• وبلاگ : شايد سخن حق
  • يادداشت : نقشه طلاق
  • نظرات : 5 خصوصي ، 68 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3   4   5      >
     
    + ت 

    همه براي خدمت به اسلام سر قدرت دعوا دارند و هر كدام با اين زعم كه اگر من باشم آن كار ديگر مي‏كنم

    به عقيده بنده اين اقايان حرص مالي دارند و بعد حرص قدرت

    خيلي از انها شركتهايي دارند يا خطايي كرده اند كه نمي توانند از موضعشان بر گردند

    اقاي احمدي ن‍ژاد در ابتداي رياست جمهوري خود دست خود را به سمت همه ي گروهها دراز كردند اما هيچ كس دست ايشان را نگرفت و با ايشان سر نا سازگاري گذاشتند البته كارشان عادي بود چون مي خواستند از منافعشان دفاع كنند من يك سوال دارم به نظر شما چگونه مي شود اقايان خاطي را به مسير باز گرداند ايا صلا مي شود اين اتفاق بيافتد

    پاسخ

    اگر شما خبر داريد كه شركت‏هايي دارند و فلان و بهمان، حتماً با 113 تماس گرفته و گزارش دهيد. آن‏ها به اسناد شما نياز خواهند داشت. خواهر من! به كدام سند اين حرف را مي‏زنيد؟ حتماً فلاني گفته است، بله فلاني آدم خوبي است، ولي شايد او نيز فريب خورده و اين را يك آدم نابكاري در دهانش انداخته باشد. چطور اين‏همه آدم نمازشب‏خوان متدين را به حرص مالي متهم مي‏كنيد. قاليباف كم آدمي است؟ اين آدم در جبهه نبود، از جانش نگذشت؟ درست است كه ما به تبع امام ره معتقديم كه «ميزان حال فعلي افراد است، با غمض عين از بعضي اشتباهات گذشته» اما اگر دليلي قطعي نداريم كه حال او عوض شده و حرص به دنيا پيدا كرده، اصل بر اين است كه همچنان بر همان حال گذشته است. شايعات را ساده قبول نكنيد. در قضاوت ساده رفتار نكنيد. ساده‏لوح هر كه باشد مانند هما شيخ مي‏شود كه امام ره برايش نامه نوشت و نفهميد و از اين دنيا با چه ذلتي رفت! هر كس هر چه مي‏خواهد بگويد، شما به دنبال دليل و سند باشيد. خطا كرده‏اند، چه خطايي؟ چه كسي ديده است؟ چند شاهد داشته است؟ همه اين‏ها را بر چه فرضي بيان مي‏كنيد؟ اين‏ها بد معصيت‏هايي است و بد كفاره‏هايي دارد و از كبائر است كه بد مي‏سوزانند آدم را به خاطر نشر آن‏چه به صحت آن اطمينان ندارد كه تهمت بزند و حتي اگر به صحت آن هم مطمئن باشد كه غيبت است! اگر مي‏دانيد چه كسي چه خلافي كرده است و به يقين هم مي‏دانيد مديون هستيد به نظام اگر تلفن نكرده و به ستاد خبري وزارت اطلاعات نگوييد. اما مديون هستيد اگر به ديگران يعني به غير از مسئولان امر اين خبرهاي ظني را گفته و منتشر كنيد. اين‏ها شرع اسلام است، من از خودم كه در نياورده‏ام. كلام رسول خدا ص را ببينيد!
    + ت 
    يكي از دوستانم در شرف طلاق بود كه فعلا حل شده بعد يك سال فهميدم هر چه گفته بود دروغ بوده يا نصفه مطمئنيد ايشان صادقند
    پاسخ

