سلام و تشکر از توضيحات تون.من نظرم بيشتر محتواي آموزشهاي حوزه بود؛نه قالب و شيوه هاي تبليغ اون...تا زماني که محتواي آموزشهاي حوزه بر اساس مؤلفه هاي واقعي انتظار ظهور نباشه،هزار سال هم که فعاليت بکنن،مثمر ثمر نخواهد بود...اون آدرسهائي هم که داديد نگاه کردم.اگه از من دلخور نشيد،عرض مي کنم که باز هم تکراري و سطحي و کاملا غير کاربردي.ضمنا با توجه به اينکه من نظرات اساتيد مختلف و حتي مخالف رو هم مطالعه کردم،به اين نتيجه رسيدم که خواندن کتب مرحوم دکتر علي شريعتي،عليرغم وجود برخي اختلاف نظرهاي ايشان با حوزه،بسيار مفيد و کارساز خواهد بود.مخصوصا مقالهء امت و امامت و نيز قاسطين مارقين ناکثين ايشان از کتاب علي(مجموعه آثار 26)مي دونم که برخي از حوزوي ها با ايشان موافق نيستند؛اما از باب اطلبواالعلم ولو من اهل الصلال،استفاده از تجربيات ايشان که از نزديک با مبارزات ساير ملت ها آشنا هستند،مفيد و سازنده خواهد بود...موفق باشيد.
خب اين همه اسلام شناس که از اول در حوزه درس خونده اند،به علاوهء فارغ التحصيلان دانشگاهها که بعدا به حوزه رفتند:چه بازخوردي در جامعهء مذهبي داشتند؟شما اين همه از حوزه دفاع مي کنيد،از اون طرف هم موضوع اختيار و تئوري فاعل و قابل رو مطرح مي کنيد و اون تئوري ها رو دليل مشکلات مذهبي جامعه به حساب مي آوريد:چه نتيجه اي از اين دو فرمايش شما بايد عايد امثال من بشه؟
شما که حوزوي هستيد و کتب تاريخ اسلام رو مطالعه فرموده ايد،لطفا بفرمائيد علت عمدهء پذيرش علي،بعد از قتل عثمان و علت عدم پذيرش ايشان در زمان سقيفه چي بود؟صرفا به اين دليل بود که اون زمان،جوان بودن و اين زمان،ميانسال؟چرا همون کساني که به ناله هاي فاطمه(س) به عنوان دختر پيامبر(ص)در مورد حق علي توجه نکردند،در زمان قتل عثمان،به تعبير علي،چون گلهء کفتاران هجوم آوردند و نزديک بود حسنين رو زير دست و پا له کنند؟آيا دليلي غير از تغيير مردم داشت؟ممنونم از توضيحاتتون.
من نه تنها رهبري رو به دروغگوئي متهم نمي کنم،بلکه حتي حرفهاي ايشون رو دروغ مصلحت آميز هم به حساب نميارم؛اما دقت کنيم که رهبري،وظايفي داره که يکي از اونها،اميد دادن به جامعه و بيان نقاط قوت جامعه براي اميدوار کردن و اعتماد به نفس دادن به مردم هستش،حتي بعضا مي بينيم که از دولتمرداني که تخلفاتشون آشکاره،حمايت مي کنن؛اما اين معناش اين نيست که من و شما با خيال راحت بشينيم و زندگي روزمره مون رو بکنيم و از مشکلات و خطراتي که در وهلهء اول به چشم نميان،اما ممکنه به صورت کاملا نامحسوس،به جامعه ضرر بزنن،غافل بشيم.حمايت رهبري از تيم برجام و امثال اون،به معناي تأييد کارهاي اونا نيست و در مقام تشبيه،به سکوت 25 سالهء علي(ع) شباهت داره...من نميدونم شما از کدوم پنجرهء حوزه به خيابون نگاه مي کنيد که جامعه رو به صورت اتوپيا و مُثُل افلاطوني مي بينيد؟منظورم تنها فسادهاي اخلاقي و مالي نيست.الان مردم و مخصوصا جوانان،مشکلات اعتقادي پيدا کرده و مي کنند.دائما شبهاتي به مغزشون تزريق ميشه.چرا کسي اقدام متقابل نمي کنه؟چرا پاسخگوئي به شبهاتي که در داخل حوزه ها انجام ميشه،نمود خارجي در سطح جامعه و دانشگاه نداره؟شما خودت در حوزه نفس مي کشي؛اما امثال بنده در سطح جامعه نفس مي کشيم.حق داريم که بپرسيم چرا حال و هواي حوزه به جامعه نميرسه.شايد هم من مشکل تنفسي دارم؟(مزاح کردم ببخشيد)
سلام.قبل از هر چيز بايد عرض کنم همونطوري که خودتون هم فرموديد، قصد حالگيري در کار نيست و اگه لحن تند من اين سوء تفاهم رو به وجود آورده،از شما عذرخواهي مي کنم.باور کنيد لحن تند من از روي درده و نه از روي ساير انگيزه ها...
