سفارش تبلیغ
صبا ویژن
این آگهی ارتباطی با نویسنده وبلاگ ندارد!
   

مردم از خدایى بترسید که اگر گفتید مى‏شنود و اگر در دل نهفتید مى‏داند . و بر مرگى پیشى گیرید که اگر از آن گریختید به شما مى‏رسد ، و اگر ایستادید شما را مى‏گیرد ، و اگر فراموشش کردید شما را به یاد مى‏آرد . [نهج البلاغه]

تازه‌نوشته‌هاآخرین فعالیت‌هامجموعه‌نوشته‌هافرزندانم

[بیشتر]

[بیشتر]

[بیشتر]

[بیشتر]

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
سبک زندگی 17: دستیابی به راهکار + چهارشنبه 93 شهریور 12 - 6:0 صبح

تغییراتی که اسباب دگرگونی مصادیق عملکردها را فراهم آورده وقتی مبتنی بر تغییر اولویت نیازها باشد، به دو شیوه قابل کنترل و مدیریت است.

اگر این اولویت‌های جدید را به رسمیت بشناسیم، مثلاً تسریع و تعجیل در کار کردن و افزایش ساعت کاری افراد برای تأمین معاشی فراتر از آن‏چه در گذشته تأمین می‌شد، لاجرم باید مصادیق جدید بسازیم.

راهکار کوتاه‏مدت این است؛ هر عملکرد را در نظر می‌آوریم، مصادیق پیشین و مصادیق فعلی را در کنار هم قرار می‌دهیم، تغییر نیازها را که دریافتیم، نوبت به ایده‌پردازی می‌رسد. مصادیق جدیدی طراحی می‌نماییم که بتواند نیازهای ایجاد شده و یا تغییر کرده را تأمین نماید و در عین حال با ارزش‌ها نیز سازگار باشد، ارزش‌های فرهنگی که مایل هستیم حفظ‌شان کنیم.

اما این راهکار نمی‌تواند سبک زندگی مطلوب ما را فراهم نماید. نیازها بر ارزش‌ها مبتنی‌اند. با نگاهی فلسفی و ریشه‌ای‌تر چنین به نظر می‌‌رسد که تفاوت ارزش‌‌هاست که اولویت نیازها را تغییر می‌دهد و میل و انگیزه انسان‌ها را برای طلب متفاوت می‌نماید.

از این رو، به رسمیت شناختن نیازها و حفظ ارزش‌ها تنها می‌تواند پاره‌ای ارزش‌های سطحی و روبنایی را با نیازها سازگار نماید. اما نمی‌تواند روندی پایدار و ماندگار برای ارزش‌های اسلامی تأمین نماید.

راهکار نهایی تغییر اولویت نیازهاست. معماری سبک زندگی از معماری نظام نیازها نشأت می‌گیرد. در یک پروسه طولانی‌تر باید نظام نیازهای بشر با نظام مطلوب دینی هماهنگ گردد.


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: فرهنگ 89 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
سبک زندگی 16: ارزیابی سه بُعدی سبک زندگی + دوشنبه 93 شهریور 10 - 11:0 صبح

عملکردها همان است، غذا خوردن همان غذا خوردن است، برای تأمین نیازهای طبیعی روحی و روانی و جسمی بشر. اما شکل آن تغییر کرده. قبلاً سفره بزرگی پهن می‌کرد، مادر، غذاهایی که برای پختن هر کدام ساعت‌ها زمان رفته است. مخلفات زیادی، هر روز به همین منوال، تعداد بسیاری دور سفره می‌نشستند. هر روز عروس‌ها و دامادها، خانه‌ها مشترک، وعده‌های غذایی به اشتراک.

امروز اما در مسیر خانه به مدرسه، به محل کار، در راه داخل مغازه کوچکی می‌شود. نمی‌نشیند که فرصت نیست. همه مواد مورد نیاز جسم او را در یک بقچه کوچک پیچانده‌اند؛ ساندویچ! با چند گاز تمام است. مشکل گیر کردن لقمه‌های این بقچه خشک در گلو را با مایعی گازدار حل می‌کنند؛ نوشابه‌نام! به چند دقیقه نمی‌کشد که از مغازه خارج شده و به مسیر حرکت خود ادامه می‌دهد.

دو مصداق از یک عملکرد در اختیار داریم. بُعد سوّم نیز نیازهایی‌‌ست که این عملکرد برای وصول به آن‏ها و تحصیل لذّت حاصل از تأمین‌شان رخ نموده. این سه بعد در کنار هم ما را به «آسیب‌شناسی» می‌رساند، چیزی که «مسبّبات تغییر مصداق» می‌‌نامیم. ما متوجه جابه‌جایی در اولویت‌های نیازهای بشر می‌شویم. اهمیت نیازها که تغییر کرده است، مصداق عملکردها را نیز تحت یک نظام از نیازها دگرگون می‌نماید.

