سفارش تبلیغ
صبا ویژن
این آگهی ارتباطی با نویسنده وبلاگ ندارد!
   

اگر آن که خواهى نیستى بارى بدان ننگر که کیستى . [نهج البلاغه]

تازه‌نوشته‌هاآخرین فعالیت‌هامجموعه‌نوشته‌هافرزندانم

[بیشتر]

[بیشتر]

[بیشتر]

[بیشتر]

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
طرحی برای جهاد اقتصادی + جمعه 90 فروردین 19 - 10:57 عصر

چند شب پیش
گزارشگری در یکی از شبکه‌ها
به انتشار یک کتاب با عنوان «جهاد اقتصادی» طعنه زد
که چرا به این سرعت؟!
نکوهشش زخم ِ دلم شد
که چرا نادانسته و غیر منصفانه؟
نوشته را باید به متن محاکمه کرد
سرعت که بنفسه مطلوبیت دارد ذاتاً
شاید بزرگی از پیش چیزی نوشته
در چنته داشته
جهاد اقتصادی چون شعار شده
به زیور طبع آراسته
یا بزرگانی هستند
دانش‌بنیان و ستبراندیشه
اینان به تلنگری قادر به نوشتن‌اند
بهانه می‌خواهند و انگیزه
حرف آقا برشان انگیخته
این چه قضاوت و خُرده‌گرفتنی است
که به سرعت ِ زیاد در تولید محتوا نکوهش کند!

آری مغالطه‌ای در کار بوده قطعاً
این‌که آثار سریع‌الانتشار را ضعیف می‌یابیم غالباً
اما کلیّت ندارد
و در عصر فن‌آوری‌های نوین
این سرعت چندان هم بی‌ربط نباید پنداشته شود
در هر صورت غرض این‌که
متن را به متن باید ستود
یا نکوهید
أعنی به اَعراض نمی‌شود، به ذات باید!

اکنون هم بنده خبری دارم برای انقلاب
فرخنده و نیک‌فال...
دوستی اول سال
پیامکی برایم فرستاد به استشاره:
«به نظرت چه کار فرهنگی میشه کرد که جهاد اقتصادی به حساب بیاد»
توجهی نکردم
گمانم به این‌که درصدد توجیه است
توجیه فعالیت‌های فرهنگی خود
که به اسم «جهاد اقتصادی» قالب‌پذیر باشد
اما چیزی در ذهنم خلجان کرد
آیا امثال من ِ آخوند
در این جهاد اقتصادی سهمی داریم؟
خُب کار ما از اساس فرهنگی است
هر چه فکر کردم
به نظرم آمد که در پیام رهبری چیزی برای من نبود
این‌که همان روال سابق را ادامه می‌دهیم
فرمایش آقا را متوجه دولت احساس کردم و توسعه اقتصادی سریع
یکی از دوستان پیشنهاد «اقتصاد اسلامی» داد
عرض کردم این هم در تحول علوم انسانی جای دارد
نه در «جهاد اقتصادی» به نظرم!
تا چند روز پیش...

همکاری قدیمی
بسیار بسیار قدیمی
تماسی و ملاقاتی و پیشنهادی:
بزرگان ِ از علما در گذشته‌های دور
و گاهی هم نچندان دور
فعالیت‌های اقتصادی‌ای می‌کردند
که ماهیتی فرهنگی هم داشته
یا فعالیت‌هایی که موقوفه‌های فرهنگی می‌ساخته
این شد که نوشتم
دست به قلم... که نه
صفحه کلید ِ وایرلسم را در دست گرفتم و انگشت چرخاندم
و طرحی در 9 صفحه گرد آمد
تحت این عنوان:

طرحی که عناوین مندرجات آن چنین است:
1. ضرورت فعالیت‌های فرهنگی
2. ضرورت استقلال اقتصادی عرصه فرهنگ
3. امکان سودآوری فعالیت‌های فرهنگی
4. سابقه رویکرد اقتصادی در نهادهای فرهنگی سنّتی
5. در جستجوی ایده‌های فرهنگی سودآور
6. مکانیزم پردازش ایده‌های فرهنگی
7. ایده‌های آماده تبدیل به پروژه
8. سازوکار مدیریت پروژه‌های فرهنگی- اقتصادی
9. ساختار تشکیلاتی نهاد فرهنگی مستقل

در بخشی از مقدمه طرح آمده:
«هنگامی که فرهنگ به فراگیری ارزش‌ها تعریف شود و به استیعاب پذیرش رفتارهای فرامادی، اگر در چارچوبی وابسته به فرآیندهای اقتصادی جامعه تعریف گردد، سیاست‌های اقتصادی، تأثیری در فرهنگ خواهند گذارد که آن را از ارزش‌های راستین دور خواهد کرد. طبیعی است که اقتصاد به دلیل نگاه مادی به زندگی دنیایی سعی در افزایش سودآوری خویش دارد و تلاش می‌کند تمامی متغیّرهای تابع خود را در همین جهت راهبری نماید. اگر فرهنگ بخواهد نگاه خود به ارزش‌های فرامادی را حفظ و تقویت کند، نمی‌تواند از تصمیمات اقتصادی تبعیّت کند»

اما اگر بشود چه:
«اگر فرهنگ وابسته به اقتصاد تعریف شود، از دو رویکرد گریزی نخواهد داشت؛ یا برای جذب سرمایه ناگزیر به تغییر ارزش‌ها به سوی ماده‌پرستی خواهد بود و یا با حفظ ارزش‌های معنوی، توان خود را برای ترویج و زایش از دست خواهد داد. فرهنگِ سترون پایداری و استقامت ندارد و گستره زمانی و مکانی خود را در بازه‌ای کوتاه از دست می‌دهد»

مشکل در یک کلام این است:
«ابتناء اقتصاد بر بازار آزاد که نرخ رایج نظام سرمایه‌داری حاکم بر فرآیند‌های اقتصادی موجود است، ایده آدام اسمیت در کتاب «ثروت ملل»، دست نامرئی و پنهانی که به کمک رقابت، نظام عرضه و تقاضا را در تعادل نسبی نگه می‌دارد، به سرمایه‌گذار اجازه نمی‌دهد تا بتواند از سود خود استفاده دلخواه را ببرد. او برای جا نماندن از رقابت تنگاتنگی که به طرفةالعینی می‌تواند از او یک ورشکسته اقتصادی بسازد، ناگزیر به استفاده از فرصت‌های بازار آزاد است و نمی‌تواند به سادگی بخشی از سرمایه را وقف فعالیتی فرهنگی نماید که به بازپس‌آوری اصل سرمایه در آن امیدی نیست. از این رو، ورود به ساحت وقف و نذر برای بسیاری نگران‌کننده و پراضطراب گشته و مانع سرمایه‌گذاری‌های وسیع در این زمینه می‏شود. کسانی که در این عرصه ورود پیدا می‌کنند نیز به صرف درصد کمی از سرمایه خود بسنده می‌نمایند»

و این طرح درصدد است راه‌حلی برای این مشکل بیابد!

