وبلاگ :
شايد سخن حق
يادداشت :
فرآيند دادرسي مهريه
نظرات :
11
خصوصي ،
36
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
<
1
2
3
>
+
حامد
با سلام اين قانون حق حبس رو که براي خانم ها قائل شدند چه قانون بي خود وبي حساب و کتابي هست خانم تو خونه ننش نشسته نفقه و مهريه مي گيره پدر بي غيرت دختر هم دست رودست گذاشته مال مفته ديگه دخترا تو عقد يه پولي از شوهر اول در ميارن بعد پسر بدبخت مجبوره طلاق بدش اينجوري ديگه ميره تمام جهيزيه اش رو کامل مي کنه پدر بي غيرت دختر هم از خدا مي خواد انشالله که اين قوانين ما درست بشه که جوانان ما ترس از ازدواج نداشته باشند و به راه خطا کشيده نشوند
پاسخ
سلام. تصوّر بفرماييد ساعت مچيتان بشكند، ببريد ساعتسازي، بگويد قطعاتش را ندارم، ولي دو تا ساعت مچي ديگر را بردارد، از هر كدام چند چرخدنده برداشته قاطي ساعت شما كند، قطعاتي كه با هم جور نيستند. اين ساعت براي شما درست كار خواهد كرد؟! نظام حقوقي ما در حال حاضر اينچنين است. قرار است اسلامي باشد، ولي بخشهايي از قوانين را از نظام حقوقي فرانسه وام گرفتهاند، پيش از انقلاب، بخشي را هم ذوقي و سليقهاي افزودهاند، شده قوانيني كه تا كنون پابرجاست. بسياري از قوانين موضوعه دادگاهها تدوينشده از قبل انقلابند. اين ميشود كه ملاحظه ميفرماييد. اگر خداوند حق حبس را در اسلام قرار داده است، حق طلاق را هم به مرد داده، اذن و تمكين را نيز. حضانت فرزندان نيز با پدر است. اما مخلوط شدن قوانين اسلامي با قوانين غيراسلامي كار را دشوار نموده. خداوند رحم نمايد و زمان دهد تا مسمانان بتوانند مشكل را حل نمايند.
+
hana
باسلام خانمي 18ساله هستم يکسال و نيم عقدکردم نه ماه پيش عموي همسرم فوت کردوارث زيادي به دخترعموي همسرم رسيد بعد از اين اتفاق همسرم عوض شد و خود وخانواده اش اصراردارندتوافقي از همسرم جداشوم و ايشان قصد ازدواج با دخترعمويش رادارد و بهانه شان براي طلاق من اين است که انتخاب مادر اقا پسربودم و پسرخودش تمايل به ازدواج بامن نداشت واخرين بار که به خانه شان رفتم مرااز خانه شان بيرون کردبااين سن کم جزخداپناه ديگه اي ندارم تکليفم چيه؟به اخرين راه متوصل شدم و مهريه ام رااجراگذاشتم.مهريه من 150 سکه است باتوجه به بيکاربودن اين اقا ونداشتن مال چقدر ازاين مهريه پيش و قسطش به چه صورت است؟اين اقادومليون و پانصداز پدرم قرض گرفتن و پس نمي دهندوحالامي گويندتوافقي جداشيم ميخام بدونم مهريه به اندازه اي به من ميرسه که قرض اين اقابه پدرم اداشود و خرج عقدي که پدرم کرد برگردانده شود؟به ما خيلي ظلم شده شماروبه خدازودتر جوابمو بديد.
پاسخ
محاسبه نحوه پرداخت مهريه و اقساط آن كاري نيست كه توسط بنده قابل انجام باشد. قاضي دادگاه پس از شنيدن حرفهاي شما و ايشان و استعلام و كارشناسي نظر خواهد داد. اما بهترين راه حل در كارهاي حقوقي هميشه مراجعه به وكيل است. در خيابانهاي اطراف خانه خود حتماً يكي دو دفتر وكالت ميبينيد. به وكيل مراجعه نموده، مدارك ازدواج خود را ارائه كرده و قضيه را بگوييد. وكيل با توجه به شناختي كه از دادگاههاي محلّي دارد و قوانيني كه ميداند ميتواند بهترين راهها را به شما نشان دهد. إنشاءالله حق به حقدار برسد.