مصادیق عملکردها در گذشته، مصادیق عملکردهای فعلی، اضافه شود به نسبتی که عملکردها با نیازها دارند، سه بُعدی را تشکیل می‌دهند که می‌توان سبک زندگی را با آن ارزیابی کرد. این‌که چرا و به چه دلیل عملکردها تغییر کرده‌اند، مبتنی بر چه تغییراتی که در اولویت نیازها پدید آمده است.


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: فرهنگ 89 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
سبک زندگی 15: مصداق شناسی عملکردها + شنبه 93 شهریور 8 - 8:0 صبح

اکنون تقریباً مدل اولیه کار را در اختیار داریم، هنگامی‌که کلید عملکردهای انسان در دست ماست. باید از این مدل استفاده کنیم و گذشته و حال را بشناسیم.

در اولین بررسی، الگوی خود را بر گذشته اخیر زندگی اجتماعی خود می‌نهیم و آن را محک می‌زنیم. با اعداد و ارقامی از کثرت رفتارهایی مواجه می‌شویم که هم در کیفیت و هم کمیّت بخشی از فهرست عملکردی ما را تکمیل می‌نمایند. شاه‌کلید سبک زندگی در این مرحله مصادیق عملکردهای پیشین جامعه ما را می‌شناساند و آن‏ها را به شیوه‌ای جدید نظم می‌دهد. شیوه‌‌ای که نیازها را برای هر عمل تبیین نموده و انگیزه‌ها را تا حدّی روشن می‌کند.

دوره زمانی مصداق‌‌شناسی گذشته ما معطوف به زمانی خواهد بود که می‌پنداریم رفتارها و عملکردها در آن دوره زمانی دارای شرایط ذیل هستند:
اولاً: انطباق بیشتری با مبانی ارزشی ما دارند.
ثانیاً: دستیابی به مدارک تاریخی برای مصداق‌‌یابی آن آسان است.
ثالثاً: به نظر برسد پیش از تهاجم سازمان‌یافته و آگاهانه ضدارزش‌ها به جامعه باشد، تا بتواند بیانگر رفتار خالص و طبیعی آحاد باشد و نه متأثر از معماری‌‌های مغرضانه سبک زندگی.

این فهرست لازم است اما کافی نیست. اکنون باید همان مدل عملکرد- نیاز را بر زندگی امروز انداخت. رفتارها را محک زد و عملکردها را شناخت. اگر مصادیق عملکردهای فعلی آحاد جامعه را استخراج نماییم، فهرست ثانوی مصداقی را به دست می‌آوریم. فهرستی که گمان می‌کنیم دچار آسیب در سبک زندگی‌ست.


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: فرهنگ 89 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
سبک زندگی 14: انطباق عملکرد به نیاز + پنج شنبه 93 شهریور 6 - 3:0 عصر

قصد ما تغییر سبک زندگی است. معماری آن را از همین رو مد نظر داریم. تغییر سبک زندگی نیز به تغییر عملکردهای بشر است. اگر چنین بیاندیشیم، ناگزیریم ریشه‌های عمل و فعل انسانی را بررسی کنیم. چرا انسان به سمت عمل کشیده شده و فعلی از او صادر می‌گردد؟!

ساده‌ترین پاسخی که به این پرسش داده شده «نیاز» است. نقص و کاستی که موجب ألم و درد در انسان می‌شود و حالتی از شادی و ابتهاج که پس از صدور فعل به دست می‌آید و لذّت نامیده شده است.

در گام دوم، فهرستی از نیازهای انسان جمع می‌آوریم. این فهرست می‌تواند کلید ما برای رمزگشایی افعال انسانی باشد و به ما نشان دهد هر عملکرد از چه رو حادث شده و پدید آمده است.

وقتی فهرست نیازها در اختیار باشد، عملکردها قابل رهگیری‌ست. در این مرحله باید نسبت عملکردها به نیازها را سنجید و کشف نمود هر عملکرد بر اساس چه نیازهای فرض صدور دارد.

وقتی انطباق عملکرد به نیاز صورت بپذیرد، هر عملکردی در هر مقطعی از فرآیند زندگی بشر به نیازهایی منسوب خواهد شد که سرچشمه و انگیزه فعل محسوب می‌گردند. چنین فهرستی شاه‌کلید ورود به بحث سبک زندگی، معماری و تغییر آن است.


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: فرهنگ 89 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
سبک زندگی 13: شناخت عملکردهای انسان + دوشنبه 93 شهریور 3 - 10:0 عصر

مهم‌ترین عنصر در سبک زندگی عمل است، فعل انسانی. موضوع را دقیق‌تر بنگریم، متوجه عملکردهای انسان می‌شود و در نخستین گام باید عملکردها شناخته شود.

با توجه به گستره و مقیاس زندگی انسان که متوجه فرآیند زندگی و مقاطع آن می‌شود، باید برای شناخت حداکثری عملکردها مبادرت نمود.