    منظورتان صداقت زوج است؟! چه كسي مي‏داند دروغگو كيست و راستگو كدام است. ما به ادله بايد رجوع كنيم. اصلاً شايد رفيق من دروغگوست و زن ايشان راستگو. اين اصل اولي است كه نبايد يكي از طرفين را به صرف آشنايي و رفاقت در دعوا برتري داد. اما انسان عقل دارد، نادان نيستيم كه، وقتي مدارك و مستندات را مي‏بينيم، يا بايد بگوييم كه جعل سند كرده است و خط زن خود را، كه بنده در ملاقاتي مشترك كه خانم ايشان نيز بود، وقتي طرح بحث كردم، خانم منكر نوشته‏ها نشد، تلاش مي‏كرد فقط توجيه كند نوشته‏هايش را. در چنين حالتي مي‏توان از اسناد رد و بدل شده تا حدي قضايا را فهميد و به قضاوت نشست. ديگر نمي‏تواند گفت شايد زوج دروغ بگويد، زيرا ادله و اسناد خلاف اين مطلب دلالت مي‏نمايد.
    + ت 

    بنده از طرفداران پر و پا قرص اقاي احمدي نژاد هستم حتي به ايشان منتقد نيستم بيشتر برايشان نگرانم چون دارم ميبينم كه در تهران بين مذهبي ها دارن خرابشون مي كنند از دوره بعد مي ترسم كه ايشان نمي توانند بيايند مثلا اقاي ارضي چند وقتي ست كه خيلي به اقاي رضايي مي چينند واقاي ضرغامي با اقاي قاليباف مي پرند

    نگرانم خيلي نگران

    مي دانم كه اقا خيلي ايشان را دوست دارند

    پاسخ

    بعضي مداح‏ها را اصلاً نمي‏شود كنترل كرد، گرفتاري‏هاي زيادي نيز هم در گذشته و هم حال براي انقلاب ايجاد مي‏كنند. به دليل اين‏كه يك آدم عوام كم اطلاع يهو به خاطر كيفيت فيزيكي صدايش به شهرت مي‏رسد، درست مثل يك فوتباليست يا يك بازيگر سينما. اين آدم سواد تشخيص خيلي مسائل را ندارد. بحمدالله در ايران بازيگران و فوتباليست‏ها كم‏تر دخالت مي‏كنند و مردم هم خيلي به فرمايشات سياسي آن‏ها اعتنا نمي‏كنند، ولي در اين ميانه مداحان عزيز به دليل اين‏كه وجهه مذهبي دارند، مردم به حرفشان اعتماد دارند و تصور نمي‏كنند اين آدم صدايش خوب است، ولي در دانش و عرصه انديشه چيزي از خود همان مردمي كه پاي صدايش نشسته‏اند بيشتر ندارد. حتي بعضي از اين آقايان ديده‏ام كه استخاره‏هاي عجيب به قرآن مي‏گيرند و يا تعبير خواب‏هاي آن‏چناني مي‏كنند! بايد مراقب بود. اما در باب احمدي‏نژاد، ما يا با ايشان ارتباط نزديك داريم به گونه‏اي كه صدايمان به ايشان مي‏رسد و به حرفمان توجه دارد، تكليف داريم كه اشتباهاتش را به او گزارش كرده و از او توضيح بخواهيم، شايد دليل قانع‏كننده‏اي داشته باشد. اما اگر صدايمان به او نمي‏رسد بايد تا مي‏توانيم از ايشان حمايت كنيم، تا زماني‏كه رهبري حمايت مي‏كند. زيرا صداي رهبري كه به ايشان مي‏رسد. اگر رهبري مي‏بيند و ما به رهبري اعتماد داريم، گويا ما خودمان داريم مي‏بينيم. نبايد به شايعات دامن بزنيم. نبايد اين‏گونه سخن بگوييم كه مدام اعلام و ابراز ناراحتي كنيم و به روش بسيار مكارانه شيطاني از باب دوستي وارد شده و طعنه بزنيم كه مي‏گويند: «من ايشان را خيلي دوست دارم و اصلاً چون خيلي نگران ايشان هستم دارم مي‏گويم كه ايشان خيلي نادان است!» اين آشكارا تهمت زدن با لفاظي است. چرا شما نگران هستيد و از آينده ايشان مي‏ترسيد، مگر شما يك حق رأي بيشتر داريد؟ خب تكليف شما همان است، همان برگه رأي را براي انتخابات آينده اعمال كنيد. اگر ايشان صلاحيت نداشت ندهيد و كس ديگري را برگزينيد. اما به چه ادله‏اي مي‏گوييد از دوره بعد مي‏ترسيد؟ از مهم‏ترين نكات در تفكر سيستمي اين است كه بايد كار هر واحد را به خودش واگذار كرد. اگر تكليف شما رأي دادن است بدهيد. اما تكليف من و شما اين نيست كه شايعات را گسترش دهيم و ذهن همديگر را مشوش كنيم كه ملت را از آينده بترسانيم. بعد هم بگوييم به خاطر خود احمدي‏نژاد نگرانيم. من و شما بايد نگران خودمان باشيم. تا خامنه‏اي هست او مي‏تواند نگران ايشان باشد. هر وقت هم مثل امام ره كه در جريان بني صدر نشان دهد، رهبري هم ابراز كرد كه نگراني‏هايش از احمدي‏نژاد زياد شده است، خودمان مي‏رويم از كشور بيرونش مي‏كنيم. اما كار واحدهاي سيستم را قبضه نكنيد! البته امر به معروف و نهي از منكر هرگز نبايد فراموش شود، ولي با شرايطش. هيچوقت نبايد منكر را كه من انجام داده‏ام، نهي آن را به ديگري بگوييد. اگر دست‏تان به من نمي‏رسد اصلاً مكلف به نهي از منكر نيستيد، هستيد؟! كتاب بخوانيد، رساله بخوانيد! احكام ياد بگيريد. ما مردم ايران نسبت به تهمت و غيبت خيلي ساده‏انگاريم. چقدر همين بچه هيئتي‏هاي ما و همين زنان جلسه‏اي ما گوشت احمدي‏نژاد را همراه با تمامي ياران و همراهانش هر روز مي‏جوند و قورت مي‏دهند! از باب همين غيبتي كه از ايشان مي‏كنند و جو كشور را ناسالم و هوا را مسموم مي‏نمايند. بدون هيچ اطلاعات درستي و مبتني بر شايعات.
    + ت 
    در ضمن يك نكته بهداشتي فست فوت براي ادم هاي معمولي هم خوب نيست چه رسد به زائو
    پاسخ

