مرد عنکبوتی نمی‌کشم
دیگه گنج هم نگه نمی‌دارم»

خیلی دوست داشت
این‌که هر چیز جالبی را جمع کند
کمدش یک گنجینه از عتیقه‌جات بود
خودکارهای عجیب
کیف و دفتر و مداد و پاک‌کن و تراش
هر چیزی که دوست داشت نگه می‌داشت
استفاده نمی‌کرد
یک گنج درست کرده بود
قبلاً گفته بودم که «گنج» درست کردن خوب نیست

سیداحمد هم به ما پیوست:
«من هم تنبلی رو ترک کردم
دیگه می‌خوام زرنگ باشم»
کم‌کاری می‌کرد معمولاً
سر جمع کردن سفره
موقع جمع کردن رختخواب
معمولاً آخرین نفر بود
سعی می‌کرد بار کمتری بر دوشش باشد

مانده بود مریم
- دخترم! تو چی رو می‌خوای ترک کنی؟
متحیّر مانده بود
چیزی به ذهنش نمی‌رسید
خوردن شیرینی‌جات را که نمی‌توانست
معلوم بود قصدش را هم ندارد
اما وقتی اصرار مرا دید
او هم به گروه ما پیوست:
«من هم بی‌نظمی را ترک می‌کنم»
دفتر و کتابش خیلی وقت‌ها روی زمین پخش می‌ماند
پارچه‌ها و وسایل خیاطی‌اش
لباس‌هایش را دیر از رخت‌آویز جمع می‌کرد
گاهی هم چادر و مانتویش این طرف و آن طرف پیدا می‌شد



به هم پیوستیم
به گروه ِ ترک
قرار شد هر کدام یک چیزی را ترک کنیم
تصمیم گرفتیم
حالا مانده مراقبه
مراقب هم باشیم تا به عزم‌مان اهتمام نماییم!

قال باب العلم(ع): «مَا أَنْقَضَ النَّوْمَ، لِعَزَائِمِ الْیَوْمِ» (نهج‌البلاغه، ح440)
چه شکننده است خواب براى تصمیم هایى که (انسان) در روز مى گیرد. (ترجمه مکارم)
نمى توان به تصمیم ها و وعده هاى افراد زیاد خوش بین بود زیرا بسیار مى شود که تصمیم هاى محکمى امروز مى گیرند ولى شب مى خوابند و صبح بیدار مى شوند و به کلى آن را رها مى سازند گویى نه تصمیمى گرفته بودند نه وعده اى داده بودند. (پیام امام امیرالمؤمنین؛ شرح نهج‌البلاغه مکارم)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - فرزند 535 - سیده مریم 281 - سید احمد 274 - سید مرتضی 271 -
<< مطلب بعدی: فلسفه حجاب
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

پنج شنبه 103 آبان 24

امروز:  بازدید

دیروز:  بازدید

کل:  بازدید

برچسب‌های نوشته‌ها
فرزند عکس سیده مریم سید احمد سید مرتضی مباحثه اقتصاد آقامنیر آشپزی فرهنگ فلسفه خانواده کار مدرسه سفر سند آموزش هنر بازی روحانیت خواص فیلم فاصله طبقاتی دشمن ساخت انشا خودم خیاطی کتاب جوجه نهج‌البلاغه تاریخ فارسی ورزش طلاق
آشنایی
ترک ِ گروهی - شاید سخن حق
السلام علیک
یا أباعبدالله
سید مهدی موشَّح
آینده را بسیار روشن می‌بینم. شور انقلابی عجیبی در جوانان این دوران احساس می‌کنم. دیدگاه‌های انتقادی نسل سوم را سازگار با تعالی مورد انتظار اسلام تصوّر می‌نمایم. به حضور خود در این عصر افتخار کرده و از این بابت به تمام گذشتگان خود فخر می‌فروشم!
فهرست

[خـانه]

 RSS     Atom 

[پیام‌رسان]

[شناسـنامه]

[سایت شخصی]

[نشانی الکترونیکی]

 

شناسنامه
نام: سید مهدی موشَّح
نام مستعار: موسوی
جنسیت: مرد
استان محل سکونت: قم
زبان: فارسی
سن: 44
تاریخ تولد: 14 بهمن 1358
تاریخ عضویت: 20/5/1383
وضعیت تاهل: طلاق
شغل: خانه‌کار (فریلنسر)
تحصیلات: کارشناسی ارشد
وزن: 125
قد: 182
آرشیو
بیشترین نظرات
بیشترین دانلود
طراح قالب
خودم
آری! طراح این قالب خودم هستم... زمانی که گرافیک و Html و جاوااسکریپت‌های پارسی‌بلاگ را می‌نوشتم، این قالب را طراحی کردم و پیش‌فرض تمام وبلاگ‌های پارسی‌بلاگ قرار دادم.
البته استفاده از تصویر سرستون‌های تخته‌جمشید و نمایی از مسجد امام اصفهان و مجسمه فردوسی در لوگو به سفارش مدیر بود.

در سال 1383

تعداد بازدید

Xکارت بازی ماشین پویا X