سفارش تبلیغ
صبا ویژن
این آگهی ارتباطی با نویسنده وبلاگ ندارد!
   

بر مردمان روزگارى آید که جز سخن چین را ارج ننهند ، و جز بدکار را خوش طبع نخوانند ، و جز با انصاف را ناتوان ندانند . در آن روزگار صدقه را تاوان به حساب آرند ، و بر پیوند با خویشاوند منّت گذارند ، و عبادت را وسیلت بزرگى فروختن بر مردم انگارند . در چنین هنگام کار حکمرانى با مشورت زنان بود ، و امیر بودن از آن کودکان و تدبیر با خواجگان . [نهج البلاغه]

تازه‌نوشته‌هاآخرین فعالیت‌هامجموعه‌نوشته‌هافرزندانم

[بیشتر]

[بیشتر]

[بیشتر]

[بیشتر]

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
انرژی های آزادشونده غیرهمسو 16 + پنج شنبه 98 مهر 25 - 9:0 صبح

تنها راه نجات قایق توفان‏‌زده؛ بازگشت به سنّت، با تجربه کفر مدرن؛ آیا ما غرب را می‏شناسیم؟
کفر، مدرن شده است. قبلاً نبود. قبلاً کفر، مدرن نبود. ما همان‏چه نبود را می‏شناسیم. اما این کفر جدید را، این کفر ساخت‏یافته و نظام‏ساخته را اصلاً نمی‏شناسیم. با مفاهیم اولیه آن و بنیادینش آشنا نیستیم. همین است که هنوز قادر نشده‏ایم آثار ساختاری آن را کنترل کنیم.
در نظام مدرن، کفر تبدیل به وصف ساختار شده است. قبلاً و پیش از این، فردمحور که اداره می‏شد، تصمیمات که دست افراد بود، کفر هم وصف همان‏ها. اگر یکی کافرتر بود و قساوت بیشتری داشت، چنگیز می‏شد و بیشتر کشتار می‏کرد. آن‏که در کفر رقیق‏تر، وصف فرد است دیگر، حاکم هم که می‏شد، بیش از دو سه نفر را نمی‏توانست.
اما امروز، ساختار کافر است. این‏طور بنا شده اصلاً. مهم نیست چه کسی رئیس‏جمهورشان باشد، یا صدراعظم. جناح‏ها هم تأثیر چندانی ندارند. به قول خودشان سرمایه ترسوست. سرمایه است که تصمیم می‏گیرد. اگر بهترین آدم دنیا هم باشد، صدراعظم کشورشان شود، نمی‏تواند به مردم فلک‏زده و بیچاره کشورهای آفریقایی کمک کند، زیرا ساختار اجازه نمی‏دهد. ساختار بر مبنای نظریه «منفعت شخصی» چیده شده، ماکیاولی طراحی شده، اسمیتی‏ست، نمی‏تواند به نفع کودکان گرسنه آفریقا از پیمانی خارج شود، سرمایه اجازه نمی‏دهد. تصمیم با سرمایه است.
راه ما چیست؟ بازگشت به سنّت‏های دینی خودمان؛ تقوا. هدف و آرمان ما سود و منفعت بیشتر نیست. دنبال رفاه بیشتر نیستیم. دنیاپرست اصلاً نیستیم. ما باید به ایمان خویش و تاریخی خود باز گردیم. چون کلام اقبال بزرگ *:
       پس چه باید کرد ای اقوام شرق       باز روشن می شود ایام شرق
             در ضمیرش انقلاب آمد پدید       شب گذشت و آفتاب آمد پدید
      یورُپ از شمشیر خود بسمل فتاد       زیر گردون رسم لادینی نهاد
      در نگاهش آدمی آب و گل است       کاروان زندگی بی منزل است
          روح شرق اندر تنش باید دمید       تا بگردد قفل معنی را کلید
اما این بازگشت باید با ابزاری نو باشد، با شیوه‏ای جدید، با تجربه‏ای که از کفر مدرن آموخته‏ایم؛ وصف‏سازی برای جامعه و نظام. ما باید تقوا را «وصف نظام» کنیم، همان‏طور که کفار کفر را کردند. طوری که بدترین آدم‏ها اصلاً نتوانند در سیستم بالا بروند. اصلاً جایی برای آن‏ها نباشد. به نفع‏شان اصلاً نباشد. نخواهد اصلاً خودشان که در سیستم اسلامی مدیر باشند، مدیریت ‏آن‏چنان پرهزینه، که دنیاپرستان را طرد کند. ما باید تقوا را وصف ساختار اداره کشور کنیم، با تمام مفاهیم و معانی و راهکارهای اخلاقی‏مان. تمام فضایل اخلاقی باید وصف نظام شود؛ صداقت، عدالت، رفق و مدارا، اشداء علی الکفار و…. چطور ممکن است؟ ما تحت فشار کفر هستیم امروز. آن‏چه به آن‏ها اعطا شده سبب این فشار است. مؤمنین باید حرکت کنند. وقت پیشرفت رسیده است. تلاش می‏خواهد. موضوع تلاش چیست؟ بازگشت به مبانی ایمانی البته با تجربه مدرن! انقلاب باید «ساختار متّقی» بسازد، در مقابل «ساختار کفر».