پ.ن.
متن کامل در نشانی زیر قرار داده شد:
http://movashah.ir/fa/index.php?w=work&x=310


برچسب‌های مرتبط با این نوشته:
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
مقاله ‏مان برای همایش مان + یکشنبه 90 فروردین 7 - 8:26 عصر

این همایش را یک‌جور
مال ِ خودم احساس می‌کنم
یعنی مال ِ همه دوستان و هم‌طریقی‌های خودمان

کار نوشتن مقاله تمام شد
با همان استانداردی که مطالبه شده بود
در برنامه کاری‌ام نبود این کار
یعنی مقاله برای همایش‌ها نوشتن را در دستور کارم هرگز نداشتم
این اولین بار بود
این همایش خیلی مهم بود
اولویتی برایم داشت
که باید شرکت می‌جستم
با تمام ناتوانی‌هایی که هنوز در خود سراغ دارم
و بحمدالله خوب بود
امروز تمام شد و ایمیل کردم متن کاملش را
چکیده قبلاً تأیید شده بود
هیئت علمی همایش دیده بود و نظر داده
و تأیید چکیده تشویق‌مان کرد
بنده و دوستی که در این مسیر بسیار مفید بود همکاری‌اش
یک مقاله مشترک است
که چکیده‌اش را این‌جا می‌گذارم

تحلیل چگونگی کاربست ارزش‌های دینی در روش‌شناسی علوم؛
مطالعه موردی اندیشه‌های استاد حسینی الهاشمی(ره) در فلسفه نظام ولایت

استاد سید منیرالدین حسینی الهاشمی(ره) برای کاربست ارزش‌های الهی در مبانی روش‌شناسی علوم، تلاش نموده با مبنا قرار دادن «عقل متعبّد» بر اساس تبعیّت از روش انبیاء و تعریف آن به «تسلیم بودن عقل نسبت به دعوت انبیاء» در تولید روش، به «روش متعبّد» دست یابد. روش متعبّد نه تنها با لحاظ تقدّمِ «ارزش‌ها» بر «شیوه تفکر» می‌تواند «حجیّت» خود را اثبات نماید که به‏کارگیری آن در تولید علم به «حجیّت علم» نیز می‌انجامد.
این مقاله درصدد است چگونگیِ دستیابی به «حجیّت» در علم را مبتنی بر حاکم شدن «ارزش» بر «روش»، بر اساس اعلام عجز و ناتوانی عقل و شروع بحث از «اصول انکارناپذیر؛ تغایر، تغییر و سنجش» تفسیر نماید و نشان دهد چگونه با لحاظ یک «مبدأ جبریِ» ناشی از «ادراکات تبعی» در «ظرفیت اولیه» و حاکم نمودن «عقل عمل» بر «عقل نظر» و به تبع آن حاکم شدن «جهت» بر «حرکت»، می‌توان علاوه بر تحلیل «اختیار»، ملاک «حجیّت روش» را به تبع روش انبیاء الهی که «تسلیم به وحی» و سپس «تعجیز با آیات» بوده، با «حفظ جهت» در سه عنوان «تسلیم»، «بذل جُهد اجتماعی» و «استمرار تاریخی» تعریف نمود.

کار سنگینی داشت تحقیقات کتابخانه‌ای آن
سال‌ها به کتابخانه تخصصی فلسفه و کلام سر نزده
برای این مقاله چند روز آن‌جا اطراق کردم
برای این مقاله 9 منبع فارسی مورد استفاده قرار گرفت؛
اصول فلسفه علامه و الهیات شفای شهید مطهری
و مجموعه‌ای از مباحث استاد حسینی(ره)؛
فلسفه اصالت تعلق، اصول ِ فلسفی برنامه‌ریزی، راندمان ِ عرفان، فلسفه، فقاهت، مبانی نظام فکری
بررسی جداول طبقه‌بندی آموزشی چگونگی اسلامی‌شدن مهندسی توسعه نظام اجتماعی
مبانی اصول فقه احکام حکومتی و دوره دوم اصالت تعلّق

و 7 منبع عربی؛
اسرارالآیات، المبدأ و المعاد، الشواهدالربوبیة و أسفار صدرالمتألهین
فصول منتزعة فارابی، شرح إشارات شیخ‌الرئیس
و شرح منظومه ملاهادی سبزواری


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: آقامنیر 117 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
سرفصل مهندسی شبکه مجازی + یکشنبه 89 اسفند 15 - 8:38 عصر

طرح «مردان شبکه» را هفته پیش به اتمام رساندم
تحویل دادم و منتظر
شاید روزی به تحقق رسد
و سازمانی، نهادی یا تشکیلاتی
در این خصوص پیش‌قدم شود
اما...
دوستانی که می‌شناسند
می‌دانند که اهل کپی‌رایت
و اساساً اندیشه پنهان نگهداشتن
نبوده و نیستم
و مخالف، همیشه با همین مقوله‌ها
که توسعه دانش را در گرو نشر آن می‌دانم
که تضارب رخ دهد
گفته‌ها به گویه‌ها ضمیمه شود
تا گفتمان شکل گیرد
و غالب شود
اگر پرتوان باشد
اگر به شبکه افکار جماعت، پُربار
و به ید مقتدر عقل جمعی متدیّنین، پایدار
ماندگار گردد.

امروز مرور می‌کردم که دوباره چشمم به سوی این طرح چرخ خورد
فهرست آن را گفتم بگذارم
اگرچه متن آن نه به این زودی
چند صباحی بعد اما
در سایت نوشته‌ها خواهد رفت، إن‌شاءالله!
و این مندرجات آن طرح است:

شبکه‌های مجازی
    هدف از اینترنت
    پیشینه ارتباط سایبری
    شبکه‌های انسانی
    طلایه‌داران جنگ نرم
ارکان شبکه مجازی
    شبکه اینترنت
    سخت‌‏افزار گسترده
    نرم‏‌افزار قدرتمند
    کاربران فعّال و هدفدار
    مصرف‏‌کنندگان جدّی
    بازدیدکنندگان گذری
مهندسی شبکه مجازی
    توسعه بستر ارتباطی شبکه
    تسریع و گسترش سخت‏‌افزار
    تسریع، قابلیت‌افزایی و کاربرپسندی نرم‏‌افزار
    توسعه گروه‌های کاربری فعّال و هدفدار
راهکارهای توسعه حضور در شبکه مجازی
    حضور در توسعه بستر شبکه، سخت‏‌افزار و نرم‏‌افزار آن
    حضور در ساماندهی سخت نیروهای انسانی
    حضور در ساماندهی نرم نیروهای انسانی
مدیریت جنگ نرم در شبکه مجازی
    آموزش افسران جنگ نرم مجازی
    ایجاد فضای تعاملی مناسب در قرارگاه جنگ نرم مجازی
    ارتباط قدرتمند با میادین جنگ نرم مجازی
    طراحی سیکل بازگشتی توسعه جنگ نرم مجازی
    تولید نرم‏‌افزار مدیریتی جنگ نرم مجازی
تخمین نیرو، زمان و هزینه

ناگوارترین قطعه نوشته این چند خط است:
«دشمن امّا از کجا نیرو می‌‏آورد، این یکی از جُک‌ها و لطیفه‌های تاریخی است که تکرار هم می‌شود؛ دشمن از آدم‌های ما تغذیه می‏‌کند. اصلاً سربازان دشمن همین بچه‌های خود ما هستند. این دردناک‌ترین Fact و حقیقت در جنگ نرم است! در جنگ فرهنگی است. ذلّت‌بارترین بخش نبرد ما همین است. خوارج مگر همان یاران امیر (ع) در صفین نبودند؟! کسانی که حاضر بودند در اطاعت از ایشان و در راه اسلام کشته شوند! ما هم باید همین نیروها را جذب کنیم. نیروهای ما در جنگ نرم همین‌ها هستند.»