+
[حذف نام]
سلآم ميشه ازتون خواهش کنم جواب منو برام بفرستيد.خيلي موضوع برام مهمه.همسرمن درخواست تقسيط مهريه داده بوداماروز رسيدگي ب دادگاه نيومد حالا چي ميشه من بايد چکارکنم؟توروخداجواب بديد
پاسخ
در اين زمينه اطلاعات زيادي ندارم. بايد با يك وكيل مشورت شود. شايد مشكلي برايشان پيش آمده كه به جلسه دادگاه نرسيدهاند. همه اتفاقات لزوماً مغرضانه و تعمّدي و از روي نيّت پليد نيست. شايد خيلي ساده خودرويشان خراب شده و در راه ماندهاند! شايد هم پشيمان شده يا حالات روحي مناسبي براي شركت در جلسه دادگاه نداشتهاند. در هر صورت به نظر ميرسد شركت نكردن در جلسه اعسار به ضرر شوهر باشد و طبيعتاً ايشان به نفعش بوده تا شركت نمايد.
+
سعيد
خيلي آموزنده بود. ولي در واقعيت مرد ها حقي ندارند.
زن من بچه را هم با خود برده تقاضاي مهريه و نفقه هم کرده.
من کاري از دستم برنمياد از لحاظ قانوني.
قانون براي افراد ابرومند هست.
پاسخ
متأسفانه قوانيني كه در اين زمينه وضع شدهاند، با آنچه بايد باشند فاصله دارند. قوانيني كه پيش از انقلاب و با نگاههاي غيراسلامي تدوين شدهاند، گاهي همچنان در محاكم قضايي اعتبار دارند. آنچه نيز در اين سالهاي اخير اضافه شده، گاهي بر اساس عقول افرادي بوده كه خود را عاقلتر از شارع پنداشته، براي بشر نسخهاي به گمان خود بهتر پيچيدهاند. و اين شده كه ميبينيد! خدا إنشاءالله فرصتي براي مؤمنين فراهم نمايد، تا قوانين را اصلاح نمايند، پيش از آنكه دير شود.
+
امير
سلام مردي 30 ساله هستم که 10 سال تمام شبانهروز کار کردم تا توانستم براي خودم مغازه و خانه بگيرم و الان در زندگي به مشکل خوردم و زني را گرفتم که از هر لحاظ دنبال تلکه کردن من است و بابت مهريه همه چيز را توقيف کرده و الان به خانه برگشته بعد يک سال اما هنوز پرونده را مختومه نکرده و من هر روز با ترس و لرز به زندگي ادامه ميدم طوري شده که بيماري اعصاب گرفتم ولي دلم نميخواد دسرنج سالها تلاشمو بدم بهش تا بهم بخنده تورو خدا راهنماييم کنين از سر اين آدم خلاص شم و بفهمم زندگي کردن رو
پاسخ
هر پرونده مقتضيات خود را دارد. بهتر است در شهر خود، اطراف محل زندگي، دفتر وكالتي بيابيد و با وكيل مشورت نماييد. او با ديدن پرونده ميتواند راهكارهايي را به شما پيشنهاد نمايد. إنشاءالله خداوند ياري نمايد و قوانين نادرست حقوقي موجود برطرف گردد تا ديگر چنين مسائلي روي ندهد. موفق باشيد.
+
اخم
سلام خيلي به من کمک کردي خدا خيرت بده واقعا دوست دارم برادر بخدا زن گرفتن مثل مغز خر خوردنه نگو نيست هست توجيح نداره زنم بچه پانزده روزه رو برداشت فرار کرد خونه ننش تا خونه به نامش بشه هفت ماه بچمو نديدم بچم از يادم رفته
پاسخ
سلام. واقعاً دشوار است. خدا به شما صبر عنايت فرمايد. موفق باشيد.