    به دوستم خواهم گفت... براي اين‏كه نشد... حداقل براي زن بعدي‏اش رعايت كند! د:
    + ت 
    در باب مزخرفاتي هم كه بلغور كرده اولا در دعوا حلوا خير نمي كنند ثانيا گفتم كه ايشان يك ادم مغرور لجباز است چه انتظاري به غير از اين از او داشتيد
    پاسخ

    به نظرم از مغالطات است، شيطان ساخته است كه ما را بهتر بفريبد. اين‏كه در دعوا حلوا خير نمي‏كنند يعني چه؟ چرا نمي‏كنند؟ يك موقع گزارش مي‏دهيم كه دو نفر دعوا كردند و خب عصبانيت بود و يكي ديگري را كشت، اما وقتي تبديل به ضرب‏المثل مي‏شود، يعني داريم مجوز مي‏دهيم كه مردم در دعوا هر كاري دوست دارند بكنند و بعد هم بگويند خب دعوا بود ديگر! اين همان خلافي است كه پدرزن در گفتارش دارد: در دنيا كه عدالت نمي‏شود! ولي اتفاقاً تكليف ما همين است كه براي عدالت در دنيا تلاش كنيم و حتي كشته شويم. تكليف ما اين است كه در دعوا تقوا پيشه كنيم و كظم غيظ نماييم. در حالت غيردعوا كه كسي فحاشي نمي‏كند، مهم اين است كه در دعوا فحش ندهد و دروغ نگويد. فتنه و امتحان الهي همان لحظه دعوا محقق مي‏شود كه انسان پرهيزگار را از دروغ‏گوي بي‏حيا مشخص مي‏سازد.
    + ت 
    فاصله وضع حمل او با ترك منزل چه قدر بوده چون خيلي ها افسرگي هاي شديد مي گيرند كارهاي نا به هنجار مي كنند اما كسي نمي فهمد شايد ايشان چنين وضعي را پيدا كردند اما وقتي كه افسردگي حل شده اين قدر پيش رفته بوده كه تا گردن در گل بوده
    پاسخ

