سفارش تبلیغ
صبا ویژن
این آگهی ارتباطی با نویسنده وبلاگ ندارد!
   

تنگدستى بزرگتر مرگ است . [نهج البلاغه]

تازه‌نوشته‌هاآخرین فعالیت‌هامجموعه‌نوشته‌هافرزندانم

[بیشتر]

[بیشتر]

[بیشتر]

[بیشتر]

در صفحه نخست می‌خوانید:  موانع طراحی ساختار حکومت دینی 5 - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 4 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
موانع طراحی ساختار حکومت دینی 3 + شنبه 103 مهر 14 - 4:0 صبح

محدودیت آیات الاحکام
دانشمندان جمع شدند تا خودرو را بسازند. - بفرمایید، این هم کتاب فیزیک. مشغول شویم. - نه برادر، کل فیزیک که لازم نیست. خودرو متحرّک است، جامد هم که هست، پس فقط همان بخش مکانیک جامدات کافیست، کل فیزیک را می‌خواهیم چه کار. صفحات مربوط به علم مکانیک را از درون کتاب فیزیک در آوردند و خودرو ساختند. غافل بودند که سیستم هیدرولیک خودرو مبتنی بر مکانیک سیالات است. توجه نکردند که بحث نور در ساخت خودرو اهمیّت دارد، آینه‌ها و شیشه‌ها و چراغ‌ها. از بحث آیرودینامیک ردّ شدند و فشار هوا را حساب نکردند. چه خودروی خطرناک، چقدر آدم به خاطر این بی‌توجهی تصادف کردند و آسیب دیدند.
قرآن بیش از شش هزار آیه است. آیاتی که امروز در استنباط احکام شرعی به کار می‌رود منحصر در پانصد. بسیاری از احکامی که برای اداره نظام لازم است و طراحی حکومت محتاج آن‌ها، خارج از این محدوده. وقتی کلام‌الله در حال توصیف وضعیت و حالات و احوالات اقوام گذشته است، احکام حکومتی را بیان می‌کند. این احکام امروز در فقه مغفولٌ‌عنه واقع شده. طبیعی هم بوده، زیرا این فقه، فقه شیعه، در تمام این قرون مترصّد و در مقام طراحی یک حکومت دین‌مبنا نبوده است.
فصل مُشبعی از طراحی ساختار حکومت ناگزیر باید اختصاص به پژوهش در آیات قرآن داشته باشد، با نگرشی نو. با رویکرد اجتماعی اگر تفقه شود، بسیاری از آیاتی که امروزه خارج از بررسی‌های فقهی شمرده می‌شود داخل در استنباط خواهند شد. فقهی که احکام حکومت را درک می‌کند، کامل‌تر از فقهی است که اختصاص به احکام فرد دارد.

رفقا بیایید تمام علم فیزیک را مبنای تولید خودروی خود قرار دهیم. - چه فایده؟ - چه فایده؟! اصلاً شاید یهو متوجه شدیم که می‌توانیم از طریق مبحث فیزیک هسته‌ای مشکل سوخت خودرو را حل کنیم. شاید توانستیم از طریق بحث جاذبه و قوانین آن، خودرو را معلّق کنیم و چالش اصطکاک و اتلاف انرژی آن رفع شد. نوآوری‌هایی رخ داد و توانستند نسل جدیدی از خودروها را بسازند. یک خودروی الگو!