+
يکي
سلام بنده 300عددسکه داشتم 5تاشوبذل کردم بعدباقي مانده رودرخواس کردم وتاقبل ازجواب اجراعيه من تقسيط زده وقاضي پيش قسط 3تاوهر5ماه يدونه ولي ابلاغ نشده ومن جلبوگرفتم وبردم گرفتن والان ميگن اون 3تاروبهت ميديم کمکم کنيد چکاربايدکنم خواهش ميکنم راهي يادبدين بهم
پاسخ
سلام. اگر ايشان تقسيط كرده، چرا شما پيش از ابلاغ، حكم جلب گرفتيد؟! آيا اين ناشي از يك نيّت مثبت است يا يك نيّت منفي؟! اگر قصد شما رسيدن به حقتان است، يعني مهريه، خب بايد صبر كنيد تا قسط به قسط پرداخت شود. ايشان هم كه قبول كرده است قسطي پرداخت كند. اما اين زرنگي كه پيش از ابلاغ حكم تقسيط، فوري حكم جلب بگيريد، اينها منشأ ديگري دارد؛ اينكه ميخواهيد ايشان را «بچزانيد»، «بسوزانيد»، «له كنيد و نابود سازيد». هدف در دعاوي خانوادگي معمولاً اينچنين است. خيلي از دادخواستها فقط به چنين نيّاتي پيش ميروند. چنين روندي اصلاً صحيح نيست و بنده نميتوانم كمكي نمايم. شما ايشان را با مأمور پليس، دستگير كردهايد و قبول كرده است سكههاي مهريه شما را بدهد، چه از اين بهتر؟! آيا اگر مثلاً ماشين خود را فروخته بوديد و از مردم چك داشتيد، برگشت ميزديد و حكم جلب مي"گرفتيد، تمام خواسته شما آيا اين نبود كه پول شما را بدهد تا رهايش كنيد؟ اگر مي"گفت: «پول را ميدهم» كه قطعاً شما انگار دنيا را داده باشند، خوشحال ميشديد و ميگفتيد: «خب از اول ميدادي كه حكم جلب نگيرم و دستگيرت نكنم و خود و من را اينقدر به زحمت نميانداختي!» ما در مسائل حقوقي معمولاً اينطور رفتار ميكنيم. ولي تا قضيه زن و شوهر پيش ميآيد، قصه تبديل ميشود به «گرفتن انتقام». پناه بر خدا.
+
الميرا
ببخشيد واضح نگفتم مي خوام بدونم اقساط عقب مانده مهريه را 1-طبق راي قبل از اعسار به من مي دهند يا 2-طبق راي جديد و بعد تجديد نظر به من پرداخت ميشود ، اگر در حالت بعد راي جديد است ايا از موقعي که شوهرم دادخواست اعسار داده محاسبه ميشود يا بعد از راي دادگاه مهريه ام کمتر مي شود و اقساط گذشته به من پرداخت ميشه ...ممنون اگه جوابمو فوري بدهيد ...خيلي استرس دارم
پاسخ
اطلاعي ندارم. به يك حقوقدان يا وكيل دعاوي مراجعه بفرماييد.
+
الميرا
با سلام مهريه من 500 تا سکه بود 200 عددش رو مطالبه کردم اما چون شوهرم اموالشو به نام کساي ديگه کرده بود نتونستم مالي ازش معرفي کنم ، براي پيش پرداخت 22 عدد و 2 ماه يکبار 1 سکه تمام راي دادن اما اعسار داد و 22 عدد پيش پرداخت به 12 عدد کاهش يافت ...حالا بعد 6 ماه دوباره اعسار داده و 4 الي 5 عدد بايد مي پرداخته که پراخت نکرده ...سوالم اينست که الان تکليف اون 4 يا 5 تا سکه تمام من چي ميشه ؟ ايا از وقتي که براي اعسار اقدام کرده حسابه که بايد منتظر بمونم ببينم چي ميشه يا تا راي نهايي ربطي به ميزان اقساط گذشته نداره......طورو خدا کمکم کنيد نياز فوري دارم 13 ارديبهشت دادگاهمه
پاسخ
در اين خصوص بياطلاعم.
