• وبلاگ : شايد سخن حق
  • يادداشت : كاست بازي
  • نظرات : 0 خصوصي ، 8 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + سلام وقت بخير 
    من طلبه هستم و مي خواستم نظر شما را در مورد چگونگي و تبعات ازدواج با طلاب خانم بدانم، آشنايي خاصي با سيستم تحصيلي خواهران ندارم ولي مي دانم که چهار سطح تحصيلي دارند که ورود به هر سطح نيازمند کنکور جداگانه است مثلاً براي سطح چهار يا همان دکتري، کنکور جداگانه دارند و عده ظاهراً کمي پذيرفته مي شوند، به نظر شما مثلاً ازدواج با خانم طلبه سطح 4 ، تفاوت مهمي با ازدواج با خانم سطح 3 دارد؟ يعني مثلاً قبولي يک طلبه خواهر در سطح 4 نشان دهنده هوش و استعداد سرشار اين خانم مشغول تحصيل در سطح 4 است؟ يا اين کنکورها چندان نشان دهنده هوش و استعداد نيست؟
    نکته بعدي اينکه اگر خانم طلبه مدرک تحصيلي سطح 4 داشته باشد براي شاغل شدن تلاش خواهد کرد و حاضر نمي شود خانه دار باشد؟ در مورد مهريه اين خانم هاي طلبه معمولاً به مهريه هاي کم «مهرالسنه» راضي مي شوند ؟

    آشنايي با خانواده و ازدواج با طلاب خواهري که نمرات درسي و هوش بالايي داشته باشند چگونه ممکن است؟

    مثلاً معروف است که بسياري از طلاب خواهر (نه همگي آنها) از معلومات حوزوي خود استفاده ابزاري مي کنند، يعني وظايف عرفي خود را در خانه مثل رايگان خانه داري کردن را انجام نمي دهند به بهانه اينکه خانه داري زن در خانه که واجب شرعي بر زن نيست، توقعات غيرمعمول از شوهر دارند تحت اين عنوان که شرعاً بر شوهر مثلاً نفقه زن واجب شده است خلاصه زحمت بيشتري از زنان غيرحوزوي دارند

    در کل بيشتر توصيه مي کنيد که به خانواده بگوييم تلاش کند دنبال دختر مثلاً پزشک (خانم دکتر) باشد يا دنبال خانم طلبه مثلاً سطح 4 حوزه؟ (مثلاً اگر خانه دار بودن يک امتيار محسوب مي شود ، ولي اگر فکر مي کنيد معمولاً خانم طلبه سطح 4 غالباً دنبال شاغل شدن است که فرقي با پزشک خانم ندارد و هر دو بهرحال خانه دار نمي شوند)

    يا مثلاً به خانواده بگوييم تلاش کند دختري که مثلاً در دانشگاه دولتي مهندسي مي خواند پيدا کند يا دختري که طلبه سطح 4 حوزه است؟ ( يعني ضريب هوشي قبولي هاي مهندسي دانشگاه دولتي با ضريب هوشي طلاب خواهر سطح 4 برابري مي کند يا همانطور که معروف است ضريب هوشي خانم هاي دانشگاهي معمولاً بالاتر است و معمولاً اين خانم ها دانشگاه را انتخاب مي کنند؟)
    هر توضيح تجربه ديگري در اين موضوعات لازم مي دانيد دريغ نفرماييد
    پاسخ

    به موجب «إن اكرمكم عندالله أتقاكم» نه دانش دانشگاهي موجب كرامت است و برتري و نه دانش حوزوي. آن‌كه تقوا نداشته باشد، حجم زياد دانسته‌ها ابزار آسيب بيشتر وي به اطرافيان مي‌گردد. علم حجاب است و سواد جز تاريكي نيست و هر چه وابستگي‌هاي انسان بيشتر باشد، چه به مبل و صندلي و چه خانه و ماشين و چه علم و دانش و مقامات و درجات دنيايي، هيچ تفاوتي نمي‌كند، اين وابستگي‌ها او را بيشتر در خود فروبرده و به ظلمات و تاريكي مي‌كشاند. چنين انساني همسر خود را فداي همان وابستگي‌ها مي‌نمايد؛ خواه مبل و صندلي باشد و خواه علم و دانش. وارستگي اسباب كرامت است و بريدن از دنيا دليل بزرگي. اين‌هايي كه گفتيد را من نمي‌دانم. يعني از ساختار دروني و شيوه آموزشي و مراحل و مدارك علمي حوزه علميه خواهران جز همان‌چه كه در افواه مي‌گردد مطلع نيستم. همان‌طور كه در جامعه آدم‌هاي بد و خوب ديده مي‌شود، در هر نهادي نيز چنين است، حتي حوزه‌هاي علميه. زيرا ملاك خوبي و بدي سواد نيست، تقواست. اين‌كه هوش بالا باشد، اگر تقوا نباشد، همين هوش سبب استثمار همسر و اطرافيان مي‌گردد. حق با شهيد مطهري است كه فرمود: علم سرعت مي‌دهد و ايمان جهت. موفق باشيد.