حدس ما این است که در نخستین گام باید بیشترین عملکردهای انسان را بشناسیم و فهرست نماییم، برای این کار نیز از تولد تا مرگ یک انسان را در نظر می‌گیریم و تمام عملکردهای وی را در طول این دوران و در تک‌تک مقاطع آن می‌یابیم و آن را دسته‌بندی و طبقه‌بندی کرده موضوع ساماندهی و معماری سبک زندگی قرار می‌دهیم.


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: فرهنگ 89 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
سبک زندگی 12: مقیاس سبک زندگی + یکشنبه 93 شهریور 2 - 4:0 عصر

سبک زندگی شیوه زیستن است، راهکارهایی که اعضای جامعه برای سامان‌دادن به رفتارها و عملکردهای خود برمی‌گزینند. گستره سبک زندگی مساوق با گستره عملکردهای بشری‌ست. تا هر جا انسان قدرت تصرّف در دنیا دارد و می‌تواند اراده و عمل کند، تا همان‌جا به سبک زندگی مرتبط می‌شود.

این گستره در دو محور طولی و عرضی قابل ملاحظه است:

سبک زندگی از لحظه تولد با انسان همراه است تا مرگ. هر فعلی که از او صادر می‌شود، لاجرم بر مشی خاصّی متکی‌ست که ممکن است از هر منشأی حاصل شده باشد، از خانواده یا جامعه.

هر مقطع از عمر انسان نیز اگر مستقلاً ملاحظه شود، مملو از فعالیت‌ها و رفتارهای متعددی‌ست که طبیعتاً هر کدام بر منهجی خاصّ روی می‌دهند.

محور اول را می‌توان «فرآیند زندگی» نامید، به حسب روندی که در آن مستتر است و محور دوم را «مقطع زندگی»؛ مقاطعی که هر کدام رفتارهای خاصّی را الزام می‌نماید.

 


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: فرهنگ 89 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
سبک زندگی 11: انسان؛ چیست؟ چگونه؟ + پنج شنبه 93 مرداد 30 - 7:0 صبح

وقتی موضوع سبک زندگی «انسان» است، باید انسان‌شناسی مبنای شناخت موضوع قرار گیرد و طبیعی‌ست هر تغییری در نگاه ما به انسان، نگاه به موضوع را عوض نموده و قطعاً راهکارها و نتایج را دگرگون می‌سازد.

در این نوشته نمی‌توانیم به مباحث انسان‌شناسی بپردازیم. مبنای انسان‌شناسی خود را کلیاتی در نظر می‌گیریم که مورد اتفاق مؤمنین است و به مقداری که مورد نیاز است. نه بر انسان‌شناسی اومانیستی اتکا می‌نماییم و نه رویکردهای عرفانی مبتنی بر ریاضت نفسانی را مبنای شناخت انسان قرار می‌دهیم.

منظور ما از انسان همین پیکره مرکّب از روح و جسم انسانی‌ست که برای آزمون به دنیا آمده و به هدف ساختن آخرت عمل می‏نماید. هدفش دستیابی به مراحل کمال از طریق ترک معاصی و اتیان واجبات است و از تمام نعمت‌های الهی در دنیا می‌تواند به نحو مجاز، آن‌گونه که تشریع شده، بهره‌مند شود. همین مقدار از چیستی انسان را که فقهای عظام شیعه در طول قرن‌ها پاسدار تکلیف آن بوده‌اند می‌پذیریم.

این انسان چگونه عمل می‌کند؟! آیا انگیزه مقدّم است یا اختیار؟ علم و آگاهی او را به جبر می‌کشد، یا اراده وی همواره فائق بوده و به فعل منجر می‌گردد؟ بحث جبر و اختیار را نیز مفروغ‌عنه گرفته و طبق آن‌چه به ما رسیده، از روایات و کلام معصومین(ع)، انسان را موجودی مختار می‌دانیم که در حوزه و قلمرو اختیار و تصرّف خود می‌تواند اراده نماید و عمل کند.


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: فرهنگ 89 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
سبک زندگی 10: معماری سبک زندگی + سه شنبه 93 مرداد 28 - 11:3 صبح