امام(ره) هم فرمودند که ما مأمور انجام وظيفه هستيم؛نه مأمور نتيجه.اين درست؛اما حديثي هم از امام رضا(ع)هستش قريب به اين مضمون که:اگر حلاوت و شيريني دين را به مردم بچشانيد،آنگاه مردم خودشون به سوي دين خواهند رفت...عکس نقيض اين جملهء شرطيه اينه که اگه مردم به سوي دين نرفتند....ميخوام از شما بپرسم:چند درصد گناه جذب نشدن مردم به سوي دين،مربوط به علماست؟درسته که انسانها،صاحب اختيارن که حرف علما رو بپذيرن يا نپذيرن؛اما آيا نبايد علما دائما روشهاشون رو مورد سنجش قرار بدن تا رفته رفته از کارهاشون نتيجهء بهتري بگيرن و عدهء بيشتري رو جذب بکنن؟
شما که توپ رو به زمين وزارت ارشاد و مجلس و رئيس جمهوري مي اندازيد،چرا در قبال اشتباهات دولت و مجلس،اعتراض نکرديد؟چرا نمايندگان روحاني مجلس،چنين اعتراضي نکردن؟اصلا چرا شما مردم عوام رو توجيه نکرديد که به هر کس و ناکسي راي ندن؟چهل سال تمام و حتي بيشتر،حرف و شعار تکراري و سطحي داديد که هيچ تاثيري در جامعه نداشت.آمار از اين واضح تر؟
آيا روي آوردن مردم به علي(ع)بعد از قتل عثمان،نشانهء تغيير اون مردم نبود؟آيا اين روي آوردن،کاملا تصادفي و اتفاقي بود؟شايد هم مردم جوگير شده بودن؟شايد هم سانديس و چلوکباب و سکهء بهار آزادي و...دريافت کرده بودن؟پس به چه دليل،بر خلاف 25 سال پيش،به علي روي آوردند؟علي بهشون قول رياست يا مال و منال داده بود؟درسته که اصحاب جمل،رو در روي علي(ع)ايستادند؛اما علي هم به تنهائي در مقابل اونا قرار نگرفت؛بلکه ايشان هم اصحاب و لشکرياني داشتند.اگه کمي تحليلي تر نگاه کنيم،اصحاب علي لزوما همگي زير چهل سال سن نداشتند که بگيم در زمان ارتحال پيامبر(ص)يعني بيست و پنج سال قبل از جمگ جمل،کمتر از 15 سال سن داشتند.خيلي از اصحاب پيغمبر که اون موقع از علي دفاع نکردند،در جنگ جمل و صفين و نهروان،از علي حمايت کردند.اين نشانهء تغيير و حرکت جوهري و کوُن و فساد و ...نيست؟؟؟حالا گيرم که اصحاب علي،نقطه ضعف هائي هم داشته باشن:اين باعث نميشه که فکر کنيم نسبت به زمان ارتحال پيغمبر،اصلا تغييري نکرده بودن.
