• وبلاگ : شايد سخن حق
  • يادداشت : حبيبتي مريم!
  • نظرات : 1 خصوصي ، 13 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + بنده خدا 

    سلام مجدد

    روز بخير پس برادر من ديديد که نوشته هاي من حقير بدرد شما نخورد زيراکه من در اين باب يک فرد بي سوادي هستم که تمام افتخارش مطالعه چند کتاب است که به شمارش انگشتان نيز نمي رسد شما جهت رفع تشنگي روح در اين مورد بايد به دريايي برسيد که من خوابش را نمي توانم ببينم. برادرم اگر که همه افراد همچون بزرگان و اساتيد بر جسته جنابعالي مي بودند که اين همه سياهي در قلبها حکمفرما نبود. همه سپيد بودند و قلبها از آن حق بود و خداي تعالي.

    من قبل از اينها گفتم که در مقابل اطلاعات شما زبانم قاصر است و مرا به چالش هم که بياندازيد چيزي نصيبتان نميشود . چون من دانسته هايم در حد فهم ودرک ناتوان و ضعيف خودم است . گفتم که فقير فقيرم در اين مورد ! دستانم خالي ست اگر چند جمله اي گفتم (که حتما شما بيشتر از نيز ميدانيد) فقط جهت اين بود که فکر نکنيد اتفاقي چيزي نوشتم خلاصه شرمنده که اميدتان اينجا نا اميد شد و چيزي بواضح دستگيرتان نشد !!!

    و يک خواهش اينکه مراقب حس تشنگي خود باشيد و از هر آبي ننوشيد که بعضي آبها آلوده است و هر چند ظاهري پاک و زلال دارند ولي درونشان پر از انگل (به گفته خويش که تجربه فرموده ايد!) است. تشنگي خود را در چشمه هاي جوشان حقيقت واقعي رفع کنيد نه در چاله اي گل آلود چون ......

    و در آخر مي گوييم که خدا وعشق او در قلب همه ماست بايد سياهي ها را پاک کنيم و کينه ها را بزداييم و شعله حسادت را خاموش کنيم ... و بعد از يک خانه تکاني اساسي برسيم به ذات اقدس او که اين خود نياز به سير و سلوک دارد.

    بزرگترين ايراد ما ميداني چيست؟

    به اينکه چيزهاي زيادي مي دانيم ولي به آنها عمل نميکنيم.

    ساده ترينش اين که يادمان ميرود هر گامي را با ياد او برداريم و هر کاري را با نام او آغاز کنيم ! {مثل همين کامنتهاي ساده}

    پس دانسته ها به تنهايي کفايت نميکند عمل به دانسته هاست که کليد موفقيت است .

    پاينده باشيد وبرقرار

    التماس دعا

    پاسخ

    سلام. مي‏دانيد مشكل همين است: عمل كردن! گاهي عمل به علم نكردن از دور تابلوست و هر كه ببيند مي‏فهمد و خود از همه بهتر. ولي گاهي عمل نادرست آن‏چنان پيچيده مي‏شود كه سوت مي‏كشد مغز انسان از تنوع بلاهايي كه ابليس سر ما مي‏آورد. به ما گفته‏اند: صد انسان معمولي از سؤال و جواب محشر خلاص مي‏شوند و كارشان به سرانجام مي‏رسد و يك عالم هنوز اندر پاسخ به سؤالات نكير و منكر است! علم در برابر علم... كمر انسان را مي‏شكند. مي‏داني منظورم چيست؟ عرضم اين است كه براي عمل نكردن به يك علم صد شعبه مي‏زند قلب انسان و به صد مغالطه مي‏اندازد و هزار پيچيدگي كه همه توجيه است براي تخلف از علم راستين و حقيقي. گاهي اين علم در برابر علم از خود نفس است كه خلاصي از آن نيست مگر خداي تنبه دهد و سري به سنگي و خطا واضح شود و راه روشن گردد. اما گاهي نيز ديگري علم ناسره را علم مي‏كند و به گمراهي مي‏كشد جماعتي را كه طعن شما از اصطلاح «انگل» به اين مطلب اشاره داشت. بنده اگر به خطا رفتم گرفتار اين دومي شايد شده باشم. حداقل امروز اين‏گونه مي‏پندارم كه نادرستي گفتار كسي را علم گرفتم كه از علم هيچ نداشت. پس تخلف از عمل به علم يا به ناداني است و جهالت و يا به جهل مركب كه علم ديگري مي‏پوشاند علم حقيقي را كه همان باب توجيه و انكار جدلي است و سوم گمراهي به واسطه علم پنداشتن گفتار ناداني است كه دعوي علم كرده است و تو باور مي‏كني و سال‏ها دنباله‏روي و گرفتار خود مي‏شود به اين تبعيت ناراست! اين‏كه از هر كس نبايد گرفت به جاي خود، اما چاره غفلت توجه به تمام تنبهات است كه پيرامون ماست. همين اشاره شما و توجه به آن كمك است. ما همه به تنبه هم محتاجيم در جامعه و پايداري اجتماع به همين است. دَعبم اين است كه هر چه فرصت است غنيمت بدانم و هر چه مي‏شنوم پند بگيرم و هر چه مي‏بينم عبرتم باشد. كلمات شما نيز إن‏شاءالله مفيد است براي بنده و هر آن‏كه به اين وبلاگ گذرش افتد. تشكر