• وبلاگ : شايد سخن حق
  • يادداشت : نهي از منكر آشكار
  • نظرات : 0 خصوصي ، 3 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + حامد 

    سلام عليكم، نظرتون راجع به حديث زير چيست؟

    امام صادق مي فرمايد: به زودي شهر کوفه از مؤمنان تهي مي گردد و علم از آنجا رخت برمي بندد و چون ماري که در گوشه اي چنبره زده است محدود مي گردد و آنگاه علم در شهري که به آن قم مي گويند آشکار مي شود و اين شهر پايگاه علم و فضل مي گردد به گونه اي که روي زمين هيچ مستضعف (فکري) نمي ماند که از دين آگاهي نداشته باشد - حتي زنان پرده نشين - و اين زمان در نزديکي ظهور قائم ما خواهد بود.
    خداوند، قم و مردمش را جانشينان حضرت حجت قرار مي دهد و اگر چنين نبود زمين اهلش را فرو مي برد و حجتي بر زمين نمي ماند. علم از شهر قم به شرق و غرب جهان سرازير مي شود و بر جهانيان تمام مي گردد به گونه اي که هيچ شخصي نمي ماند که دين و علم به او نرسيده باشد آنگاه حضرت قائم ظهور مي کند و عذاب الهي بر کافران به دست آن حضرت فرو مي آيد؛ زيرا خداوند از بندگان انتقام نمي گيرد مگر هنگامي که حجت بر آنان تمام شده باشد.

    پاسخ

    سلام. عين اين روايت را در جلد 57 بحارالانوار يافتم. ولي در كتب اربعه حديثي كه محل توجّه و اعتماد علماي شيعه است نيافتم. مي‌دانيد كه بحار يك موسوعه حديثي گسترده است و علامه مجلسي هر چه حديث يافته جمع كرده؛ فارغ از صحّت يا عدم صحّت. پس ما براي پذيرفتن روايت ناگزير فقط مي‌توانيم به شناخت راويان آن اعتماد كنيم. چهار نفر در سلسله سند اين روايت ذكر شده‌اند: محمد بن قتيبه همداني، حسن بن علي كشمارجاني، علي بن نعمان، ابي اكراد علي بن ميمون صائغ. دو نفر آخري مورد وثوق علماي شيعه هستند و مشهور مي‌باشند. اما دو نفري كه در ابتداي سند قرار گرفته‌اند، من نام آن‌ها را در منابعي كه داشتم نيافتم. مانند اين مي‌ماند كه بگويم: «محمد كريمي از بچه‌هاي شيراز مي‌گفت كه آقاي حائري شيرازي گفته از امام خميني شنيدم كه...» خب ما آقاي حائري شيرازي را مي‌شناسيم، اما محمد كريمي را كه نمي‌شناسيم. آيا مي‌توانيم بگوييم اين حرف را واقعاً امام خميني فرموده‌اند؟! متن روايت اين است: «ثُمَّ قَالَ وَ رُوِيَ بِأَسَانِيدَ عَنِ الصَّادِقِ ع أَنَّهُ ذُكِرَ كُوفَةُ وَ قَالَ سَتَخْلُو كُوفَةُ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ وَ يأزر [يَأْرِزُ] عَنْهَا الْعِلْمُ كَمَا تأزر [تَأْرِزُ] الْحَيَّةُ فِي جُحْرِهَا ثُمَّ يَظْهَرُ الْعِلْمُ بِبَلْدَةٍ يُقَالُ لَهَا قُمُّ وَ تَصِيرُ مَعْدِناً لِلْعِلْمِ وَ الْفَضْلِ حَتَّى لَا يَبْقَى فِي الْأَرْضِ مُسْتَضْعَفٌ فِي الدِّينِ حَتَّى الْمُخَدَّرَاتُ فِي الْحِجَالِ وَ ذَلِكَ عِنْدَ قُرْبِ ظُهُورِ قَائِمِنَا فَيَجْعَلُ اللَّهُ قُمَّ وَ أَهْلَهُ قَائِمِينَ مَقَامَ الْحُجَّةِ وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَسَاخَتِ الْأَرْضُ بِأَهْلِهَا وَ لَمْ يَبْقَ فِي الْأَرْضِ حُجَّةٌ فَيُفِيضُ الْعِلْمُ مِنْهُ إِلَى سَائِرِ الْبِلَادِ فِي الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ فَيَتِمُّ حُجَّةُ اللَّهِ عَلَى الْخَلْقِ حَتَّى لَا يَبْقَى أَحَدٌ عَلَى الْأَرْضِ لَمْ يَبْلُغْ إِلَيْهِ الدِّينُ وَ الْعِلْمُ ثُمَّ يَظْهَرُ الْقَائِمُ ع وَ يَسِيرُ سَبَباً لِنَقِمَةِ اللَّهِ وَ سَخَطِهِ عَلَى الْعِبَادِ لِأَنَّ اللَّهَ لَا يَنْتَقِمُ مِنَ الْعِبَادِ إِلَّا بَعْدَ إِنْكَارِهِمْ حُجَّةً.»