• وبلاگ : شايد سخن حق
  • يادداشت : فرآيند دادرسي مهريه
  • نظرات : 11 خصوصي ، 36 عمومي
  • آموزش پیرایش مردانه اورجینال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + مجتبي 
    با سلام خدمت شما دوست عزيز و تشکر فراوان از شما بابت الگوريتم هاي شفاف و دقيقتان(تمکيم و مهريه)، سوالي از شما در باب نفقه داشتم، البته اين قسمت، قسمت مهريه است (شرمنده) : بنده در تاريخ 29/4/88 عقد کردم و خانم از تاريخ 4/2/89 از تمکين خاص و عام خودداري نموده( ايشان دوشيزه نيستند)بنده در مورخه 2/6/89 با دادن اظهارنامه پروسه را شروع و راي قطعي تمکين رو گرفتم و اجراي راي هم 25/2/ 90 هستش، حال سوالم از شما بزرگوار اين است اگر من در جلسه اجراي راي تمکين شرکت نکنم،( در ابتدا خواستار تشکيل زندگي مشترک بودم ولي با مشکلات و رفتار هاي صورت گرفته از خانواده خمنومم شروع زندگي مشترک را صلاح نمي دانم) چه عواقبي براي من دارد و اگر خانوم درخواست نفقه کند، از چه تاريخي بايد نفقه را داد (تاريخ هاي ذکر شده در فوق)و تقريبا ماهيانه چقدر مي شود ؟ لازم به ذکر است پرونده مهريه در شرف صدور راي قطعي مي باشد ( 5 سکه پيش، 3 ماه يک سکه) با تشکر فراوان ،
    پاسخ

    نخست اين‏كه بنده حقوقدان نيستم و تنها براي ارائه تجربه شخصي اين اطلاعات را ارائه نموده‏ام، پس من نيز يكي مثل خودت، اگر چيزي گفتم، گمان به قطعيت آن مبر و باز هم با بزرگان اين فن مشورت كن! اما پاسخ: اجراي تمكين جلسه ندارد، شما بايد از مسئول اجراي احكام همان شعبه‏اي كه رأي الزام تمكين داده، يك نامه بگيري به كلانتري محلي كه خانم زندگي مي‏كند (منزل پدرزن) و سپس به كلانتري محل مراجعه كني، آن هم در ساعات اداري. افسر نگهبان يك مأمور همراه شما به درب منزل پدرزن بفرستد. اگر زن گفت نمي‏آيم، مشكل شما حل است. چون گفتي نمي‏خواهي با ايشان زندگي كني. اما اگر گفت مي‏آيم، شال و كلاه مي‏كند و سوار ماشين مي‏شويد و مي‏آيد درب منزل شما و شما صورتجلسه را امضاء مي‏كنيد. در صورت دوم شما بايد از تاريخ 4/2/89 لغايت 25/2/90 نفقه را پرداخت كنيد. همه را هم نقداً. مگر اين‏كه ادعاي اعسار كني و تقسيط شود. يعني حدود يك سال كه حداقل نفقه ماهي 100 هزار تومان است. البته بستگي به قاضي دارد كه شرايط زندگي و سر و وضع شما را نگاه مي‏كند و از تيپ و قيافه و نشاني محل زندگي‏تان مي‏فهمد كه چقدر درآمد داريد و شأن زن شما چقدر است! در هر صورت حداقل يك ميليون و نيم بايد نفقه بدهيد. البته به شرط اين‏كه زوجه استشهاديه ببرد مبني بر اين‏كه شما در 4/2/89 او را از خانه بيرون كرده‏ايد. اما در حالت اول كه زن اعلام كند نمي‏آيد، خب حل است. هيچ نفقه‏اي بر شما نيست. البته يك نكته‏اي هم اين وسط هست كه چون بعيد است اتفاق بيافتد نگفتم؛ در صورت دوم، يعني آمدن زن به خانه شما همراه با مأمور، اگر زن انصاف داشته باشد و اقرار كند كه خودش از منزل خارج شده و تمكين عام نكرده است (چون تمكين خاص به دليل عدم قابليت اثبات اصلاً موضوع بحث در دادگاه نيست!) نفقه آن يك سال بر عهده شما نخواهد بود و تنها بعد از 25/2/90 هر چه در منزل پدرزن بماند، نفقه بر عهده شما مي‏افتد. اما چون نديده و نشنيده‏ام تا به حال كه زني در چنين شرايطي راست بگويد و از دروغ‏گويي بپرهيزد، فكر نكنم اين نكته به درد شما بخورد! اگر مي‏خواهي حكم تمكين را اجرا نكني، پس حداقل يك كاري كن، برو و يك استشهاديه از اهالي محل و همسايه‏ها بگير، آن‏هايي كه شاهد بودند زن شما از خانه خارج شده و شما بيرونش نكرده‏اي، يا مثلاً اطلاعي در اين خصوص دارند. دو سه نفر كافيست كه با ذكر نام و تلفن امضاء كنند. اين را به قاضي بده و ضميمه پرونده كن. اگر قاضي اين استشهاديه را قبول كند (كه احتمالش زياد است) نفقه معوقه ثابت نشده و فقط از 25/2/90 به بعد نفقه گردن شما خواهد افتاد. فقط يادت باشد كه استشهاديه دروغ جمع نكني و به انصاف رفتار كن، تا خدا هم روز قيامت كه خيلي مهم‏تر و سخت‏تر از اين دنياست با تو رفتار نمايد. نگاه كن برادر! همه اين بلاها سر من آمد، بله، سر ِ خود من! ولي اميدم به رحمت خدا بود. نه براي اجراي حكم رفتم و نه در دادگاه داد زدم و نه دروغي گفتم. تمام اين پرونده خانوادگي را كه مي‏بيني قصه خود من است كه داستاني نوشتم تا خوانندگان را لذت بخشد! اگر پايه هستي كه با خدا معامله كني، تمام سختي‏ها را تحمل كن! اما اگر مي‏خواهي حقت را بگيري، در گرفتن وكيل ترديد نكن. همين الآن يك ميليون تومان بده وكيل و تمام كارها را به او واگذار! ياعلي