• وبلاگ : شايد سخن حق
  • يادداشت : سامانه خانواده 2
  • نظرات : 0 خصوصي ، 5 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + Sarv 
    مواد اوليه زياد است که بايد بعنوان پيش نياز آنها را زوجين ياد بگيرن و بعد وارد مرحله ي بعدي بشوند......
    شايد اين مراحل نياز به زمان طولاني داشته و زمان ببرد، اما بايد دقت کنيم که اگر واقعا منتظر محصول واقعي هستيم بايد اين زمان را بگدرانيم تا به مرور اين زوجين در سطح جامعه اپيدمي بشوند و شاهد بهترين اتفاقات باشيم:)
    متاسفانه از مسئولين در اين زمينه هيچ انتظاري نبايد داشت، سابقه نشان داده که خود مردم بايد دست بکار شوند.....:(
    پاسخ

    اين خيلي ايده خوبي است كه مانند مدارس غيرانتفاعي كه به صورت خودجوش راه‌اندازي مي‌شود، گروه‌هايي از مردم جمع شوند و نهادهاي آموزشي خانواده راه بياندازند. پول هم بگيرند و بعد از انجام هر دوره آموزشي، به افراد يك گواهي هم بدهند. اگر كارشان را خوب انجام دهند و رضايت مردم را تأمين نمايند، به نحوي كه همه بفهمند جواني كه در اين دوره‌ها شركت كرده، احتمال آسيب ديدن در زندگي مشترك وي به مراتب كمتر از ساير جوانان است، چه بسا پس از مدتي، وقتي يك پسري خواستگاري رفت، خانواده دختر شرط نمايند كه در صورت داشتن گواهي آموزش خانواده شما را مي‌پذيريم! يا خانواده پسر پيش از رفتن به خواستگاري تحقيق نمايند اگر دختر گواهي مربوطه را دارد، به سراغ وي بروند! موفق باشيد.
    + Sarv 
    مواد اوليه در رابطه با زوج هاي جوان بسيار است، که دستيابي به آنها کار ما نيست!!! وظيفه کارشناسان مربوط است که آشنا هستن با مشکلات عمده.
    اما به عنوان مثال در اولين قدم نياز هست که زوج هايي که قرار است براي اين آزمون انتخاب شوند(يقينا بايد براي عملياتي کردن اين طرح، از قبل آزمون و خطا داشته باشن!!!) مورد آموزش قرار بگيرن. حالا در چه زمينه اي؟؟!!در مسائل خورد و کوچک. هدف چيست؟؟!! يادگيري مسئوليت پذيري و به کارگيري. حالا که چي بشه؟! که زماني که قرار است در مورد سرفصل هاي بسيار مهم تر با زوجين بحث شود،حداقل بيشتر ميتوانيم منتظر نتيجه مثبت باشيم(البته اگر باشيم). ماده بعدي که مورد نياز است و بسيار کليدي، پشتيبان است!! يعني هر زوج 1 يا 2 نفر به عنوان پشتيبان داشته باشن تا در زمان آزمايش اين زوجين مورد بررسي باشن، تا اشتباهات گوشزد بشه، تا .....
    شايد سوال پيش بياد که يعني تا آخر زندگيشون پشتيبان داشته باشن؟! اينطور که نميشود!!
    خير. واقعا هم اينطور نميشود، اگر بخواهد اينطور باشد که ما آموزشي نداديم، راه پيدا کردن را ياد نداديم، مسئوليت پذيري را ياد نداديم. اين پشتيبان درست مانند يک مادر يا پدر که فرزندشان در مراحل اول آموزش راه رفتن هستن به آنها کمک ميکنن. راه رفتن را که ياد گرفتن، کم کم رها ميکنن. يعني اين پشتيبان ها رهايشان ميکنند، ولي وارد مرحله بعد آموزش ميشوند(يعني همان سرفصل هايي که ارائه فرموديد و يادگيري اينها و بکارگيرشون مهم است) حالا در زماني که زوجين پشتيبان دارن، قرار است به آنها فرهنگ درست تزريق شود، مسائل مهم آموزش داده شود.... مثلا براي اينکه بتوانيم فرهنگ درست را عملي کنيم، نياز است که از قبل ياد گرفته باشند، مقابله با يکسري رسوم غلط. چرا که اين فرهنگ صخيح ممکن است براي اين رسوم غلط، مانند يک ويروس عمل کند و بخواهد در برابرش بجنگد. پس زوج ما بايد آموزش ديده باشد براي مقابله و مستبد بودن در برابر آن. و ماده اوليه اي که نياز است قبل از شروع دوره اصلي به زوج تزريق شود،مديريت روابطشون با خانواده هاشون هست!!! اين ماده بسيار مهم است براي پيروزي، چراکه يکي از مشکلات اصلي زوج هاي امروز همين دخالت هاي بيجاست و جالب اينکه عملي کردنشون توسط زوجين است:)
    ....
    پاسخ

