• وبلاگ : شايد سخن حق
  • يادداشت : سازمان جبهه 8
  • نظرات : 0 خصوصي ، 13 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + حامد 
    ممنون از توضيحاتتون.
    مثالي كه فرموديد كارخانه اي كه در روز 1000 قطعه شكلات توليد مي كند ولي نياز مردم آن شهر بيشتر از 100 شكلات در روز نيست. اشكالي كه به آن وارد نموديد را مي توان به راحتي با سياست كنترل تعداد كارخانه ها برطرف كرد. مثلا آن كارخانه ي مذكور تعداد بيشتري از شهر ها تحت پوشش قرار دهد. ديگر مدير فروش كارخانه نياز به تبليغات كذايي و افزايش حرص مردم ندارد. منظورم اين است كه ميزان توليدات را بايد با سياست هاي دولت متناسب با ميزان نيازهاي اساسي مردم كرد. ثانيا منظورتان از كارگاه كوچك خانگي برايم ملموس نيست. امروزه با وجود برخي دستگاه هاي بسيار پيشرفته ي توليدي مي توان در يك كارگاه كوچك خانگي ميزان توليدي داشت كه 100 سال پيش در يك كارخانه ي بزرگ انجام مي گرفت. ثالثا بحث تبليغات كذايي و افزايش حرص مردم در مورد اين كارگاه ها هم ممكن است به وجود آيد. مرد خانه براي فروش بيشتر محصول كارگاهش تبليغات در شهرش بكند و مردم شهرش را حريص كند! رابعا در همان كارگاه خانگي هم ممكن است دستگاه پيشرفته ي توليدي باشد كه مرد خانه تنها روي آن نظارت مي كند و آن سخن شما كه در كارگاه خانگي "هر فرد حجم بيشتري از كارها را به انجام مي‌رساند و مهارت‌هاي متنوعي را كسب مي‌كند" را نتوان به كار برد.
    پاسخ

    وقتي صحبت از كارگاه‌هاي كوچك است، گستره قلمرو مشتريان محصولات آن نيز اندك است. وقتي كارگاه شكلات‌سازي با هزينه كم و در مقياس كوچك فعاليت مي‌نمايد، در هر شهري مي‌تواند چند تا از آن‌ها تأسيس شود و رقابت كه بين آن‌ها باشد، هيچكدام نمي‌تواند مشتريان ديگري را از آن خود نمايد. چرا؟! اولاً هر كدام فرهنگ منطقه خود را مي‌شناسد، ثانياً روابط اجتماعي و محلي سبب مي‌شود مشتريان نسبت به كارگاه محلي خود اقبال بيشتري نشان دهند، وقتي همه مي‌دانند اين شكلات‌ها محصول خانواده كربلايي محمد قنّاد است كه همه او را به نيك‌نامي مي‌شناسند مثلاً! پس هزار شكلات فقط در همين شهر مي‌تواند بازاريابي كند. چون توان رقابت با كارگاه‌هاي ساير شهرها را ندارد. كارخانه اما متفاوت است. كارخانه به دليل سرمايه انباشته بسيار زياد، مي‌تواند دفاتر متعدد و شعب گوناگون داشته باشد و با تملّك كارگاه‌هاي كوچك، بازار را انحصاراً قبضه نمايد. اما اين‌كه مي‌فرماييد اقتصاد بايد دولتي باشد و حاكميت ميزان توليدات را متناسب با نيازها نمايد، اين نيز ممكن نيست. وقتي هزاران نوع محصول وجود دارد و هزاران نوع نياز متنوّع كه در شهرهاي مختلف نيز تفاوت مي‌كند، دولت بايد بسيار بزرگ شود كه بتواند آمار بگيرد و تمام اين محاسبات را انجام دهد و سياست‌گذاري نمايد و در اين صورت نيز دچار بروكراسي پيچيده دولتي گشته و عملاً به پاسخ‌هاي نادرست مي‌رسد. اقتصاد در اسلام غيردولتي‌ست. مردم خودشان بايد در هر محله متناسب با نيازهاي‌شان توليد نمايند و مصرف كنند. اما اين‌كه مي‌فرماييد يك كارگاه كوچك هم مي‌تواند مردم را با تبليغات بفريبد و تحريك به مصرف كند، خير اين‌طور نيست؛ به دو دليل: نخست اين‌كه انگيزه‌اي براي اين‌كار وجود ندارد. زيرا وقتي توليد محلّي شود، حجم كار افراد در طول يك روز كاري كاهش مي‌يابد، زيرا مصرف كم شده و نياز به درآمد كم مي‌شود...