طرح اما از این‌جا آغاز می‌شود، مقدمه‌ای کوتاه در ابتدای ماجرا:
«راه‌‏حل امّا در ارتقاء فرهنگ رزمندگان است در جنگ نرم. آموزش کار با ابزار است، اعتقادات است، توانایی دیالوگ و گفتگوست. جنگ نرم برخورد اندیشه‌هاست، نیروها را اندیشه‌ورز کردن می‏خواهد. این را ما «ساماندهی نرم نیروهای انسانی» نام نهادیم و اکنون به توضیح آن می‌نشینیم. طرح ما اساساً به همین بند تعلّق یافته است. ساختن آدم‌هایی ابراندیشه و توانمند برای حضور در جنگ نرم، ولی نه حضور نظامی که حضور فرهنگی. ابراندیشگی را هم در کار گروهی و اندیشه جمعی تعریف کردیم، تا از ترکیب چند انسان، یک آدم بسازیم، آدمی بزرگ که بتواند ردّپاهای بزرگ در شبکه مجازی بگذارد. آدم‌هایی که روی شانه‌های هم بیایستند، یک قواره ناجور اگر نباشند، اگر روابطشان تعریف شده باشد و مشخص، با هم یک سلاح می‌سازند، سلاحی برّنده که ما آن را «NetMan» نامیدیم. تبریک می‌گویم، شما به اصل داستان ما در این نوشته رسیدید، این‏جا اوج ماجراست!»

و دعای خیر تمام رزمندگان اسلام
پشت سر کسانی است قطعاً
که در جنگ نرم حضور یابند
بیداری اسلامی را نباید دست کم گرفت
یاد «اقبال لاهوری» به خیر
چقدر در تکاپوی «بیداری اسلامی» نوشت و سرود
و «سید جمال»
و بسیاری دیگر
چقدر به «فردا» نزدیک شده‌ایم
خدای رحمت کنادشان!


برچسب‌های مرتبط با این نوشته:
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
قطعی بودن ولایت فقیه بر مبنای تمام فقها + دوشنبه 89 اسفند 9 - 10:50 عصر

مدتی است هر دوشنبه
نشستی در فیضیه برگزار می‌شود
در نمازخانه
بعد از نماز مغرب و عشاء
به همت دبیرخانه مجلس خبرگان رهبری
چند جلسه است که آیةالله محسن اراکی تشریف می‌آورند
ایشان بر مبنای تمامی فقهای شیعه
از صدر دوران فقاهت تا یومنا هذا
نشان دادند که ولایت فقیه نظر تمامی بزرگان اصحاب بوده است

امشب به صورت مستند نظر مرحوم کلینی (ره) را درباره ولایت فقیه بیان فرمودند
نظری کاملاً مثبت و متقن، علمی و مستدل
پرسشی هم از سوی طلبه‌های حاضر طرح شد
که نظر شیخ انصاری (ره) و مرحوم خویی (ره) مخالف بوده
ایشان به کتاب «نظریة الحکم فی الاسلام» خود ارجاع دادند
بخش‌هایی از کتاب را خواندند
با استناد دقیق به آثار شیخ اعظم (ره) و مرحوم خویی (ره)
نظر مثبت ایشان را نیز اشعار داشتند

این کتاب را ندیده بودم
لازم شد از «مرکز الفکر الاسلامی» که ناشر آن است تهیه کنم
به عربی نوشته‌اند حدود 400 صفحه
سال 1383 منتشر شده
خداوند حفظ کند علمای اسلام را...
حوزه علمیه هر روزش یک روز جدید است
هر لحظه‌اش گوهری است
و دانش زمانه به شدت به سوی جلو در حرکت
گوهرشناس باید که دریابد
و طلبه‌ای که عمر به بطالت نگذراند
خداوند ما را هم در این مسیر حفظ فرماید!


برچسب‌های مرتبط با این نوشته:
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
دامنه و محدوده تمام IPهای ایرانی (Iran\s IP index) + پنج شنبه 89 بهمن 28 - 10:26 عصر

494 تا محدوده IP است
روی هم می‌توان گفت ایران 3,424,050 عدد IP اینترنتی دارد!
از سایت http://www.ipaddresslocation.org گرفتم

حقیقت این‌که
وقتی وبگذر را می‌دیدم
تعجب از این‌که چرا بازدیدکنندگان ایرانی را خارجی اعلام می‌کند
گشتم در اینترنت
و راز آن را دریافتم
اولِ کار تعدادی IP داده بودند به ایران
بعد کم آمده
از لابه‌لای IPهای دسته دوم
دوباره به ایران فروخته‌اند
یعنی مثلاً کسانی که IP کلاس A داشته‌اند
خب محدوده وسیعی دارد این کلاس
اول ِ کار خریده‌اند
این آخری‌ها آمده و فروخته‌اند به قیمت بیشتر احتمالاً
به همین جهت دامنه‌های IPهای ایرانی خیلی متنوع شده این اواخر
تمامش را که گرفتم
494 تا محدوده داد
برنامه‌ای نوشتم برای گرفتن اطلاعات
و نام شرکت‌ها را نیز استخراج کردم
و بر اساس فرمول‌های IP نگارش قدیم
یک جدول در اکسل ساختم
که می‌توانید از اینجا بردارید!