آیا سبک زندگی قابل تغییر است؟! پاسخ این پرسش نیاز به تفکر ندارد. کافیست نگاهی به زندگی گذشتگان خود بیاندازیم و با زندگی امروز مقایسه نماییم. حتی ساده‌تر؛ برای ما که در دوران تغییرات سریع واقع شدیم، همین‌که کودکی خود را به خاطر بیاوریم، برای مقایسه سبک زندگی کفایت می‌نماید. شیوه غذا خوردن، شیوه پوشش، نحوه پر کردن اوقات فراغت، روش درس خواندن و مطالعه، ارتباطات و زندگی اجتماعی، همه و همه در یک موج تغییر سریع قرار گرفته است. ما تفاوت شیوه‌های زندگی امروز را با گذشته درمی‌یابیم و این أدلّ الدلیل برای متغیّر بودن سبک زندگی‌ست.
اما پرسش مهم‌تر از اولی این است: آیا تغییر سبک زندگی مبتنی بر اراده «فاعل» است یا به صورت «منفعل»؟! آیا فرد یا گروهی زمام این تغییر را در دست دارند و آن را رهبری می‌کنند و یا به صورت تصادفی و تابعی از شرایط محیط خودبه‌خود در حرکت است؟!
اگر پاسخ اول را بپذیریم، درگیر این پرسش عمیق‌تر خواهیم شد: آیا گروه‌های تغییردهنده شرایط زندگی به صورت آگاهانه و هوشمندانه این کار را انجام می‌دهند و برای تغییرات ایجاد شده غایت و جهت خاصّی را مد نظر دارند؟! یا آنان نیز ناخودآگاه و تنها بر اساس غرایز و خواسته‌های نفسانی خود عمل می‌کنند و غیرمغرضانه بر سبک زندگی تأثیر می‌نهند؟!
مبتنی بر نظریه «عوامّ و خواصّ» و همچنین روشن بودن تبعیّت عموم مردم از نخبگان و مشاهیر که به تفصیل در نوشته‌های قبلی بررسی شد، سبک زندگی آحاد مردم تابعی از سبک زندگی گروه‌های مرجع است.
مفروض ما در این نوشته این است که:
اولاً: سبک زندگی در تغییر است.
ثانیاً: گروه‌های مرجع قادر به تغییر سبک زندگی هستند.
ثالثاً: می‌توان معادلات تغییر سبک زندگی را یافت و جهت خاصّی را بر این تغییرات حاکم کرد.
رابعاً: سبک زندگی زیربخشی از فرهنگ اجتماعی‌ست، فردی نبوده و نیاز به رویکردی گسترده دارد.
بر اساس این مفروضات است که عبارت «معماری سبک زندگی» را به کار گرفته‌ایم و می‌خواهیم راهی را برای طراحی روش تغییر آن حدس بزنیم.


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: فرهنگ 89 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
سبک زندگی 9: نظریه لذت + دوشنبه 93 مرداد 13 - 10:0 عصر

اما چرا این‌گونه بی‌محابا از لذت سخن گفتیم و آن را زیربنا و پایگاه تحلیل نیازهای انسان قرار دادیم؟! آیا حقیقتاً انسان بر پایه لذت رفتار می‌نماید و همه افعال وی بر این اساس قابل توصیف است؟!

برای پاسخ به این پرسش، هر چه از نظریه‌های لذت که در توان داشتم جمع کردم و همه را در یک نمودار قرار دادم. نظریات را بخوانید و پاسخ را خود بیابید.

نمودار کامل

از غربی و شرقی و مسلمان و غیرمسلمان در خود دارد. شاید کامل نباشد، اما به نظر می‌رسد فضای مناسبی از آن‌چه در اندیشه فلاسفه درباره لذت جریان داشته ارائه می‌نماید.

مهم این است که پیوسته این نگاه در میان فلاسفه وجود داشته که فعل بشری از نقطه‌ای نشأت گرفته که نوعی رضایتمندی برای وی فراهم می‌آورد. هم پیش از صدور فعل او را ترغیب می‌کند و هم پس از آن نفس وی را آرام می‌نماید. معمولاً نیز آن را با واژه «لذت» (pleasure) توصیف کرده‌اند. توجه به نظریات فوق می‌تواند دلیل مبتنی شدن نظام نیازها بر لذت و ألم را توجیه نماید.

خلاصه این‌که ما اگر بتوانیم منشأ فعل انسانی را به درستی دریابیم و غایات رفتاری وی را با نگاهی جاودانه و اخروی شناسایی کنیم، آن‌گاه می‌توانیم سبک زندگی انسانی را به نحوی معماری نماییم، تا در نقطه مختصات نیازهای او واقع شده و بتواند امیال وی را در هر دو دنیا به بهترین وجه تأمین نماید. ما می‌خواهیم انسان در هر دو عالم لذت ببرد، دنیا و آخرت و برای این‌کار به دنبال سبک زندگی اسلامی می‌گردیم.


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: فرهنگ 89 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
سبک زندگی 8: نظام نیازها + شنبه 93 مرداد 11 - 9:29 صبح

به عنوان آخرین فهرست از نیازهای انسان، جدول ذیل ارائه می‌شود. جدولی که نظام نیازهای انسان را در سه رده طبقه‌‌بندی کرده و بر اساس قوای مدرکه نظم بخشیده است.

اندازه بزرگ

شرح خواسته‌های انسان از تولّد تا مرگ:

نفس ارتباط
تمام حقیقت آدمی ارتباط است. ارتباطی که ابتدا با خود و سپس با غیرخود برقرار می‌نماید. غیرخود اعمّ از طبیعت، انسان‌های دیگر، طوایف جن (ارتباطی که معمولاً بدون آگاهی صورت می‌پذیرد)، ملائک و خدا.

ملاک ارتباط
انسان در این ارتباط یک ملاک بیشتر ندارد، ملاکی که به دو وجه خود را نشان می‌دهد، دو وجه متناقض؛ لذّت و ألم. انسان از نخستین لحظه‌های ورود به دنیا در جستجوی لذّت است و در تلاش برای رهایی از ألم و درد.