+
خيري
سلام.ممنون واسه توضيحاتتون ولي اين وسط مثتثنيات چي ميشه بعد يه زن چهجوري ثابت کنه مرد شغل آزاد داره.قبول کنيد قانون شفافيت نداره براي زن قانون حمايتي نيست.بعدم مگه تمکين زن قسطيه چيه هم نميتونه جدا شه هم حق و حقوق نداره چه ميخوان جونشو. آخه اين ادبيات غلطه. قبل از مرد و زن کردن انسانيت رو ببينيم شرايط و فرهنگ حاکم رو ببينيم از تحصيلکرده ها و انسان هاي با ايمان و مسلمان بيشتر انتظار ميره شما تو يکي از نوشته ها خودتون به تفاوت بين موقعيت مردو زن بعد ازدواج اشاره کردين زن فقط يه مهريه داره اونم که تحت فشار بايد ببخشه تا بتونه از بلاتکليفي نجات پيدا کنه خب اين خوب نيست اصلا مسيله مهر خالي نيست عواقب بعد طلاق و هزار چيز ديگه بياين سعي کنيم به همديگه کمک کنيم نه جداسازي بعدم انصاف رو داشته باشيم.
پاسخ
سلام. البته كه رعايت انصاف مهمترين نكته در زندگيست. تمام اين دادگاهها و مسائل حقوقي دقيقاً مربوط به آدمهاييست كه منصف نيستند. انسانهاي سالم كه كارشان به اينجاها نميكشد. اگر زن و مرد هر دو «انسان» باشند، اخلاق داشته باشند و انصاف، هيچگاه دچار اين مسائل نميشوند. زن، طلاق بخواهد، با مرد دوستانه صحبت ميكند، او را راضي مينمايد. مرد اگر مهريه را ندارد بدهد، با زن مهربانانه سخن ميگويد، زن هم شرايط واقعي را ميبيند و درك ميكند. مسأله در جايي حادث ميشود كه يكي از طرفين، يا هر دو، از مسير انصاف و انسانيت خارج شده، چون گرگي به جان يكديگر ميافتند و ميخواهند كه هم را بدرند، دقيقاً در همين نقطه است كه قانون وارد ميشود. قانون كه نميخواهد انصاف را حذف كند، انصاف قبل از رسيدن قانون نقض شده بوده، قانون ميخواهد جلوي آسيبهاي اجتماعي ناشي از گرگصفتي بعضي اعضاي جامعه را بگيرد. قانون ميخواهد آسيب جامعه كم شود. از اين رو، فرمايش شما كاملاً متين و استوار و صحيح است. دو نفر، زن و مرد، در كنار هم و دوستانه بايد مشكلات خود را حل نمايند. موفق باشيد.
+
فرهاد
با سلام اقا من نوکرتم اينقدر که قانون را خوانده بودم اما حليم نشد حتي انرا حفظ کرده بودم و لي با اين فلوچارت شما براحتي همه مطلب دستم امد واقعا فهم ان راحت است لطفا براي بقيه قوانين که مردم زياد با انها سروکار دارن هم همين کار را بکنيد با تشکر
پاسخ
ميداني چرا؟! زيرا آنچه در آئين دادرسي مدني آمده، آن چيزي نيست كه اكنون در دادگاهها اجرا ميشود. بنده چون اين مسير را طي كردم، دانستم كه چه روندي در دادگاه وجود دارد. يه مطلب جالب: بعد از اينكه اين فلوچارتها را كشيدم، يكي از دوستان سابق كه در دادگستري كل كار ميكرد پيام فرستاد كه پيشنهاد داده به مسئولين خودش كه چنين فلوچارتهايي را طراحي نمايند و در دادگاه براي استفاده عموم نصب كنند. خيلي خوشحالم كه اين كار ناقابل مورد استفاده شما قرار گرفته است. بنده را از دعاي خير فراموش نفرماييد. ياعلي
+
چاپار سافت
سلام. با توجه به محتواي خوبي که داريد، خوشحال ميشم اگر با هم تبادل لينک داشته باشيم. لطفا سايت من رو ببينيد و اگر مايل بوديد توي سايتم (www.chaparsoft.com) برام پيغام بگذاريد تا تبادل لينک کنيم
پاسخ
!