در مورد نقاق موجود در جامعه هم،تئوري فاعل و قابل،دقيقا مصداق پيدا مي کنه.ميدونيد چرا؟اگر من به عنوان رياکار که «فاعل» عمل ريا هستم،وقتي ببينم که هيچ کدام از علمائي که بر سر مسئوليت هاي دولتي يا شرعي هستند،به رياکاري من توجهي نمي کنند و «قابل»عمل رياکارانهء من نيستند،ديگر انگيزه اي پيدا نمي کنم تا براي استخدام شدن،به اين آخوند و اون ملّا،چاپلوسي کنم.پس مي بينيم که از ماست که بر ماست(يعني ببخشيد از شماست که بر شماست...)فراموش نکنيد که منافقين از کفار بدترند.اينو هم امام خميني گفته و هم آموزه هاي ديني،خطر منافقين رو هميشه بيشتر از کفار دونسته اند.تازه گيرم که همهء مردان،ريش بزارن و همهء زنان،حجاب کامل رو رعايت کنن:آيا فکر کرده ايد که فقط با انجام اين دو عمل،تمام مشکلات جامعه حل خواهد شد؟!!! آيا شما ميتونيد آيه يا حديث يا فتوائي از علما نقل کنيد که نفاق موجود در جامعه رو به فال نيک گرفته باشه؟مگر اينکه فرض کنيم اين فتوا رو خودتون بعد از رسيدن به مرحلهء اجتهاد،صادر فرموده باشد که البته،فتواي شاذّ و نادري خواهد بود!!!
و اما در مورد اينگلهارت:چرا مغلطه مي فرمائيد؟چون معصومين نتونستن در زمان خودشون کاري انجام بدن،پس به طريق اولي،حوزوي ها هم نخواهند تونست کاري انجام بدن،درسته؟پس با اين حساب اين حوزه به چه دردي مي خوره؟چرا تعطيلش نمي کنيد؟همون تئوري فاعل و قابل در اينجا هم صادقه:ائمه،فاعل ايده آلي بودن؛اما مردم زمانشون،قابل خوبي نبودن.علماي ما اگه اين قابليت ضعيف مردم رو به مرور زمان تقويت مي کردن،مي تونستن نتيجه اي بهتر از زمان ائمه رو به دست بيارن؛هرچند که خودشون به اندازهء ائمه،فاعل خوبي نباشن.اول انقلاب،امام فرمودند که مردم ما از مردم زمان رسول الله(ص)بهترند.واقعا هم اينطوري بود.شايد شما يادت نياد؛اما مردم اول انقلاب،خيلي از امام حرف شنوي داشتن و سنگر انقلاب و جنگ رو پر مي کردن.
تازه دقت کنيد که رفتن افراد متخصص به حوزه،نه تنها يک نقطهء قوت براي حوزه به حساب نمياد؛بلکه يک نقطه ضعف وحشتناک براي حوزه هستش.ميدونيد چرا؟چون اگه حوزهء علميه در متن جامعه،دين و آموزه هاي اون رو به موقع و به درستي و در سطح وسيع و به صورت عمقي تبليغ و آموزش داده بود،من ليسانس برق،ديگر نيازي پيدا نمي کردم که براي کسب تعهد و يا آموختن مسائل ديني به حوزه مراجعه کنم.آموختن مسائل فني،وظيفهء من و آموختن مسائل شرعي،وظيفهء امثال شماست که در نهايت،از باب تقليد جاهل از عالم،من در مسائل شرعي از شما تقليد کنم و شما هم در مسائل فني،از امثال بنده؛نه اينکه من کار فني خودمو ول کنم و به جاي ادامه تحصيل در رشتهء فني خودم،بيام حوزه،تا چيزهائي رو که امثال شما نتونستيد در سطح مسجد و جامعه به من ياد بديد،در محيط حوزه،خودم تحقيق کنم و ياد بگيرم.