    اين احتمال نيز داده شد. يك ماه و نيم دقيقاً. ولي اگر چنين بود پس از پايان شرايط افسردگي بايد رفتارش را تغيير مي‏داد، در حالي كه همچنان به دروغ‏هايش ادامه مي‏دهد و اتفاقاً هنوز هم پي‏گير دادگاه است و گفته‏اند كه دوست ما را به خاطر نفقه به سه ماه حبس هم محكوم كرده‏اند!
    + ت 

    مي تواند از ان خانه بيايد بيرون وخانه بگيرد تا در خانه پدر زن ساكن نباشند بعد هم نگذارد تنها به خانه پدر برود با هم بروند با هم بر گردند

    ضمنا يك سوال هم دارم فاصله ي سني اين دو چه قدر است

    يك سوال ديگر هم دارم ايا ازدواجش به اجبار پدرش نبوده

    پاسخ

    اتفاقاً من هم همين را به ايشان گفتم و خيلي‏هاي ديگر. ولي مي‏گفت حالا كه گذاشتم هر هفته خانه پدرش برود، متهم كرده‏اند كه ارتباط زوجه را با خانواده‏اش قطع كرده‏ام، اگر نمي‏گذاشتم كه ديگر هيچ! پسر 5 سال بزرگ‏تر از دختر است. دختر كه مدعي است به حرف پدر اين ازدواج را پذيرفته است، ولي بعدها زوج مي‏گويد كه زوجه اظهار كرده است از زندگي و اين ازدواج راضي است و خوشحال. اما فعاليت‏هاي پدر در بد جلوه دادن اين زندگي مشكل آفرين شده است. زوج مي‏گفت: يك روز زوجه تحليل پدرش را ذكر كرد و گفت: پدرم مي‏گويد زندگي متدينين بر اساس سلطنت است و زندگي غيرمتدينين بر اساس مشاركت و زندگي تو با شوهرت بر اساس سلطنت است! مي‏گفت: به نظر تو اين حرف چه اثري بر روان زن من گذاشت؟ كه گمان كند من سلطنت مي‏كنم به او! پدر براي اين‏كه بگويد خودش يك روش ديگر براي زندگي دارد كه نامش خلافت است، اين گرفتاري‏ها را ايجاد كرده است. اگر دوست ما زير يوغ پدرزن مي‏رفت و هر چه او مي‏گفت در زندگي عمل مي‏كرد، شايد اتفاقات جور ديگر رقم مي‏خورد.
    + ت 
    همين كه تازه به شوهر هم در همين حد گفته با اين شخصيت ،شاهكار كرده
    پاسخ

    :)
    + ت 

    يك داستان واقعي در باب اين مطلب اقا مي ايند مي گويند بياييد به گردش برويم خانم مي گويند من حالم بد است كه مثلا ناز كنند اقا هم جوش مي اورند كه ما هر دفعه خواستيم برويم بيرون شما رو به قبله تشريف داشتيد و يك دعواي حسابي

    در يك مورد هم (اين را از نزديك ديدم) يكي از اقوام كه در عقد بودند ناز كردند و گفتند بنده به سفر مشهد نمي ايم به خاطر يك مشكل كوچك مادر شوهر به جاي ايشان رفت و كارشان داشت به طلاق مي كشيد متاسفانه فرهنگ ارتباطات اجتماعي در بين جامعه خيلي ضعيف است خيلي رسوم نادرست خيلي از درست هايي كه نادرست گرفته شده همه چيز اختلاط پيدا كرده

    پاسخ

    :(
    + ت 
    در باب اينكه اول زندگي قهر مي كرده ببخشيد من چون خودم زن هستم و زنهاي بسياري را ديده ام و دلم مي خواهد كمك كنم مي گويم البته بيشتر از زنان عذر مي خواهم متاسفانه دختران ما وقتي ازدواج مي كنند مي خواهند ناز كنند اما بلد نيستند فكر مي كنند اگر قهر كنند و نازشان را بكشند بيشتر عزيز مي شوند
    اين مورد را من پاي باز متشرعين مي گذارم كه به دختران اموزش هاي لازم را نمي دهند ايشان هم كه قد بعد غلت رفتار مسخره اش را نگفته
    پاسخ

