• وبلاگ : شايد سخن حق
  • يادداشت : مسأله شناخت 42
  • نظرات : 0 خصوصي ، 6 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + حامد 
    بله، فرمايشتون صحيح است. ممنونم از اينکه به روشني توضيح داديد. خداوند اجرتون دهد.

    پاسخ

    در پناه خدا.
    + حامد 
    پاسختون قدري نا اميدکننده بود. نتيجه ي حرف شما اين است که دست روي دست بگذاريم که کاري نتوان کرد.



    پاسخ

    براي اجراي اين پروژه، بله. ده‌ها طرح و ايده وجود دارد، بعضي در برخي شرايط ناممكن هستند. وقتي امكانات كافي وجود نداشته باشد، نمي‌توان بعضي كارها را انجام داد و اين به معناي نااميدي و دست روي دست گذاشتن نيست. بلكه به معناي ضرورت انتخاب ايده‌ها و طرح‌هاي ديگر است. ما به يك شبكه تحقيقات قدرتمند و فعال نيازمنديم تا تضارب آراء علمي را سرعت بخشد. آيا من و شما مي‌توانيم اين شبكه را توليد كنيم؟ خب اگر نتوانستيم، يعني بايد دست روي دست بگذاريم؟ توليد چنين ابزاري نيازمند توانمندي‌هايي‌ست كه ما نداريم. پس دنبال كاري بايد باشيم كه از ما ساخته باشد. مثلاً مي‌توانيم درباره ضرورت شبكه تحقيقات مقاله بنويسيم. مي‌توانيم درباره آن سخن بگوييم، با اساتيد خودمان، با دوستان‌مان، تا اين ايده رايج شود، ضرورت آن فهم شود. مثل اين است كه فردي بخواهد كارخانه توليد خودرو بزند، وقتي نتواند، بايد برود به كساني كه مي‌توانند اهميت توليد خودرو را توضيح دهد. بنده چرا اين طرح را نوشتم؟ تا ضرورت آن را برسانم. در اين سال‌ها هم هر جا فرصت شده، گفتگو كرده و مي‌كنم و اگر يك‌جايي مسئولي گفته: خب، حالا چكار بايد كرد؟ فوري گفتم: اين طرحش، قبلاً نوشته شده! كارهاي بزرگ،‌هر چقدر هم كه دست‌نايافتني به نظر برسند، از قدم‌هاي كوچك آغاز مي‌شوند. نبايد دست روي دست گذاشت. ولي نبايد انتظار داشت كه فردا يا پس‌فردا كار به انجام برسد. خود ِ فضاسازي و ترويج ضرورت، خودش يك قدم از كار است. البته من به دليل شرايط شخصي و خانوادگي كه دارم مدتي‌ست ارتباط كاري‌ام كم شده، ولي اگر دوستاني هستند كه مي‌توانند، اين طرح را دانلود كنند، هر بخشي را كه تمايل دارند ويرايش كنند (فايل word‌ هم گذاشته‌ام در دانلود) اصلاً به نام خودشان تغيير دهند و ببرند اين مؤسسه و آن مؤسسه. بلكه جايي امكان اجراي آن فراهم شود. يعني جايي پيدا شود كه قدرت داشته باشد انديشمندان را گرد آورد و متقاعد سازد. جايي كه اعتبار داشته باشد. تلاش هرگز نبايد رها شود، در حدّ توان. ولي خوش‌بيني بيش از حد انسان را زود سرخورده و خسته مي‌كند. ياعلي
    + حامد 
    شما خودتان بسيار بيشتر از بنده واقف هستيد که جايگاه چنين سايتي در جامعه واقعا خالي است و بسيار براي تسريع رشد علمي مورد نياز است.
    وقتي هم سايتي در جامعه تا اين حد مورد نياز باشد، به تدريج بازديدکنندگان آن بالا خواهد رفت. خصوصا اگر ساختار آن دقيق و حساب شده باشد. بنده لزومي نمي بينم که حتما علما و دانشمندان امکان ارسال نوآوري خود داشته باشد.
    چه بسا طلبه ها و دانشجوياني که در حين تحصيل حرف هاي تازه و جديدي داشته باشند.
    در گام نخست مي توان از محدوده ي کوچک تري از افراد پژوهشگر شروع کرد. بين دوستان پژوهشگر تبليغ کنيم. مي توانند نوآوري هايشان را در سايت ارسال کنند و حتي حرف هاي همديگر را نقد کنند
    اگر خوب باشد کم کم بين افراد اهل پژوهش و علما در ساير نقاط جامعه نيز گسترش مي يابد.
    در نبود چنين سايتي، طلبه هاي اهل پژوهش به گروه هاي کوچک در پيامرسان ها براي بحث و تبادل نظر روي آورده اند. ولي با وجود اين سايت اين بحث ها عمومي و همگاني مي شود. مثلا شخصي حرف تازه اي در سايت مي زند و توسط فرد ديگري نقد مي شود. دوباره ممکن است نقدي بر نقدش ارسال شود الي غير. همين گفتمان ها منجر به رشد علمي جامعه مي شود.
    نظر شما چيست؟
    پاسخ