تقسیم ثلاثی منابع دین؛ عقاید، احکام، اخلاق
حکومت را خواسته‌ایم مبتنی بر دین طراحی کنیم. منابع دین را چهار گفته‌اند؛ کتاب، سنّت، عقل و اجماع. ولی البته این برای مدارا با عامّه بوده؛ اهل سنّت. فقهای شیعه عقل و اجماع را طوری توصیف می‌کنند و به نحوی عمل، تا به همان کتاب و سنّت باز گردد. منبع تفقه جز قرآن و حدیث نیست. عقل ابزار فهم است، اجماع هم ابزار وصول به نقل. قدمای فقها این دو منبع را به سه قسم بخش کرده و سه نوع منبع پدید آوردند. متکلّمان بخشی از قرآن و حدیث را گرفتند، آن‌هایی را که بتواند باورها و اندیشه‌ها را سامان دهد. عرفا و اساتید اخلاق هم به آیات و روایاتی چسبیدند که مستحبات و مکروهات را توصیف می‌کند، جایی که هدف رشد معنوی بشر است. قسمت کوچکی باقی ماند برای فقها. تنها آیات و احادیثی که تکلیف یک فرد را در دنیا مشخّص سازد. اما حکومت بر گرفته از تمام این‌هاست.
در طراحی حکومت الگو جایی ننوشته‌ایم که گستره منابع استنباط باید گسترش یابد. دانشمندان حوزوی در منابع اعتقادی و اخلاقی ملاحظات فقهی نمی‌کنند، سند را بررسی نمی‌کنند، رجال و درایه و صحّت صدور و توثیق، صاف می‌روند سراغ متن،‌ می‌خوانند و ذوقی معنا. در حالی که این‌ها نیز مبنای دستیابی به احکام حکومت هستند.
باید شیوه متین و استوار تفقه در دو بخش دیگر به کار گرفته شود. پژوهش‌هایی در نظر گرفته شود، تا با همان رویکرد فقهی به سراغ تمام منابع برود؛ هم آیات و روایات اعتقادی و هم آیات و روایات اخلاقی. آن‌ها نیز باید فقهی بررسی شوند، زیرا هدف یافتن احکام حکومتی‌ست که تمام سه بُعد را داراست؛ عقاید، احکام و اخلاق. متولّی تحقّق هر سه این‌ها هم.

لوط (ع) دخترانش را به کفار و فاسقان و هوس‌بازان و شهوت‌پرستان پیشنهاد داد. - مگر می‌شود؟! نبیّ خدا دختران با ایمان خود را بدهد به این انسان‌های کثیف؟! - بله که می‌شود. جامعه است دیگر. خداوند اصلاح جامعه را می‌خواهد. وقتی همجنس‌گرایی زبانه می‌کشد، نبیّ خدا مأمور می‌شود تا دختران خود را مفت مسلّم تحویل فسّاق دهد، تا تمتّع ببرند. اگر چه به نظر اخلاقی نیاید. این ماجرا را خداوند آن‌قدر مهم دیده که در قرآن ذکر فرموده.

[ادامه دارد...]


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: فلسفه 73 - آقامنیر 116 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  موانع طراحی ساختار حکومت دینی 5 - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 4 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
موانع طراحی ساختار حکومت دینی 2 + چهارشنبه 103 مهر 11 - 4:0 صبح

تحوّل شناختی
تا مهندسان خواستند خودرو بسازند، دانای شهر گفت: نکنید که ناممکن است. - چرا؟ - زیرا حرکت تنها در ذات و جوهر وجود فرض تحقّق دارد و حرکتی که شما دنبال آن هستید از مقوله «أین» و عرض است و اعراض مقولات عشر همه از اقسام ماهیت، ماهیت هم اعتباری، اعتبار به معنای جعل، آن‌چه جعل ذهن انسانی باشد، تنها به وجود ذهنی محقّق می‌شود، تحقّق به وجود خارجی که ندارد. با بی‌معنایی حرکت در اعراض، ما فقط در وجود خود مراتب تشکیکی را طیّ می‌کنیم، در ذات خود متحرّکیم. در عوالم وجود از شهود به سمت غیب رشد می‌کنیم و از ناسوت به لاهوت سوق می‌یابیم و هر چه تعالی بیشتر، در همه جهات امکان سیر فراهم، بدون نیاز به آن‌چه شما خودرو می‌خوانید. وجود مجرّد از دایره بقا به سمت فنا، پیوسته فانی در واجب الوجود، واجد کمالات کلیه اشیاء؛ از جمادات، تا نباتات و حیوانات، چه که علّت، واجد همه کمالات معلول. پس ما حاکم بر زمان و مکان، سیر ما محتاج جماد چه باشد؟! - ولی برادر، این خودرو دارد حرکت می‌کندها! - اشتباه می‌کنی. حرکت آن جز خیال و اوهام نیست که قوّه مفکّره در نفس وقتی از حسّ جدا شود، خیال را می‌سازد. این‌ها خیال می‌کنند که خودروی متحرّک ساخته‌اند. این حرکت به معنای تبدیل وجود به عدم و عدم به وجود است و این تطوّر ممتنع است عقلاً و فلسفتاً و این قول همه فلاسفه متقدّم و متأخّر باشد؛ از معلّم اول ارسطو، کندی، معلّم ثانی فارابی، شیخ ابن سینا، شیخ اشراق سهروردی، تا حکیم متأله ملاصدرا.
وقتی مبانی ما در هستی‌شناسی نتواند توصیفی از واقعیت ارائه کند که قابلیت تولید علوم متأخر از فلسفه را ممکن سازد، این علوم ناگزیر بر مبنای دیگری از فلسفه و توصیف دیگری از واقعیت شکل خواهند گرفت. در نتیجه قادر نخواهیم بود علوم را بر مبانی اسلامی خود استوار سازیم، زیرا این مبانی اسلامی را با چنین فلسفه‌ای آمیخته‌ایم.
طرح ساختار حکومت باید در مبانی فلسفی غور کرده و موانع و چالش‌های آن را بیان کند و نخستین پژوهش را متوجه تحوّل در مبانی فلسفی نماید.