مجاری لذّت و ألم
انسان به سه نحو لذّت و ألم را درون خود حسّ می‌نماید. این سه کیفیت درک ممکن است ناشی از سه ابزار مجزّا برای درک لذّت و ألم باشد و یا یک ابزار مانند نفس که به سه شیوه و سه حالت این درک را صورت می‌دهد. به هر طریق، این سه مجاری را به سه نام می‌شناسیم: روح، ذهن، جسم.

لذّت‌های جسمی
انسان از خوردن لذّت می‌برد. از خواب لذّت می‌برد. از بیمار نبودن و داشتن سلامتی لذّت می‌برد. آسیب‌دیدگی بدن، ضرب‌دیدگی، برخورد با اشیاء تیز و برّنده، همه این‌ها سبب درد و ألم می‌شوند و انسان را می‌رنجانند. جسم انسان در هر لحظه از این سه عنصر لذّت می‌برد.
ممکن است به نظر آید که مجامعت نیز از لذّت‌های جسمی است. اگر چه می‌تواند در این مقوله قرار گیرد، ولی بیشتر به نظر می‌رسد از لذّت‌های روحی باشد که جسم نقش فرعی را در آن بازی می‌کند. در این صورت در مقوله «استخدام» قرار می‌گیرد.

لذّت‌های ذهنی
فعالیت‌های محاسباتی نیز برای انسان لذّت می‌آورند. قصه لذّت ارشمیدس از حلّ مسأله «شناوری» را همه به خاطر دارند. وقتی مطلب جدیدی یاد می‌گیرد لذّت می‌برد. هنگام نوآوری، کاری که دیگران نکرده‌اند، نیز احساس لذّت می‌کند.

لذّت‌های روحی
نخستین لذّت برای روح انسان احساس بی‌نیازی است. کودک اصرار دارد لباسش را خودش بپوشد. این‌که حداکثر امور فرد به ید وی به انجام رسد. سپس به جستجوی دیگران است. انسان‌ها، اشیاء، جنّ، ملک، هر چیزی که بتواند به اختیار خود درآورده و از آن بهره‌کشی کند. استخدام برای انسان لذّت دارد، این‌که گستره افراد تحت فرمان خود را افزایش دهد. اطمینان نیز خود به تنهایی یک لذّت است. طمأنینه حالتی در روح انسان است که در نبود نگرانی و اضطراب حاصل می‌شود.

سطوح لذّت‌جویی
تمام آن‏چه گفته شد در سطح اولیه و گام اول لذّت‌طلبی قرار می‌گیرد. تمام این لذایذ توجه به لحظه دارند، به وهله. حالتی در روح، ذهن یا جسم بشر که در همان لحظه که آن حالت برقرار می‌شود لذّت حاصل می‌گردد.
انسان اما با افزایش تجارب، با رشد، متوجه می‌شود که آینده به سوی او در حرکت است. لذا لذّت‌هایش به سوی آینده کشیده می‌شوند. در این حالت «انتظار لذّت» هم به نوعی لذّت بدل می‌گردد و «انتظار ألم» خود نوعی ألم محسوب می‌شود. نشنیده‌اید که: «ترس از مرگ بدتر از خود مرگ است». این جمله به نحوی بیانگر همین خصیصه در آدمی‌ست.

آینده‌نگری کوتاه‌مدت
این‌جاست که انسان به دنبال «کسب» انتظار لذّت‌هاست. در جستجوی ایجاد شرایطی‌ست که آن‌چه در آینده برای او می‌آید «لذّت» باشد نه «ألم».
اگر در این آینده‌نگری، کوته‌اندیش باشد و به حیات دنیوی قناعت نماید، فقط به دنبال کسب است، کسب انتظاری که کوتاه است و دوام ندارد، انتظاری از لذّت در مدت کوتاه حیات دنیوی.

آینده‌نگری بلندمدت
اما آن‏که بداند آخرتی در بین است و او موجودی جاودان خلق شده است، قطعاً به دنبال «ذخیره»  است. لذّت‌ها را ذخیره  می‌کند برای حیات اخروی که لذّت‌های آن همراه با تباهی و رنج و ألم  نیستند و خالص می‌باشند.

آینده‌نگری کوتاه‌مدت
در این نگرش، لذّت‌های متوقّع متوجه جامعه می‏شوند. زیرا انسان در جامعه زندگی می‌کند و «امنیت» قید تمامی لذّت‌ها می‌شود. بنابراین همان لذّت‌های سطح اول خود را به شکلی دیگر نشان می‌دهند.

امنیت شغلی
اگر انسان بداند کاری را که قبول کرده همیشگی‌ست و قراردادی قطعی دارد، احساس امنیت می‌کند از این‏که می‌تواند بی‌نیازی نسبی خود را کسب نماید. یک نوع بی‌نیازی که حسّ می‌کند تا فلان مدت هیچ نگرانی از بابت احتیاجات روزمره خود نخواهد داشت. پس نوعی انتظار لذّت بی‌نیازی را با خود به همراه دارد.

