من طلبه هستم و مي خواستم نظر شما را در مورد چگونگي و تبعات ازدواج با طلاب خانم بدانم، آشنايي خاصي با سيستم تحصيلي خواهران ندارم ولي مي دانم که چهار سطح تحصيلي دارند که ورود به هر سطح نيازمند کنکور جداگانه است مثلاً براي سطح چهار يا همان دکتري، کنکور جداگانه دارند و عده ظاهراً کمي پذيرفته مي شوند، به نظر شما مثلاً ازدواج با خانم طلبه سطح 4 ، تفاوت مهمي با ازدواج با خانم سطح 3 دارد؟ يعني مثلاً قبولي يک طلبه خواهر در سطح 4 نشان دهنده هوش و استعداد سرشار اين خانم مشغول تحصيل در سطح 4 است؟ يا اين کنکورها چندان نشان دهنده هوش و استعداد نيست؟
نکته بعدي اينکه اگر خانم طلبه مدرک تحصيلي سطح 4 داشته باشد براي شاغل شدن تلاش خواهد کرد و حاضر نمي شود خانه دار باشد؟ در مورد مهريه اين خانم هاي طلبه معمولاً به مهريه هاي کم «مهرالسنه» راضي مي شوند ؟
آشنايي با خانواده و ازدواج با طلاب خواهري که نمرات درسي و هوش بالايي داشته باشند چگونه ممکن است؟
مثلاً معروف است که بسياري از طلاب خواهر (نه همگي آنها) از معلومات حوزوي خود استفاده ابزاري مي کنند، يعني وظايف عرفي خود را در خانه مثل رايگان خانه داري کردن را انجام نمي دهند به بهانه اينکه خانه داري زن در خانه که واجب شرعي بر زن نيست، توقعات غيرمعمول از شوهر دارند تحت اين عنوان که شرعاً بر شوهر مثلاً نفقه زن واجب شده است خلاصه زحمت بيشتري از زنان غيرحوزوي دارند
در کل بيشتر توصيه مي کنيد که به خانواده بگوييم تلاش کند دنبال دختر مثلاً پزشک (خانم دکتر) باشد يا دنبال خانم طلبه مثلاً سطح 4 حوزه؟ (مثلاً اگر خانه دار بودن يک امتيار محسوب مي شود ، ولي اگر فکر مي کنيد معمولاً خانم طلبه سطح 4 غالباً دنبال شاغل شدن است که فرقي با پزشک خانم ندارد و هر دو بهرحال خانه دار نمي شوند)
يا مثلاً به خانواده بگوييم تلاش کند دختري که مثلاً در دانشگاه دولتي مهندسي مي خواند پيدا کند يا دختري که طلبه سطح 4 حوزه است؟ ( يعني ضريب هوشي قبولي هاي مهندسي دانشگاه دولتي با ضريب هوشي طلاب خواهر سطح 4 برابري مي کند يا همانطور که معروف است ضريب هوشي خانم هاي دانشگاهي معمولاً بالاتر است و معمولاً اين خانم ها دانشگاه را انتخاب مي کنند؟)
هر توضيح تجربه ديگري در اين موضوعات لازم مي دانيد دريغ نفرماييد