می‌دانم شوکه شدند
تمام کسانی که اهمیت این اطلاعات را می‌دانند
هیچ‌کجا نمی‌توانید به این کاملی پیدا کنید
مطمئن هستم
و مطمئن هستید!
در یک فایل اکسس هم
فقط اصل  محدوده را ریختم
برای استفاده فوری

اما توضیحاتی درباره اطلاعات فایل اکسل:
آی‌پی شبکه(ابتدا): آغاز محدوده IP که در حقیقت اولین IP آن محدوده است
آی‌پی برودکست(انتها): حد نهایی محدوده که خودش مجاز نیست، یعنی خود ِ کست را نمی‌شود استفاده کرد
شبکه بایت اول تا چهارم: تک‌تک جدا کردم IP شروع را برای محاسبات
کست بایت اول تا چهارم: این‌هم تک‌تک شده IP حدّ
فضا بایت دوم تا چهارم: تعداد تغییرات ممکن در هر بایت بر اساس بیت شبکه
تعداد آی‌پی: تعداد IPهای موجود و قابل استفاده در هر محدوده
کلاس آی‌پی: این همان کلاس IP است که خیلی مهم است و نوع دسته‌بندی IP را مشخص می‌نماید
پنج نوع کلاس IP وجود دارد که بر اساس بایت اول تقسیم شده‌اند:
Class A: 0-127
Class B: 128-191
Class C: 192-223
Class D: 224-239
Class E: 240-255
هدف این بود که در هنگام توزیع IP میان مشتری‌ها
دسته‌بندی‌های بزرگ و کوچک داشته باشند
که راحت‌تر توزیع شود
که آخر هم دیدید چه شد
همان کلاس‌های بالا و بزرگ را هم خُرد کردند میان مشتری‌های دیگر!
آی‌پی شبکه بر اساس کلاس آی‌پی: شروع محدوده IP بر اساس نوع کلاس (مالک اصلی کل محدوده)
آی‌پی برودکست بر اساس کلاس آی‌پی: انتهای محدوده IP کلاس
شرکت مالک کلاس آی‌پی: شرکتی که مالک تمام محدوده IP است بر اساس کلاس آن
شرکت مالک دامنه آی‌پی: شرکت ایرانی مالک محدوده مشخص خریداری شده برای داخل کشور
بیت شبکه: یک عدد ِ خیلی مهم است، نشان می‌دهد از کدام بیت به بعد اجازه تغییر دارد
در  حقیقت مشخص‌کننده محلی است که تا آن بیت ثابت و بیت‌های بعدی به ازای هر IP تغییر می‌کنند
باینری آی‌پی شبکه (ابتدا): همان IP شروع محدوده که با یک فرمول بیت‌بیتش کرده‌ام
بیت‌های شبکه (بیت‌های ثابت): مقدار بیتی که نباید تغییر کند و ثابت است به عنوان ملاک و معیار شناسایی محدوده
باینری آی‌پی برودکست (انتها): بیت‌بیت شده همان IP نهایی محدوده

اطلاعات فایل اکسل را در دو صفحه ریختم
یک‌بار با فرمول‌هایش
که هم از فرمول می‌توانید استفاده کنید
و هم با تغییر هر سلول می‌توانید تغییرات را تا آخرین نقطه ببینید
و یک‌بار هم فقط مقادیر را در یک صفحه ریختم برای آن‌ها که از دیدن فرمول‌ها وحشت دارند!

این اطلاعات را اواسط بهمن گرفتم از اینترنت
ولی فکر نمی‌کنم تغییر کرده
یا بکند در آینده
چه این‌که باب این نوع از IPها رسماً بسته شد
و ظاهراً دیگر فقط از این IPهای بزرگ جدید توزیع می‌شود
پس این اطلاعات که منتشر می‌شود حالاحالاها اعتبار دارد و قابل استفاده است! :)

پ.ن. عجیب است که بعضی IPها را تک‌تک واگذار کرده‌اند به گمانم
زیرا از فرمول‌های استاندارد شبکه و کست تبعیت نکرده و بیت شبکه آن‌ها 32 است
یعنی تمام بیت‌های IP شبکه ثابت و غیرقابل تغییر!
شاید اشتباه کنم، ولی حدس می‌زنم این‌ها مواردی را شامل شود که تک‌فروشی شده است!
در هر صورت مجبور شدم این موارد را دستی اصلاح کنم، بدون استفاده از فرمول.
برای مشخص شدن موارد خارج از فرمول، واژه abnormal در انتهای آن نوشته شد.
فایل اصلاح شده را دوباره آپلود نمودم.
اگر کسی دلیل این تفاوت را می‌داند و متوجه اشتباهی در محاسبات بنده شد، اطلاع دهد، تشکر!

پ.ن. جدیدترین IPهای ایرانی را تا اول خرداد 1390 به تفکیک گرفتم
یعنی تا سه بایت را تکثیر کردم از هر دامنه و محدوده
و دوباره Request کردم و یک هفته طول کشید تا همه پانزده هزار ریزمحدوده‌ها دریافت شد
از این‌جا بردارید!

پ.ن. 22 شهریور 1394
اخیراً مشاهده کردم IPهای جدیدی به محدوده ایران اضافه شده است
پس پیش‌بینی بنده چندان صحیح نبوده
یعنی اکنون IPهای جدیدی توسط بعضی POPها ارائه می‌شود که در فهرست ارائه شده نیستند!

پ.ن. 3 خرداد 1397
یک‌بار دیگر آخرین اطلاعات را از همان سایت گرفتم
داده‌ها مربوط به سال 2018 بودند
این‌بار 1273 محدوده IP برای ایران معرفی شده است
که در مجموع 10,664,259 عدد IP ولید اینترنتی می‌شود!
اطلاعات را به روز کرده و در فایل ضمیمه قرار دادم
با نام شرکت‌های صاحب هر محدوده از آی‌پی‌ها.


برچسب‌های مرتبط با این نوشته:
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
مردان ِ شبکه + دوشنبه 89 بهمن 25 - 4:45 عصر

تا به حال
نوشتن هیچ طرحی این‌چنین طول نکشیده بود
فرسایشی شد خیلی
هم موضوع پیچیده بود
هم موضوع تازه و بکر بود
هم موضوع گسترده و خیلی وسیع
از همه بدتر
بخش معظم، نوشته شده
ولی فاصله افتاد
چند کار دیگر در میان آمد
و چون فشاری از طرف کارفرما نبود
مدتی کار را متوقف کردم
ولی بحمدالله این چند روز در حال نهایی‌سازی آن هستم

در صفحه اول ِ طرح
در توضیح وجه نام‌گذاری آمده است:

و در بخش دیگری از متن می‌خوانیم:
ما در عرصه جنگ نرم هستیم. دشمن ما از نظر تجهیزات نظامی جنگ نرم بسیار جلوتر و پیشروتر است. «جلوتر» یعنی وقتی ما خواب بودیم بخش زیادی از مسیر را طی کرده و «پیشروتر» یعنی حالا هم که بیدار شده‌ایم سرعتمان با او قابل قیاس نیست. او همچنان با سرعتی بیشتر در حال تاختن است. اکنون اگر عرصه درگیری خود را در تجهیزات؛ اعمّ از پهنای باند، سخت‏افزار و نرم‏افزار تعریف کنیم، به گرد او هم نخواهیم رسید.