سلام.در مورد آسيب هاي فرهنگي و زياد بودن آنها و کافي نبودن چهل سال زمان براي رفع کامل آنها،فرض کنيم حق با شما باشه:چند درصد از اين آسيب ها در اين چهل سال،رفع شده؟چرا در اين چهل سالي که از سرنگوني رژيم فاسد شاه گذشته،هنوز هم که هنوزه،آسيب هاي مشهودي رو مي بينيم که نه تنها کم نشده،بلکه بدتر هم شده.پس حوزوي ها چرا نتونستن قدمي ولو اندک بردارند؟حتي موضوع قمه زني در ايام محرم رو عليرغم تأکيدات رهبري در اين بيست و چند سال ،هنوز نتونستن از فرهنگ جامعه حذف کنن و هنوز هم که هنوزه،در مناطقي که دور از چشم مامورين انتظامي هستش،اين عمل قبيح،انجام ميشه.خود من مدتي در يکي از سايت هاي اينترنتي با طرفداران قمه زني بحث داشتم و به هيچ شکل نتونستيم قانعشون کنيم...اينا وظيفهء حوزه نيست،پس وظيفهء کيه؟اين موضوع،آيا اينقدر پيچيده و بغرنجه که نتونستن حلّش کنن؟
اين اشتباه بزرگي است که فکر کنيم هرکس حوزه بره،تعهد به دست مياره.تعهد يک موضوع اخلاقي و شخصيتي است که لزوما ارتباطي به تحصيلات حوزوي نداره.چه بسا مجتهديني که در طول تاريخ،به اسلام خيانت کردن و عملهء جور شدن و چه افراد بي سوادي که به مقام عرفاي کامل الهي رسيده اند.حتي با فرض اينکه متخصصي به حوزه برود و تعهد به دست آورد:فکر کرده ايد که در جامعهء فعلي ما اين شرايط وجود داره که متخصصين متعهد بتونن تغيير قابل توجهي انجام بدن؟تا کي مي خواهيم با اين شعارهاي تکراري بچه گانه،خودمون رو گول بزنيم که مثلا اگه متخصصين ما متعهد هم بشن،وضع جامعه تغيير خواهد کرد؟مثلا خود من که ليسانس برق و کارمند مخابرات هستم،با خواندن فرائد و مکاسب و کفايه و لمعه و مغني و مطوّل و...چه تغييري مي تونم در مخابرات انجام بدم؟
کافي است دو مقطع زماني متفاوت دوران زندگاني حضرت علي(ع) رو باهم مقايسه بکنيد و ببينيد که چرا من حوزه ها رو به کم کاري متهم مي کنم:روزهاي بعد از ارتحال پيامبر اکرم(ص) و روزهاي بعد از قتل خليفهء سوم را:در اولي،تلاش هاي حضرت فاطمه(س)براي ستاندن حق علي(ع)نتيجه اي در بر نداشت و در دومي،بي رغبتي (ولو ظاهري)علي(ع) در امر پذيرش زمام امور جامعه که به اصرار همون کساني که 25 سال قبل،حق علي رو ناديده گرفته بودند،خلافت رو پذيرفتند...غرض اينکه همون طوري که در اون 25 سال،نظر مردم تغيير کرد،در اين چهل سال هم بايستي فرهنگ جامعه بهتر ميشد...
به اون آدرسي هم که داده بوديد سر زدم.سوال من اينه که چه اقدامات متقابلي در سطح جامعه( و نه در داخل حوزه هاي علميه)راجع به اينگونه اقدامات بيگانگان انجام شده؟غير از حرفها و اتهامات تکراري؟
شما به عرض من دقت نکرديد:من نگفتم که چرا جوانان به سراغ رشته هاي مذهبي نميرن؛من حرفم اين بود که چرا جوانان مذهبي به سراغ رشته هاي مذهبي نميرن.اين دو مسئله باهم خيلي فرق داره.اينکه جوان غير مذهبي به سراغ مذهب نره،طبيعيه؛اما اينکه يک جوان مذهبي،ادعاي مذهب بکنه و در روزگاري که شبهات مذهبي،از هر طرف بر سر جامعهء ما مي باره،اگه جوان مذهبي احساس وظيفه نکنه،پي کي بايد احساس وظيفه بکنه؟در شهر خودمون خانواده هاي مذهبي دوآتشهء زيادي رو مي بينم که بچه هاشون و نوه هاشون،عين ساير جووناي شهر،فقط به فکر پزشک شدن و پول درآوردن و خونه و ماشين آنچناني خريدن هستن و از مذهبي بودن،فقط برچسبش رو دارن.جالبه که دائما هم در جلسات مذهبي شرکت مي کنن و در منازلشون،عزاداري و جشن مذهبي و ... برپا مي کنن.ايراد کار کجاست که اين نوع آدما حساسيتي نسبت به مذهب ندارن؟علتش به نظر من اينه که مذهب هم مورد استفادهء ابزاري قرار گرفته و بعضيا نونشون توي مذهبه.اکثر آدماي به ظاهر مذهبي سعي مي کنن با قيافه اي مذهبي در جلوي چشم علما ظاهر بشن تا فردا بتونن يه جائي استخدام بشن...اين علما هستن که بايد نگذارن چنين سوء استفاده هايي انجام بشه...