+
مجتبي
از شما دوست عزيز به خاطر احساس مسئوليت در جوابگويي به سوالات، کمال تشکر دارد.
پاسخ
:)
+
مجتبي
از راهنمايي دلسوزانه تان کمال تشکر را دارم . حدس شما کاملا صحيح است (شهر بندرانزلي - شمال کشور) - حقيقت امر اين است که خانواده خانم بنده سيد بوده و خاندانشان خود برتربيني شديدي نسبت به عام مردم دارند و خود را محقق در دخالت مستقيم در زندگي ديگران ( کل خاندانشان ) مي دانند و هر گناهي که مرتکب شوند از ديدشان اشکالي ندارد ولي اگر بنده دقيقا همان گناه يا با مقدار خفيف تر انجام دهم با شديدترين ادبيات و منع ديدار با همسر مواجه مي شوم . "( که دومين بارش حدود يک سال مي شود (نه تماس تلفني، نه ديدار و... - حتي شمره تلفن خانومم را عوض نموده اند )حتي با مراجعه به مشاوره ، مشاور محترم مادر زنم را مسبب مشکلات دانسته و محترمانه از خانومم مي خواهد که مادر ايشان به نزدشان بروند يا تماس تلفني بگيرند که مادر زنم زير بار نرفت( خودشان مشاور مدرسه راهنميي مي باشند با 24 سال سابقه و اين کار را کوچک شدن خود مي دانند)،حال با توجه به فرمايشات شما در پست هاي قبلي بنده از تاريخ 25/2/90 بايد در صورت درخوست خانم، نفقه را پرداخت کنم ؟" با تشکر فراوان از وقتي که برايم قائل هستيد
پاسخ
بله، تا جايي كه ميدانم اگر در جلسه حاضر نشويد، زوجه اما اگر حاضر شود، معناي آن آمادگي ايشان براي تمكين است و طبيعتاً قاضي رأي خواهد داد كه زوجه تمكين عام داشته و شما نپذيرفتهايد و زوجه ميتواند تقاضاي نفقه نمايد و شما هم از تاريخ همان جلسه محكوم به پرداخت نفقه به صورت ماهانه خواهيد بود و اگر دو سه ماه پرداخت نكنيد، زوجه ميتواند دستور از دادگاه بگيرد و با حكم جلب شما را دستگير كرده و قاضي هم خيلي آسان ميتواند شما را به سه ماه زندان محكوم كند، علاوه بر اينكه نفقه را هم بستاند! به همين سادگي! يادتان باشد اگر پايتان به دادگاه باز شد، روال جاري اين است كه قوانين براي دفاع از حقوق زنان طراحي شده و فرض بر اين بوده كه مردان به اندازه كافي حق دارند و دادگاه جاي تأديه حقوق زنان است. البته كاملاً كلام شما را درك ميكنم، پدر و مادر من هر دو فرزند انزلي هستند. دايي و خاله و عمه و عمو و مادربزرگ و پدربزرگ هم انزلي بودند و بعضي هنوز هستند! آن فرهنگ را تا عمق وجودم ميشناسم و دردش را هم! حجم دخالتهاي اطرافيان را در زندگي جوانان نيز ميدانم. اما يك نكته؛ اين را هم ميدانم كه زنان اين شهر، لجباز و يك دندهاند غالباً... اگر بخواهند زندگي كنند، بلدند چطور دخالتهاي ديگران را نپذيرند. شايد خانم شما فعلاً كه در خانه مادر است ناگزير به اطاعت باشد، شما برويد، به خانه بياوريد، اگر توانستيد بهتر كه به شهرستان برويد، جايي دور از مادر، شايد خانم شما توجيه شود كه مستقل و روي پاي خود باشد و دخالت ديگران را ببرد. البته قطعاً اين مطلب بر تشخيص شماست و هيچ كس جز خودتان نميتواند نظر دهد، چه برسد بنده كه هيچ نميدانم جز همين چند كلمه. اما فقط به عنوان يك احتمال، اينكه شايد بعد از آمدن به خانه شما مسائل تغيير كند! ميتوانيد يك فرصت بدهيد و با محبت كردن جذب نماييد. الله أعلم. خدا ياورتان باشد. دعايتان ميكند كه هر چه صلاحتان است پيش بيايد. ياعلي