    بنده پاي رسانه‏ها مي‏گذارم و بيشتر هم رسانه ملي خودمان. در تمام سريال‏ها و مجموعه‏هاي تلويزيوني نگاه كنيد، به عنوان نمونه همين «جراحت» كه امسال پخش شد، دختر با كوچك‏ترين مطلبي قهر مي‏كند و پسر ساعت‏ها پشت در نازش را مي‏كشد و در نهايت دختر با استكبار پاسخ مي‏گويد. به دخترانمان ياد داده‏ايم كه مغرور باشند و به پسرانمان مي‏آموزيم دريوزگي را. حالا مرد مي‏شود زن و زن نيز نقش مرد را بازي مي‏كند!
    + ت 
    از نظر من اين خانم بسيار قد و لجباز و مغرور و ناسيوناليست و به شدت وابسته به پدر است اما زندگي اش را مي خواهد چون مي ايد جلو اما به خاطر خصوصياتي كه ذكر كردم عقب نشيني مي كند نمي تواند خود(منيت) و پدر ش را له كند و كنار بگذارد و زندگي اش را انتخاب كند البته با خصوصيتهايي كه گفتيد اگر طلاق بگيرد سرخورده هم نخواهد شد و زندگي جديدي را شروع مي كند اين جور ادم ها اصلا نبايد ازدواج كنند مي دانيد حالا به اين نتيجه رسيده ام كه پدرش درست گفته او بايد زن يك ادم ضعيف تر از خود مي شد تا سازش كند و حس مديريتش ارضا شود
    پاسخ

    مجموعه مقالاتي را در باب «نارسيسيسم» مطالعه كرده‏ام، در همين چند وقت اخير. مطلبي كه شما مي‏فرماييد در اين مقالات به طور فراواني ذكر شده و مورد تأكيد انديشمندان قرار گرفته است. عبارتي كه در بعضي مقالات مشاهده كردم اين بود: «زنان نارسيست تنها مي‏توانند با مردان مازوخيست زندگي خوبي داشته باشند» زيرا مردان مازوخيست به خاطر ذلتي كه در شخصيت خود احساس مي‏كنند نيازمند يك پناهگاه هستند و چنين زن خودشيفته‏اي را پناه خود حس مي‏كنند و مي‏توانند خود را در پشت او پنهان كنند. در تصميمات زندگي هم كاملاً تابع زن خود باشند و زمام خود را به او بسپارند. متأسفانه اين برادر ما اولاً اصلاً شخصيت سرخورده‏اي ندارد، ثانياً در چهارسالي كه با اين زن زندگي كرده است براي رضاي خدا و حفظ زندگي تلاش مي‏كرده مسائل و درگيري‏ها را با ملايمت و رفتارهاي عاطفي و محبت‏آميز برطرف نمايد. تصور فرماييد چندماه اول زندگي زن مدام و پيوسته قهر مي‏كرده و مرد اصلاً تكبر نمي‏كرده و بدون اين‏كه ترديد كند منت زن را مي‏كشيده و قصد داشته با اين كار زن را به خلق و خوي سالم هدايت نمايد. زن نيز به اين مطلب معترف است، چنان كه در روز جمعه 29/2/1385 گفته است: «زياد با هم قهر مي‌كرديم، چون علاقه‌اي [به ايشان] نداشتم. يعني من خيلي قهر مي‏كردم و ايشان هم واقعاً تحمّل مي‏كرد، با مهربوني‌اي كه داشت. قهر يعني اين‏كه مثلاً قهر مي‏كردم مي‌رفتم گوشه خانه مي‌نشستم. خُب ايشان مي‌آمد ناز مرا مي‌كشيد و من هم خُب خيلي سنگدلي مي‏خواهد آدم اين همه محبّت ببيند و هيچ عكس‌العملي نداشته باشد». اين طور كه مي‏گويد براي اين‏كه زن ياد بگيرد، گاهي هم به او مي‏گفته حالا كه تو قهر كردي و من براي آشتي پيش‏قدم شدم، اين‏بار كه قهر كردي خودت پيش‏قدم شو و آشتي كن. گاهي هم مي‏گفت اثر مي‏كرده، ولي ارتباط هفتگي دختر با پدر، كه بنابرآن‏چه مي‏گويد هر هفته يك روز كامل در خانه پدر مي‏بوده، مشكلات ايجاد مي‏كرده و تمامي آموزه‏ها را نقش بر آب نموده است. سيري از تلاش‏هايش را براي بنده بيان نموده است كه به تدريج براي تحليل و بررسي روي همين وبلاگ ذكر خواهم كرد. از توجه شما به اين مسأله و نظرات‏تان نيز سپاسگذارم. اما اين‏كه شما گفتيد: زندگي‏اش را مي‏خواهد؟ لطفاً بفرماييد به نظر شما چرا بايد اين زندگي را بخواهد؟ آيا نمي‏تواند نتيجه محبت‏هاي فراوان زوج به زوجه باشد. زوج مي‏گفت: «دو سال پيش ماه مبارك رمضان نيت كردم بعد از زايمان خانم تمام افطارها را در بيرون از خانه بخوريم، هم تقويت زن باشد از نظر جسمي و هم پياده‏روي كه براي زائو خوب است» مي‏گفت يك ساعت قبل از افطار بچه را در كالسكه گذاشته و در بلوار امين ص پياده راه مي‏رفتيم تا لحظه اذان، به اولين رستوران داخل مي‏شديم، يا فست‏فوت يا پيتزا، هر شب هم يكي از مغازه‏هاي بلوار امين ص نصيبمان مي‏شد. مي‏گفت بعد از افطار تاكسي دربست گرفته به خانه باز مي‏گشتيم. تمام ماه مبارك را گفت عمل كردم. اما در شگفت بود كه چه مي‏شود زن در دادگاه در مقابل پرسش داديار كه آيا شوهر شما هيچ خوبي دارد، اصرار مي‏كند بارها و بارها كه از شوهر هيچ خوبي نديده و جز سيادت هيچ خيري در او نيست!!! نظر دهيد.