علوم در غرب مجال پیشرفت نداشتند. دانشمندان غرب نیز توان تحوّل در مبانی فلسفی ارسطویی کلیسا را. رنسانس یا عصر نوزایی عبور از این مبانی فلسفی بود. اگر آن فلسفه تبدیل نمی‌شد، پیدایش علوم جدید ممتنع بود.

حجیّت ذاتی یقین
نماز می‌خواند و دیگران نیز پشت سر وی. پیشنماز بود و فرد محترمی. دانشمند هم. اما سن که بالا رود، حواسّ انسان تحلیل. سلام را که گفت، گفتند: یک رکعت کم خوانده‌اید استاد. پاسخ داد: من یقین دارم نمازم را درست خواندم، شما اگر شک دارید، نماز خود را اعاده کنید! - ما ده نفریم و همه می‌گوییم شما یک رکعت کم خوانده‌اید. - یقین ذاتاً حجّت است و حجیّت آن نه قابل تفکیک. من یقین دارم درست خواندم و این برای من مُعذّر است.
علم اصول فقه مملوّ از قواعدی است که عقلی یا عقلایی هستند. در بعضی دوره‌های تاریخی منطق ارسطویی به نحوی بر علوم حوزوی سایه انداخت که تأثیرات فراوانی در علم اصول رقم زد. یکی از آن‌ها حجیّت قطع است. این اصل که صرفاً متکی بر عقل است و نه نقل، بر این مبنا استوار است که قطع وقتی طریق وصول به واقع باشد، نه می‌تواند حجیّت خود را از شارع اخذ کند و نه شارع قادر است تا حجیّت را از آن سلب نماید. با چنین تعریفی از قطع، عقل خودمحوری ترسیم می‌شود که نه فقط ناتوان از اصلاح اشتباهات خود، بلکه مانع همکاری و پیدایش کار گروهی میان دانشمندان می‌گردد. حتی گفتگو و تبادل نظر را نیز ناممکن می‌سازد، چه که هر اندیشمندی به یقین خود چسبیده و آن را ذاتاً حجّت میان خود و خدای متعال دانسته و نگرانی از بابت احتمال عدم اصابت آن به واقع ندارد.
بنای طراحی حکومت اِستناد به وحی است و تنها راه، استنباط از متون دینی. تا وقتی این علم اصول فقه مسیر استنباط را مدیریت کند، احکامی که استخراج می‌شود قابلیت اداره علوم تجربی را ندارد، علومی که ارتباط با واقع در آن‌ها مهم است و صرفاً با معذّریت و منجزّیت کارشان راه نمی‌افتد. در گام‌های نخست لازم است پژوهش‌هایی برای تحوّل علم اصول فقه تدبیر شود، تا قطع و حجیّت آن را دوباره بر رسد.

من یقین دارم مشکل حرکت نکردن خودرو در گیربکس آن است. - خیر! من یقین دارم مشکل از کلاچ است. فرد سوّم حَکَم می‌شود: خُب، یقین هر کدام از شما ناشی از مفروضات و تجربیات شخصی شماست. این یقین که ذاتاً حجّت نیست، زیرا عقل هم مانند چشم از ابزارهای انسانی‌ست و خدشه‌بردار، محدود و ممکن‌الخطا. زمانی قابل اتکاست که دیگران هم آن را تأیید کنند. بیایید بذل جُهد اجتماعی کنیم، گفتگو نماییم، بیّنه و شاهد اقامه کنیم. هر کدام توانست دیگری را با ادله علمی و عینی متقاعد سازد، یقین او را مبنای ساخت خودروی جدید نماییم. زیرا ما می‌خواهیم خودرویی بسازیم که در واقعیت حرکت کند، نه این‌که صرفاً رفع تکلیف باشد، البته که تکلیف ما هم ساخت خودروی متحرّک است.

