• وبلاگ : شايد سخن حق
  • يادداشت : فرآيند دادرسي مهريه
  • نظرات : 11 خصوصي ، 36 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + مجتبي 
    از راهنمايي دلسوزانه تان کمال تشکر را دارم . حدس شما کاملا صحيح است (شهر بندرانزلي - شمال کشور) - حقيقت امر اين است که خانواده خانم بنده سيد بوده و خاندانشان خود برتربيني شديدي نسبت به عام مردم دارند و خود را محقق در دخالت مستقيم در زندگي ديگران ( کل خاندانشان ) مي دانند و هر گناهي که مرتکب شوند از ديدشان اشکالي ندارد ولي اگر بنده دقيقا همان گناه يا با مقدار خفيف تر انجام دهم با شديدترين ادبيات و منع ديدار با همسر مواجه مي شوم . "( که دومين بارش حدود يک سال مي شود (نه تماس تلفني، نه ديدار و... - حتي شمره تلفن خانومم را عوض نموده اند )حتي با مراجعه به مشاوره ، مشاور محترم مادر زنم را مسبب مشکلات دانسته و محترمانه از خانومم مي خواهد که مادر ايشان به نزدشان بروند يا تماس تلفني بگيرند که مادر زنم زير بار نرفت( خودشان مشاور مدرسه راهنميي مي باشند با 24 سال سابقه و اين کار را کوچک شدن خود مي دانند)،حال با توجه به فرمايشات شما در پست هاي قبلي بنده از تاريخ 25/2/90 بايد در صورت درخوست خانم، نفقه را پرداخت کنم ؟" با تشکر فراوان از وقتي که برايم قائل هستيد
    پاسخ

    بله، تا جايي كه مي‏دانم اگر در جلسه حاضر نشويد، زوجه اما اگر حاضر شود، معناي آن آمادگي ايشان براي تمكين است و طبيعتاً قاضي رأي خواهد داد كه زوجه تمكين عام داشته و شما نپذيرفته‏ايد و زوجه مي‏تواند تقاضاي نفقه نمايد و شما هم از تاريخ همان جلسه محكوم به پرداخت نفقه به صورت ماهانه خواهيد بود و اگر دو سه ماه پرداخت نكنيد، زوجه مي‏تواند دستور از دادگاه بگيرد و با حكم جلب شما را دستگير كرده و قاضي هم خيلي آسان مي‏تواند شما را به سه ماه زندان محكوم كند، علاوه بر اين‏كه نفقه را هم بستاند! به همين سادگي! يادتان باشد اگر پايتان به دادگاه باز شد، روال جاري اين است كه قوانين براي دفاع از حقوق زنان طراحي شده و فرض بر اين بوده كه مردان به اندازه كافي حق دارند و دادگاه جاي تأديه حقوق زنان است. البته كاملاً كلام شما را درك مي‏كنم، پدر و مادر من هر دو فرزند انزلي هستند. دايي و خاله و عمه و عمو و مادربزرگ و پدربزرگ هم انزلي بودند و بعضي هنوز هستند! آن فرهنگ را تا عمق وجودم مي‏شناسم و دردش را هم! حجم دخالت‏هاي اطرافيان را در زندگي جوانان نيز مي‏دانم. اما يك نكته؛ اين را هم مي‏دانم كه زنان اين شهر، لجباز و يك دنده‏اند غالباً... اگر بخواهند زندگي كنند، بلدند چطور دخالت‏هاي ديگران را نپذيرند. شايد خانم شما فعلاً كه در خانه مادر است ناگزير به اطاعت باشد، شما برويد، به خانه بياوريد، اگر توانستيد بهتر كه به شهرستان برويد، جايي دور از مادر، شايد خانم شما توجيه شود كه مستقل و روي پاي خود باشد و دخالت ديگران را ببرد. البته قطعاً اين مطلب بر تشخيص شماست و هيچ كس جز خودتان نمي‏تواند نظر دهد، چه برسد بنده كه هيچ نمي‏دانم جز همين چند كلمه. اما فقط به عنوان يك احتمال، اين‏كه شايد بعد از آمدن به خانه شما مسائل تغيير كند! مي‏توانيد يك فرصت بدهيد و با محبت كردن جذب نماييد. الله أعلم. خدا ياورتان باشد. دعايتان مي‏كند كه هر چه صلاح‏تان است پيش بيايد. ياعلي