در نقد برخورد سخت در جنگ نرم نوشته شده:
روش دیگر حضور در جنگ نرم، همان بگیر و ببند است. روش فیلترینگ مخابرات در ترکیب با طرح امنیت سایبری یا همان گرداب. حالا که ما نمی‌توانیم در جنگ نرم حاضر شویم، جنگ را تبدیل به سخت می‌کنیم. ابزارها و تجهیزات دشمن را اگر چه نمی‌توانیم نابود کنیم، ولی ارتباط و دسترسی مردم کشور را با آن‏ها کور می‏نماییم. آدم‌های فریب‌خورده خودی را نیز که در جنگ نرم مغلوب شده‌اند و شیدا و مجنون تبدیل به عوامل بیگانه در داخل کشور، می‏گیریم و به سزای اعمالشان می‌رسانیم.
این تصویری از یک جنگ سخت و نظامی واقعی است. هیچ کجایش هم به جنگ نرم نمی‌خورد. اگر دو سه روزی هم غلبه فرهنگی غرب بر جامعه ما را به تأخیر بیاندازد، امّا آتشی زیر خاکستر پدید می‏آورد که وقتی بالا آمد همه چیز را می‌سوزاند، تمام مقدّسات، فرهنگ و سنّت‌هایی که به خاطرش می‌جنگیدیم.
این نحوه حضور در جنگ نرم، یک حضور موقتی است. فرصت‌سازی است برای افسرانی که بتوانند خود را مهیای جنگ نرم و تمام‌عیار نمایند و فرصت‌سوزی برای دشمنان است که هر چند زمانی کوتاه، پشت درب‌های قلعه فرهنگی کشور بیشتر معطّل شوند. اگر چه می‏دانیم هر چه این معطّلی بیشتر شود، فشار انفجار درونی فرهنگ نظام و زلزله اندیشه‌های به غارت‌رفته بیشتر خواهد شد و لحظه خطر، چیزی مانند فتنه 88، تمام این ظرفیت علیه نظام به کار خواهد رفت.

تفاوتی نیز میان مفهوم شهادت در جنگ سخت و جنگ نرم بیان شده:
شهیدِ جنگ سخت کارآمدی جبهه را بالا می‏برد. هر شهید برابر با صدها رزمنده است از نظر کارآیی. چون عزیز است و با ریختن خون خود صدها انسان آزاده را به جبهه می‏کشاند. پس هر شهید افضل است از صدها رزمنده. امّا در جنگ نرم ماجرا جور دیگری است. این‏جا هر که کشته شود مذموم است، بدنام و بی‌آبرو. ثمره‌اش چه؟ آسیب می‏زند به جبهه. کارآمدی جبهه جنگ نرم را پایین می‏آورد، چون «چماق به دست» نام می‏گیرد، چون «گروه فشار» می‏شود، چون «غیرمتمدن و دور از فرهنگ گفتمان» شناخته می‏شود. هویّت تمام آدم‌خوب‌های قصه را اصلاً لکه‌دار می‏کند، همین آدمی که برخورد سخت کرده با جنگ نرم! مردم را به نظام و انقلاب و رهبری بدبین می‏کند. این‏جا کارآیی جبهه در میان است؛ اگر با کشته شدن بالا نمی‏رود، پس کشته جنگ نرم شهید نیست و مقامی ندارد. او نادانی است که با غفلت از ماهیت جنگ نرم، آبروی خود و هم‌رزمانش را برده است، اگر قصور کرده إن شاء الله معفوّ است و اگر تقصیری داشته باید مجازات شود.

و چکیده تمام نتیجه‌گیری‌ها درباره جنگ نرم:
جنگ نرم تکراری از به سر نیزه رفتن قرآن‌هاست. جنگ نرم به حکمیّت کشیدن نبردهاست. جنگ نرم به مقتل بردن امام و خونین کردن محراب است. جنگ نرم به شمشیر راست نمی‌شود، از حکمت علی (ع) هم گاهی کار برنمی‌آید، آن‌چنان پیچیده است این جنگ! شمشیر مالک هم نمی‌تواند یک قدم جلوتر برود، اگر چه در جوار قلب پایگاه دشمن باشد! جنگ نرم، دفاع نرم می‏طلبد.

متن کامل طرح مردان شبکه

طرح دیگری نیز اما
به همین کارفرما قول داده‌ام
وقتی کارشناسان را جمع کرده بود
برای یافتن طرحی فرهنگی
که بتواند درآمدزایی هم داشته باشد
یعنی
بی‌نیاز از وابستگی مادی به نهادهای نظام
بتواند سر ِ پا بماند
دوستان نظری نداشتند
این اولین طرحی بود که راه را گشود
و شش طرح دیگر از سوی دوستان داده شده در آن جلسه سه ساعته
این طرح را هم مشغول تنظیم هستم
اگر تمام شود
کار نویی خواهد بود

خدا کمک کند
سعی خواهم کرد هر دو را به زودی تکمیل نمایم
زیرا یک مقاله هم برای همایش فرهنگستان در حال نوشتن هستم
در معیّت یکی از دوستان
که باید به آن هم برسم!

خُرده مگیرید
که وبلاگ چه جای این گویه‌ها
که اصلاً معتقدم
وبلاگ برای همین است
وبلاگ یعنی «لاگ» روی «وب»، نه این است؟! :)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته:
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
تقسیمات کشوری + یکشنبه 89 بهمن 17 - 5:6 عصر

کاری پیش آمده
نیاز به فهرست دقیق استان‌ها و شهرهای ایران داشت
دوستی در وزارت کشور کمک کرد
و یک نسخه جامع رساند
اما...
هر استان در یک فایل اکسل
چینش آن‌ها مناسب استفاده نرم‌افزاری و درج در بانک اطلاعات نبود
گویا فقط برای پرینت و استفاده چشمی مرتب کرده بودند
به رفت و روبشان پرداختم
مدتی وقت گرفت
تعدادی دستور و برنامه
در نهایت راست و ریس
به یک بانک اطلاعات مناسب تبدیل ...
حیفم آمد در اختیار همکاران قرار نگیرد
در دو نسخه اکسل و اکسس مهیا شده

نسخه اکسس خب مناسب‌تر است برای استفاده
به صورت رابطه‌ای چیده بودم
اما برای استفاده عمومی
همه را در یک جدول درج کردم که هر کس به فراخور نیاز خود تفکیک نماید فیلدها را
1108 شهر است در تمام کشور
و 2460 دهستان
هر دهستانی که نام دِه مرکزی آن متفاوت از نام خود دهستان بوده
نام مرکزش را در پرانتز جلوی خودش درج کردم
یک فلگ نمایشگر شهر و یکی هم برای دهستان در هر رکورد قرار دارد
البته سایت http://www.vil.ir هم بسیار عالی است
و تمامی دهستان‌ها را فهرست کرده است
با تمام دهات و روستاهایشان
اما شهرها را ندارد ظاهراً
و اطلاعات را هم یکجا در اختیار نمی‌گذارد

در عرصه نرم‌افزار محتاج فراهم‌آوردن زیرساخت‌های فراوانی هستیم
که نبود این داده‌های مبنایی و زیرساختی
کار همه همکاران را در این امور دشوار می‌نماید
و کارهای تکراری
که هر برنامه‌نویس باید برای خود انجام دهد
امیدوارم این اطلاعات ِ «قلمبه» و «یهویی» برای همه مفید باشد! :)

پ.ن. راستی، این تقسیمات کشوری مربوط به خرداد 1389 است
و تغییرات پس از آن را شامل نمی‌شود
خصوصاً استان جدید البرز در آن دیده نشده است!