+
مجتبي
با سلام خدمت شما دوست عزيز و عرض تشکر از راهنماييتان، ( نظر قبلي متعلق به بنده بود)،راستش ما هنوز زندگي مشترک رو شروع نکرديم و به زير يک سقف نرفته ايم و در دوران عقد به مشکل برخورديم و از آنجا که خانوم دوشيزه نمي باشد راي دادگاه به نفع من شد و بنده با تهيه مقدمات زندگي مشترک(خانه و وسايل) شرايط اجراي حکم را مهيا نمودم ولي برخلاف نظر شما دادگاه اخطاريه داده که 25/2/90 ساعت 10 صبح در دفتر شعبه آمده تا حکم اجرا شود و از آنجا با صورتجلسه انجام شده به سمت خانه مشترک برويم.حال با توجه به فرمايشات شما ، بنده اينطور برداشت کردم که حتي با نرفتن من براي اجراي حکم تمکين ، خانوم از تاريخ 25/2/90 مي تواند ادعاي دريافت نققه را کند و با توجه به اينکه ما هنوز زندگي مشترک را شروع نکرده ايم و حکم دادگاه نشاندهنده عدم تمکين زن قبل از اين تازيخ است، نفقه قبل از تاريخ 25/2/90 به ايشان تعلق نمي گيرد. اگر نظر شما با برداشت بنده مغايرت دارد ، لطفا توضيح بنده را راهنمايي نمائيد . با تشکر فراوان
پاسخ
خيلي جالب است، اين از همان نكاتي است كه بنده در بعضي نوشتهها عرض كرده بودم كه ميان دادگاهها به حسب نظر رئيس مجتمع تفاوتهايي وجود دارد. حدس ميزنم شما در شهرهايي مثل تهران و قم نيستيد. اينكه دادگاه اجراي حكم الزام به تمكين را بدون نياز به كلانتري بر عهده گرفته است، فقط در شهرهاي كوچك امكان دارد. با توجه به اينكه دوشيزه نيستند، پس نتوانستهاند از حق حبس استفاده كنند و همين است كه دادگاه به نفع شما رأي داده است. در شرايطي كه شما فرمودهايد، يعني اينكه هنوز زندگي مشترك شروع نشده است، خواهش ميكنم بيشتر درباره تصميم خود بيانديشيد. اگر يك سال گذشته بود يا دو سال و به مشكل برميخورديد، ميتوانست ناشي از شناخت روحيات ناسازگار طرفين باشد و تشخيص شما در عدم توانايي زندگي با زوجه قابل پذيرشتر بود. اما در شرايطي كه هنوز زير يك سقف نرفتهايد، سخت است بتوان گفت اين زندگي قابل ادامه نيست. لطفاً به اين نكته هم توجه بفرماييد كه ايشان بدون اينكه تجربه يك زندگي مشترك را داشته باشند مطلقه شدهاند و قطعاً بسيار نتايج بدي براي زندگي آيندهشان خواهد داشت. برادرانه تقاضا ميكنم حتماً قبل از اجراي صيغه طلاق، يك جلسه به مشاوره خانواده مراجعه فرماييد. حتماً در شهر شما چنين مركزي وجود دارد. ميتوانيد از 118 بپرسيد و يا از خود دادگاه استعلام كنيد. خواهش ميكنم قبل از مراجعه به مشاوره خانواده اقدام به طلاق نكنيد. بنده پس از دو ماه مراجعه مشترك به مشاوره خانواده و وقتي مشاور گفت زوجه شما خودشيفتگي شديد دارد و بيماري شخصيتي و پدرش بيمار رواني است، ناگزير به طلاق شدم. به اين بيانديشيد كه مبادا در پيشگاه خداوند متعال، روزي كه مال و فرزند به كار انسان نميآيد، شرمنده باشيد. خدا يارتان.
<
1
2
3
>