[ادامه دارد...]


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: فلسفه 73 - آقامنیر 116 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  موانع طراحی ساختار حکومت دینی 5 - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 4 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
موانع طراحی ساختار حکومت دینی 1 + یکشنبه 103 مهر 8 - 8:22 صبح

چهل سال گذشته
ساختار هنوز نه اسلامی
نه دینی
متفاوت از آن‌چه مطلوب
نه بر اساس ضوابط و قوانین الهی
دلیل چیست؟
چرا هنوز ساختار جدید طراحی نشده
ساختاری که با فرهنگ اسلام سازگار
با شعارهای انقلاب همسو
موانعی در کار است


چالش حرکت دائمی
مکانیک به جراح قلب گفت: تخصّص من از تو بیشتر است. تمام موتور را باز می‌کنم، طوری تعمیر که تا سال‌ها دیگر عیب و ایرادی پیدا نمی‌کند، درست می‌شود مثل روز اول. جراح پاسخ داد: من از تو متخصص‌تر، زمانی ادعا کن که بتوانی موتور روشن را بدون این‌که خاموش شود تعمیر کنی، کاری که من با قلب انسان می‌کنم!
اداره یک نظام تعطیل‌بردار نیست. مردم هر روز زندگی می‌کنند و هر روز نیاز به خدمات حکومت دارند. این یک چالش و مسئله بزرگ است که نمی‌شود نظام را خاموش کرد، روی چال برد، تعمیر کرد و دوباره به حرکت در آورد. حاکمیت را باید در حال کار و خدمت، آسیب‌شناسی، عیب را پیدا و علاج کرد، بدون آن‌که در فعالیت‌های جاری آن خللی بروز کند.
پس خروجی بازطراحی نظام حکومتی جدید منحصر در خود «طرح نظام» نیست، بلکه از آن مهم‌تر؛ باید شیوه و مراحل کِشت و یا نصب این نظام هم مشخّص شود. یعنی روند و گام‌هایی که بتوان نظام موجود را تبدیل به نظام مطلوب کرد. نظام مطلوبی که نشود جایگذاری کرد، به درد کسی نمی‌خورد! این جایگذاری تدریجی صورت می‌گیرد و نیاز به برنامه انتقال دارد.
لازم نیست خروجی یک نظام کاملاً طراحی شده باشد، بلکه باید برنامه‌ای برای تحوّل تدریجی نظام فعلی باشد، تا به سمت نظام مطلوب حرکت کند. طبیعتاً هر گامی که پیش رود، نظام مطلوب بهتر فهم شده و تفصیل و دقّت بیشتری پیدا خواهد کرد.

می‌خواهد تونل بسازد، ولی نقشه کامل زمین‌شناسی را ندارد. جهت را انتخاب می‌کند و آغاز به کندن. راهبردها را که تعیین کرده، هر جا به مانع برخورد، راهکار را پیدا می‌کند و می‌گذرد. مهم این است که برنامه او حافظ جهت حرکت است، تا تضمین کند هر چه زمان بگذرد، به هدف نزدیک‌تر می‌شود و از مسیر خارج نمی‌گردد.