پ.ن. استان البرز را هم اضافه کردم
از بخش اخبار سایت وزارت کشور گرفتم
چون در هیچ سایت دیگری به صورت کامل نیافتم تقسیمات کشوری را.
این سایت تمام روستاها و دهستان‌های کشور را دارد
ولی این هم به روز نبود
این سایت تمام شهرهای ایران را دارد
خوب سایتی است ولی اطلاعات آن هم به روز نیست
اما الآن فایل‌های پیوستی این نوشته تا بهمن 1389 را دارد.

پ.ن. اخیراً مرکز آمار نیز اطلاعات تقسیمات کشوری تا سال 1390 را روی سایت خود گذاشته است
نسخه آن‌ها یک مرحله جلوتر هم رفته
یعنی برای شهرها «مناطق» را دارد
و برای دهستان‌ها تمام «آبادی‌»ها را.
از این نشانی بردارید. 


برچسب‌های مرتبط با این نوشته:
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
طرح مهندسی فرهنگی + چهارشنبه 89 بهمن 6 - 8:33 عصر

دیروز تمام شد
امروز تحویل دادم
فردا جلسه داریم
آری... کار دشواری بود
یک هفته وقت سنگینی گذاشتم
فشار زیادی
که مبادا کم‌کاری کرده
و مصداق «ویلٌ للمطفّفین» شوم
کارفرما: یکی از نهادهای آموزشی رسمی و معروف
و هدف: ارائه نقشه راه رسیدن به مهندسی فرهنگی آن نهاد

حدود 300 صفحه مطلب جمع‌آوری کرده
همه را مطالعه نموده
ساعت‌ها به دیوار نگاه کرده و فکر کرده بودم
گاهی هم به تلویزیون روشن نگاه می‌کنم و می‌اندیشم
اصلاً تصاویر را نمی‌بینم انگار
فقط همین که سر و صدا می‌کند کافیست
سکوت مانع تفکر است جدّاً
ذهنم در جولان، فرسنگ‌ها را طی می‌کند، عرصه‌هایی را می‌بینم به نحو Remote.
پرواز ِ Virtual است، در قلمرو بلنداندیشان... گاهی که راهمان می‌دهند!

دبیرخانه شورای انقلاب فرهنگی در این زمینه زحمت کشیده
وقتی که رهبری، «مهندسی فرهنگی» کشور را از آن‌ها خواست
فکر نمی‌کردم موفق شوم
به نظرم کار بزرگی می‌آمد
و اعتماد به نفسم به اندازه کافی نبود
ولی لطف خداوند مثل همیشه
همیشه بوده و همیشه خواهد بود، إن‌شاءالله!

این سرفصل‌ها در طرح گنجانده شد:
- ضرورت و نیاز
- موضوع
- پیشینه و سابقه
- انتظارات و اهداف
- داده‌های مورد نیاز
- موضوعات کارشناسی
- تشکیل کارگروه اصلی
- تشکیل کمیته‌های کارشناسی
- برنامه کارگروه و کمیته‌ها
- تخمین هزینه‌ها
- محصولات نهایی
و عنوان آن را چنین برگزیدم:
«ترسیم مسیر دستیابی به الگوی جامع برنامه‏ریزی فرهنگی»

در بخشی از مقدمه آمده است:
«نگاه به فرهنگ از دو زاویه میسّر است؛ یک‌بار به نحو استقلالی بماهُوَهُوَ و در جوار سایر عناصر و ابعاد شکل‌دهنده نهاد اجتماعی و دیگربار به صورت مزج‌یافته با تمام ساختارهای آن. آن‌گاه که فرهنگ را بمثابه یک کلّ می‌نگریم، برای تنظیم و ساخت‌واری آن از «مهندسی فرهنگ» سخن می‌گوییم و هرگاه نهاد اجتماعی را ترکیبی از اجزاء مختلفه بنگریم که فرهنگ در جزءجزء آن حضور دارد و با تمامی خُرده عملکردها ترابط مستقیم و مستحکم، از «مهندسی فرهنگی» دم می‌زنیم. لاجرم باید هر دو مقوله را بررسی کرد؛ از منظر «کلان» باید «نظام فرهنگی» را تحلیل و ساخت‌یابی نمود و از منظر «خُرد» ارتباط «اوصاف فرهنگی» را با تمامی عناصر و اجزاء مجموعه ملاحظه کرد.»

مدت‌ها بود، حدود چهار سال، که این‌گونه از کار شبانه‌روزی و پیوسته لذت نبرده بودم!
پیش‌ترها
جوان‌تر که بودم
از فشار کار، هر چه که بیشتر می‌شد، خرسند می‌شدم
هر روز
چند ساعت مطالعه
چند ساعت تفکر
چند ساعت نوشتن
چند ساعت هم درس خواندن
کلاس هم که می‌رفتیم
برنامه‌نویسی هم می‌کردیم
تازه بقیه وقت هم با رفقای طلبه و غیر طلبه به گعده می‌گذشت و اندکی تفریح!
چقدر وقت زیاد بود برای فعالیت.
مدتی سلب توفیق شدم
همان مقوله‌ای که با ترکیب «ذُبِحَ العِلمُ» از آن یاد می‌شود :)
اما توفیق الهی بازگشت
برکت افتاد به عمرم دوباره
چند ماه است دوباره مثل گذشته می‌دوم
آهویی که از بند گریخته...
پاهایم از تنبلی سست شده بود این چند سال!
خدایا شکرت!

بهانه: اگر نام نبردم از آن نهاد
گمانم عدم مصلحت فعلی بود
نهایتاً هر چه نوشته شود، در وب‌سایت ِ نوشته‌ها اعلان خواهد شد روزی
هر چیز وقتی دارد... گاهی... زمانی... عصری... فبعمری تمامه أسعی!


برچسب‌های مرتبط با این نوشته:
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
داده‏های کارگروه‏ها + شنبه 89 دی 25 - 7:9 عصر

نشست که برگزار شد
اساتید فرم‌هایی را تکمیل کردند
که به انتخاب خود در کارگروه‌ها عضو شوند
هشت کارگروه بود
هر فرد می‌توانست نسبت خود با هر کارگروه را بر اساس اولویت یک، دو و یا سه مشخص نماید
اطلاعات را وارد اکسل کردیم
و سپس انتقال به اکسس
برای هر فرد یک ماتریس درست شد؛ یک بُعدش هشت کارگروه و یک بُعد هم اولویت
بعضی هر هشت کارگروه را بر اساس سه اولویت معین کرده بودند
و بعضی نیز سه تا
حتی تک‌انتخابی هم دیده می‌شد
یک برنامه کوچک نوشتم
ابتدا تک‌انتخابی‌ها را تخصیص داد به کارگروه‌ها
سپس دوتایی‌ها و تا انتها
در نهایت هم یک نرمال‌سازی
و تمام کارگروه‌ها به صورت یکنواخت و با تعداد تقریباً برابر از اعضا تکمیل گشت
جالب این‌که اصلاً نیازی به استفاده از اولویت‌های سه نشد
در هیچ موردی، وقتی که آمار گرفتم، نیاز نشد برای تکمیل یک کارگروه از اولویت سه بهره بگیریم
خوبی استفاده از برنامه‌نویسی برای هر نوع تخصیصی همین است
اگر قرار بود با دست انجام دهیم، کار دشواری می‌شد
دویست نفر بودند
این‌که چطور افراد را توزیع کنیم که یکنواخت بوده باشد
و علائق‌شان هم مبنا قرار بگیرد