    سلام

    مطلب جالبي بود. اميدوارم موفق و منصور باشيد. به وبلاگ ما هم يه سري بزنيد. خوشحال ميشيم.

    http://alifaruq.blogfa.com


    پاسخ

    سر زدم، موفق باشيد.
    + ت 
    بحثم مديريت نيست طرح را به مسئولين دادم و از بچه ها نيز در خواست كردم كه طرح را پيگيري كنند اما به علت اينكه مشغله داشتند نتوانستند واين كار معلق ماند اما مهم طرح است نه من از بيان اين مسا له منظورم اين بود كه به مسائل سياسي اسلام بايد پرداخت يعني موانع ظهور و مشكلات مسلمانان جهان
    پاسخ

    اصلاً به اين كامنت شما پاسخ ندادم، آن‏چه مشاهده كرديد دنباله بحث قبلي بود. لطفاً به خود نگيريد. اتفاقاً وقتي مطلب بعدي را ديدم به نظرم آمد شايد اين اشتباه براي شما واقع شود. آن را ادامه پاسخ كامنت قبلي فقط بگيريد!
    + ت 

    قياس باطل است ميان امام ع و مأموم،

    علت بطلان قياس را متوجه نشدم

    پاسخ

    علت بطلان قياس كه از اوضح واضحات در اصول فقه شيعه است! اما غرض بنده در اين سخن كلامي اخلاقي بود، كه خواستم رفتار دوست خود را با امام ع مقايسه نمايم و در عين حال شأن امام ع را فراتر بدانم از اين مقايسه، همان‏كه شما مي‏گوييد: بلانسبت!
    + ت 

    وقتي در قم بودم مي خواستم پايه کاري را در موسسه اي که بودم بگذارم اما متاسفانه وقت نشد مي خواستم انجمن را بزنم که به مسايل سياسي اسلام مي پرداخت که يک انجمن تحقيقاتي بود اطلاعات تهيه مي شد بعد به زبان هاي مختلف ترجمه مي شد بعد هم تايپ مي کرديم ودر اختيار طالبين مي نهاديم مثلا سايت ها يا وبلاگها يک انقلاب وبلاگي راه مي انداختيم بعد چون همه اقشار دسترسي به اينترنت ندارند در قالب بروشور به مردم عرضه مي شد حوزه ي کار هم در باب دشمن شناسي و اسلام شناسي بود ضمنا اين اطلاعات تهيه شده در اختيار مبلغين براي بالا بردن سطح اطلاعات داده مي شد و به صورت ساندويچي از مسايل مطلع مي شدند ولزومي نداشت که وقت خود را صرف تحقيقات کنند

    دشمن شناسي :1- داخلي

    2- خارجي

    البته به نحو مبسوط تر مباحث رده بندي شد اما...