اعتبار اجتماعی
مسأله اعتبار اجتماعی تنها پول نیست. تمامی عناصر قدرت، ثروت و دانایی،‌ حتی ریش‌سفیدی، می‌توانند مظهری از اعتبار باشند. اعتبار اجتماعی این فرصت را می‌دهد که هر زمان نیاز بود، بتوان نیروهای اجتماعی را به خدمت گرفت. اگر لوله آب خانه  ترکید، مطمئن هستید لوله‌کش به اعتبار شما احترام گذاشته و به استخدام شما در خواهد آمد. این استخدام تا ازدواج هم کشیده می‌شود. در این نگرش ازدواج نیز به نوعی استخدام عاطفی یک انسان است.

امنیت روانی
انسان اگر چه همین لحظه اطمینان و آرامش داشته باشد، اما اگر احساس کند و متوقّع باشد که فردا آرامش او سلب خواهد شد، همین الآن آرامش خود را از دست خواهد داد. امنیت روانی به معنی انتظار لذّت آرامش و اطمینان در آینده زندگی دنیوی‌ست.

غلبه بر مشکلات
این‌که بداند می‌تواند مسائل و مشکلات پیش رو را حل کند و از چالش‌ها با تدبیر و درایت و اندیشه و فکر خود را بیرون بکشد. حسّ توانمندی غلبه بر مشکلات یکی از خواسته‌های بشری‌ست، ولو در حال حاضر درگیر هیچ مشکلی نباشد. اعتماد به نفس و موفقیت در همین بخش قرار می‌گیرند.

پذیرش اجتماعی
قدرت برقراری ارتباط اجتماعی تجلّی همان «یادگیری» در سطح بالاتر است. روابط اجتماعی مبتنی بر یادگیری یکدیگر است. انسان‌ها رفتارهای متقابل هم را بر اساس این تجارب حدس می‌زنند و مبتنی بر همین حدس عمل می‌نمایند.
انسان اگر تصور کند اگر به کسی بگوید «سلام» ممکن است وی ناراحت شده و در گوش او سیلی بزند، در هر حرف‌زدنی دچار تردید می‌شود و از اساس قدرت ارتباط را از دست می‌دهد. ما انسان‌ها بر اساس اعتمادی که به هم داریم مرتبط می‌شویم و این ارتباط بر اساس یادگرفتن عکس‌العمل‌های متناسب با هر عمل است.
انسان محتاج پذیرش اجتماعی‌ست تا لذّت یادگیری وی از بین نرود و تأمین گردد. هر ارتباط جدید یک یادگیری جدید را به همراه دارد و یک لذّت علی حده.

کپی‌رایت
نوآوری هر چند در لحظه روی دادن لذّت‌بخش است، ولی با ترس استخدام دیگران به ألم بدل می‌گردد. در نگرش آینده‌بینی کوتاه‌مدت فرد دچار ترس از سرقت نوآوری‌ست.
کپی‌رایت یا همان احترام به خلاقیت دیگران یکی از نیازهای بشر است. خواسته انسان در سطح دوم این است که انتظار لذّت از نوآوری داشته باشد، با حسّ امنیت محصول نوآوری.

امنیت غذایی
اگر چه امروز غذا روی میز داشته باشد، انسان اگر بداند برای فردا چیزی ندارد بخورد، درد گرسنگی فردا را امروز حسّ می‌کند. برای گریز از این ألم است که محتاج امنیت غذایی‌ست.
شاید پرسش شود چرا کنار خوراک و غذا نامی از پوشاک برده نشده است. به نظر می‌رسد پوشاک جزئی از نیازهای جسمی بشر نیست. زیرا پوشاک فراتر از این‌که پوشاننده بدن باشد مظهر طبقه‌بندی‌های اجتماعی‌ست و گروه‌ها و فرهنگ‌ها را می‌نماید و گاهی اسباب خودنمایی. لذا پوشاک زیرمجموعه «اعتبار اجتماعی» و «پذیرش اجتماعی» قرار می‌گیرد.

امنیت انتظامی
خواب وقتی نگاه انتظاری به آن شود، معادل امنیت انتظامی‌ست. انسان انتظار دارد در هنگامی که هشیار نیست و مطلع، دیگران به دارایی‌های او آسیب نزنند. یکی از مصادیق این عدم هشیاری خواب است و مصادیق دیگر آن عدم حضور یا عدم توانایی بر مقابله. همه این‌ها داخل در امنیت انتظامی و قضایی‌ست؛ مشتمل بر پلیس و دادگاه.

تأمین اجتماعی
سلامت در سطح دوم به بیمه و تأمین اجتماعی تبدیل می‌‌گردد؛ انتظار کسب سلامت در آینده!