    سايت‌هايي که چنين رويه‌اي داشته باشند کم نيستند. مانند: http://vasael.ir که بسياري از حرف‌هاي نو را جمع‌آوري کرده و ارائه مي‌کند. يا سايت http://reba.ir که مملوّ از حرف‌هاي تازه است. ولي مسأله اين است که امروز سايت‌ها کم‌مشتري شده‌اند و با راه افتادن پيام‌رسان‌ها و آساني استفاده از اپ‌ها در گوشي‌هاي موبايل، کمتر کسي به سراغ سايت‌هاي اينترنتي مي‌رود. تصوّر بنده اين است که سايت فايده‌اي ندارد و مشتري نخواهد داشت، با اين همه کثرت که در اينترنت هست. هدف فقط گفتگوي طلبه‌ها نيست، هدف گفتگوي دانشمندان است، مراجع و علما، اين‌ها را نمي‌شود پاي سايت اينترنتي آورد. اگر چه همان طلبه‌ها و دانشجوها را هم بعيد مي‌دانم بشود جذب کرد.
    + حامد 
    اگر چه جامعه مدرسين توجه نکرده ولي به نظرتون ميشه اين ايده را حداقل در ابتدا در شماري از موضوعات بين دوستان اجرا کرد و بعد به تدريج موضوعات را گسترش داد؟
    نوشته بوديد که جامعه ي مدرسين بايد به اعضاي شورا حجيت دهد. درست است که اگر حجيت مي داد خيلي خوب بود ولي براي اينکه کار روي زمين نماند، اعضاي شورا هر مطلبي که مي نويسند را به منابع معتبري ارجاع دهند. اگر شخص خواننده ي آن مطلب به صحت آن شک کرد مي تواند به منبع مربوطه مراجعه کند. بنابرين ديگر نيازي به تاييد جامعه ي مدرسين نيست. البته وقتي محبوبيت پيدا کرد، نظر جامعه ي مدرسين هم جلب مي شود.

    يک سوالي که برام پيش اومد اين است که فرض کنيد ايده ي شما در قالب يک پايگاه اينترنتي شکل بگيرد. در يک موضوع ممکن است به مرور زمان صدها نفر که به گمان خود ايده ي جديدي دارند مطلبي را در سايت بفرستند. چيزي شبيه سايت هاي مقالات علمي.
    کافيه در سايت معروف مقالات نيچر nature يک موضوعي را سرچ کنيد صدها مقاله ميابيد که همگي مدعي حرف تازه اند. کار محقق نيز سخت مي شود.
    پيشنهاد شما چيست؟
    پاسخ

    وقتي به نشريات علمي معتبر دنيا نگاه مي‌کنيم، چيزي که به آن‌ها اعتبار بخشيده است، حضور اساتيد برجسته در هيئت تحريريه آن‌هاست. به نحوي که اگر آن افراد نبودند، آن نشريه نمي‌توانست اعتبار داشته باشد. انتشار يک مقاله کار سختي نيست، نشريات زيادي وجود دارد. تأسيس يک نشريه و گرفتن مجوز هم سخت نيست، آن نيز ممکن. اما چه کسي نشريه شما را مطالعه خواهد کرد و مقاله تازه شما را خواهد ديد؟ از آن ساده‌تر سايت، ولي چه فايده وقتي مقاله شما در سايت شماست و نه در سايتي که مورد بازديد دانشمندان است؟ مسأله ما انتشار نيست، دسترسي به ذهن انديشمندان است. اين‌که چه کنيم فلان و فلان دانشمند به اين نشريه يا سايت مراجعه کنند. ژورنال‌هاي علمي دنيا چنين وضعي دارند. مثلاً فلان ژورنال دندان‌پزشکي رتبه يک دنيا، هر دندان‌پزشکي در هر کجاي جهان که باشد، اگر بخواهد از مرزهاي دانش مطلع باشد آن را مي‌خواند. اگر مطلبي هم داشته باشد تلاش مي‌کند در آن‌جا منتشر سازد. همه هم مي‌دانند هر چه حرف تازه در دندان‌پزشکي باشد آن‌جاست. اين توافق و تفاهم خيلي مهم است. ما چنين چيزي نياز داريم. اگر باشد، فلان مرجع تقليد نوآوري‌اش را براي آن نشريه خواهد فرستاد و ساير مراجع مي‌بينند و اگر نقد داشته باشند براي همان نشريه. اين‌طوري علم سريع‌تر رشد مي‌کند و اين‌همه آراء متفاوت بر جا نمي‌ماند و بسياري به وحدت مي‌رسد. تا نتوانيم حجيّت و اعتبار نشريه را درست کنيم، فايده‌اي ندارد. مي‌شود مثل صدها نشريه که در روزنامه‌فروشي‌هاست و هزاران سايت که در اينترنت. تشکر از نظر شما.
    + حامد 
    ممنونم.
    ايده ي "شوراي حرف تازه" در لينک ارساليتون خيلي عاليه. آيا آن را با جامعه مدرسين مطرح نموديد؟

    پاسخ

    آن را اساساً براي دوستان جامعه مدرسين نوشتم و حضوري تقديم‌شان كردم، در سه نسخه، بلافاصله بعد از پايان نگارش. اما توجه و التفاتي نفرمودند. شايد موانعي براي اجراي آن وجود داشته است. تشكر.
    + حامد 
    سلام عليکم. خدا قوت.
    چند سال پيش در وبلاگتون در مورد پيشنهادتون به علماي حوزه نوشته بوديد که يک جور شبکه ي تحقيقاتي باشد که علما به واسطه ي آن به بحث و تبادل نظر بپردازند.
    نتوانستم در وبلاگتون آن صفحه را پيدا کنم. اگر امکانش هست لينکش را ارسال نماييد. ممنون.

    پاسخ

    و عليكم السلام. اين شايد منظور شما باشد: http://rastan.parsiblog.com/posts/425 و پيشنهادي كه طرح شده در اين نشاني‌ست: http://movashah.ir/fa/index.php?w=work&x=545