    پاسخ

    ... ادامه از كامنت قبلي: فريبي كه ما هم خيلي گرفتارش مي‏شويم. تا حالا اين جمله را از كسي شنيده‏ايد و حتي شايد از خودتان، كه اگر من مدير فلان مؤسسه بودم فلان كار را مي‏كردم و بهمان مي‏شد؟! آيا مي‏دانيد اين يكي از فريب‏هاي بزرگ شيطان است؟! اگر حقيقتاً شما به فكر آن مؤسسه هستيد بايد راهكار خود را برويد و به هزار ترفند در اختيار مديران فعلي آن مؤسسه قرار دهيد و قانع‏شان كنيد، اما قدرت‏طلبي از ميان صراط مستقيم ما را ناگهان به بيراهه مي‏كشند. اين وضع اصول‏گرايان امروز است. همه براي خدمت به اسلام سر قدرت دعوا دارند و هر كدام با اين زعم كه اگر من باشم آن كار ديگر مي‏كنم! مهم نيست احمدي‏نژاد سر قدرت باشد يا قاليباف و يا لاريجاني. مهم اين است كه كدام الگوي تخصيص حاكم شود، آيا الگوي تخصيصي كه منابع كشور را به نفع سرمايه‏داري خارجي و سپس در خدمت سرمايه‏داران داخلي تخصيص دهد كه مثلاً دست نامرئي آدام اسميت، كشيش نادان قرن 15 ميلادي انگليسي كه با كتاب «ثروت ملل» خود بنيانگذار نظام كاپيتاليستي شد، بيايد و كم كم با انباشت سرمايه، نرخ كار بالا رود و فقر ريشه‏كن شود، اگر چه در دوران گذار از نظام اقتصادي سنتي به مدرن يكي دو دهك از پايين جامعه زير خط فقر بميرند! كه آقاي هاشمي اين روش را پسنديده بود. و يا الگوي سوسياليستي اقتصاد كه نظام اشتراكي را حاكم نمايد فقر را در جامعه توزيع كند، تا همه با هم فقير باشند، بر اساس تعاليم مكتوب ماركس و انگلس و چرندياتي كه لنين در سخنراني‏هايش مي‏گفت! و يا الگوي تخصيصي حاكم شود بر جامعه كه اساسش بر عزت سياسي نظام باشد و سپس مسائل اقتصادي كه بگويد حاضريم تحريم شويم و گشنه بمانيم ولي از ملل مظلوم جهان در تريبون‏هاي رسمي دنيا دفاع كنيم. بنزين نداشته باشيم و خودروهايمان بخوابند و هواپيماهايمان زمين‏گير شوند، ولي هر جاي عالم كه اسم نظام ما آمد مردم فقير و مستضعف قلب‏شان شاد شود. شما بگو احمدي‏نژاد لج‏باز، خب سر چي لج‏بازي كرده است؟ سر اين‏كه مي‏گويد مشائي همكار بنده باشد، خب مشائي چهار تا مطلب نادرست گفته است، قبول دارم كه اين‏ها اعتبار احمدي‏نژاد را در بين مذهبي‏ها كاهش مي‏دهد، ولي در نگاه سيستمي چيزي از آثار شگفت‏آور فعاليت‏هاي او نمي‏كاهد. فقط يادمان باشد خيلي از اين مطالبي كه بزرگ مي‏شود از جهالت اصول‏گراهاست كه سر قدرت دارند يكديگر را خراب مي‏كنند. خيلي از اشتباهات را ما خودمان بايد ماست‏مالي كنيم، نگذاريم خبرش به همه جا برسد و بعد خصوصي حلش كنيم، شما دعواهاي پدر و مادر خود را جلوي همسايه فرياد مي‏زني؟!
     <      1   2   3   4   5      >