حالا می‌رسیم به مستندات کارگروه‌ها؛ دستور جلسات و برنامه‌های کاری‌شان
برای تأمین داده‌های خام کارگروه‌ها
گستره وسیعی در نظر گرفته شد:
1. سایت رهبری leader.ir (بیانات و دیدارها)
2. سخنرانی‌های اساتید در نشست
3. مصاحبه‌ها و مقالات مرتبط در اینترنت
4. مجلات مرتبط با تحوّل حوزه (تحوّل، خشت اول و...)
ناگهان اتفاق فرخنده‌ای افتاد
کتاب «حوزه و روحانیت در نگاه رهبری» که اخیراً منتشر شده به دست ما رسید
این کتاب جای منبع شماره 1 ما را گرفت
اگر چه کار زیادی روی منبع 1 انجام گرفته بود
1300 صفحه مطلب استخراج شده
و در هشت کارگروه دسته‌بندی
فقط مانده بود موضوع زده شود
ولی با توجه به منبع جدید که بسیار غنی‌تر و کامل‌تر بود
این جایگزینی انجام گرفت


کتاب خیلی خوبی تهیه شده است
سابقه آن هم به «دبیرخانه شورای پیشبرد و ارتقاء حوزه» باز می‌گردد
سال 1386 با پردازش کتاب «حوزه و روحانیت در آینه رهنمودهای مقام معظم رهبری»
و موضوع‌بندی و برگزاری نشست‌ها و جلسات و مصاحبه‌هایی
کتاب «حوزه و مدیریت تحوّل» را مهرماه 1387 تنظیم کردند
کتاب اول را سازمان تبلیغات اسلامی در دو جلد سال 1375 منتشر کرده بود
ظاهراً دوستان شورا خیلی زحمت کشیدند تا فرمایشات رهبری پس از این تاریخ
تا 1386 را اضافه کردند
اخیراً هم شورای عالی حوزه تا 1388 را اضافه کرد
ما هم که 1389 را به خاطر نشست جامعه مدرسین موضوع‌بندی کرده بودیم
اضافه کردیم به مجموعه
البته محذوفاتی هم داشتیم
با توجه به هشت موضوعی که انتخاب کرده بودیم
فهرست کتاب «حوزه و روحانیت» با «حوزه و مدیریت تحوّل» تفاوتی نمی‌کند
موضوعات اصلی همان‌هاست:
1. کلیات
2. مدیریت و تشکیلات
3. منابع انسانی و مالی
4. حوزه و نظام اسلامی
5. تهذیب و تربیت
6. تبلیغ و اطلاع‌رسانی
7. پژوهش
8. آموزش

در نهایت؛ مباحث مرتبط با موضوع دوم به کارگروه سیاست‌گذاری (1) منتقل شد
موضوع چهارم به کارگروه تعامل با نظام (5)
پنجم به کارگروه مسأله تهذیب (4)، هفت و هشت هم پس از ترکیب به کارگروه مسأله علم (3)
شش هم در کارگروه ارتقاء فرهنگ (6) رفت
برای دو کارگروه تحوّل حوزه (2) و جهان اسلام (8) نیز از بخش‌های مختلف کتاب مواردی یافت شد
ماند کارگروه علوم انسانی (7) که در این منابع اطلاعات مناسبی نیافتیم
برای آن از منابع دیگر استفاده شد
مهم این‌که
یک‌بار دیگر همه را موضوع زدم
تمام داده‌ها را بر یک مبنا تنظیم و موضوع‌بندی
بعضی اشتباهات در موضوعات کتاب دیده بودم
و همین‌که تغییر کاربری بعضی داده‌ها
موضوعات جدیدتری را می‌طلبید برای متن
نیاز به احراز تسلّط بر محتوا هم داشتم، یک‌بار تمام اطلاعات را خواندم، واقعاً فضای جذّابی بود.
إن‌شاءالله به زودی کارگروه‌ها تشکیل خواهد شد و این زحمات به ثمر خواهد نشست!

دعا کنید خداوند از ما قبول نماید!
هدف این است که مطالبات رهبری در تحوّل حوزه را یک قدم به تحقق نزدیک کنیم، همین!

پ.ن. راستی، اخیراً کارهای خوبی در رابطه با تجمیع و تبویب فرمایشات رهبری
انجام شده و می‌شود
یکی همین «رهیافتی به منظومه فکری...» در موضوع فرهنگ و تربیت است
زحمت دوستان دفتر فرهنگی فخرالأئمه
به سفارش جامعة المصطفی العالمیّة
این نیز همانند کتاب «حوزه و روحانیت» در حدود 700 صفحه است!


برچسب‌های مرتبط با این نوشته:
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
فرآیند ارائه دادخواست + چهارشنبه 89 آذر 24 - 2:17 عصر

غالب کسانی که به دادگاه مراجعه می‌کنند
برای شکایت و دادرسی
اطلاعی از پیچیدگی فرآیند ارائه دادخواست ندارند
بی‌خبر از این‌که چه مدارکی لازم دارند
و به چه کسانی باید مراجعه کنند
به همین دلیل به اتاق‌های زیادی سر می‌زنند
و زمان زیادی را نیز مصروف می‌دارند
اما اگر از ابتدا کسی مسیر را بداند
هم مدارک مورد نیاز را پیشاپیش فراهم می‌سازد
هم نیازی نیست در صف‌های طولانی معطّل شود
که در نهایت به او بگویند باید در صف دیگری می‌ایستاده!
خصوصاً در دعاوی خانوادگی که شورای حل اختلاف هم در میان آمده
و پرونده کمی بیشتر دور می‌خورد

فایل pdf این فرآیند را از اینجا دریافت کنید!

