سلام. تشكر.

تشكر.

ما در شهر قم كه وقتي هم بيرون مي‌رويم تا كله‌مان از سايه در مي‌آيد و وارد آفتاب مي‌شود به لحظه داغي آفتاب را حس مي‌كنيم. خيلي وقت‌ها باد خنكي مي‌وزد، ولي آفتاب داغ است. كويري‌ است ديگر، رطوبت هوا كه كم باشد، گرما و سرما تفاوت زياد پيدا مي‌كند. شب‌ها سرد و روزها خيلي داغ، دقيقاً هم به دليل تابش مستقيم آفتاب. خيلي لطف فرموديد. موفق و مؤيد باشيد.

سلام بر شما. سپاسگزارم از نظر خوبتان. در پناه خدا.

سلام بر شما و سپاسگزارم از التفاتي كه فرموديد. در پناه خدا.

بزرگواري برادر. اين مطلبي كه مطالعه فرموديد مربوط به تابستان 1393 است. چهار سال است كه آستينام رو پايين آوردم. سلام. بنده نيز ارادتمند هستم. البته هنوز همين سايبان روي كولرمان هست و خنك‌مان مي‌كند. خيلي هم راضي هستيم تماماً. همين الآن زير همين كولر نشسته‌ام و خنكاي آن را نفس مي‌كشم. وقتي هم دست مي‌زنم روي سقف كولر كاملاً خنك است. برخلاف كولرهايي كه سايبان ندارند و سقف‌شان هميشه داغ است. موفق باشيد. نوبت شماست كه آستين‌ها را بالا بزنيد. در پناه خدا. تبليغ انتشارات شما هم شد. خدا را شكر. :)

اين‌ها آن عده‌اي هستند كه چون در جهان واقعي جايي ندارند و جرأت ابراز عقيده، پندارهاي نارواي خود را پنهاني به دنياي مجازي مي‌آورند، تا سرخوردگي‌هاي دروني خويش را بيرون بريزند و از درد خود - به خيالشان - بكاهند! اگر مي‌بينيم فضاي اينترنت با بي‌ادبي‌ها آلوده شده، به دليل هجمه همين افراد به محيط مجازي‌ست، افرادي كه جايي در محيط حقيقي ندارند. و الا كه انسان‌هاي آرام هم در دنياي حقيقي و هم مجازي يك‌طور رفتار مي‌نمايند و نيازي به هتاكي ندارند. تشكر از نظر لطف شما.

سلام. بايد ديد آيا فايده‌اي دارد اين عبور آب از لوله بخاري‌ها يا نه. گمان نمي‌كنم تأثيري در خنكي كولر داشته باشد. آن‌قدر كه صرف داشته باشد براي آن هزينه كنيم.

برادر باهوشم، آن مطلبي كه شما لينك فرموديد را پارسينه از وبلاگ بنده لينك فرموده است. كافيست ابتداي آن را مشاهده بفرماييد: «به گزارش پارسينه، "سيد مهدي موشح" در وبلاگ خود نوشت». خوب است پيش از بيان هر مطلبي، دقيق باشيم و شخصيت و آّبروي خود را ملعبه زبان بي‌دقت ننماييم. اگر قبل از هر سخني بيانديشيم، هرگز مضحكه خاص و عام نمي‌شويم و قدرت‌هاي خود را در زير ضعف‌هاي‌مان دفن نمي‌سازيم. برادرم، افتخار ميهن عزيزمان ايران باشيد، با شناختن توانمندي‌هاي‌تان؛ آن‌چه كه داريد، به جاي ترس از آن‌چه كه نداريد. همه ما ضعف‌هايي داريم، اما اگر پيوسته ضعف‌هاي خود را ببينيم، آن‌گاه شخصيت‌مان را به دست خود له مي‌كنيم و ناگزير، به جاي تكيه بر قوت‌هايمان در ساختن چيزهاي نو و جديد، تلاش مي‌نماييم تلاش ديگران را تحقير كنيم. اگر چه در كوتاه‌لحظه‌اي شايد بتوانيم با تذليل ديگري احساس ذلت خود را التيام بخشيم، اما سودي نمي‌كند و به لحظه‌اي ديگر، همانيم كه مي‌پنداريم هستيم. شما عزيز هستيد برادرم. نه نياز است خود را پشت نام يك دختر پنهان سازي و نه نياز كه اين‌طور زبان به درشتي بگرداني. خودت باش، استوار و باهوش، عزت داشته باش و به نعمت‌هايي كه خداوند به تو داده افتخار كن. (راستي، به گزينه InPrivate اينترنت اكسپلورر 11 روي ويندوز 7 اعتماد نكن! آن ابزار فقط براي ردگم‌كني سمت كلاينت است، اين‌كه پدر و مادرت نفهمند به چه سايت‌هايي رفته‌اي. نمي‌تواند كه هويت تو را روي اينترنت گم نمايد! آن‌جا حرف اول را مودمي مي‌زند كه با آن به شبكه متصلي برادرم! :) موفق باشيد.

هنگامي‌كه از ADSL مخابرات اصفهان استفاده مي‌فرماييد Esfahan Telecommunication Company و نشاني IP مودم شما 37.254.130.101 مي‌باشد و تغيير نمي‌كند، توجه به اين نكته داشته باشيد كه نبايد از دو نام مختلف استفاده كرده و دو كامنت متفاوت بگذاريد! اين‌كه يك‌بار با نام «زينب‌السادات» كامنت بگذاريد و بلافاصله با نام «سارا»، اين نشان از ضعف شخصيت و تزلزل روحي دارد. انسان راست و درست، اين‌گونه خود را نمي‌پيچاند و سخن ناروا نمي‌راند. اميدوارم بر توانايي‌هاي خود آگاه گرديد و متكّي. نترسيد و با نام درست سخن برانيد. محكم باشيد و از ضعف‌هاي خود عبور كنيد. موفق باشيد برادرم.

سلام بر شما. تشكر. ياعلي

بسيار ساده است. از طريق نشاني http://www.parsiblog.com/general/signup.aspx فرم ثبت وبلاگ را تكميل نماييد. بلافاصله يك وبلاگ مستقل خواهيد داشت. موفق باشيد.

سلام. اميدوارم شما ايده بهتري به كار بنديد و نتيجه كار خود را در يك وبلاگي ثبت نماييد. لينك آن را همين‌جا بگذاريد تا ديگران نيز استفاده نمايند. تشكر.

سلام. خيلي هم عالي. اين سايه‌بان رو دو سال پيش ساختم. اون موقع واقعاً گشتم و پيدا نكردم. يكي دو موردي هم كه بود گران. خدا رو شكر كه اين طور رواج پيدا كرده و ارزان شده. تشكر.

سلام. خاطرم هست كودك كه بودم، قديم‌ها، پدر من هم روي كولر حصير مي‌گذاشت. ولي تابستان‌هاي داغ، زير آفتاب، مي‌پوسيد و تُرد مي‌شد و به آساني خُرد مي‌گشت.