با تمامي مواردي که مطرح نموديد موافقم و همچنين دانشتون رو تو اين زمينه تحسين ميکنم. اما با اينکه فرموديد شايد بايد با خود اين جامعه کوچک ارتباط گرفت، مخالفم!!!
اما چرا بايد با خود اين افراد ارتباط گرفت و اونها رو متقاعد کنيم که اين مسئله رو علني نسازدند؟؟!!!
مگر مي شود چنين چيزي از اين دسته از افراد خواست؟؟؟!!
چطور مي شود از فردي که به خاطر تحمل درد دروني، و فشارهاي شديد رواني و قبول اين واقعيت تلخ چنين چيزي رو از اونها خواست؟؟!!
چرا جامعه بزرگ مردممون رو آگاه نکنيم؟؟
خب برويم و اين درخواست رو از ديگر سندرمي ها و يا حتي معلولين و وافراد مبتلي به HIV... غيره هم داشته باشيم به اونها هم بگيم که از افراد جامعه خودتون توقعي نداشته باشيد و سعي کنيد که اختلال و بيماري خودتون رو هويدا نسازيد!!!!
در صورتي که تمامي اين مواردي که گفتم اختلال جسمي و بيماري است اما افراد ترنس سکچوال فقط تمايل به حالتي رو ميکنن که متاسفانه از کالبد آن محروم هستن.
بنظر من بايد اين فرهنگسازي حتي جهاني بشه که شاهد تيرباران شدن افراد ترنس در پاکستان و غيره نباشيم و کمي از نگاه هاي منفي افراد جامعه مون نسبت به اين افراد کم کنيم و از جهتي که به مردم نسبت به اين حالت آگاهي بديم، هنوز هستن خيلي از خانواده هايي که نميخوان بپذيرن اين تناقض رواني و جسمي رو در فرزندانشون و با عدم آگاهي و حتي نگراني از نگاه هاي افراد جامعه مون فرزندشون طرد ميکنن. و آگاه سازي افرادي که قصد بارداري دارندکه و شايد بهتر هست آگاه سازي خانواده هاي اونها که يکي از عوامل اساسي ايجاد کننده، محيط هاي تحت استرس براي مادران باردار در دوران بارداري است که ميتونه يکي از عوامل نقص کار مکانيسم هورموني در جنين باشه.
اميدوارم برسه روزي که من و وقتش رو پيدا کنم و عميقا رو اين اختلال هويت جنسي بتونم کا کنم.