پاره‌ای توضیحات:
1. عریضه‌نویسی از ابتدا با دادگاه نبوده، نه جزئی از آن و نه به دستور آن. اما متناسب با نیاز مراجعین دادگاه‌ها به تنظیم دادخواست و عدم دسترسی عموم مردم به اطلاعات مورد نیاز برای این کار، این شغل از همان سال‌های آغازین کار رسمی دادگستری در کشور به صورت خودجوش و مستقل شکل‌گرفته و تبدیل به یکی از مهم‌ترین مراحل دادرسی شده است. اگر چه وکالت هم امری مستقل از دادگاه‌ها می‌باشد، ولی حداقل هویت  وکیل به صورت حقوقی در قوانین ذکر شده و تشکیلاتی وابسته به دادگستری بر آن نظارت دارد. ولی عریضه‌نویسی ارتباطی قانونی و حقوقی با هیچ یک از پروسه‌های دادرسی ندارد. با این‌حال دادگاه‌ها توجه به نقش پررنگ و قدرتمند آن در تسهیل مراجعات مردم داشته‌اند و در سال‌های اخیر امکاناتی برای این افراد در کنار دادگاه در نظر گرفته شده است و فعالیت عریضه‌نویسان نظم بیشتری گرفته است.
2. اگر شما وکیل دارید، اصلاً نیازی به اطلاع از گردش عملیات فوق هم ندارید. همه این کارها بر عهده وکیل است که اتفاقاً دادگاه تسهیلاتی برای وکیل در نظر گرفته که خیلی از این مراحل را نیز از پیش پای او برداشته است. وکیل مانند شما ناگزیر نیست که تمام این فرایند را طی نماید. او از راه‌های میان‌بُر خواهد رفت و زودتر به مقصد خواهد رسید.
3. با نداشتن وکیل، تمامی مراحل را خود شما باید طی کنید. به خودتان مغرور نشوید. بهترین گزینه مراجعه به عریضه‌نویسان است. آنان می‌دانند متن دادخواست را چگونه بنویسند. شاید شما بیش از آنان با قوانین آشنایی داشته باشید، ولی قاضی به ادبیات عریضه‌نویسان خو گرفته است و تفاوت ادبیات شما ممکن است راحتی فهم دادخواست را از قاضی بگیرد. این را همیشه به خاطر داشته باشید: در دادگاه استفاده از «روال جاری» بهترین کاری است که می‌توانید بکنید. همه عوامل و پرسنل به «روال جاری» عادت دارند. خیلی‌ها اصلاً یادشان رفته است که در قانون روندهای دیگری نیز در نظر گرفته شده است! تا وقتی‌که به «روال جاری» عمل می‌کنید، کارتان نیز به صورت منظم پیش رفته و انجام می‌شود.
4. فقط مدارک مورد نیاز را ضمیمه دادخواست کنید. زیرا هنگام الصاق تمبر به دادخواست، در ازای مدارک ضمیمه نیز هزینه اضافی منظور خواهد شد. ضمن این‌که زیادی برگه‌های ضمیمه حوصله قاضی را هم سر خواهد آورد.
5. مجتمع‌های قضایی خانواده برای سرعت یافتن روند دادرسی‌ها از طریق مهارت یافتن پرسنل در مدیریت فرآیندها اقدام به تخصصی کردن شعبه‌های دادگاه و شورای حل اختلاف نموده‌اند. به این ترتیب که مثلاً تمامی دعاوی مالی به شعبه خاصی از شورای حل اختلاف و همچنین شعبه خاصی از دادگاه ارجاع می‌شود. این امر سبب شده تمامی عواملی که در پرونده شما دست دارند به کار خود استاد شوند. اما از سوی دیگر تمرکز دعاوی در یک دادگاه را شکسته است. بنابراین، شما در طول دادرسی‌های متعدد با قضات مختلفی مواجه شده و هر بار ناگزیر هستید «قصه زندگی خود را از ابتدا تعریف کنید»!
6. این‌که عرض کردم «دادرسی‌های متعدد» به این جهت که خواه‌ناخواه اگر به دلیل تعارضات خانوادگی پای شما به دادگاه باز شود، تمامی انواع دادخواست‌ها را تجربه خواهید کرد. دادخواست‌های «الزام به تمکین»، «استرداد جهیزیه»، «مطالبه مهریه»، «حضانت» اگر بچه داشته باشید و... متأسفانه در یک رشته زنجیره‌ای باطل به هم متصل شده‌اند. خصوصاً وکلای این دادگاه‌ها که نادانسته پیوندی کارکردگرایانه میان این دعاوی ایجاد کرده و توانسته‌اند ربط قانونی هر کدام را به دیگری از قبیل «ورود» و «حکومت» پیدا کنند. اگر طرف دعوای شما به وکیل مراجعه کرده است، بدانید که تا ته این قصه میهمان دادگاه هستید!
7. اگر خودتان مراجعه‌کننده به وکیل هستید، به خاطر داشته باشید شروع‌کننده زنجیره انفجاراتی نباشید که شما را چند سال اسیر آمد و شد به دادگاه خواهد کرد. از وکیل فقط در «چگونگی» ورود به یک دادرسی یاری بگیرید، نه برای «چگونگی» نابودکردن طرف دعوا. وکیل تنها مشاور حقوقی شماست، نه مسئول تصمیم‌گیری برای شما، همیشه تصمیم را خودتان بگیرید!


برچسب‌های مرتبط با این نوشته:
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

<      1   2      

شنبه 103 آذر 3

امروز:  بازدید

دیروز:  بازدید

کل:  بازدید

برچسب‌های نوشته‌ها
فرزند عکس سیده مریم سید احمد سید مرتضی مباحثه اقتصاد آقامنیر آشپزی فرهنگ فلسفه خانواده کار مدرسه سفر سند آموزش هنر بازی روحانیت خواص فیلم فاصله طبقاتی دشمن ساخت انشا خودم خیاطی کتاب جوجه نهج‌البلاغه تاریخ فارسی ورزش طلاق
آشنایی
فعالیت‌ها 5 - شاید سخن حق
السلام علیک
یا أباعبدالله
سید مهدی موشَّح
آینده را بسیار روشن می‌بینم. شور انقلابی عجیبی در جوانان این دوران احساس می‌کنم. دیدگاه‌های انتقادی نسل سوم را سازگار با تعالی مورد انتظار اسلام تصوّر می‌نمایم. به حضور خود در این عصر افتخار کرده و از این بابت به تمام گذشتگان خود فخر می‌فروشم!
فهرست

[خـانه]

 RSS     Atom 

[پیام‌رسان]

[شناسـنامه]

[سایت شخصی]

[نشانی الکترونیکی]

 

شناسنامه
نام: سید مهدی موشَّح
نام مستعار: موسوی
جنسیت: مرد
استان محل سکونت: قم
زبان: فارسی
سن: 44
تاریخ تولد: 14 بهمن 1358
تاریخ عضویت: 20/5/1383
وضعیت تاهل: طلاق
شغل: خانه‌کار (فریلنسر)
تحصیلات: کارشناسی ارشد
وزن: 125
قد: 182
آرشیو
بیشترین نظرات
بیشترین دانلود
طراح قالب
خودم
آری! طراح این قالب خودم هستم... زمانی که گرافیک و Html و جاوااسکریپت‌های پارسی‌بلاگ را می‌نوشتم، این قالب را طراحی کردم و پیش‌فرض تمام وبلاگ‌های پارسی‌بلاگ قرار دادم.
البته استفاده از تصویر سرستون‌های تخته‌جمشید و نمایی از مسجد امام اصفهان و مجسمه فردوسی در لوگو به سفارش مدیر بود.

در سال 1383

تعداد بازدید

Xکارت بازی ماشین پویا X