• وبلاگ : شايد سخن حق
  • يادداشت : نقشه طلاق
  • نظرات : 5 خصوصي ، 68 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + ت 

    بنده از طرفداران پر و پا قرص اقاي احمدي نژاد هستم حتي به ايشان منتقد نيستم بيشتر برايشان نگرانم چون دارم ميبينم كه در تهران بين مذهبي ها دارن خرابشون مي كنند از دوره بعد مي ترسم كه ايشان نمي توانند بيايند مثلا اقاي ارضي چند وقتي ست كه خيلي به اقاي رضايي مي چينند واقاي ضرغامي با اقاي قاليباف مي پرند

    نگرانم خيلي نگران

    مي دانم كه اقا خيلي ايشان را دوست دارند

    پاسخ

    بعضي مداح‏ها را اصلاً نمي‏شود كنترل كرد، گرفتاري‏هاي زيادي نيز هم در گذشته و هم حال براي انقلاب ايجاد مي‏كنند. به دليل اين‏كه يك آدم عوام كم اطلاع يهو به خاطر كيفيت فيزيكي صدايش به شهرت مي‏رسد، درست مثل يك فوتباليست يا يك بازيگر سينما. اين آدم سواد تشخيص خيلي مسائل را ندارد. بحمدالله در ايران بازيگران و فوتباليست‏ها كم‏تر دخالت مي‏كنند و مردم هم خيلي به فرمايشات سياسي آن‏ها اعتنا نمي‏كنند، ولي در اين ميانه مداحان عزيز به دليل اين‏كه وجهه مذهبي دارند، مردم به حرفشان اعتماد دارند و تصور نمي‏كنند اين آدم صدايش خوب است، ولي در دانش و عرصه انديشه چيزي از خود همان مردمي كه پاي صدايش نشسته‏اند بيشتر ندارد. حتي بعضي از اين آقايان ديده‏ام كه استخاره‏هاي عجيب به قرآن مي‏گيرند و يا تعبير خواب‏هاي آن‏چناني مي‏كنند! بايد مراقب بود. اما در باب احمدي‏نژاد، ما يا با ايشان ارتباط نزديك داريم به گونه‏اي كه صدايمان به ايشان مي‏رسد و به حرفمان توجه دارد، تكليف داريم كه اشتباهاتش را به او گزارش كرده و از او توضيح بخواهيم، شايد دليل قانع‏كننده‏اي داشته باشد. اما اگر صدايمان به او نمي‏رسد بايد تا مي‏توانيم از ايشان حمايت كنيم، تا زماني‏كه رهبري حمايت مي‏كند. زيرا صداي رهبري كه به ايشان مي‏رسد. اگر رهبري مي‏بيند و ما به رهبري اعتماد داريم، گويا ما خودمان داريم مي‏بينيم. نبايد به شايعات دامن بزنيم. نبايد اين‏گونه سخن بگوييم كه مدام اعلام و ابراز ناراحتي كنيم و به روش بسيار مكارانه شيطاني از باب دوستي وارد شده و طعنه بزنيم كه مي‏گويند: «من ايشان را خيلي دوست دارم و اصلاً چون خيلي نگران ايشان هستم دارم مي‏گويم كه ايشان خيلي نادان است!» اين آشكارا تهمت زدن با لفاظي است. چرا شما نگران هستيد و از آينده ايشان مي‏ترسيد، مگر شما يك حق رأي بيشتر داريد؟ خب تكليف شما همان است، همان برگه رأي را براي انتخابات آينده اعمال كنيد. اگر ايشان صلاحيت نداشت ندهيد و كس ديگري را برگزينيد. اما به چه ادله‏اي مي‏گوييد از دوره بعد مي‏ترسيد؟ از مهم‏ترين نكات در تفكر سيستمي اين است كه بايد كار هر واحد را به خودش واگذار كرد. اگر تكليف شما رأي دادن است بدهيد. اما تكليف من و شما اين نيست كه شايعات را گسترش دهيم و ذهن همديگر را مشوش كنيم كه ملت را از آينده بترسانيم. بعد هم بگوييم به خاطر خود احمدي‏نژاد نگرانيم. من و شما بايد نگران خودمان باشيم. تا خامنه‏اي هست او مي‏تواند نگران ايشان باشد. هر وقت هم مثل امام ره كه در جريان بني صدر نشان دهد، رهبري هم ابراز كرد كه نگراني‏هايش از احمدي‏نژاد زياد شده است، خودمان مي‏رويم از كشور بيرونش مي‏كنيم. اما كار واحدهاي سيستم را قبضه نكنيد! البته امر به معروف و نهي از منكر هرگز نبايد فراموش شود، ولي با شرايطش. هيچوقت نبايد منكر را كه من انجام داده‏ام، نهي آن را به ديگري بگوييد. اگر دست‏تان به من نمي‏رسد اصلاً مكلف به نهي از منكر نيستيد، هستيد؟! كتاب بخوانيد، رساله بخوانيد! احكام ياد بگيريد. ما مردم ايران نسبت به تهمت و غيبت خيلي ساده‏انگاريم. چقدر همين بچه هيئتي‏هاي ما و همين زنان جلسه‏اي ما گوشت احمدي‏نژاد را همراه با تمامي ياران و همراهانش هر روز مي‏جوند و قورت مي‏دهند! از باب همين غيبتي كه از ايشان مي‏كنند و جو كشور را ناسالم و هوا را مسموم مي‏نمايند. بدون هيچ اطلاعات درستي و مبتني بر شايعات.