----------------------------------
*  محمد اقبال لاهوری یا علامه اقبال (به اردو: علامه محمد اقبال) (18 آبان 1256 سیالکوت تا 1 اردیبهشت 1317 لاهور) شاعر، فیلسوف، سیاست‏مدار و متفکر مسلمان پاکستانی بود که اشعار زیادی نیز به زبان‏های فارسی و اردو سروده‏است. اقبال نخستین کسی بود که ایده‏ یک کشور مستقل را برای مسلمانان هند مطرح کرد که در نهایت منجر به ایجاد کشور پاکستان شد. اقبال در دوران جنگ جهانی اول در جنبش خلیفه که جنبشی اسلامی بر ضد استعمار بریتانیا بود، عضویت داشت. وی با مولانا محمد علی و محمد علی جناح همکاری نزدیک داشت. وی در سال 1920 در مجلس ملی هندوستان حضور داشت. اقبال همواره کوشیده‏است که مردم را آگاه کرده و از بند استعمار برهاند؛ ازاین رو نگاهی ژرف به کشورهای استعمارشده‏ اسلامی پیرامون خود داشت و با نظر به ویژگی‏های سیاسی آن زمان و اندیشه‏های اسلامی، او پذیرش ویژه‏ای پیدا کرد. دلیل دیگر چهره‏ فرامرزی وی را می‏توان در پیوستگی فرهنگی و تاریخی و مذهبی کشورش با برخی کشورهای همسایه مانند ایران و افغانستان دانست.


[ادامه دارد...]


برچسب‌های مرتبط با این نوشته:
<< مطلب بعدی: فلسفه حجاب
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

دوشنبه 103 آذر 5

امروز:  بازدید

دیروز:  بازدید

کل:  بازدید

برچسب‌های نوشته‌ها
فرزند عکس سیده مریم سید احمد سید مرتضی مباحثه اقتصاد آقامنیر آشپزی فرهنگ فلسفه خانواده کار مدرسه سفر سند آموزش هنر بازی روحانیت خواص فیلم فاصله طبقاتی دشمن ساخت انشا خودم خیاطی کتاب جوجه نهج‌البلاغه تاریخ فارسی ورزش طلاق
آشنایی
انرژی های آزادشونده غیرهمسو 16 - شاید سخن حق
السلام علیک
یا أباعبدالله
سید مهدی موشَّح
آینده را بسیار روشن می‌بینم. شور انقلابی عجیبی در جوانان این دوران احساس می‌کنم. دیدگاه‌های انتقادی نسل سوم را سازگار با تعالی مورد انتظار اسلام تصوّر می‌نمایم. به حضور خود در این عصر افتخار کرده و از این بابت به تمام گذشتگان خود فخر می‌فروشم!
فهرست

[خـانه]

 RSS     Atom 

[پیام‌رسان]

[شناسـنامه]

[سایت شخصی]

[نشانی الکترونیکی]

 

شناسنامه
نام: سید مهدی موشَّح
نام مستعار: موسوی
جنسیت: مرد
استان محل سکونت: قم
زبان: فارسی
سن: 44
تاریخ تولد: 14 بهمن 1358
تاریخ عضویت: 20/5/1383
وضعیت تاهل: طلاق
شغل: خانه‌کار (فریلنسر)
تحصیلات: کارشناسی ارشد
وزن: 125
قد: 182
آرشیو
بیشترین نظرات
بیشترین دانلود
طراح قالب
خودم
آری! طراح این قالب خودم هستم... زمانی که گرافیک و Html و جاوااسکریپت‌های پارسی‌بلاگ را می‌نوشتم، این قالب را طراحی کردم و پیش‌فرض تمام وبلاگ‌های پارسی‌بلاگ قرار دادم.
البته استفاده از تصویر سرستون‌های تخته‌جمشید و نمایی از مسجد امام اصفهان و مجسمه فردوسی در لوگو به سفارش مدیر بود.

در سال 1383

تعداد بازدید

Xکارت بازی ماشین پویا X