• وبلاگ : شايد سخن حق
  • يادداشت : حل مشكل جبر و اختيار 13
  • نظرات : 0 خصوصي ، 1 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + عرفا نمرادي 
    سلام، اما جبر و اختيار در گرو قضا و قدر بيشتر مبتني برآفرينش انسان است،شما اختيار داريد اما اختيارِ اختيار خود را نداريد،به مجرد اينکه بخواهيد خود را بي اختيار کنيد در واقع اين کار را با اختيار خود انجام داديد پس اين جز اختيار نيست اما اينکه نتوانيد جز اختيار کاري کنيد جبر است.شما نميتوانيد اختيار خود را از بين ببريد زيرا در اختيار کردن اين فعل اجباريد،جبر از شما نيست چون از شما جز واحد بنابر اصل الواحد لايصدرعنه الا الواحد نميتواند صآدر شود پس فقط مختاريد و جبر بر شما حکميت دارد .اختيار شما از فعل شما بيرون مي آيد اما جبر بر شما از فعل خالق،درواقع اگر اختيار و جبر در عرض هم باشند که بنابر قول اصل فلسفي مذکور قابل صدور از واحد نيستند اما اگر در طول هم باشند پس اگر جبر تابع اختيار باشد که معناي جبر بودن آن بي معنا ميشود و تتنها ميماند اينکه اختيار در راستاي جبر قدم بردارد،در واقع با اختيار از قضا ميتوان فعليت ساخت و از قدر اجبار،اين درحاليست که برخي برعکس فکر ميکنند،مثلا از قَدَر فعليت ساخت اين درحاليست که قضا خود متغيير در راستاي قدر و متبوع آن است.
    اين که فردا اين کنم يا آن کنم .......خود دليل اختيارست اي صنم
    اين يعني اختيار متواتر با عمل است
    يا فرمودندکه
    انا هدينا السبيل اما شاکرا و اما کفورا
    شاکر فاعل است
    پس اختيار در فعل است و جبر بر فعلِ فعل
    در واقع بايد يک اصل ديگر را نيز در نظر گرفت که کل شئ اذ جاوز حده انعکس ضده
    پس اگر متبوع جبر اختيار باشد از اختيار متجاوز بايد به جبر رسيد همانطور که از قرآن فرموده کل شي هالک الا وجهه....

    پاسخ

    سلام. قاعده الواحد قطعاً نادرست است. آن‌چه سلسله‌وار فرموديد نيز مبتني بر رابطه عليّت نظم يافته، كه آن نيز اساساً قابل جمع با اختيار نيست. موفق باشيد.