آینده‌نگری بلندمدت
برای انسان عاقبت‌اندیش معمولاً قضیه متفاوت می‌گردد. وی علاوه بر این‏که مطالبات سطح اول را دارد، مطالبات سطح دوم را هم دارد، ولی آن را «ذخیره» آخرت می‌نماید. وی نیاز دارد مطمئن شود آن‏چه می‌خواهد کسب نماید و به دارایی‌های خود بیافزاید، در آخرت فراهم شود. لذا او به دنبال «ذخیره»  است. زیرا ذخیره تنها راه کسب در آینده درازمدت است.
بی‌تردید تمام پیش‌گفته‌ها معنای جدید به خود می‌گیرند:

توکل
انسانی که تا به حال به دنبال استغنا و بی‌نیازی بود، یا حداقل احساس بی‌نیازی نسبی در یک مدت زمان معیّن، اکنون که آخرت را فهمیده و خدا را شناخته، می‌داند «فقط» خدا بی‌نیاز است. پس به او توکّل می‌کند و امور خود را به او وامی‌گذارد.
چه می‌شود؟! به سادگی از تمام مخلوقات بی‌نیاز می‌گردد. حسّ لذّت استغنا تمام وجود وی را فرا می‌گیرد. زیرا می‌داند خداوند او را تأمین می‌کند.

سرپرستی
اگر تا به حال دنبال این بود تا اشیاء و افراد را استخدام کند، تا بر گستره متعلّقات خود بیافزاید و لذّت ببرد، اکنون به دنبال هدایت و سرپرستی‌ست. هر موجودی را که زیر پر و بال خود گرفته و هدایت نماید، احساس لذّت روحی می‌نماید.

یقین
تمامی اضطراب‌های روحی به جهت ایمان به خدای متعال و وجود آخرت و جزای اعمال در عالمی فراتر از دنیا، حالت یقین به قلب او می‌دهد و کمال آرامش و اطمینان را حسّ می‌کند و با تمام وجود لذّت می‌برد. در سخت‌ترین شداید دنیا هم اگر گرفتار شود، دچار اضطراب نمی‌گردد زیرا می‌داند: الشاهد هو الحاکم. پس حقی ضایع نخواهد شد و هر چه باید می‌داشته و نداشته (دارایی) و هر چه کسب باید می‌کرده و واگذاشته، ذخیره برای آخرت وی است.

ایجاد هماهنگی
تنها به دنبال حل مسأله نیست. حل مسأله یک مسأله وهمی در دنیای دنی‌ست. زیرا مسائل متعدد هستند و هر کدام اگر به روش خود حل شوند، در نهایت یک مسأله بزرگ حل نشده باقی می‌ماند؛ ناهماهنگی حل مسأله‌ها!
کسی که به آخرت امید دارد، حل مسأله را فدای هماهنگی می‌نماید. او می‌خواهد تمامی مشکلات و مسائل در تناسب با آخرت و مسأله بزرگ حیات بشری حل شود. لذا حتی اگر کشته شدن او بتواند هماهنگی بیشتر دنیا را با آخرت تأمین نماید، برای او به عنوان یک حلّ مسأله و لذّت‌آور می‌شود.

پذیرش هدایت
انسان از یادگرفتن لذّت می‌برد. زیرا با یادگرفتن می‌تواند ارتباط اجتماعی برقرار نماید. برای او که انتظار آخرت را می‌کشد و برنامه‌های بلندمدت دارد، پذیرش هدایت کامل‌ترین لذّت را فراهم می‌آورد. زیرا یادگرفتن طریق سعادت و روش ذخیره نمودن است. یاد گرفتن چگونگی ارتباط با عالم حقیقی‌ست، عالم جاویدان، نه دنیایی که فانی‌ست و از بین رفتنی.

خلق جدید
آن‌که به دنبال کسب اخروی‌ست، نوآوری را در خلق جدید می‌بیند. او می‌داند که خداوند همواره قدرت خلق دارد و پیوسته در حال خلق است. او می‌داند اگر ذخایر نفت و گاز تمام شود، بدون سوخت فسیلی هیچ نگرانی برای بشر نیست، زیرا خداوند می‌تواند سوخت جدید خلق نماید. انسانی که بلندمدت می‌اندیشد، نگران حتی نابودی خورشید یا برخورد سیارات با هم نیست، نگران ناکافی بودن فضای کره زمین برای زیستن. می‌داند اگر نیاز شود، خداوند یک کره دیگر برای انسان خلق خواهد کرد و این برای خداوند سهل است.
آینده‌نگرِ بلندمدت از خلق جدید خداوند لذّت می‌برد. حتی وقتی یک روبات می‌سازد، در بطن آن قدرت خلاقه الهی را می‌بیند و از این‌که خداوند این تصرّف را برای او فراهم نموده لذّت می‌برد.

