در كتاب‌هايي كه خواندم سه جور طالع «سعد» وجود داشت: اعظم، اكبر و اصغر. دو جور هم طالع «نحس» ذكر كرده بودند: اكبر و اصغر. يك نوع طالع «ممتزج» هم داشت، يعني ميانه كه روي هم شش نوع طالع مي‌شود. همان‌طور كه 12 ماه شمسي داريم، 12 برج هم داريم كه هر كدام به نام يكي از صورت‌هاي فلكي نامگذاري شده است؛ حمل، ثور، جوزا، سرطان، اسد، سنبله، ميزان، عقرب، قوس، جدي، دلو و حوت. در اين كتاب‌ها براي هر كدام از اين برج‌ها يك كوكب ذكر شده است؛ كوكب يعني همان كه ما مي‌گويم «سيّاره» به اضافه خورشيد و ماه كه روي هم هفت عدد مي‌شوند؛ خورشيد، ماه، عطارد، زهره، مريخ، مشتري و زحل. هر كدام از طالع‌ها را به هر كدام از اين كوكب‌ها يا سيّارات منتسب كرده‌اند. خورشيد را سعد اعظم، ماه را سعد اصغر، عطارد را ممتزج، زهره را سعد اصغر، مريخ را نحس اصغر، مشتري را سعد اكبر و زحل را نحس اكبر مي‌دانند. وقتي اين كوكب‌ها را به برج‌ها وصل مي‌نمايند، طالع هر فرد به دست مي‌آيد. اسد به خورشيد وصل است، سرطان به ماه، جوزا و سنبله به عطارد، ثور و ميزان به زهره، حمل و عقرب به مريخ، قوس و حوت به مشتري، جدي و دلو به زحل. حالا اگر نامي بخواهيم كه طالع را سعد اعظم نمايد، همان را انتخاب مي‌كنيم. ممكن است يك نفر بخواهد نامي با طالع سعد اكبر داشته باشد كه كوكب آن مشتري است، ولي اصرار دارد به هر دليلي كه برج قوس باشد، نه حوت، خب اين‌جا گزينه كوكب به او كمك مي‌كند. زيرا براي برج‌ها خواص مختلفي ذكر شده است در اين كتاب‌ها. مثلاً براي برج قوس گفته شده «كم‌فرزند، دوقلوآور، طبع آتشي، گرم و خشك، صفراوي و...» ولي براي برج حوت آمده «بسيار فرزند، دوقلوآور، طبع آبي، سرد و تر، بلغمي و...». اگر چه بنده شخصاً هيچ دليل قابل قبولي نيافتم كه اين‌ گفته‌ها قابل پذيرش باشد، ولي اين‌طور در كتاب‌هاي قديمي بيان شده.