سلام.در آثار شريعتي هم،منطق يکسويهء ارسطوئي مورد مذمت قرار گرفته و نظر شريعتي اينه که در پديده هاي اجتماعي،رابطهء علت و معلول به صورت دوسويه و متقابل است.علت،روي معلول تاثير ميگذارد و معلول هم روي علت.مثلا فردوسي شاهنامه را مي سازد و ساختن شاهنامه هم باعث ساخته شدن شخصيت فردوسي.تاثير منفي منطق ارسطوئي بر فقه رو لطفا به زبان ساده توضيح دهيد.
همچنين در مورد بساطت وجود و نظر علامه طباطبائي در کتاب نهايه الحکمه در اين مورد.ظاهرا نظر علامه رو مغاير نظر ساير علما مي دونيد.متشکرم