زهد
هر چه انسان بدوی از خوراک لذّت  می‌برد و انسان کسب‌محور از امنیت غذایی، یعنی از احساس این‌که می‌تواند همیشه بخورد، انسان معنوی از نخوردن لذّت می‌برد. از گرسنگی احساس شعف می‌کند. زیرا با این گرسنگی می‌تواند غذایی را برای دیگری فراهم نماید. جسم او از خالی بودن شکم لذّت می‌برد و نه ألم. زیرا می‌داند این اکرام و انفاقی که نموده، یا این صبر بر مصیبت و مصائب، آخرت را برایش پر از خوراک‌های لذیذ خواهد نمود. او از انتظار اخروی خوراک لذّت می‌برد که قطعاً جاوید و همیشگی و پایدار است و با نفخ شکم همراه نیست!

بیداری
آخرت‌اندیش از بیدار ماندن لذّت می‌برد به جای خواب. استراحت او در انتظار استراحت بی‌پایان اخروی خلاصه می‌شود.

کار
هر فردی که نصیبی از آینده‌نگری بلندمدت داشته باشد، سلامتی را در «کار» می‌جوید و از آن لذّت می‌برد. انسان‌های کوته‌نگر در تلاشند که جسم خود سالم نگهدارند، با استعمال دارو، مراجعه به پزشک و بهره‌مندی از تأمین اجتماعی و بیمه، ولی انسان بلنداندیش می‌داند هر چه بیشتر کار نماید و خدمت نماید، جسم سالم‌تری خداوند به او خواهد داد. زیرا سلامتی را نعمتی از جانب خدای متعال می‌داند.

نتیجه‌گیری
خلاصه مطلب این‌که هر انسانی تمامی 27 نیاز یادشده را دارد. اما پاره‌ای فقط متوجه 9 تای اول هستند. معمولاً کودکان و نوجوانان از این دسته‌اند.
انسان‌های بالغ معمولاً سطح دوم  نیازها را درک می‌کنند. آنان خود را محتاج 18 خواسته یاد شده می‌دانند و چون 9 تای دوم بسیار مهم‌ترند، گاهی حاضر می‌شوند 9 تای اول را فدای 9 تای دوم کنند. مثلاً حاضر است امروز چیزی نخورد و گرسنه بماند، ولی غذای خود را برای فردا نگهدارد، تا از احساس امنیت غذایی لذّت ببرد. لذتی که همین الآن که گرسنه است برای وی حاصل می‌شود.
انسان دوراندیش اما متوجه می‌شود که 9 نیاز سوّم را هم دارد. این انسان اگر خدا را نپذیرد و ایمان نیاورد، چون نیازهای سطح دوم وی را قانع نمی‌سازد دست به خودکشی می‌زند. امثال نیچه و صادق هدایت و سایر روشنفکرمآبانی که خودکشی کردند از این قسمند.


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: فرهنگ 89 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

   1   2      >

پنج شنبه 103 آذر 1

امروز:  بازدید

دیروز:  بازدید

کل:  بازدید

برچسب‌های نوشته‌ها
فرزند عکس سیده مریم سید احمد سید مرتضی مباحثه اقتصاد آقامنیر آشپزی فرهنگ فلسفه خانواده کار مدرسه سفر سند آموزش هنر بازی روحانیت خواص فیلم فاصله طبقاتی دشمن ساخت انشا خودم خیاطی کتاب جوجه نهج‌البلاغه تاریخ فارسی ورزش طلاق
آشنایی
سبک زندگی - شاید سخن حق
السلام علیک
یا أباعبدالله
سید مهدی موشَّح
آینده را بسیار روشن می‌بینم. شور انقلابی عجیبی در جوانان این دوران احساس می‌کنم. دیدگاه‌های انتقادی نسل سوم را سازگار با تعالی مورد انتظار اسلام تصوّر می‌نمایم. به حضور خود در این عصر افتخار کرده و از این بابت به تمام گذشتگان خود فخر می‌فروشم!
فهرست

[خـانه]

 RSS     Atom 

[پیام‌رسان]

[شناسـنامه]

[سایت شخصی]

[نشانی الکترونیکی]

 

شناسنامه
نام: سید مهدی موشَّح
نام مستعار: موسوی
جنسیت: مرد
استان محل سکونت: قم
زبان: فارسی
سن: 44
تاریخ تولد: 14 بهمن 1358
تاریخ عضویت: 20/5/1383
وضعیت تاهل: طلاق
شغل: خانه‌کار (فریلنسر)
تحصیلات: کارشناسی ارشد
وزن: 125
قد: 182
آرشیو
بیشترین نظرات
بیشترین دانلود
طراح قالب
خودم
آری! طراح این قالب خودم هستم... زمانی که گرافیک و Html و جاوااسکریپت‌های پارسی‌بلاگ را می‌نوشتم، این قالب را طراحی کردم و پیش‌فرض تمام وبلاگ‌های پارسی‌بلاگ قرار دادم.
البته استفاده از تصویر سرستون‌های تخته‌جمشید و نمایی از مسجد امام اصفهان و مجسمه فردوسی در لوگو به سفارش مدیر بود.

در سال 1383

تعداد بازدید

Xکارت بازی ماشین پویا X