    معمولاً دوره‌هاي آموزشي‌اي كه در توان نهادهاست تا پياده نمايند، به صورت گروه‌هاي بزرگ است. مثلاً دويست سيصد نفر را يك جا جمع نمايند، چند استاد را دعوت كنند، تا در قالب سخنراني، اطلاعات لازم را در اختيارشان قرار دهند. اما اين فرمايشي كه شما داريد، ظاهراً بايد هر زوج به صورت مستقل تحت آموزش قرار گرفته و سپس به صورت تحقيقاتي، ثمرات و نتايج بررسي و تحليل گردد. اين مي‌تواند در قالب يك پروژه پژوهشي تعريف گردد كه مثلاً دو يه سه زوج را در نظر گرفته، براي يك مدت مشخص تحت مطالعات قرار دهند تا به فرمول‌هاي عملكرد خانواده‌ها پي ببرند و سپس دستورالعلمي توليد نمايند براي آموزش تمامي زوج‌ها. تشكر از نكاتي كه فرموديد.
    + Sarv 
    انقدر براي شروع اين واکنش به محصول و پيش ماده نياز است تا اينکه به محصول واقعي برسيم که بنظرم تمرکز بر روي سرفصل هاي اين طرح خيليييي زود است!!!! چون موضوع اصلي واقعا تهيه سرفصل نيست، اين سرفصل ها يک کاتاليزر هستن، تا ماده هاي اصلي نباشن اين کاتاليزر نقش خود را نشان نميدهد!!:(
    اميد که به فکر ماده هاي اوليه بوده باشن....
    پاسخ

    بله، درست است. خيلي زود است. ولي بضاعت بنده نيز در همين حدّ است. تهيه موادّ اصلي در قدرت و توانم نيست. به نظر شما چه چيزهاي به عنوان موادّ اوليه بايد تهيه شود؟
    + Sarv 
    بنظرم فقط نبايد به فکر ارائه اينطور کارگاهها بود!!!
    بايد ياد بگيرم
    روش هاي خوب رو بايد ياد گرفت
    همش که نبايد به دنبال بدي هاي غرب باشيم
    همين غرب نظام هايي رو طراحي کرده که ما براي پيشرفت جامعه مون خوبه که کمي اونها رو آناليز کنيم.
    مثلا جامعه درماني آنها رو دقت بفرماييد
    بيماري که از بيمارستان آنها خارج ميشود، پزشکش و يا يک سري کارشناس مرتبط،پيگير وضع بيمار هستن تا چندين ماه که مطمئن باشن که بيمارشان هنوز وضعيت استيبل خود را دارد و اگر نياز به درمان دارد او را مجدد راهنمايي ميکنن.
    حالا براي همين طرح، اگر توانستن پيگير زوج هايي باشن که در اين کارگاه حضور داشتن واقعا بي نظير است!!!
    اگر فقط بتوانند حداقل 30 زوج رو به نتيجه برسانند، مهم ترين کار صورت گرفته و همين 30 زوج خودشان الگويي مي شوند براي اپيدمي شدن. انشالله
    پاسخ

    يكي از بازيگران قديمي و معروف را آورده بودند شبكه 3، ظاهراً بيماري‌اي داشت كه مدتي بستري بود. خاطره‌اي تعريف كرد. گفت: بيماري را آوردند در تخت كناري من گذاشتند، پرستار گفت: شما نگران نباشيد. شما هم مثل ايشان خوب خواهيد شد. ايشان هم مشكل شما را داشتند همين الآن عمل كردند و از اتاق عمل آمدند و مشكلشان حل شده. مي‌گفت: بعد از اين كه پرستار رفت، بيمار رويش را به سمت من بازگرداند و من شروع كردم با او درد دل كردن و او فقط نگاه مي‌:كرد. بعد از بيست دقيقه پرستار آمد و معلوم شد در تمام اين بيست دقيقه با يك ميّت صحبت مي‌كردم! اين خاطره را در شبكه 3 تعريف كرد و من متحيّر ماندم كه يعني به محض توقف قلب،‌ نبايد يك آژيري، علامتي، چيزي اعلام مي‌شد تا پرستار بفهمد؟! يعني از اتاق عمل بيرون مي‌آورند و به مراقبت ويژه بيمار توجه نمي‌كنند!!! :( حالا شما مي‌فرماييد كه.... بله، متأسفانه اين طور است.
    + Sarv 
    سلام
    اگر اين طرح آموزشي توانست روزي با همين ساختار ارائه گردد در جامعه ما واقعا جاي بسي شگفت دارد!!!!
    اما متاسفانه يک مشکل اساسي در بين ما جوان هاي اين جامعه اکثرا ديده ميشود و اون هم اينکه با اينکه علاقه زيادي داريم به آموزش(در هر زمينه اي) اما متاسفانه عملياتي نميکنيم، يعني اهل به کار گيري نيستم:(
    و اين يعني ضرر
    در مرحله اول به خودمان
    در مرحله دوم به نظام آموزشي که بعد از سالها قرار است به فکر آموزش زوج هاي جوان باشد!!!
    هر دو در اين مسير ناکام خواهيم ماند
    مگر اينکه فرهنگ عملياتي کردن را به جوان ها آموزش بدهيد
    زوجي که در کارگاه قرار ميگيرد به استاد و جزوه ي رو به رويش فقط به مثابه يک آزموني مينگردند که قرار است از آن نمره پاسي اختيار کند و خلاص...
    بايد اول به فکر اين تغيير بود.
    فرهنگ
    فرهنگ
    فرهنگ
    پاسخ

    سلام. بله صحيح مي‌فرماييد. متأسفانه معمولاً همين‌طور است. تشكر.