مشکل تجربه‌نگاری
خودرویی در میدان شهر، تنها خودروی موجود. خراب و آسیب‌دیده. هر که سوار شده به در و دیوار زده. سال‌ها بعد یک نفر می‌تواند. او توانست خودرو را به سمتی که مایل بود حرکت دهد. همه کنجکاو که چطور؟ - من فهمیدم فرمان آن برعکس عمل می‌کند! مهندسان تصمیم گرفتند یک خودروی سالم و تمیز برای شهر بسازند. گفتند از تجربه او استفاده کنیم. از رفتار او عکس گرفتند و خودرو را بر همان اساس ساختند: خودرویی ساختند که وقتی فرمان را به راست بچرخانی به چپ حرکت کند و برعکس!
آن‌چه امامان انقلاب* با آن مواجه بودند، در تمام این سال‌ها، پیش از انقلاب و با آغاز نهضت، تا پس از آن و همین امروز، ساختاری التقاطی از نظام‌های غربی و شرقی، بومی و غیربومی بوده است؛ بانک غربی، تعاونی شرقی، رانت‌خواری اما متناسب با فرهنگ ریشه‌دار اولویت روابط خانوادگی! آن‌چه آنان ناگزیر به انجام بوده‌اند، هدایت انقلاب به نحوی بوده که از گذرگاه‌های حسّاس جهانی عبور کند و برای این منظور از امدادهای غیبی الهی بهره‌مند.
تجربه‌نگاری و مستندسازی رفتار و عملکرد امامان انقلاب در چهل سال گذشته البته که ضرورت دارد و کار درستی، اما نمی‌تواند مبنا و ریشه و زیربنای تولید یک ساختار جدید حکومتی باشد. زیرا صرفاً توصیفگر نسبت عملکرد آنان با ساختار نادرست حاکمیت فعلی است.
مبنای اصلی و محوری طرح تحقیق بایستی نصّ و ظاهر قرآن و سنّت باشد. دین اسلام به عنوان محور و مبنای طراحی قرار گیرد. عملکرد امامان انقلاب بیانگر انتظارات و توقّع آن‌ها از الگوی حاکمیت تلقّی گردد و بررسی شود اگر حکومت بر الگوی دینی رقم می‌خورد، چقدر عملکرد آن‌ها می‌توانست با آن‌چه روی داده متفاوت باشد.

وقتی مهندسان خودرویی ساختند که فرمانش درست کار می‌کرد، نابغه پشت آن نشست و گفت: احسنت، از خودروی خارجی سواری بهتری دارد. این را دیگر هر کدام از مردم شهر که رانندگی بلد باشد می‌تواند براند و راندن آن نیاز به نبوغ خاصّی ندارد!

[ادامه دارد...]

* «امامین انقلاب» تعبیر درستی نیست
زیرا انقلاب ِ فارسی را با امامین که مثنی در عربی است مخلوط کرده
اگر عربی باشد باید بگوییم «الإمامین للثورة»
و حال که فارسی است
باید امام را با الف و نون جمع ببندیم
چون زبان فارسی مثنی ندارد.


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: فلسفه 73 - آقامنیر 116 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

جمعه 103 مهر 27

امروز:  بازدید

دیروز:  بازدید

کل:  بازدید

برچسب‌های نوشته‌ها
فرزند عکس سیده مریم سید احمد سید مرتضی مباحثه اقتصاد آقامنیر آشپزی فرهنگ فلسفه خانواده کار مدرسه سفر سند آموزش هنر بازی روحانیت خواص فیلم فاصله طبقاتی دشمن ساخت انشا خودم خیاطی کتاب جوجه نهج‌البلاغه تاریخ فارسی ورزش طلاق
آشنایی
موانع طراحی حکومت - شاید سخن حق
السلام علیک
یا أباعبدالله
سید مهدی موشَّح
آینده را بسیار روشن می‌بینم. شور انقلابی عجیبی در جوانان این دوران احساس می‌کنم. دیدگاه‌های انتقادی نسل سوم را سازگار با تعالی مورد انتظار اسلام تصوّر می‌نمایم. به حضور خود در این عصر افتخار کرده و از این بابت به تمام گذشتگان خود فخر می‌فروشم!
فهرست

[خـانه]

 RSS     Atom 

[پیام‌رسان]

[شناسـنامه]

[سایت شخصی]

[نشانی الکترونیکی]

 

شناسنامه
نام: سید مهدی موشَّح
نام مستعار: موسوی
جنسیت: مرد
استان محل سکونت: قم
زبان: فارسی
سن: 44
تاریخ تولد: 14 بهمن 1358
تاریخ عضویت: 20/5/1383
وضعیت تاهل: طلاق
شغل: خانه‌کار (فریلنسر)
تحصیلات: کارشناسی ارشد
وزن: 125
قد: 182
آرشیو
بیشترین نظرات
بیشترین دانلود
طراح قالب
خودم
آری! طراح این قالب خودم هستم... زمانی که گرافیک و Html و جاوااسکریپت‌های پارسی‌بلاگ را می‌نوشتم، این قالب را طراحی کردم و پیش‌فرض تمام وبلاگ‌های پارسی‌بلاگ قرار دادم.
البته استفاده از تصویر سرستون‌های تخته‌جمشید و نمایی از مسجد امام اصفهان و مجسمه فردوسی در لوگو به سفارش مدیر بود.

در سال 1383

تعداد بازدید

Xکارت بازی ماشین پویا X